Sunday, 18 December 2011

...:::Marshal-Modern:::... ~> Cinema Magazine (33) <~



 

مارشال مدرن :: بزرگترین و جذابترین گروه اینترنتی ایران

 
 

 
 
 

برای عضویت در بزرگترین گروه ایران اینجا کلیک کنید

 
 

 
 

 

 

.برای اطلاعات بیشتر با شماره 09122867270 تماس بگیرید

     
   

 

 

امنیت فنی گروه مارشال مدرن بر عهده تیم ایرانویچ میباشد

  

 

 
با سلام بر دوستان سینمایی
 شماره 33  مجله سینمایی رو تقدیمتون میکنم
 
(با عرض معذرت شماره ی قبلی 32 بود و من اشتباها 31 نوشتم)
 
........................................................................................................................................
زیباترین دیالوگ پدر ژپتو:
پینوکیو چوبی بمان زیرا که دنیای آدما سنگیه
 

گزارشی از آخرين وضعيت انتشار دو مجموعه در راه مانده ی

 قلب يخي و قهوه تلخ/کی منتشر می شوند؟/ سری تازه قلب یخی را سامان مقدم می سازد

 
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/12/15/1667.caffecinema.com.jpg
 
از سال گذشته  با پخش دو سريال قهوه تلخ و قلب يخي از شبكه نمايش خانگي و فروش خوب اين مجموعه ها به نظر مي رسيد بايد انتظار توليد سريالهاي بيشتري در اين شبكه را داشته باشيم. اما مدت ها گذشت و نه تنها مجموعه جديدي توليد نشد بلكه اين دو مجموعه هم با پخش نا منظم و بدقولي هاي پي در پي بسياري از مخاطبانشان را نا اميد كردند. در این شرایط خبرنگار خصوصی کافه سینما دیروز خبر داد که محمد حسين لطيفي به سراغ ساخت يك مجموعه ديگر براي شبكه نمايش خانگي رفته است. براي پيگيري اين خبر و آخرين وضعيت قلب يخي به سراغ سيد كمال طباطبايي تهيه كننده اين مجموعه رفتيم طباطبايي در مورد وقفه در پخش قلب يخي به كافه سينما گفت: به خاطر ايام عزاداري مدتي در پخش قسمت جديد اين مجموعه وقفه ايجاد شد و به زودي قسمت جديد قلب يخي به بازار مي آيد. سيد كمال طباطبايي در ادامه با تاييد خبر كافه سينما در مورد مجموعه جديد محمد حسين لطيفي اعلام كرد: فصل سوم قلب يخي را سامان مقدم خوهد ساخت.
همچنين خبرهايي در مورد مشكلات مميزي قهوه تلخ شنيده مي شد. اما مسئولان معاونت سينمايي با تكذيب اين خبر  به كافه سينما اعلام كردند اصلا سري جديد اين مجموعه براي بازبيني به آنها ارائه نشده و دليل تاخير در پخش قسمت جديد قهوه تلخ مربوط به سازندگان آن است. خبري كه از طرف روابط عمومي قهوه تلخ هم تاييد شد. ملك زاده به كافه سينما اعلام كرد: تهيه كنندگان قهوه تلخ هنوز در مورد زمان توزيع اين مجموعه تصميمي نگرفته اند.
...................................
منبع :کافه سینما
 
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
 

با حضور بازیگر "بوی گندم" و "ماهی ها در خاک می میرند" در سینمای ایران موافقت نشد

 
 
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/12/15/13900923124227_PhotoA.jpg
 
 
ساخت فیلم سینمایی ��بابای ایرانی من�� به کارگردانی محسن محسنی‌نسب و تهیه‌کنندگی هاشم سبوکی در ایران با حضور بازیگر قبل انقلاب منتفی است.
هاشم سبوکی تهیه‌کننده در گفت و گو با خبرنگار سینمایی فارس درباره مجوز پروانه ساخت فیلم سینمایی ��بابای ایرانی من�� گفت: فیلمنامه در آمریکا نوشته و آماده شده و تضاد فرهنگ ایرانی و غربی مضمون اصلی داستان است. با توجه به این که فیلم در آمریکا ساخته می‌شود و تضاد دو فرهنگ مد نظر است از بازیگران خارجی برای ایفای نقش‌های فیلم استفاده خواهد شد اما برای نقش پدر ما از یک بازیگر ایرانی که مسلط به زبان انگلیسی است باید استفاده کنیم. ما برای ایفای نقش پدر فیلم از ��فرزان دلجو�� (کارگردان و بازیگر سینما) می‌خواهیم استفاده کنیم که مورد موافقت قرار نگرفته است.
سبوکی درباره استفاده از هنرپیشه‌های ایرانی از جمله همایون ارشادی که مسلط به زبان انگلیسی هستند برای ایفای این نقش، گفت: نقش پدر که در فیلمنامه تعبیه شده است بسیار تاثیرگذار است و تنها با فیزیک و چهره آقای دلجو مناسب است. همایون ارشادی برای نقشی که ما در فیلمنامه آماده کرد‌ه‌ایم زیاد مناسب نیست.
وی درباره ساخته شدن فیلم در خارج از ایران گفت: تمام صحنه‌های فیلم در آمریکا ضبط می‌شود اما من به شخصه علاقمند هستم فیلم از ایران مجوز ساخت داشته باشد تا بتوانم فیلم را در ایران هم اکران نمایم زیرا من ایرانی هستم و دوست دارم برای مردم کشورم فیلم بسازم، من به سرزمین مادری‌ام علاقمندم و دوست دارم مردم کشورم اثرات مهاجرت و تضاد فرهنگ غرب و ایران را به وضوح ببینند. متاسفانه در خارج از کشور با مصاحبه‌هایی که صورت گرفت فیلم را به سمت و سوی اپوزیسیون بردند و می‌خواستند به ما القاء کنند که فیلم در ایران مجوز ساخت نخواهد گرفت. صحبت‌هایی که در این مدت سه ماه انجام شده است با ساخت فیلم مشکلی وجود ندارد اما وزارت ارشاد با حضور فرزان دلجو مخالف است.
وی درباره کار با محسنی‌نسب گفت: با سبک کارهای آقای محسنی‌نسب آشنا بودم و در زمانی که ��مارال�� را تهیه‌کردم قرار بود آقای محسنی‌نسب فیلم را بسازند که میسر نشد.
محسنی‌نسب: ارشاد بدون ارایه دلیل منطقی با حضور فرزان دلجو مخالف است
محسن محسنی نسب کارگردان در گفت و گو با خبرنگار سینمایی فارس درباره ساخت فیلم ��بابای ایرانی من�� و حضور فرزان دلجو در این فیلم گفت: نقشی که در فیلمنامه وجود دارد نقش یک سرهنگ با جذبه است که با فیزیک و چهره آقای دلجو مناسب است و بهترین گزینه ایشان هستند، در عین حال ایشان فردی متفکر هستند و با حضور مستمر و مثبت‌شان در کشور آمریکا می‌توانند به لحاظ ساختار تکنیکی به فیلم کمک کنند.
وی در ادامه افزود: ایشان پنج فیلم سینمایی پیش از انقلاب بازی کردند که در هیچ‌کدام از فیلم‌ها صحنه غیراخلاقی دیده نمی‌شود. در سال‌هایی که در خارج از کشور هم بودند فعالیت سیاسی بر علیه نظام جمهوری اسلامی نداشتند. تعدادی از بازیگران قبل از انقلاب توانستند در فیلم‌های پس از انقلاب بازی کنند . ما در تلاش هستیم تا بتوانیم موافقت حضور ایشان را کسب نماییم.
محسنی‌نسب در خاتمه افزود: ما برای این نقش فرزان دلجو را انتخاب کردیم زیرا ایشان سالهاست در آمریکا زندگی می‌کنند و مسلط به زبان انگلیسی هستند از سوی دیگر سالها بدون حاشیه در آمریکا زندگی کردند اما متاسفانه ارشاد با حضور فرزان دلجو بدون ارایه هیچ دلیل منطقی مخالفت می‌کند.
سجادپور: با بازی ��فرزان دلجو�� موافقت نشده است
علیرضا سجادپور مدیر کل اداره کل نظارت و ارزشیابی در گفت‌وگو با خبرنگار سینمایی فارس درباره حضور ��فرزان دلجو�� در یک فیلم‌ سینمایی با نام ��بابای ایرانی من�� گفت: درخواست حضور فرزان دلجو در یک فیلم سینمایی به اداره کل نظارت و ارزشیابی ارایه شده است اما با حضور ایشان در فیلم موافقت نشده است. فیلم موافقت اصولی را کسب کرده اما با حضور این بازیگر موافقت نشده است.
وی درباره چگونگی حضور بازیگران قبل از انقلاب در فیلم‌ها گفت: همه موارد و جوانب کار مورد بررسی قرار می‌گیرد و حضور بازیگران قبل از انقلاب در فیلم‌ها بستگی به عملکرد مشخص آن‌ها و همکاری یا عدم همکاری‌شان با شبکه‌های خارجی دارد.
 
