|
| First Name | : | Farhad |
| Last Name | : | Rad Manesh |
| Position | : | Email Sender |
| Email Address | : | Farhad.modern@ yahoo.com |
| Yahoo ID | : | Farhad.modern |
| Facebook Link | : | Farhad.Modern |
| Marshal Club ID | : | Farhad |
| | | |
| | | |
سلام مارشالی های گل
امروز هم با شماره بیستم مجله سینمایی در خدمت شما هستم ، اینم از آخرین شماره مجله سینمایی در سال جاری امیدوارم در این 20 شماره تونسته باشم مجله خوبو کاملی رو برای شما آماده کنم قطعاً ایراداتی هم در کار بوده که به بزرگواری خودتون من رو می بخشید به هر حال راه اندازی مجله تخصصی سختی هایی رو داشت اما من سعی کردم به دور از سلیقه شخصی مطالب سینمایی و گاهاً تلویزیونی رو پوشش بدم اما بنا به دلایلی دیگه نمی تونم این مجله رو براتون ارسال کنم و دوستانی که توانایی ارسال مجله رو دارن اعلام آمادگی کنن و با مدیریت گروه در تماس باشن
اگه هنوز در انتخاب بهترین ایمیل سندر سال هم هنوز شرکت نکردید
اینجا کلیک کنید
و به ایمیل سندر مورد علاقه خود رای دهید
نظرات و پیشنهادات خود را از طریق ایمیل آدرس زیر با من در میان بگذارید.
Farhad.modern@yahoo.com
آرزومند آرزوهاتونم
فرهاد رادمنش
| سخن هفته : سیر خلق و تکامل شخصیت کلاهقرمزی و پسرخاله و آینده آن از زبان تهیهکننده برنامه سرگذشت و سرنوشت پولسازترین عروسک تاریخ ایران | |
پروین شمشکی نخستین تهیهکننده برنامههای عروسکی کلاهقرمزی خود را خالق این شخصیت و حتی به قول بعضیها مادربزرگ کلاهقرمزی میداند. کلاهقرمزی میتواند مهمترین اتفاق نوروزی تلویزیون باشد چرا که خبرهایی از تولید بیسر و صدای آن می رسد. پروین شمشکی نخستین تهیهکننده برنامههای این عروسک در گفتوگویی از ناگفتههای این عروسک دوستداشتنی میگوید.
میخواهید از روز تولد شروع کنیم؛ از وقتی که این عروسکها شدند خاطره نسل ما.
یک ایده از قبل داشتیم که پدر و مادرها مشکلاتشان با بچهها را برایمان بفرستند و آنها را به شکلی در برنامه پوشش دهیم و یکجور نصیحت غیرمستقیم داشته باشیم. در این ایده قرار بود مجری با خواندن مشکلات غیرمستقیم داشته باشیم. در این ایده قرار بود مجری با خواندن مشکلات با بچهها حرف بزند. با این تغییر و ایده ما سراغ عروسکهای آرشیوی رفتیم. کلاهقرمزی و پسرخاله هر دو چیز جزو عروسکهای آرشیوی بودند که در کارهای قبلیام هم حضور داشتند. آن زمان قانون تلویزیون این بود که تهیهکننده حق داشت از عروسکهای خودش استفاده کند.
یعنی همان موقع ساخته نشدند؟
نه، فقط مرضیه محبوب آنها را برای بخش تلویزیونی تعمیر کرد. برای کلاهقرمزی چشم لنگه به لنگه گذاشت. اغلب عروسکهای برنامه صندوق پست قبلاً در کار �شانه به سر دانا� یا نمونههای دیگرش بودند. قرار شد در این کار هزینه کمتر و مقرون به صرفه باشد و همانها را بازآفرینی کنیم، برای همین سراغ عروسکهای قبلی رفتم. اسم کلاهقرمزی هم بعد از تعمیر گذاشته شد، چون خانم محبوب یک کلاه قرمز برایش گذاشته بود پسرخاله هم آرشیوی بود که تعمیر شد و شال گردن و کلاه گذاشتیم و چون نقش پسرخاله را بازی میکرد و در خیلی جاها هنوز مرسوم بود که اقوام همدیگر را با نسبیتی مثل پسرخاله و پسرعمو و دخترعمو صدا میزدند، قرار شد اسمش همین پسرخاله باشد که ارتباطش با کلاهقرمزی هم معلوم شود و الا اسم �شال خاکستری� به کلاه قرمزی ربطی نداشت.
طرح اولیه کلاه قرمزی اریجینال کی بوده؛ یادتان میآید؟
البته آن موقع این شکلی نبود، اما به احتمال زیاد آن قدیمی را هم خانم محبوب با احمدرضا اعلمی با مریم سعادت ساخته بودند. چون من ساخت عروسکهایم را معمولاً به این سه نفر سفارش میدادم. بعداً وقتی کار گرفت و صندوق پست مشهور شد، عروسکهای گلابی و ژولی پولی را ساختیم و دیگر سراغ آرشیو نرفتیم.