...................................
منبع :کافه سینما
 
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
 
اولین مرتبت ما تردامنی است.
آدم خیس هم هراس باران ندارد.
(دلشدگان_علی حاتمی)
 

تحلیل یک روان شناس از پدیده امروز: 5 دلیل برای این که چرا حامد بهداد جذاب است

 
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/12/15/1645.caffecinema.com.jpg
 
دکتر علیرضا شیری می گوید مردم دنبال کسی می گردند که قسمت های بازی نکرده زندگی شان، یا آرزوهای ناکامشان را در او ببینند. برای همین هم همیشه بدنبال یک آدم معروف هستند. کسی که همه این جنبه ها را داشته باشد.
 حامد بهداد تمام جذابیت های یک ��بچه تخس�� را دارد. چیزهایی که ظاهرا در این دوره زمانه خیلی پرطرفدار است. دکتر علیرضا شیری می گوید مردم دنبال کسی می گردند که قسمت های بازی نکرده زندگی شان، یا آرزوهای ناکامشان را در او ببینند. برای همین هم همیشه بدنبال یک آدم معروف هستند. کسی که همه این جنبه ها را داشته باشد. بعضی جنبه های شخیصتی نقش های حامد بهداد را با این مدرس مهارت های ارتباطی بررسی کردیم.
مارلون براندو؟
یکی از خصوصیات حامد بهداد، نارسیسیسم یا خودشیفتگی است. کسی که خودش را مارلون براندوی ایران می داند نارسیسیسم دارد. آدرسی که او از قابلیتش به مخاطب می دهد یک آدرس غریبه است. خیلی دوست دارم بدانم اینکه می گوید شبیه براندو است را از کجا آورده؟
در یک مقایسه سطحی، براندو در بازی برای خودش یک سبک و استایل خاص داردکه اصلا قابل قیاس با بهداد نیست. در نگاه کلان تر، اصلا هالیوود قابل مقایسه با سینمای ایران نیست تازه چنین شخصیتی معمولا نسبت به بقیه خودشیفته ها هم عکس العمل نشان می دهد. یادم می آید بنیامین جایی مصاحبه ای کرده بود و خیلی خودش را تحویل گرفته بود. سر همان مصاحبه، صدای بهداد درآمد و گفت تو بهتر است بروی همان آفتابه لگن و دیوارت را بخوانی!
بچه تخس
او پسر تخس سینمای ایران است مثل برد پیت که پسر موطلایی سینمای آمریکاست. این زاییده صنعت سینماست. مردم دوست دارند کاراکتر محبوبی برایشان وجود داشته باشد. کلا سینما به چنین شخصیت هایی نیاز دارد؛ مثلا سینمای ایران به افرادی مثل عزت الله انتظامی، محمدعلی کشاورز و علی نصیریان نیازمند است. اگر هرکدام اینها حذف شوند، سینمای ایران حتما درصدد جایگزین کردن برمی آید.
ما در سینما 8-7 تیپ داریم که هرازگاهی باید آنها را تجدید کرد. حامد بهداد هم یکی از این تیپ هاست. یک پسر تخس، کله شق و حامی طبقه محروم. بهداد جدی و ریسک پذیر است، ضمن اینکه قابل پیش بینی هم نیست همه این خصوصیات در کنار هم آدم را جذاب می کند. خیلی ها از بهداد خوششان می آید چون پسر شری است. درواقع شبیه تصویری است که آنها از مرد ایده آل دارند. یک پسر شر و شور با قابلیت ریسک پذیری بالا. البته این خصلت را بهرام رادان هم دارد اما در ورژن باکلاسش!
فیزیک خوب
بهداد آدمی است که علاوه بر هوش خوب، فیزیک خوبی هم دارد؛ البته از جذابیت فیزیکی گلزار خیلی پایین تر است. اصلا گلزار به عنوان یک ستاره بیش از اینکه بازیگر باشد یک مدل یا شومن است. مخاطب هم می داند که گلزار بیش از قابلیت های بازیگری، از چهره اش استفاده می کند.
چیزی که درمورد بهداد خیلی مشخص است شخصیت آرکی تایپی اوست. آرکی تایپ مردانی در حوزه جسمانیت و وفاداری های جسمانی، مردانی ورزشکار و بزن بهادر. او از آن دست مردانی است که اگر در خیابان دعوایش شود اصلا نگاه نمی کند چه کسی در مقابلش ایستاده؛ فقط طرف را می زند!
قانون شکن
آدم ها از کله شقی در رابطه هایشان استقبال می کنند. بهداد کله شق و قانون شکن است. به طرز عجیبی عصبی می شود. افراد عصبی جذابیت بیشتری در برقراری ارتباط دارند. از آن جهت که وقتی کسی عصبی است، خیلی نمی توانی در مقابلش ناز کنی و همین گاهی برایت جذاب می شود.
این شخصیت حتی در ارتباط با دیگران هم خیلی اهل حسابگری نیست. بهداد قابل پیش بینی نیست. هر آن باید انتظار کار جدیدی را از او داشته باشی. افراد قابل پیش بینی، دلزدگی ایجاد می کنند. جنس جذابیت حامد بهداد از روی لطافت هایش نیست، از روی کارهای پسرانه ای است که انجام می دهد؛ همان کارهای خشن.
تنهای جذاب
حامد بهداد نقش افراد تنها را خوب بازی می کند. مردهای تنهایی که در پشتشان، تاریخی از اتفاقات خاص را به دوش می کشند. این یا می تواند عشق شکست خورده باشد یا خاطره ای از جنگ. مردهای تنها برای مخاطب سینما خیلی جذاب هستند. کمی عصبی بودن هم بر این جذابیت می افزاید. بهداد شخصیت نوجوان ابدی دارد یعنی هیچ وقت پیر نمی شود. تغییر رفتارهای الانش را نباید به حساب بالارفتن سن و این جور چیزها گذاشت. شاید این تغییرها تاثیر فیلمنامه باشد ولاغیر.
 
....................................
منبع: همشهری جوان
 
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
 
 

متفاوت‌ترین و جدید‌ترین گفت‌و‌گو ��بهرام رادان��

 تهیه کننده می‌شوم بعد کارگردان، هفت، ��پل چوبی�� و ��تهران ۱۵۰۰��/راننده یک تاکسی ام که مسافرم هدیه تهرانی است

 
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/12/15/1648.caffecinema.com.jpg
 
 
* همیشه دلم می‌خواست یک ناخدا باشم.
یکی از ویژگی‌های بزرگ ��راه آبی ابریشم�� برای ��بهرام رادان�� محقق شدن یکی از رویاهای کودکی‌اش بوده است. او علاقه زیادی به ناخدا بودن و هدایت کشتی در دریا داشته که این رویا در این فیلم تبدیل به واقعیت شد. گویا تجربه این نقش آنقدر برای رادان لذت بخش هست که با اطمینان می‌گوید اگر یک بار دیگر چنین نقشی پیشنهاد شود حتما آن را خواهد پذیرفت. البته این بار بسیار بهتر و مسلط‌تر. او معتقد است هر ۲ زمستانی که سر این فیلم بوده جزو بهترین لحظات زندگی او به حساب می‌آیند و از حضور در این کار بسیار خوشحال است. چرا که همکاری با یک گروه کاملا حرفه‌ای و دوست داشتنی را تجربه کرده و امیدوار است دوباره همکاری با این گروه حرفه‌ای را تجربه کند.
* حالا می‌خواهم همه چیز را پیشنهاد بدهم.
جدید‌ترین تصمیم ستاره سینمای ایران این است که می‌خواهد این بار معادلات را برهم بزند و خودش دعوت کننده عوامل برای ساخت یک پروژه باشد. البته منظورش این نیست که همه کاره خودش باشد چون شخصیتش به گونه‌ای نیست که بخواهد دستور دهنده صرف باشد. او می‌خواهد یک ناضر صرف باشد که نه در کار کارگردانش دخالت کند نه نویسنده و نه دیگر عوامل کار او فقط پیشنهاد‌هایی که تصور می‌کند ممکن است به سود پروژه باشد را مطرح خواهد کرد. درست مانند بازیگران مشهور سینما که کارگردان و سایر عوامل فیلم‌‌هایشان را خودشان انتخاب می‌کنند. کاری که بسیاری از ستاره‌های مشهور دنیا انجام می‌دهند. در صورت این اتفاق از این به بعد پاسخ دهنده اصلی فیلم‌هایی که بازی خواهد کرد. خودش خواهد بود. نه اینکه به واسطه بازی در یک فیلم که عواملی متعهد ندارد مجبور باشد به همه پاسخ بدهد و نوک پیکان انتقادات فقط به سوی او نشانه برود. 
* این آرامش قبل از طوفان است.
��این کار‌ها در گروه خونی من نیست.�� این پاسخ بهرام رادان به این سوال است که چرا در فیلم‌های تجاری و پرفروش این روزهای سینمای ایران حضور ندارد. او اصلا تمایلی به دیدن این فیلم‌ها ندارد. چه برسد به بازی در آن‌ها چون هیچ تناسبی در فروش و میزان فرهنگ به کار رفته در لحظه به لحظه این فیلم‌ها احساس نمی‌کند. انگار طرفدارانش نیز دوست ندارند او را همزمان ۴-۳ فیلم تجاری روی سر در سینما ببینند. چه بسا او تجربه بازی در فیلم‌های صرفا تجاری را نیز دارد. اما هیچ کدامشان نتایج رضایت بخشی نداشته‌اند! او دوست دارد در فیلم‌هایی بازی کند که هم نگاه تجاری داشته باشد هم مورد پسند عامه قرار گیرد. خودش نیز قبول دارد این روز‌ها کم کار شده و طرفدارانش منتظر دیدن دوباره‌اش بر پرده سینما‌ها هستند اما یک جواب محکم دارد: ��این آرامش قبل از طوفان است.�� شاید او در حال برنامه ریزی است تا یک تحول عظیم در کارش زندگی‌اش و حتی در خود ��بهرام رادان�� به وجود بیاورد و یک ستاره جدید را بسازد تا با نسل جدید همگام باشد.
* من بازیگرم. کارمند نیستم.
ستاره چشم آبی سینمای ایران این روز‌ها هدف‌های بزرگی در سر می‌پروراند. او بسیار مشتاق ورود به عرصه تهیه کنندگی است و دوست دارد این بار خودش فیلم تهیه و تولید کند. تصمیمی که مدت هاست در حال برنامه ریزی روی آن است و قصد دارد به زودی توانایی‌هایش در این زمینه را نیز امتحان کند. وقتی از او می‌پرسیم پس چه اتفاقی برای حضورت در دنیای بازیگری خواهد افتاد با اطمینان می‌گوید: ��فقط در صورتی بازی خواهم کرد که احساس کنم حضور در آن فیلم یک اتفاق خوب خواهد بود و جذبم کند.�� او دوست ندارد مانند بسیاری از بازیگران امروز سینمای ایران مانند یک کارمند صبح تا شب سر کار برود و در بازیگری به روزمرگی برسد. او این اتفاق را برای هر بازیگری یک سم بزرگ می‌داند. این در حالی است که فیلمنامه‌ها و سناریوهای زیادی به او پیشنهاد می‌شود و هر بار آن‌ها را رد می‌کند و بسیاری به او اعتراض می‌کنند با وجود این همه سختگیری و رد کردن پیشنهادات پس کجا می‌خواهد بازی کند؟ اما بهرام رادان همچنان بر عقایدش پافشاری می‌کند. او نمی‌خواهد یک بازیگر ��کارمند مآبانه�� باشد و چون اسمش بازیگر است. در هر فیلمی بازی کند! بهرام رادان دوست دارد خودش انتخاب کند اما حواسش به این نکته نیز هست که این کم کاری یا بهتر است بگوییم گزیده کاری باعث کنار رفتنش از صحنه نشود. قصد او این است که از اینجای راه به بعد آرام آرام حرکت کند و گزیده کار‌تر شود اما خبر خوشحال کننده برای طرفدارانش این است که او تصمیم ندارد به خاطر این تصمیم چند سالی از سینما دور باشد. او به طرفدارانش اطمینان می‌دهد حداقل سالی یک فیلم بازی خواهد کرد. البته می‌گوید اگر قرار باشد خودش فیلم تولید کند شاید سالی ۵-۴ بار تصویرش را بر سر در سینما‌ها ببینیم. او دوست دارد در کارهایی بازی کند که از ابتدا تا انتهای مراحل ساخت و پخش و تبلیغ و دیگر مراحلش زیر نظر مستقیم خودش باشد. انگار در این سال‌ها خیلی بابت این اتفاقات اذیت شده و از اینکه هیچ کس مسولیتش را تمام و کمال انجام نمی‌دهند و از جواب درست دادن طفره می‌رود بسیار ناراحت است.
* جمله جانی دپ را دوست دارم.
از صحبت‌هایش می‌توان به راحتی متوجه شد عقاید منحصر به فرد خودش را دارد. او بر این باور است که شاید یک فیلم فروش نجومی و بسیار بالای در سینما داشته باشد اما احتمالا اگر بعد از مدتی آن را در خانه و کنار خانواده‌تان ببینید. بگویید این چه فیلم بدی است؟! آن زمان هیچ کس نمی‌آید بگوید این فیلم زمان اکرانش خیلی فروش داشته بلکه کیفیت کار اهمیت دارد. در تک تک کلماتش اطمینان را احساس می‌کنید آنچنان که می‌گوید به رغم اینکه ��راه آبی ابریشم�� به واسطه پخش و تبلیغات ضعیفش فروش آنچنانی نداشته. اما به خاطر بازی در چنین فیلم با ارزشی بسیار مسرور است. او همواره این جمله ��جانی دپ�� هنرپیشه مشهور سینما را آویزه گوشش کرده که ��دوست دارم در فیلم‌هایی بازی کنم که وقتی فرزندانم در آینده به تماشای آن‌ها نشستند. از اینکه پدرشان در چنین فیلم‌های بازی کرده شرمسار و سرخورده نشوند!�� چرا که آن زمان نمی‌توانی به فرزندت بگویی این فیلم در زمان خودش فروش بالایی داشته این حرف‌ها دیگر خریداری نخواهد داشت. او دوست دارد وقتی فرزندانش به تماشای بازی پدرشان در ��راه آبی ابریشم�� نشستند. او در نقش پدرشان به آن‌ها بگوید این فیلم با چه امکانات محدود و در چه شرایط سختی ساخته شده و فرزندانش بایت این حضور پدرشان افتخار کنند.
* اول تهیه کننده می‌شوم بعد کارگردان...
شاید برای همه طرفداران بهرام رادان جالب باشد از این پس او را در قالب بازیگری ببینند که قرار است خودش از ابتدا تا انتهای فیلم‌هایی که بازی می‌کند را زیر نظر بگیرد شاید به همین دلیل باشد که ستاره امروز تصمیم گرفته دست به انتخاب بزند او قصد دارد از این به بعد در پروژه‌هایی که می‌توانند نظرش را جلب کنند. سهیم شود. او معتقد است در این برهوت بازیگری حتی در خانه بازیگرانی هم که به تازگی وارد این حرفه شده‌اند پر است از سناریو‌های پیشنهادی و ارزشی ندارد اعلام کند در خانه‌اش یک کمد پر از سناریو‌هایی دارد که رد کرده است (البته متذکر می‌شود که بعضی‌‌هایشان ساخته شده‌اند و بدون او نیز به موفقیت رسیده‌اند). او یکی از بزرگ‌ترین مشکلات سینمای ایران را کمبود بازیگران خوب می‌داند. آنچنان که بر این باور است اگر روزی کارگردانی برای ساخت فیلمش نیاز به یک بازیگر خوب و جوان داشته باشد بعید است بیش از ۵ انتخاب پیش رویش باشد و در صورتی که با هیچ کدام شانبه توافق نرسد ممکن است پروژه‌اش برای همیشه تعطیل شود یعنی ممکن است انتخاب ششمی وجود نداشته باشد!. شاید دلیل این اتفاق از نگاه بهرام رادان این باشد که کارگردانان و تهیه کنندگان امروز اهل ریسک نیستند و مانند زمان ورود خودش به عرصه سینما که به او فرصت خودنمایی دادند این امکان را به افراد تازه وارد نمی‌دهند!. بهرام رادان احساس می‌کند اگر خودش بر کارش نظارت مستقیم داشته باشد. بهتر می‌تواند هدایتش کند و رضایت خاطر بیشتری از آن خواهد داشت. البته او قصد ندارد تنها در تولیدات خودش بازی کند. شاید روزی روزگاری سناریویی از دوستی به دستش برسد که کاری حرفه‌ای باشد و فضای کاملا متفاوتی داشته باشد که برای او جالب به نظر برسد و با آن همکاری کند. مثل جدید‌ترین فیلمش ��پل چوبی�� که بعد از بررسی تمام جوانب (از بازیگران گرفته تا سناریو و عوامل و...) پذیرفت در این کار بازی کند و امروز از این اتفاق به هیچ عنوان پیشمان نیست. اما تمام سعی بهرام رادان بر این است که از این به بعد تمرکز اصلی‌اش روی کارهایی بگذارد که قرار است تولیدش در دفتر خودش رقم بخورد. البته ستاره میل زیادش به کارگردانی را نیز کتمان نمی‌کند و ممکن است روزی او را در لباس کارگردانی نیز ببینیم. اما مطمئنا این اتفاق بعد از تهیه کنندگی‌اش خواهد افتاد. شاید یک دهه دیگر...
* دنبال افق‌های تازه هستم.
او نگاه زیبایی به زندگی دارد: ��یک روز حالت خوب است و تمام در‌ها به رویت باز اما روز دیگر...�� اگر دوست دارید از حال و احوالات این روزهای زندگی بهرام رادان مطلع شوید. همین بس بگوییم که همچنان پر انرژیدر پی افق‌های جدید است.
* برای بازی در فیلم ��پل چوبی�� هیجان داشتم.
امسال او را در فیلم پر سر و صدا و البته پر ستاره ��پل چوبی�� خواهیم دید فیلمی که با بازی در آن قصد ندارد در جشنواره فیلم فجر جنجال به پا کند اما بسیار امیدوار است جزو فیلم‌های شاخص جشنواره امسال قرار بگیرد. شاید شما هم با دیدن نقش بهرام رادان در ��پل چوبی�� با شخصیت او که در این فیلم ��امیر�� نام دارد. همذات پنداری کنید او در این فیلم نقش مردی را بازی می‌کند که همواره در تقابل با زن هاست. بی‌شک دیدن این کاراک‌تر تازه از ستاره سینمای ایران برای خانم‌ها نیز جالب و شیرین خواهد بود. که بینند این مرد تنهایی‌هایش را چگونه می‌گذارند چه اتفاقی در زندگی‌اش رخ می‌دهد و... آنطور که از صحبت‌های بهرام رادان برمی‌اید ��امیر�� یکی از شبیه‌ترین و نزدیک‌ترین شخصیت‌هایی است که او تا امروز در سینمای ایران تجربه کرده است. این شخصیت بسیاری از نکات مثبت و منفی بهرام رادان را در دل خود دارد. شاید به همین دلیل باشد که تا این اندازه او را دوست دارد. بهرام رادان هنگام بازی در این نقش خیلی جا‌ها از حرف‌های ��امیر�� منقلب شده و بزرگ‌ترین مزیت بازی در این نقش برای بهرام رادان این بوده که بعد از مدت‌ها برای بازی در یک نقش هیجان زیادی داشته است.
* راننده تاکسی هستم. مسافرم هدیه تهرانی است.
بهرام رادان درباره فیلم انیمیشن ��تهران ۱۵۰۰�� می‌گوید: در این فیلم نقش راننده تاکسی را بازی می‌کند که هر روز دم ایستگاه می‌ایستد و بعضی اوقات ��هدیه تهرانی�� به واسطه اینکه دانشجوی واحد ماه دانشگاه آزاد است (!) با سفینه به زمین می‌آید و بهرام، هدیه را به خانه پدربزرگ ۱۶۵ ساله‌اش (مهران مدیری) می‌برد تا به او سر بزند.
* شاید فیلم بعدی‌ام هم باز با هدیه تهرانی باشد.
بهرام رادان درباره همکاری مجددش با هدیه تهرانی این گونه می‌گوید: ما در فیلم آبی فقط نسبت به هم خنثی بودیم. اما به نظر می‌رسد او این بار از تجربه همکاری با هدیه تهرانی در پل چوبی کاملا احساس رضایت کرده و تصور می‌کند هر دویشان نسبت آن سال‌ها دچار تغییر و تحولات زیادی شده‌اند. انگار در پل چوبی هر دو ستاره سینمای ایران کمی خونسرد‌تر و راحت‌تر با یکدیگر همکاری کرده‌اند و انگار مشترکات زیادی در یکدیگر کشف کرده‌اند. بنابراین هیچ بعید نیست به زودی این دو ستاره باز روبه روی هم قرار بگیرند. شاید فیلم دیگری از آن‌ها هم در راه باشد.
* وقت‌هایی که در سینما نیستم درآمدم بیشتر است.
شاید بسیاری از طرفداران بهرام رادان این سوال در ذهن خودشان وجود داشته باشد که چرا ستاره محبوبشان در برنامه‌های تلویزیونی مانند ��هفت�� یا دیگر برنامه‌ها شرکت نمی‌کند و آنچنان که باید با مخاطبان میلیونی تلویزیون در ارتباط نیست! شاید جالب باشد بدانید او تا امروز حتی یک بار هم برنامه ��هفت�� را تا انت‌ها تماشا ننشسته چرا که زمان پخشش آن را برای خودش مناسب نمی‌داند. ستاره سینمای ایران ترجیح می‌دهد جمعه شب‌ها معمولا در خانه نماند و اگر هم خانه باشد سراغ تلویزیون دیدن نمی‌رود. اما طی این سال‌ها در یک برنامه چالشی خوب (شب شیشه‌ای) با اجرای رضا رشیدپور حضور پیدا کرده و به سوالات زیادی پاسخ داده است. او بر این باور است که بهتر است تصویرش در تلویزیون همانی باقی بماند که امروز هست مگر اینکه یک موقعیت خاص و ویژه برایش اتفاق بیفتد! با وجودی که بعضی از بازیگران حاضرند بابت مبالغی که صداوسیما برای حضورشان در تلویزیون پرداخت می‌کند هر زمان روی آنتن زنده سیما بروند. پول برای او اهمیتی ندارد حتی برخلاف بسیاری که حاضرند در هر فیلمی بازی کنند تا به پول و دستمزدهای بالا برسند. او روی در آمد سینمایی‌اش هیچ حسابی باز نمی‌کند و برایش اهمیت ندارد! این حرفش ادعای ما را ثابت می‌کند: ��آن وقت‌هایی که بازی نمی‌کنم و تمرکزم روی بیزینس خودم است. درآمدم بیشتر است.��
...................................................
منبع: مجله زندگی ایده آل
 