چی شد ایرج طهماسب مجری برنامه شد؟
پیشنهاد خودم بود که گفتم مجری جدید بیاوریم و اصلا فضا را به سمت نمایش و رابطه پدر و پسری ببریم. آن موقع بهترین گزینهها ایرج طهماسب و حمید جبلی بودند. دعوت کردم و آمدند و با هم به آرشیو رفتیم تا براساس نیازمان عروسک مناسب را انتخاب کنیم. بعد هم که عروسک دوم (پسرخاله) اضافه شد و به واسطه هنرمندی بینظیر حمید جبلی هر دو کاراکتر را خودش حرف زد.
چرا جبلی مجری نشد؟ انتخاب شما بود؟
جبلی همیشه بازیگر بود. ضمناً این چیزی بود که بین خودشان تصمیم گرفتند ما اول از طهماسب دعوت کردیم و طهماسب هم جبلی را آورد.
متنها را کی مینوشت؟
متن نداشتیم! شاید از 150 برنامه، پنج تا متن هم ازشان نگرفتیم. نامههایی را که پدرها و مادرها میفرستادند. بررسی میکردیم و موضوع آنرا در اختیار طهماسب قرار میدادیم و آنها براساس نامه کار را میگرفتند و کلاهقرمزی نقش بچهای را میگرفت که کار بدی را که در نامه نوشته شده بود، انجام داده و طهماسب او را نصیحت میکرد. بداهه و بده و بستانهایشان فوقالعاده بود. قبل از ضبط هم کمی تمرین میکردند و هنرمندیشان روی صحنه به اوج میرسید.
صدای کلاهقرمزی از کجا آمد؟
آنقدر این کاراکتر جذاب بود که خیلی سریع و با مهارت با آن همراه شد و همه ما شیفتهاش شدیم و دیگر احتیاجی به نظر ما نبود.
پس خالق اصلی کلاهقرمزی و پسرخاله حمید جبلی بود؟
بله! در کارهای عروسکی فشار کار روی کسی است که صدای عروسک را درمیآورد و هماهنگیاش با عروسکگردان. این دو تا عروسک را هم دنیا فنیزاده و حسن پورشیرازی میگرداندند، به مروز هم تیم بزرگ شد و کلی بازیگر جدید به کار اضافه کردیم.
حالا اگر شما قرار بود کلاهقرمزی را بسازید چطور میساختید؟
اگر قرار بود فقط مخاطب جذب کنم. همین کاراکتر کلاهقرمزی را حفظ میکردم، اما بچههای دهه 80 و 90 دغدغههایشان با بچههای دهه 70 فوق دارد. رسالت تلویزیون استفاده صرف از نام کلاه قرمزی و تکرار همان ماجراهای قدیمی است.
یعنی کلاهقرمزی معتاد باشد باید ایدز بگیرد؟!
نمیدانم! شاید کلاهقرمزی الان نباید خردسال باشد، باید کودک یا نوجوان باشد. باید با ترفندی به پدرها و مادرها و بچهها آگاهی داد و کمک کرد من امیدوارم کلاهقرمزی 90 مثل دو سال قبل نباشد.
یک سئوال پیش آمد؛ یعنی اگر فیلم کلاهقرمزی و پسرخاله ساخته نمیشد، برنامه تلویزیونیاش را ادامه میدادید؟
بله! قطعاً وقتی فیلم سینمایی ساخته و پخش شد. من 65 قسمت دیگر قرار داشتم که با بچهها بسازیم و ادامه بدهیم اما این ماجرا باعث شد کل قضیه کنسل شود. من برای 200 برنامه قرارداد داشتم.
شایعه شده انگار قرار بوده و هست در برابر هر فیلم، یک برنامه ساخته شود. مثلاً مجموعه �کلاهقرمزی و گیگیلی� ساخته شد و بعد فیلم �کلاه قرمزی و سروناز� اکران شد و همین جور امسال بعد از ساخت سریال فیلم آماده و ساخته شده روی پرده میرود.
من با اینکه سالها در تلویزیونم از این مناسبات بیاطلاعم و ترجیح میدهم چیزی هم ندانم. اینها به مقامات بالا ربط دارد، اما من خودم را خالق کلاهقرمزی میدانم و حتی بعضیها میگویند تو مادربزرگ کلاهقرمزی هستی. من در همین حد با کلاهقرمزی ارتباط دارم که میدانم از کجا آمدهاند، اما اینکه در این دو سال، دو برنامه تلویزیونی ساخته شده و فیلم سینمایی �کلاه قرمزی پولدار میشود� هم تولید شده و از اینکه اینها چه ارتباطی با هم دارند بیاطلاعم.
| نقد فیلم ایرانی: نگاهی به فیلم "حوالی اتوبان" ساخته سیاوش اسعدی | |
سینمای ما- مهرانه رضایی فر: رابین وود، منتقد کهنه کار سینما، در یکی از مقالات خود، ((بازیگری بر پرده))، می گوید : ((در سینما، بازی بازیگران تا ابد در زمان و مکان منجمد شده است)). حال اگر با شرایط و اقتضائات دست و پاگیری که یک بازیگر سینما با آن مواجه است و مطلقا بازیگر تئاتر از این محدودیت اطلاعی هم ندارد، بازیگری در هر اثری که از خود ارائه می دهد، پیشرفت گام به گام خود را به رخ کشد، تلاش او قطعا شایسته تقدیر است.