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
 
 
 
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/12/15/Nozari-CaffeCinema.jpg
 
شانزدهم آذر 1390ـ شش سال از درگذشت ��آقاي خنده ايران�� گذشت.
 منوچهر نوذري از جمله هنرمنداني است كه هم در تلويزيون و هم در راديو و هم در سينما، حضور فعالي داشته است؛ هر چند هنوز هم مردم ايران او را با اجرا در برنامه ��مسابقه هفته�� به خاطر مي‌آورند. اين برنامه در اوايل دهه هفتاد يكي از پربيننده‌ترين برنامه‌هاي تلويزيون بود.
نوذري خود را به عنوان يكي از نخستين كساني كه جعبه جادو را به مردم ايران معرفي كرده مي‌داند و مي‌گويد:��من اولين کسي بودم که در تلويزيون ايران مقابل دوربين رفتم و گفتم نام جعبه‌اي که تصوير من را در آن مي‌بينيد تلويزيون است‌.��
نوذري در راديو هم هنرمند مطرح و شناخته‌شده‌اي بود. او در برنامه راديويي طنز ��صبح جمعه با شما��، نويسنده بود و در عين حال، صداپيشگي شخصيت‌هاي ��آقاي مُلَوَن��‌ و ��آقاي دست و دلباز�� را برعهده داشت. ��صبح جمعه با شما�� كه سال‌هاي دهه 60 روي آنتن راديو ايران مي‌رفت، به جمعه‌ صبح‌هاي مردم ايران شادي و نشاط مي‌بخشيد. بعدها ��جمعه ايراني�� جايگزين اين برنامه پرشنونده شد.
��آقاي خنده ايران��، در صداپيشگي و دوبله نيز دستي داشت؛ صداپيشگي او به جاي شخصيت‌هاي مطرحي چون گلن فورد، جك لمون، راج كاپور، دني كي و باب هوپ به ياد اهالي سينما باقي‌ مانده است. نوذري كه فعاليت هنري خود را در سال 1332 آغاز كرده بود،‌ از جمله نخستين دوبلورهاي تاريخ دوبله ايران محسوب مي‌شود.
منوچهر نوذري در كارنامه هنري خود، علاوه بر اجرا، گويندگي و بازيگري، تجربه كارگرداني چند اثر سينمايي در سال‌هاي دور را نيز دارد كه از جمله آنها مي‌توان به ��الو من گربه هستم�� و ��خيلي هم ممنون�� اشاره كرد.
��آقاي خنده ايران��، در شانزده آذر سال 1384 به دليل ابتلا به بيماري ريوي و كليوي در 69 سالگي درگذشت.
................................
منبع: ایسنا
 
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
 

يك مصاحبه جالب از السا فيروز آذر:

برخي كارگردان ها مي خواهند بازيگر باهاشان دوست بشود!/شاید هالیوودی‌ها پیشنهاد مالی بالایی به من بدهند که وسوسه‌ام کند!

 
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/12/15/1538.caffecinema.com.jpg
 
  السا فيروز اذر بازيگري كه در آخرين حضور سينمايي اش در يكي از نقش هاي اصلي فيلم تهمينه ميلاني بازي كرده در گفتگو با اوج نيوز حرف هاي جالبي دربراه سينما و پشت صحنه آن به زبان آورده
با توجه به اینکه شما خواهرزاده خانم میلانی هستید، مصاحبه را از فیلم جدید ایشان شروع می‌کنیم. استارت ��شیر یا خط�� را چه زمانی می زنند؟
نمی دانم ولی پروانه ساخت کار را گرفته اند.
بازیگر ها انتخاب شده اند؟
تا الان فقط با آقای فرخ نژاد صحبت هایی شده است وشاید هم من... فقط از این خبر دارم.
آیا در فیلمنامه هم مانند اسم خود فیلم تغییراتی ایجاد شده است؟
نه فکرنمی کنم محتوای فیلمنامه تغییری کرده باشد و تغییرات فقط در اسم بوده.
در شیر یا خط چه نقشی به شما پیشنهاد شده است وچقدر با نقش های قبلیتان تفاوت دارد؟
تفاوت زیادی هست. من در این فیلم نقش دختری به نام معصومه را بازی می کنم که فقیر بودن او و شرایط زندگی اش سبب به وجود آمدن کاراکتر عجیبی به نام مصی شده است. در واقع فرهنگ فقر را کاملا می توان در کاراکتر مصی دید.
نقش اصلی هستید؟
راستش را بخواهید نمی دانم چون دو نقش زن داریم و آن یکی هنوز مشخص نشده است.
علاقه دارید چه کسانی در کنار شما ایفای نقش کنند؟
برای من مهم کار کردن با این گروه بود. به نظر من اگر آقای فرخ نژاد قطعی بشوند خودش یک نقطه قوت است.
شما در یکی از ما دو نفر بسیار از رادان تعریف کردید و از بازی در کنار او راضی بودید. دوست دارید دوباره این موضوع تکرار شود؟
بله و هنوز هم تعریف می کنم.
چرا یکی از ما دو نفر مانند فیلم های گذشته میلانی با استقبال روبرو نشد؟
دلیلش بسیار مشخص است. برای اکران فقط 8 سالن به ما در تهران دادند. در شهرستان ها هم تقریبا سالن نداشتیم وسالن های داده شده هم بسیار کم ظرفیت حدود 50 تا 70 نفر گنجایش داشت. به نظر من خیلی ها اصلا متوجه نشدند که فیلم اکران شده است .مسائلی وجود دارد که اجازه نمی دهد تبلیغ بیش از حد داشته باشیم، تلویزیون ورسانه ها هم که هیچ پشتیبانی نمی کنند و در ضمن برای خود فیلم تبلیغ بیش از حد به صرفه نبود. به نظر من دلیل اصلی دیده نشدن فیلم همین عدم اطلاع رسانی کافی بوده است.
یکی از ما دو نفر چقدر توانست تفکیک جنسیتی ومشکلات زنان را در جامعه نشان دهد و تاثیر گذار باشد؟
بحث این فیلم درباره  اصول اخلاقی است و کلیشه شکنی می کند. کاراکتر دختر این فیلم (سارا) ارزش های اخلاقی اش  گاهی متفاوت با عرف یا چیزهایی که در بچگی به ما یاد دادند بوده است. سارا دختری است مدرن و امروزی که آداب معاشرت می داند وخوب می تواند با پسر ها ارتباط برقرار کند. از معاشرت با جنس مخالف خجالت نمی کشد ولی حد و حدود خودش را می داند وبرای خودش یک ارزش اخلاقی دارد که متعلق به خودش بوده و در هیچ کتابی نوشته نشده است.  این کاراکتر از تربیت درست می آید. به نظر من شخصیت پدر که همایون ارشادی بازی کرده بود ومقایسه شخصیت مانیا با این دختر در واقع مشخص کننده شخصیت سارا بود که چرا سارا و غیر سارا به وجود می آید.
چقدر توانستید با سارا ارتباط برقرار کنید؟
خیلی. چیزی که درباره سارا خیلی دوست داشتم، این بود که همیشه پیش خودم می گفتم دختر خوب همیشه کسی نیست که آفتاب مهتاب ندیده و خجالتی و خانه نشین باشد. بلکه دختری که داخل جامعه می رود یاد می گیرد که مسئول کارهای خود بوده و شاید نقطه مقابل کاراکتر دختران تسویه حساب باشد. در این کاراکتر پدرش او را می فهمد به طوری که سارا خصوصی ترین مسائل خودش را به او می گوید. وقتی سارا با پسر ارتباط برقرار می کند به پدرش خبر می دهد و در جامعه ما خیلی کم یاب به نظر می‌رسد که دختری بشیند با پدرش درباره پسری که با او آشنا شده صحبت کند. وقتی پدرتان از رابطه شما خبر داشته باشد، قطعا با آگاهی بیشتر و محکم تر می توانید پیش بروید و پدر هم خیالش راحت تر است. متاسفانه در جامعه ما این شخصیت و هویت نایاب یا بسیار نادر است.
تماشاگران اعتقاد دارند فیلم های خانم میلانی به سمت پایانی ابهام برانگیز می رود و باید هرکس پایان آن را با فهمیده های خود تصویر کند. شما چقدر به این موضوع اعتقاد دارید؟
فکر می کنم پایان یکی از ما دو نفر نامفهوم تمام نشد. من وقتی فیلمنامه را می خواندم فکر کردم این می‌تواند بهترین پایان برای آن باشد. چون اگر واقعیت جامعه را نگاه کنیم این دو صد درصد به هم نمی رسند ونمی شود سارا و بابک را با هم جمع بست. سارا برای بابک ناز نمی کرد و در عین حال به بابک علاقه داشت. از این حقیقت آگاه  بود که بابک طوری دیگر بار آمده است و قادر است به او آسیب برساند. اگر ما تمام اتفاقات فیلم را در کنار هم بچینیم، متوجه می شویم که دختر چقدر به این فرد علاقه دارد. ولی در آخر باز برای ارزش های خود می ایستد واین نشان دهنده باز نبودن پایان قصه است .
در این فیلم خانم میلانی خلاف عادت عمل کردند و زنان را قدرتمند نشان دادند. درک این مسئله کمی برای مردم سخت بود. نظر شما چیست؟
من با شما موافق نیستم. به نظر من این فیلم و محتوای آن برای هم نسل های من مفهوم خیلی ارزشمندی داشت. چیزی که امروز به اشتباه به آن ارتباط دختر و پسر می گویند نداشتن همین ارزش های اخلاقی است. در رابطه های امروزی دختر و پسر در فکر زرنگ بازی هستند و می خواهند به نفر مقابل بگویند من قوی ترم یا چه کسی  بیشتر می تواند طرف مقابلش را دور بزند. متاسفانه بعضی از ما غرورمان را از یاد برده ایم. ارزش کمی برای خود قائلیم و این از ضعف ماست. اگر مردم به این دلیل با فیلم ارتباط برقرار نکرده اند، شاید لازم است بیشتر از این فیلم ها ساخته شود.
چرا خانم میلانی در ابتدا اعلام کردند در جشنواره پارسال حاضر نمی شوند ولی در گذر زمان پشیمان شدند؟
جریان چیز دیگری است. قرار بود مهر پارسال و قبل از جشنواره این فیلم اکران شود ولی پروانه نمایش در صورتی داده می شد که فیلم را در جشنواره نمایش می‌دادند. خانم میلانی مخالفت کردند و دلیل مخالفت ایشان هم اتفاقاتی بود که هر سال در جشنواره ی فجر شاهد آن هستیم. این بار دوست نداشتند در جشنواره شرکت کنند. تهیه کننده فیلم اجازه شرکت در جشنواره را دادند که متاسفانه مسئولین جشنواره، فیلم را در بخش نگاه ویژه گذاشتند.
قرار گرفتن یکی از ما دو نفر در بخش نگاه ویژه تعجب بسیاری را به همراه داشت.
به نظر من بد نیست نگاهی به جشنواره بکنیم. کارگردانی که 20سال سابقه کار دارد و چند فیلمش جزو پرفروش ترین آثار بوده، آیا واقعا حق او این است در بخش ویژه قرار بگیرد؟ به نظر من کمی باید به داورها و کسانی که این بخش ها را اضافه می کنند و معیارهای آن‌ها برای انتخاب دقت کنیم.
شما اگر خودتان جزو داور ها بودید از این فیلم کسی را انتخاب می کردید؟
من به دلیل بازی در فیلم نمی توانم نظری بدهم، ولی می توانم بگویم در این فیلم  تفاوت بازی بهرام رادان با دیگران را به وضوح می‌دیدم که مثلا چه تاثیر و انرژی در من می گذاشت. یعنی اینقدر حرفه ای بود که من وقتی به خانه می رفتم هم به طور مرتب تمرین می کردم که نکند فردا تفاوت ما زیاد دیده شود .حضور همچون رادان ها در یک گروه تمام بازیگران را برای بهتر شدن تشویق می کند. راستش را بخواهید اگر من داور بودم صددرصد رادان را انتخاب می کردم، و صد البته به فیلمنامه یکی از ما دو نفر که از شناخت کامل خانم میلانی و تسلط ایشان بر قصه حکایت می کرد، جایزه می دادم. ضمن اینکه نقش اول زن را به خانم ساره بیات هدا می‌کردم.
شما شیوه ومعیار انتخاب های جشنواره را قبول دارید؟
متاسفانه معیار جشنواره ما این است که هر کسی بهتر گریه کند و غمگین تر باشد جایزه می گیرد. اکت کردن یا جاهایی که شما جیغ می زنید و گریه می کنید تقریبا راحت ترین قسمت بازی است نه سخترین که بخواهند از روی آن بهترین را انتخاب کنند. به نظر من سخت ترین مرحله بازی قسمتی است که شما ریکشن می دهید. مثلا گاهی اصلا نمی دانید باید چه عکس العملی نشان دهید. این قسمت ها که شما باید تصمیم گیری کنید می‌تواند مهمترین قسمت بازی باشد نه قسمت گریه وزاری.
شما چقدر جشنواره را مقبول می دانید؟
بسیار کم. متاسفانه کسی به صراحت از جشنواره انتقاد نمی کند. اگر هدف ما کمک به سینماست حتما باید این مسائل را مطرح کنیم. شما در سینما برخی کارگردانان را می بینید که اصلا صلاحیت ندارند و جوان هایی که انگیزه و استعداد این کار را دارند پشت در مانده‌اند. طرفداران سینما می دانند در جشنواره حق رعایت نمی شود و مراسمی نیست که باعث تشویق جوانان وفیلمسازان شود. این مسئله اصلا به نفع سینمای کشور نیست. به همین دلیل مخاطب سینما کم شده و تماشاچی ها بسیار دلسردند.
شما چقدر به آقازاده پروری در سینما اعتقاد دارید و چقدر این مورد به خود شما کمک کرده است؟
برای ورود به سینما کار بسیار سخت است و شاید به جز پارتی و سرمایه گذاری راهی برای ورود به آن نباشد. تازه مشخص نیست بتوانی بمانی با خیر. البته بستگی به این دارد شما با چه کسی کار کنی . من در سنی که وارد سینما شدم ( 4 یا 5 سالگی)  توانایی تشخیص کامل علائقم را نداشتم. در 18 سالگی نقش صبا در زن زیادی به من پیشنهاد شد که من خیلی خوشم آمد و از آن به بعد واقعا جدی این کار را دنبال کردم. دراین  9 سال  من سعی کردم فیلمنامه های بد را انتخاب نکنم، جز یک بار که آن هم نتیجه اش با آنچه من تصور می کردم متفاوت از آب درآمد. بیشتر از آن که بازی کنم صبر کرده ام. چندین بار به این فکر افتادم که خودم نقش هایی را برای خودم بنویسم و بازی کنم چون وقتی فیلمنامه ها را می خواندم می دیدم با اینکه نقش اول زن است، ولی اگر نقش زن حذف شود هیچ اتقاقی در فیلم نمی افتد. انگار نه انگار که نقش اول زن بوده. در این نوع فیلمنامه ها حادثه بر اساس کاراکتر ها رخ نمی دهد بلکه از بیرون بوجود می آید. این در حالی است که در یک فیلمنامه خوب شخصیت ها حوادث را به وجود می آورند. تا امروز دو فیلم نامه نوشتم که به زودی ساخته خواهد شد. نام یکی از آنها ��وقتی مستی پرید�� است و دیگری ��یک روز خوش زمستانی��.
پس با این اوصاف ورود به سینما بدون پارتی امکان پذیر نیست.
نمی‌توان صد در صد گفت، ولی در خیلی مواقع اینگونه است. در فیلم هایی که دستیار کارگردان بودم و کارگردانان هم اکثرا مرد بودند، برایم بسیار جای تعجب داشت که معیار انتخاب آن‌ها برای بازیگر سلیقه و نیاز خودشان بود نه نیاز نقش وفیلم. وقتی معیار انتخاب این باشد، کسی که علاقه دارد اما پارتی ندارد یا برای کاراکتر خود ارزش قائل است پشت در می ماند. البته من پرس و جو کرده ام، می گویند در هالیوود هم این مسائل وجود دارد.  جای تاسف دارد وقتی کسی بازیگر انتخاب می کند برایش مهم نباشد نفر مقابل چقدر به حرفه اش علاقه دارد و چه اندازه به کاراکتر نزدیک است، بلکه بعضی کارگردانان و یا دستیارانشان  پیش خود می گویند آیا بعدا این خانم دوست دختر من می شود یا خیر.
پس شما هم با حرف های سلحشور موافق هستید؟
خیر من با حرف های ایشان موافق نیستم. اول بخاطر لحن و طرز بیانشان و بعد از آن بخاطر اینکه ایشان زنان بازیگر را به این فساد متهم کردند در حالی که من دارم از تمام عوامل حرف می زنم. اتفاقا تجربه نشان داده خانمی که با این شرایط وارد سینما شود بیشتر از یک یا دو فیلم دوام نمی آورد. این مسئاله به هیچ وجه شامل بازیگران خانم خوب کشورمان نمی شود.
آقای سلحشور خانم آنجلینا جولی را مورد خطاب خود قرار دادند، در حالی که فرهنگ هالیوود کاملا با ما متفاوت است. به نظر من مو، نوع لباس ها و حتی هیکل و بدن ایشان بی نظیر بوده و این ارتباطی به فساد ندارد. جناب سلحشور از این جریانات بی خبر هستند و کاملا از فرهنگ آنها بی اطلاع اند.
به عنوان حسن ختام گفتگو اگر به شما پیشنهاد بازی در هالیوود شود آن را می پذیرید یا جواب منفی می دهید؟
راستش را بخواهید الان نمی‌توان جواب داد، چون ممکن است پیشنهاد مالی بالایی بدهند که آدم را وسوسه کند، ولی مشکل اساسی که در این باره وجود دارد بحث تنهایی و غربت است که من را خیلی اذیت می کند. من دو ماه در انگلستان زندگی کردم، اما پس از همین مدت واقعا احساس تنهایی داشتم و گفتم هر چه اینجا هست را نمی خواهم و برگشتم. قطعا شما این را با هیچ موقعیتی نمی توانی جبران کنی. شاید خیلی افراد بتوانند دوام بیاورند، ولی برای من بسیار سخت بوده و کلا کار در ایران را ترجیح می‌دهم.
.......................................
منبع: اوج نیوز
 