مدتی است که شهاب حسینی به نقطه قوت فیلم هایش تبدیل شده و حالا دیگر، حضورش در هر فیلمی، در درجه اول اهمیت قرار دارد. اگر مخاطب پیگیر سینما باشید و در ایام جشنواره، جدایی نادر از سیمین را از دست نداده یاشید، تحسین استعداد و توانایی شهاب حسینی را به حق می دانید.
حوالی اتوبان، کاری از سیاوش اسعدی، با بازی گلچهره سجادیه، نورا هاشمی و شهاب حسینی این روزها بر پرده ی سینماهاست. فیلمی که اگر قرار باشد نقاط قوتش را انتخاب کنم، قطعا فیلم نامه سعید نعمت الله یکی از انتخاب هایم است. البته به هیچ وجه قصد ستایش ساختار فیلم نامه نعمت الله را ندارم که اتفاقا با ایرادهایی اساسی رو به روست. اما با این حال نمی شود قدرت و توان او در خلق قصه و نوشتن دیالوگ را نادیده گرفت. دیالوگ هایی که یادآور سینمای خاص کیمیایی است. این دنباله روی از لحن مسعود کیمیایی که سالها در سینمای ایران رواج داشته، بعد از مدت ها به نتیجه درخور توجهی رسیده، نتیجه ای که توان خود را به بهترین شکل ممکن در سریال زیر هشت نشان داده بود.
حوالی اتوبان، اثری که در قدم نخست، از بازیگران خوبی بهره برده و کارگردان از عهده هدایت گروه بازیگرانش که غیر از شهاب حسینی، هیچ کدام پیش فرض خاصی را در ذهن تماشاچی ایجاد نمی کند، به خوبی برآمده است. نکته ای که قابل توجه می باشد، بازی امیدوارکننده نورا هاشمی، همسر سیاوش اسعدی کارگردان اثر، است که معلوم نیست به چه دلیل کم کاری را برگزیده، چون استانداردهای کارش از حداقل استانداردهای انبوه بازیگرانی که بی دلیل در سینما حضور دارند، بسیار بالاتر می نماید.
با وجود تمام نقاط قوتی که باید در فیلم حوالی اتوبان دید، نقاط ضعف هم وجود دارد که نمی شود به سادگی از کنارشان عبور کرد. این که فیلم در زمان هایی از ریتم می افتد و یا این که توضیح اضافات گاهی در طول تماشا آزارمان می دهد، هیچ توجیهی نمی تواند داشته باشد. ناپدید شدن یکباره شخصیت ها اصلا در خدمت فیلم نیست. به عبارت دیگر، شخصیت سیما با بازی نورا هاشمی، ناگهان به فضای خانه پرتاب می شود و دیگر سراغی از شخصیت هایی که در روند داستان شاهدشان بودیم، گرفته نمی شود.
به بیان دیگر، صراحت لحن اسعدی در فیلم و مطلق انگاشتن کاراکترهایش، نه تنها نتیجه بهتری ارائه نمی دهد بلکه گاهی تماشاگر را از هدف اصلی سازندگان اثر هم دور خواهد کرد. فیلم سراسر با یک شخصیت همراه می شود و دیگر شخصیت ها فرصت پرداخت درست را ندارند. البته همراه شدن تماشاگر با یک شخصیت، به خودی خود نکته منفی محسوب نمی گردد. اما استفاده ابزاری از کاراکترها، برای رسیدن به مقصود نهایی کارگردان، با مختصات سینمایی که امروزه می شناسیم تفاوت بسیار دارد.
خیلی وقت است که قضاوت صرف از جانب کارگردان و چسباندن برچسب به شخصیت اصلی و بعد هم نمایش عاقبت به خیر نشدن او، کارکرد گذشته خود را ندارد. گویا سیاوش اسعدی به عنوان کارگردان، آن قدر به گناهکار بودن شخصیت سیما ایمان داشته که به راحتی نیمه دوم فیلم را یکسره خرج برپایی دادگاهی برای محکومیت او می کند. و تقریبا تمام تلاشی که در نیمه اول برای فضاسازی متحمل شده بود را به راحتی بر باد می دهد.
به هر صورت اگر حوالی اتوبان را صرفا تمرینی موفق برای فیلمسازی اسعدی بدانیم، شاید اشکالاتش را بتوان به حساب تجربه اندوزی او گذاشت. شخصا ترجیح می دهم به حوالی اتوبان و حاصل کار کارگردانش این طور نگاه کنم. چون از همین فیلم مورد بحث هم مشخص است که اسعدی به شناخت خوبی از جامعه ای که قصد به تصویر کشیدنش را دارد، رسیده و دانش سینمایی خود را به خدمت هدفش درآورده است.