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
درخت زندگی:
تنها راه شاد بودن عشق ورزیدنه
اگر عاشق نباشی زندگی در یک چشم بر هم زدن تموم میشه
 

كيت وينسلت: تايتانيك سه‌بعدي عجيب و غريب است

 
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/12/15/40654788539680907008.jpg
 
��كيت وينسلت�� بازيگر نقش اصلي زن فيلم ��تايتانيك�� گفت كه از ديدن ��تايتانيك�� سه‌بعدي روي پرده آزرده شده است.
كيت وينسلت، بازيگر زن مشهور سينما پس از ديدن نسخه‌ي سه‌بعدي فيلم ��تايتانيك�� كه خود در سال 1997 نقش اصلي آن را ايفا كرد، گفت كه ��تايتانيك�� سه‌بعدي عجيب و غريب است و ديدن فيلمي كه 15 سال پيش بازي كرد‌ه، بسيار ناراحت‌كننده است.
وي در اين‌باره گفت: خيلي عجيب است؛ چون اين فيلم 15 سال پيش ساخته شد‌ه. از يادآوري آنچه واقعا در آن زمان در زندگي‌ام اتفاق ‌افتاد و آنچه حس مي‌كردم خيلي آزرده شدم.
نسخه‌ي قبلي ��تايتانيك�� با كارگرداني جيمز كامرون و حضور كيت وينسلت و لئونارد دي كاپريو به عنوان دومين فيلم پرفروش تاريخ سينماي جهان دست يافت. كشتي تايتانيك در سال ‌1912 ميلادي وقتي در نخستين سفر دريايي‌اش از بندري در انگليس عازم شهر نيويورك در آمريكا بود، با يك كوه يخي برخورد كرد و غرق شد. اين حادثه مرگ ‌1522 نفر از مسافران كشتي را در پي داشت.
وينسلت برنده‌ي اسكار افزود‌: بسياري از صحنه‌هاي فيلم، خاطره‌ات دوري نبودند‌، بنابراين خيلي بايد عجيب باشد كه دوباره اين‌گونه با مردم روبرو شوم.
بازیگر فیلم تازه رومن پولانسکی همچنين گفت:‌ نمي‌دانم چگونه خواهد بود‌، اما فكر مي‌كنم ديدن اين فيلم تجربه‌ي هيجان‌انگيزي براي جواناني خواهد بود كه از نسلي كاملا جديد هستند و ��تايتانيك�� را در آن زمان نديده‌اند.
..................................
منبع: ايسنا
 
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

تازه ترین فهرست بهترین های 2011 :

 بزرگترین سازمان منتقدان فیلم آمریکا و کانادا نامزدهای بهترین‌های شان را اعلام کردند: هوگو و آرتیست با 11 نامزدی در صدر/فهرست کامل نامزدها در همه رشته ها :

 
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/12/15/hugo-scorsese-11232011.jpg
 
 انجمن منتقدان رسانه بزرگترین سازمان منتقدان فیلم در آمریکا و کانادا است که حدود 250 عضو دارد. این انجمن در سال 1995 تاسیس شده است. نکته قابل توجه در مورد انتخاب‌های این انجمن این است که معمولا نامزدهای جوایز اسکار شباهت‌های فراوانی به نامزدهای اعلام شده از جانب این انجمن دارند. از این جهت انتخاب‌های انجمن منتقدان رسانه برای افرادی که علاقه فراوانی به گمانه زنی در مورد نامزدها و برندگان اسکار دارند می‌تواند تعیین کننده باشد. جدایی نادر از سیمین در فهرست نامزدهای بهترین فیلم های خارجی زبان قرار دارد. لیست نامزدهای اصلی سال 2011 این انجمن از قرار زیر است:
فهرست بهترین فیلم های کمدی و اکشن سال...
بهترین فیلم:
فرزندان
آرتیست
هوگو
به شدت بلند و فوق‌العاده نزدیک
درایو
هلپ
نیمه شب در پاریس
مانی بال
درخت زندگی
اسب جنگی
بهترین کارگردان:
مایکل هازاناویسیوس (آرتیست)
نیکلاس ویندینگ رفن (درایو)
استفان دالدری (به شدت بلند و فوق العاده نزدیک)
مارتین اسکورسیزی (هوگو)
استیون اسپیلبرگ (اسب جنگی)
بهترین بازیگر مرد:
لئوناردو دی‌کاپریو (جی.ادگار)
مایکل فاسبیندر (شرم)
برد پیت (مانی بال)
جرج کلونی (فرزندان)
ژان دوژاردین (آرتیست)
بهترین بازیگر زن:
ویولا دیویس (هلپ)
الیزابت اولسن (مارتا مارسی می مارلن)
مریل استریپ (بانوی آهنین)
چارلیز ترون (Young Adult)
میشل ویلیامز (هفته من با مرلین)
بهترین بازیگر مکمل مرد:
کنت برانا (هفته من با مرلین)
اندی سرکیس (خیزش سیاره میمون‌ها)
آلبرت بروکس (درایو)
نیک نولتی (Warrior)
پاتون اسوالت (Young Adult)
کریستوفر پلامر (Beginners)
بهترین بازیگر مکمل زن:
B��r��nice Bejo (آرتیست)
جسیکا پاستین (هلپ)
ملیسا مک‌کارتی (ساقدوش‌ها)
کری مولیگان (شرم)
اوکتاویا اسپنسر (هلپ)
شیلن وودلی (فرزندان)
بهترین فیلم‌نامه اقتباسی:
به شدت بلند و فوق العاده نزدیک
فرزندان
هلپ
هوگو
مانی بال
بهترین فیلم‌نامه اورژینال:
50/50
آرتیست
نیمه شب در پاریس
Win Win
Young Adult
بهترین انیمیشن:
ماجراهای تن تن
رنگو
آرتو کریسمس
کونگ فو پاندا 2
گربه در چکمه
بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان:
در تاریکی
لو هاور
جدایی نادر از سیمین
پوستی که در آن زندگی می‌کنم
Where Do We Go Now
بهترین فیلم اکشن:
خیزش سیاره میمون‌ها
درایو
فست فایو
هانا
سوپر هشت
بهترین فیلم کمدی:
دیوانه، احمق، عشق
ساقدوش‌ها
نیمه شب در پاریس
ماپت‌ها
Horrible Bosses
بهترین تیم بازیگری:
آرتیست
ساقدوش‌ها
فرزندان
هلپ
نیمه ماه مارس
از نکات قابل توجه حضور پرقدرت فیلم فرانسوی آرتیست در بخش‌های مختلف، کاندید شدن اندی سرکیس برای بازی در نقش میمون در فیلم سیاره میمون‌ها و نادیده گرفته شدن فیلم دیوید فینچر در بخش‌‌های اصلی است. استیون اسپیلبرگ نیز با دو فیلمی که امسال ساخته هم در بخش بهترین فیلم حضور دارد و هم بهترین انیمیشن. در صورت تکرار این اتفاق در اسکار اسپیلبرگ احتمالا اولین کارگردانی خواهد بود که در یک سال دو فیلم از او، یکی در بخش‌ بهترین فیلم و یکی در بخش بهترین انیمیشن، نامزده اسکار شده‌اند.
................................
کافه سینما
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
داستان های کانتر بری:
توی هر شوخی همیشه کمی حرف جدی هست.
 

   اتحادیه بازیگران آمریکا نامزدهایش را اعلام کرد

بهترین بازیگران 2011 در رشته های مختلف

 

http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/12/15/Brad-Pitt-Moneyball-620.jpg
 
 اتحادیه بازیگران آمریکا SAG نیز لیست نامزدهای سال 2011 خود را اعلام کرد. از آن جا که اغلب بازیگران عضو آکادمی اسکار در این اتحادیه هم عضو هستند، همواره نامزدها و برندگان این اتحادیه از شانس‌های اصلی اسکار به حساب می‌آیند.
لیست نامزدهای اتحادیه بازیگران آمریکا را تنها چند دقیقه بعد از اعلام، در کافه سینما ببینید:
بهترین تیم بازیگری:
ساقدوش‌ها
هلپ
آرتیست
نیمه شب در پاریس
فرزندها
نکته قابل توجه این است که هیچ فیلم برنده جایزه اسکار در رشته بهترین فیلم، در 15 سال گذشته نبوده که در قسمت بهترین تیم بازیگری، از سوی SAG نامزد نشده باشد.
بهترین بازیگر مرد:
برد پیت (مانی بال)
جرج کلونی (فرزندان)
لئوناردو دی‌کاپریو (جی.ادگار)
Demi��n Bichir (یک زندگی بهتر)
ژان دوژاردین (آرتیست)
نکته قابل توجه کاندید نشدن گری اولدمن برای بازی در تعمیرکار خیاط سرباز جاسوس و مایکل فاسبیندر برای بازی در فیلم شرم است. در حالی که به خصوص نام فاسبیندر در اغلب انتخاب‌های فصل جوایز دیده می‌شد. اما به جای این دو بازیگر سرشناس اتحادیه بازیگر مرد اصلی فیلم کم دیده شده یک زندگی بهتر را کاندید کرده تا شاید همین اتفاق باعث شود که این فیلم و نقش‌آفرینی بازیگر اصلی‌اش بیش از این دیده شود.
بهترین بازیگر زن:
گلن کلوز (آلبرت نوبز)
ویولا دیویس (هلپ)
مریل استریپ (بانوی آهنین)
میشل ویلیامز (هفته من با مرلین)
تیلدا سوئینتون (باید درباره کوین صحبت کنیم)
خبری از چارلیز ترون برای Young Adult نیست. به جایش گلن کلوز با این نامزدی خودش را به عنوان یکی از شانس‌های اسکار و گلدن گلوب مطرح کرده است.
بهترین مکمل مرد:
کنت برانا (هفته من با مرلین)
آرمی همر (جی. ادگار)
جونا هیل (مانی بال)
کریستوفر پلامر (Beginners)
نیک نولتی (جنگجو)
جای خالی آلبرت بروکس برای بازی در درایو کاملا خودش را نشان می‌دهد. بعد از این‌که بروکس از سوی چندین انجمن منتقدان به عنوان بهترین بازیگر مرد مکمل سال انتخاب شد، خیلی‌ها انتظار داشتند تا نامش در بین نامزدهای اتحادیه بیاید که نیامد. از طرفی خبری از اندی سرکیس برای بازی در خیزش سیاره میمون‌ها هم نیست. به جایش نام جونا هیل و آرمی همر را می‌بینیم که تا پیش از این چندان مورد توجه قرار نگرفته بودند.
بهترین مکمل زن:
برنسیس بژو (آرتیست)
جسیکا چاستین (هلپ)
ملیسا مک‌کارتی (ساقدوش‌ها)
جنت مک تیر (آلبرت نوبز)
اوکتاویا اسپنسر (هلپ)
بر خلاف انتظار خبری از شایلن وودلی برای فرزندان نیست. کری مولیگان نیز برای شرم در بین نامزدها قرار نگرفته است. از طرفی این احتمال میرفت که نام ونسا ردگریو را نیز برای بازی در Coriolanus ببینیم که این اتفاق نیز رخ نداد.
...........................................
کافه سینما
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
 

نقد و بررسی فیلم Sleeping Beauty (زیبای خفته)

 
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/12/15/sleeping-beauty-2011-poster.jpg
 
ژانر : درام
کارگردان : Julia Leigh
نویسنده : Julia Leigh
تاریخ اکران : دسامبر 2011
زمان فیلم : 104 دقیقه
زبان : انگلیسی
بازیگران:
 
منتقد : Andrew O'Hehi
 
این متن،‌ نسخه ی کامل شده ی نقدی است که Andrew O'Hehir در جریان فستیوال کن درباره ی فیلم
 Sleeping Beauty نوشته بود.