در هر حال باید از ورود کارگردانی کاربلد و آگاه به مسائل روز جامعه اش به سینما شادمان بود، سینمایی که به سازندگانی که ردیف دندان و مردان زن نما و انبوه شوخی های زننده حکایتشان نباشد و بیش از آن که دغدغه جیبشان را داشته باشند، به رسالت هنری خود ایمان دارند، سخت نیازمند است.
| 10 خبر از سینمای ایران و جهان معرفی فیلم های روی پرده سینمای ایران جدول فروش فیلم های روی پرده سینما های ایران جدول فروش فیلم های روی پرده سینما های جهان | |
1
~>پايتخت" ،"نامه هاي بالدار" ، "راه در رو" و "موج و صخره" ميهمانان نوروزي تلويزيون<~
فيلم نيوز: سريال هاي "پايتخت" به كارگرداني سيروس مقدم ،"نامههای بالدار" به کارگردانی امیر فیضی ، "راه در رو" ، به کارگردانی سعید آقاخانی و "موج و صخره" ، به کارگردانی مجید صالحی از شبكه هاي مختلف تلويزيون به روي آنتن مي روند.
شبكه يك سيما
مجموعه تلویزیونی "پایتخت" به کارگردانی سیروس مقدم و تهیهکنندگی الهام غفوری.
بازیگرانی چون پوريا پور سرخ ،محسن تنابنده ، احمد مهران فر ، ریما رامین فر ، علیرضا خمسه ، سارا فوقانی اصل ، نیکا فوقانی اصل ، خسرو احمدی ، کیانوش گرامی ، حسین توشه ، نعیمه نظام دوست ، افشین سنگ چاپ و آرش نوذری در این سریال بازی می کنند.
داستان این مجموعه تلویزیونی درباره خانواده ای است که قبل از تحویل سال نو تصمیم می گیرند به تهران مهاجرت کنند و در هنگام ورود به پایتخت با مشکلاتی مواجه می شوند.
عوامل اين سريال عبارتند از:
نويسنده :محسن تنابنده ، مدير توليد: سيد رسول سيدحاتمي، دستيار اول كارگردان و مدير برنامهريزي: برزو نيكنژاد، مدير تصويربرداري: امير معقولي، طراح گريم: مجيد اسكندري، طراح صحنه و لباس: آرزو غفوري، صدابردار: سيد سعيد احمدي، عكاس: پريسا افخمي، مدير تدارکات: آرش صالحي و برنامه ريز: فهيمه کمالي.
اين سريال ایام نوروز هر شب ساعت 22:10 تا 23 روی آنتن میرود. تکرار آن نيز صبح روز بعد ساعت 10 تا 11:30است.
شبكه دو سيما
"نامههای بالدار" به کارگردانی امیر فیضی و تهيه كنندگي عليرضا سبط احمدي .
محمود جعفري ،نصرالله رادش ، فرهاد بشارتي، احمدرضا اسعدي، فاطمه طاهري، مريم اكبري، فرزاد حاتميان، بهارك صالحنيا و تعدادي از بازيگران تئاتر كاشان و تهران نيز در آن نقشآفريني ميكنند.
اين سريال داستاني تخيلي را دستمايه كار خود قرار داده است. داستان اين سريال از جايي آغاز ميشود كه تعدادي از بچهها به خانهاي كه شباهت بسياري به يك موزه بزرگ با اشياي قديمي دارد دعوت ميشوند، اما خيلي زود پي ميبرند قرار است اين خانه بزرگ و زيبا تخريب و به رستوراني مجلل تبديل شود.
عوامل ساخت اين سريال عبارتند از:
نويسنده : هومن فاضل ، مدير تصويربرداري : امير جوزاني، صدابردار:حسين غفاري ، طراح صحنه و لباس :محمدهادي فدوي ، طراح گريم :مسعود عربي ،تدوين : اوژن سيداشرفي ، آهنگساز :محمد كلاسي بهار، عكاس :رضا عباسي ، عروسكساز و عروسكگردان :مريم شوقي و صداگذار :محمدرضا يوسفي .
این سریال هرشب ساعت 21:25 تا 22:10 روی آنتن میرود و تکرار آن روز بعد ساعت 15:15 تا 16 پخش میشود.
شبكه سه سيما
سریال "راه در رو" ، به کارگردانی سعید آقاخانی و تهیهکنندگی ایرج محمدی و مهران مهام .
مرجانه گلچین، جلیل فرجاد، مهران غفوریان، سعید آقاخانی، امیرغفارمنش، روشنک عجمیان، یوسف تیموری، غلامرضا نیکخواه، باقر صحرارودی، حلیمه سعیدی و احمدپور مخبر ، مونا بیگی، محسن کیایی، حمید لیقوانی، مینا کریمی جبلی بازیگرانی هستند که در این مجموعه تلویزیونی به ایفای نقش پرداختهاند.
سایر عوامل تولید سریال عبارتند از:
نویسنده: مصطفی کیایی، مدیر تولید: شاپور دلدار، مدیر تصویربرداری: فرشاد گلسفیدی، صدابردار: مرتضی اصلانزاده، طراح گریم: زهره سیهپوش، طراح صحنه: قاسم ترکاشوند، آهنگساز: بهنام صبوحی، مدیر برنامهریزی و دستیار یک کارگردان: علیرضا نجفزاده.
اين سريال هر شب ساعت 23 تا 23:45 روی آنتن میرود و تکرار آن نیز روز بعد ساعت 13:45 تا 14:30 خواهد بود.
شبكه چهار سيما
در ایام نوروز شبکه چهار سیما هر روز یک تله تئاتر ساعت 18 تا 19:30 پخش میکند.
شبكه پنج سيما
سریال "موج و صخره" ، به کارگردانی مجید صالحی و تهیهکنندگی محمود رضوی.
مجيد صالحي، علي صادقي، نيما شاهرخشاهي، زيبا بروفه، الهام حميدي، رضا ناجي، محمدرضا داودنژاد، فرحناز منافي ظاهر و حسن اسدي از جمله بازيگراني هستند که در اين سريال جلوي دوربين رفتهاند.
در خلاصه داستان سریال آمده است: صدف و چاوش زوج جوانی هستند که پس از مشکلات عدیده با یکدیگر ازدواج میکنند، آنها تصمیم میگیرند برای گذراندن ماه عسل به کیش سفر کنند، در این میان به علت دیر رسیدن از هواپیما جا میمانند، صدف تصمیم میگیرد که با قطار بروند در ایستگاه قطار ساک چاوش را میزند و�
ديگر عواملي که در اين سريال مجيد صالحي را همراهي ميکنند ، عبارتند از:
تدوين :نيما جعفريجوزاني ، صداگذار :مهرداد جلوخاني ، موسيقي :حميدرضا صدري ، مديران تصويربرداري :مرتضي غفوري و عبدالله عبدينصب،نورپرداز : محمد نعمتي ، صدابردار :کامران کيانارثي ، عکاس :حامد کريمزاده.
این سریال هر شب ساعت 20:30 تا 21:30 روی آنتن میرود و تکرار آن روز بعد ساعت 16 تا 16:45 است.
2
~>شاهوند: سال 90 را سال شكستهشدن ركوردها ميدانم<~
احمد شاهوند گفت: سال 90 را سال شكست ركوردها ميدانم. شكست ركورد تعداد تماشاچي فيلمها، شكست ركورد مجموع فروش فيلمهاي اكران شده، شكست ركورد بيشترين فروش يك فيلم و حتي شكست ركورد ساخت فيلمهاي متوسط و بالاي متوسط ميدانم.
احمد شاهوند مدير مسئول سايت سينمايي "سينت" در گفتوگويي در مورد ارزيابي خود از اكران سينماي ايران در سال 1389، اظهار داشت: با بررسي مجموع فروش اكران تهران، 62 فيلم اكران شده در سال 1389 كه بالغ بر چهارده و نيم ميليارد تومان بود، ميانگين فروش فيلمها به عدد 235 ميليون تومان ميرسد كه با اين حساب همچنان سال 1388 به لحاظ ميانگين فروش سال به مراتب بهتري بود.
وي در ادامه تاكيد كرد: فيلم سينمايي "ملك سليمان" ساخته شهريار بحراني با اينكه با اختلاف هفتصد ميليون توماني نسبت به فيلم دوم جدول فروش � "پوپك و مش ماشاءالله" ساخته فرزاد موتمن � در صدر جدول فروش قرار گرفت و تنها فيلم باشگاه ميليارديها سال بود، اما با اين حال پايينتر از حد توقع و انتظار فروخت. همين طور با وجود تبليغات فراوان، مجموع فروش فيلم سينمايي "دموكراسي تو روز روشن" ساخته علي عطشاني نتوانست حتي به مرز هفتصد ميليون تومان برسد.
شاهوند تصريح كرد: اكران تك سانس و اكران همزمان بيش از پانزده فيلم هم يكي از معضلات اكران امسال بود كه باعث عدم استقبال از فيلم هايي شد كه ميتوانستند حداقل گليم هزينههاي خود را از آب بيرون بكشند.
وي در ادامه در مورد اينكه چه اتفاقاتي در مديريت سينما رخ داد به فارس، گفت: با مروري بر فيلمهاي به نمايش درآمده در جشنواره بيست و نهم فيلم فجر ميتوان به مديريت سينما نمره قبولي داد، اگر و تنها اگر مديريت درگير اختلاف قديمي و كهنه شده با خانه سينما كه نتيجهاش شايد توقف يك هفتهاي فيلمبرداري فيلم سينمايي "جدايي نادر از سيمين" ساخته اصغر فرهادي بود، نشود.