زیبای خفته: شرح سفر عجیب و غریب زنی جوان به سرزمین روابط جنسی
Julia Leigh، این کارگردان استرالیایی، بر اساس روایت مشوّش کننده ی خود از سرزمینی که اعمال آدمی در آن عواقبی در پی ندارند، فیلمی ساخته که  Emily Browning اندام خود را در این فیلم به نمایش عموم می گذارد.
فیلم Sleeping Beauty، ساخته ی Julia Leigh رمان نویس استرالیایی که با این فیلم پا به دنیای فیلمسازی گذاشته،‌ یکی از عجیب ترین فیلم هایی ست که در طول عمرم دیده ام، و با در نظر گرفتن تمایلات همیشگی من، اعطای چنین عنوانی به این فیلم، نشان از اهمیت مسئله دارد. این فیلم به آمیزه ای از نمایش صحنه های شهوت انگیز، روانکاوی بر اساس اصول لکان و هنر مفهومی با نگرش فمینیستی می ماند و تماشای آن در فستیوال کن بهار گذشته مانند این بود که زیر آفتاب ساحل Riviera نشسته باشی و یک بطری عصاره ی افیون خنک بنوشی. اینکه عجیب بودن فیلم Sleeping Beauty خصیصه ای مثبت است یا منفی، سؤالی کاملاً ذهنی و وابسته به طرز تفکر و حس بیننده است. از نظر من زیبایی، ابهام و القای حس تشویش، هر کدام سهمی برابر از ویژگی های این فیلم را به خود اختصاص داده اند. با اینحال فیلم از نقطه ی آغاز تا پایان،‌ تمامی توجه مخاطب را به خود جلب می کند.
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/12/15/tumblr_lus2yjPfy31qgcmbyo1_500.jpg
واقعاً مایه ی تأسف است که Catherine Breillat کارگردان فرانسوی هم امسال فیلمی با عنوانی مشابه ساخته و پخش کرده است. فیلم Julia Leigh به زبان انگلیسی ساخته شده و اتفاقات آن در زمان حاضر می گذرد و برخلاف فیلم The Sleeping Beauty ساخته ی Catherine Breillat، هیچ ارتباط قابل توجهی با قصه های پریان ندارد، گرچه آن حالت اسرارآمیز مربوط به این قصه ها در فیلم دیده می شود. Emily Browning که امسال نقش اصلی فیلم S-u-c-k-e- r Punch  را هم بازی کرده، در این فیلم کاملاً متفاوت ظاهر می شود اما لباس هایش از فیلم قبلی هم بدن نما تر هستند. در واقع در بیشتر طول فیلم او اصلاً لباسی به تن ندارد، به خصوص بعد از آنکه لوسی - دختر جوان و جذاب غیرقابل کنترلی که او نقشش را ایفا می کند - به عنوان یکی از چندین همخوابه ی گروهی از پیرمردهای عجیب و غریب مشغول به کار می شود. البته واژه ی "همخوابه" تعبیر مناسبی برای این موضوع نیست. لوسی به دیدن زنی زیبا، با ظاهری رسمی و شبیه به مدیره های دبیرستان به نام کلارا (Rachael Blake) می رود و با نوشیدن یک لیوان چای به مدت 8 تا 10 ساعت بیهوش می شود. در طول این مدت او مرکز توجه گروهی از پیرمردهای  شهوتران است، اما کلارا با لحنی بیش از حد خالی از احساس به او اطمینان می دهد که کسی با او رابطه ی جنسی برقرار نمی کند و نخواهد کرد. او بدن  لوسی را به معبد تشبیه می کند.
اما از نظر لوسی بدن  او هیچ شباهتی به معبد ندارد. در واقع به نظر می رسد اینکه چه بلایی بر سرش بیاید، برای او اهمیت زیادی ندارد. در صحنه های قبل او را در یک کافه دیده ایم که بر اساس آنچه شیر یا خط تعیین می کند حاضر می شود با غریبه ها رابطه برقرار کند، و آشنایی او و کلارا هم موقعی اتفاق می افتد که لوسی در یک کافه ی تاریک زیرزمینی با لباس های بدن نما به کار سرو مشروب مشغول است. اما میتوان گفت این شغل نسبت به کارهای پست دیگرش و ایفای نقش موش آزمایشگاهی از برتری و امتیاز بیشتری برخوردار است.
بدون شک Emily Browning زیبا و جذاب است و پوست سفید درخشان و اندام ظریف و عروسک وارش بسیار تحسین برانگیز هستند و موفق می شود با بازی ماهرانه ی خود به خوبی این دختر جسور خود ویرانگر را به تصویر بکشد. Julia Leigh قصد دارد از هرگونه احساسی که نسبت به لوسی در ما ایجاد می شود بهره بجوید، از برانگیختن میل و علاقه تا نگرانی و ترس و شرمندگی.
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/12/15/display.jpg
به نظر می رسد خود لوسی در این فضای گناه آلود و شهوت انگیز بسیار راضی و خشنود باشد. در این فضا هیچ عمل ممنوعه ای وجود ندارد و انگار اعمال و کردار او عواقبی در پی ندارند. دنیایی که Julia Leigh خلق کرده،‌ شبیه به دنیای ماست، اما پر است از راهروهای مخفیانه ای که توسط میشل فوکو ((Michel Foucault، مارکی دو ساد (Marquis de Sade) و Pauline R��age (نویسنده ی رمان " The Story of O") ساخته شده اند. البته صحنه های زیبا و فضای سرد فیلم حاصل زحمات فیلمبردار آن Geoffrey Simpson هستند.
اشتباه نکنید! فضای فیلم Sleeping Beauty آغشته به مسائل جنسی است اما اثری از رابطه ی جنسی به معنای واقعی در آن دیده نمی شود. در برخوردی کمابیش طبیعی، لوسی همراه یکی از همکاران خوش قیافه اش مواد مخدر مصرف می کند و بعد او را به منزل خود می برد،‌ اما آنچه میان آنها اتفاق می افتد، از چشم ما پنهان می ماند.
برخلاف آنچه به نظر می آید این فیلم به آرزو و ناکامی، بیم و امید و خواستن و عدم توانایی برای رسیدن می پردازد.  مثلا در جایی از فیلم یکی از پیرمردها با شکوه و گلایه از زندگی و روابط جنسی رقّت انگیز خود سخن می گوید (که از ترجمه آنها معذوریم!).
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/12/15/sleepingbeauty2011.jpg
در واقع "Sleeping Beauty" کاملاً برعکس آنچه در ظاهر فیلم دیده می شود، بیشتر به روابط نزدیک میان زن ها می پردازد تا به بازار فاسد روابط جنسی میان زن و مرد و تن فروشی. هر باری که دوربین لوسی را در کنار شخصیت زن دیگری در قاب می کشد، به نظر می رسد آن لحظه سرشار از نیروهای نهفته ی درون شخصیت هاست که تا مرز انفجار می رود اما پیشروی نمی کند. مشخص نیست که این نیروها از کجا سرچشمه می گیرند؟ خودپرستی، میل جنسی به شخصیت مقابل، میل به خشونت، ویرانی روحی و روانی و یا ترکیبی از تمام موارد گفته شده.
من تا حدی گمان می کنم اگر موفق می شدیم به خوبی منظور Julia Leigh را درک کنیم، احتمالاً با امری اخلاقی مواجه می شدیم: داستانی اخلاقی درباره ی اینکه چطور زندگی زن ها به مثابه ی کالاهای جنسی به حراج می روند، اغلب اوقات احساسات واقعی خود را سرکوب می کنند و در تعدی و روا داشتن ستم به خود، نقشی پررنگ دارند و از این دست موارد. اما Julia Leigh در این فیلم برای ما سخنرانی نمی کند و الزاماً از ما نمی خواهد که همه ی زوایای شخصیت لوسی و "Sleeping Beauty" را درک کنیم. در این فیلم اثر چندانی از صمیمیت و نیکی نوع بشر دیده نمی شود و بدون شک به نظر بسیاری از تماشاگران فیلمی سرد و هنجارشکن خواهد بود. اما این فیلم به روش خاص خود به دالان بحران های اخلاقی و احساسی و تطهیر و تزکیه ی نفس نقب می زند و بدون شک بین فیلم های تجربه ی اول، موردی برجسته و چشم گیر است.
................................

 

 

 

 

 

 

 

   
 

 
 

 

 
 

 
 

 
 
 

.برای اطلاعات بیشتر با شماره 09122867270 تماس بگیرید

 
 

 

 
 

 
 

 
 

Powered By Amir Hejvani - Marshal

All Rights Reserved By Marshal Modern Group

 


__._,_.___


~~~~~~~~~ marshal-Group-modern ~~~~~~~~~
~~~~~~> THE BIGGEST GROUP IN IRAN <~~~~~~
~~~~~ EXCLUSIVE GROUP BY AMIR HEJVANI ~~~~~
________________________________________________________

To Join marshal-Group-modern Click This Url:
http://www.marshalclub.org/join
________________________________________________________

http://www.marshalclub.org/join
  http://www.marshalclub.org/join
    http://www.marshalclub.org/join
      http://www.marshalclub.org/join
        http://www.marshalclub.org/join
          http://www.marshalclub.org/join
            http://www.marshalclub.org/join
              http://www.marshalclub.org/join
                http://www.marshalclub.org/join
http://www.marshalclub.org/join
  http://www.marshalclub.org/join
    http://www.marshalclub.org/join
      http://www.marshalclub.org/join
        http://www.marshalclub.org/join
          http://www.marshalclub.org/join
            http://www.marshalclub.org/join
              http://www.marshalclub.org/join
                http://www.marshalclub.org/join
http://www.marshalclub.org/join
  http://www.marshalclub.org/join
    http://www.marshalclub.org/join
      http://www.marshalclub.org/join
        http://www.marshalclub.org/join
          http://www.marshalclub.org/join
            http://www.marshalclub.org/join
              http://www.marshalclub.org/join
                http://www.marshalclub.org/join




Your email settings: Individual Email|Traditional
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

__,_._,___

No comments:

Post a Comment