شاهوند در مورد برترين فيلم اكران سال 1389، بيان داشت: اكران فيلم سينمايي توقيف شده "آتشكار" ساخته محسن امير يوسفي و اكران با كمترين سانسور فيلم سينمايي "هيچ" ساخته عبدالرضا كاهاني، نقطه عطفي در اكران سال 1389 بود و به نظر من به دليل اينكه هيچ فيلم معركهاي بر پرده سينماهاي تهران نرفت، اما "پرسه در مه"، "هفت دقيقه تا پاييز"، "طلا و مس"، "هيچ" و "كيفر" از فيلمهاي خوب و مطرح سال جاري بودند.
وي همچنين در مورد برترين برنامه و سريال سال 1389، خاطر نشان كرد: سريال "مختارنامه" را با اينكه قسمتهايي از آن را نديدم، بهترين مجموعه تلويزيوني و "در مسير زاينده رود" ساخته حسن فتحي را هم بهترين مجموعه مناسبتي سال 1389 ميدانم.
همچنين فوتبال برتر و ويژه برنامههاي جام جهاني 2010 آفريقاي جنوبي را بهترين برنامه تلويزيون ميدانم و وجود برنامه "هفت"با اجراي فريدون جيراني را با همه فراز و نشيبهايش و با وجود نقدهاي سختگيرانه و حرفهاي رك و بيپرده مسعود فراستي و با وجود اينكه با يك برنامه سينمايي ايده آل فاصله دارد، غنيمت ميشمارم.
"احمد شاهوند" مدير مسئول سايت سينمايي "سينت" در پايان اين گفتوگو در مورد اين كه سال 1390 را چگونه پيش بيني ميكنيد، اظهار داشت: با ذكر اين نكته كه سليقه مردم ايران، غيرقابل پيش بيني است، سال 90 را سال شكست ركوردها ميدانم. شكست ركورد تعداد تماشاچي فيلمها، شكست ركورد مجموع فروش فيلمهاي اكران شده، شكست ركورد بيشترين فروش يك فيلم و حتي شكست ركورد ساخت فيلمهاي متوسط و بالاي متوسط ميدانم و اميدوارم كه توليد و اكران آثار كمدي مبتذل به تعداد انگشتان يك دست هم نرسد
3
~> دستگیر نشدم فقط با پلیس حرف زدم! <~
حامد بهداد درباره داستانی که اخیرا درباره وی شایعه شده است گفت: این ماجرا فقط یک سوء تفاهم بود.
چند روز پیش خبری با این مضمون بر روی بسیاری از سایتهای خبری گذاشته شده بود :
" آقای "ب" یکی از بازیگران مشهور سینما در حالی که در حوالی خیابان فرشته به همراه چند دختر به علت شرب خمر از حالت طبیعی خارج شده بود، بازداشت شد.
این بازیگر مطرح سینما - که از برندگان سیمرغ جشنواره فیلم فجر امسال نیز هست- وقتی با ماموران مواجه شد، خودروی توسان 40 میلیونی خود را به خودروی ماموران کوبید و شروع به فحاشی کرد.
پس از بازداشت این بازیگر و انجام آزمایشات، مشخص شد که وی شرب خمر کرده است.
آقای بازیگر که خبرنگاری به نام "ش" نیز وی را همراهی می کرد، یک شب را در بازداشت گذراند."
اما حامد بهداد در این باره گفت: این مساله فقط یک سوء تفاهم بود و ان شاء الله که زودتر برطرف شود.
وی افزود: من خودم بودم و این موضوع را تکذیب نمی کنم اما این مساله فقط یک سوء تفاهم بود که دیگران آن را بیشتر از حدی که اتفاق افتاده بیان کردند. این اتفاق در حالی افتاده است که دوستان نیروی انتظامی هم متوجه اشتباهشان شدند و من تنها با آنها حرف زدم اما گویا افرادی که آنجا ایستاده بودند و شاهد این موضوع بودند قضیه را اشتباه فهمیدند و این شایعه ها را برای من ساختند.
وی ادامه داد: به همین خاطر همین جا می گویم که هیچ خبری از دستگیری نبوده و من الان سر کار خودم هستم و مشکلی هم ندارم.
حامد بهداد در پایان اشاره کرد: هر چه بود تمام شد و امیدوارم این حرف ها و شایعات دیگر ادامه پیدا نکند.
4
~> مسعود کیمیایی از بیمارستان مرخص شد<~
مسعود کیمیایی کارگردان سینما که به دلیل ناراحتی قلبی در بیمارستان دی بستری بود ، صبح روز گذشته مرخص شد.
مسعود کیمیایی كه روز سهشنبه شانزده اسفند به دلیل بیماری قلبی در بیمارستان آراد بستری و سپس به بیمارستان دی منتقل شد، روز گذشته مرخص شد و هماکنون وضعیت جسمانی و حال عمومی وی مساعد اعلام شده است.
مسعود كیمیایی كه در آستانه 70 سالگی قرار دارد، امسال در بیست و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر با فیلم "جرم" شركت و سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره را از آن خود كرد. همچنین در این دوره از جشنواره مراسم بزرگداشت این هنرمند برگزار شد.
5
~>جرج کلونی به ایران سفر می کند؟ <~
جرج کلونی بازیگر مشهور سینمای هالیوود در تازه ترین مصاحبه خود گفته است که احتمالا به ایران سفر می کند . نشریه زندگی ایدهآل از طریق یکی از روزنامهنگاران ایرانی مقیم ایتالیا سوالاتی اختصاصی از جرج کلونی درباره ایران پرسیده است .
جرج کلونی در پاسخ به سوالی که گویا قرار بوده به ایران سفر کنید ؟ میگوید :بله دوبار تصمیم به این سفر گرفته شد و یک بار حتی برای آن برنامه ریزی کردیم . به من دو پیشنهاد در مورد ساختن فیلمهایی که داستان آنها در خاورمیانه اتفاق می افتد شده است .یکی از آنها یک پروژه عظیم است وچون تاریخ آن مربوط به ۳۰سال قبل است احتیاج به وسائل زیادی دارد . فعلا این پروژه ها متوقف شده است اما قطعا در آینده به آنها به صورت جدی فکر خواهم کرد .
/اظهار نظر جرج کلونی درباره سینمای ایران/
کلونی در پاسخ به سوالی که پس شاهد حضور شما درایران خواهیم بود ؟می گوید : امیدوارم. جرج کلونی چند سال پیش در اظهار نظری درباره سینمای ایران گفته بود به سینمای ایران بسیار احترام میگذارد و ادامه داد این بزرگترین هنر ایرانیها است که با رعایت قوانین شرعی و عرفی خود فیلم میسازند و ما که در فرهنگی دیگر زندگی میکنیم از فیلم خوشمان میآید، برایمان باورپذیر است و لذت هم میبریم.
/جرج کلونی رونق دهنده توریسم /
فیلم جدید �جورج كلونی� گردشگران بیشتری را جذب �ایتالیا� كرده است. در شرایطی كه فیلم جدید �جورج كلونی�، چهره مشهور سینمای جهان، با عنوان �آمریکایی� در گیشه بسیار موفق بوده است، مسوولان صنعت گردشگری كشور �ایتالیا� اعلام كردهاند كه این فیلم كه بخش قابل توجهی از آن در این كشور فیلمبرداری شده، گردشگران بیشتری را جذب ایتالیا كرده است.
به گزارش یورو توربونیوز، بخشهایی از فیلم �آمریكایی� در شهر كوچك �آبروتزو� در منطقهای كوهستانی در نزدیكی �رم� فیلمبرداری شده و مسوولان این شهر اعلام كردهاند كه حتا قبل از اكران فیلم نیز، سیل گردشگران به �آبروتزو� سرازیر شد.
6
~>اسدالله نيكنژاد جزو سنديكاي كارگردانان هاليوود است و نميتواند فيلم مستهجن بسازد <~
نادر طالبزاده كه تهيهكنندگي و اجراي برنامه �راز� را بر عهده دارد، مطالب مطرح شده دربارهي مهمان هفتهي قبل اين برنامه را كذب محض و تهمتهايي خواند كه يكي از سايتهاي اينترنتي منتشر كرده است. طالبزاده با بيان اين مطلب توضيح داد: اسدالله نيكنژاد، مهمان جشنواره فيلم فجر بوده و تهمتهايي مثل ساخت فيلمهاي غير اخلاقي توسط او، توهين به وزارت ارشاد و اطلاعات است؛ موضعگيري عليه اين فرد كذب محض است.
كارشناس و يكي از تهيهكنندگان �راز� همچنين با اشاره به سوابق اسدالله نيك نژاد، عنوان كرد: نيكنژاد كسي است كه فيلم �همسنگران� يكي از مهمترين و درخشانترين فيلمهاي دفاع مقدس و سريال �پاييز صحرا� را ساخته است. وي همچنين جزو نخستين كساني است كه چند سال پس از ساخت فيلم ضد ايراني �سنگسار ثريا�، فيلم �ميم� را به دليل دروغ بودن سوژه آن رد كرد.
طالبزاده ادامه داد: نيكنژاد جزو سنديكاي كارگردانان هاليوود است. چنين كسي نميتواند فيلم مستهجن بسازد. چنين خبرهايي مصداق بيسوادي است من به عمد او را به برنامه آوردم تا نشان دهم چه كساني بيسواد هستند.
وي در ادامه ابراز عقيده كرد: اين در حالي است كه سال گذشته سايت منتشر كننده اين مطالب، از فيلم �ايرانيون� و بازيگر زن كه نريشن اين فيلم را خوانده و بدترين تهمتها را به جمهوري اسلامي وارد كرده، تجليل كرد.
وي افزود: اين فيلم با نريشن اين بازيگر يك فيلم تبليغاتي براي بنياد �Clarionfund� است كه يك موسسه صهيونيستي در نيويورك امريكاست و قبل از خيزش مردمي در خاورميانه با پيام �حمله فوري به ايران� منتشر شد؛ اين فيلم قرار است هفته آينده در برنامه �راز� تحليل شود.
***
در همين رابطه، مجيد يوسفي ـ يكي ديگر از تهيهكنندگان �راز� ـ گفت: حاشيههايي كه در اين باره اعلام شده صحت ندارد. ما سعي ميكنيم مهمانهايي را به برنامه بياوريم كه سابقه مشخصي داشته باشند و اين سابقه قابل اثبات است.
يوسفي تصريح كرد: منشا اين شايعات درگيريهاي درون گروهي و درون صنفي هنري است.
تهيهكننده برنامه �راز� دربارهي تغييرات اين برنامه در سال آينده اعلام كرد: رويكرد برنامه در سال جديد چالشيتر ميشود و مطالبي را كه بايد گفته شود اما تاكنون گفته نشد، مطرح ميشود.
7
~>توقیف �آتشکار� به شیوه اصفهانی! <~
فیلم سینمایی �آتشکار� بعد از چند روز نمایش در سینمای بزرگ و مردمی ساحل در شهر اصفهان از اکران برداشته شد و به سینمای کوچک خانواده برده شد. این خبر در نگاه اول خیلی عادی و منطقی است. در این زمان قبل از نوروز که فیلمهای زیادی در نوبت اکران شهرستانها هستند سینمای بزرگی مثل ساحل باید فیلمهای دیگر را هم نمایش دهد. مدیر سینما ساحل و مدیر کل ارشاد اصفهان هم در مصاحبههایی همین مسئله را تائید کردهاند و منکر اعمال فشاری برای برداشتن �آتشکار� از این سینما بودهاند، پس من برای چی دارم این مطلب را مینویسم؟!!.... زیرا پشت پرده سینمای ساحل اصفهان، سایه بزرگ مدیرکل محترم ارشاد اصفهان، جناب آقای حسینی وجود دارد که �آتشکار� را از پرده این سینما پایین کشید!
شاید من دچار توهم شدهام!
ولی نمیدانم چرا روزهای اول اکران �آتشکار� در اصفهان مدام دوستان زنگ میزدند و میگفتند قراره فیلم در اصفهان توقیف شود؟ ومن میگفتم شایعه است.
شاید من دچار توهم شدهام!
ولی وقتی خواستم افتتاحیهای با حضور عوامل �آتشکار� در سینما ساحل بگیرم، گفته شد: �حالا صبر کنید ممکنه فیلم تو اصفهان توقیف بشه!�
شاید من دچار توهم شدهام!
ولی سه روز قبل از برداشته شدن فیلم از اکران اصفهان، از دفتر پخش به من زنگ زدند و گفتند مدیر کل ارشاد اصفهان به سینما ساحل گفته باید �آتشکار� را از پرده بردارید!
وقتی با اداره کل نظارت و ارزشیابی به عنوان تنها متولی صدور پروانه نمایش تماس گرفتم، گفتند، خبر را شنیدهاند و مدیرکل ارشاد اصفهان تقاضای انجام این کار را در استان اصفهان دارند و نامه برداشتن �آتشکار� از سینما ساحل را امضا هم کردهاند!
شاید من دچار توهم شدهام!
ولی وقتی با جناب آقای حسینی مدیرکل محترم تماس گرفتم، گفتند: �نامههایی به دست ما رسیده که باید �آتشکار� را از پرده سینما برداریم! و وقتی من از منشا اصلی این نامههای تکراری و توهمزده گفتم اظهار امیدواری به ملاقات حضوری و گفتگو کردند و تمام!
و البته قبل از حضور من در اصفهان، �آتشکار� از سینما ساحل برداشته شد و صد البته برای رد گم کردن! فیلم در یک سینمای کوچک و مهجور به نام خانواده به نمایش در آمد. تا این سینما تنها سینمای نمایش دهنده �آتشکار� در کل استان اصفهان باشد و کسی متهم به برداشتن این فیلم از پرده سینماهای این استان نشود! توقیف به شیوه اداره ارشاد اصفهان! آن هم برای یک فیلم اصفهانی!
آقای مدیرکل!
در این زمان نامناسب اکران، �آتشکار� در تهران و شهرستانهای دیگر فروش خوبی داشته و مردم هم اکنون در تمام نقاط کشور این فیلم را میبینند. ولی توقع نداشتم در شهری که فیلم �آتشکار� در آنجا ساخته شده با آن اینگونه برخورد شود! آن هم فیلمی که حاصل یک سال تلاش من و همکارانم با همراهی مسئولین محترم ذوب آهن اصفهان و اهالی خمینی شهر و فولادشهر بود و سپس سه سال هم در پایتخت، اسیر نگاه مدیران میزپرست تهرانی شد.
آقای مدیرکل!
من دو فیلم سینمایی به نامهای �خواب تلخ� و �آتشکار� و چند فیلم کوتاه در استان اصفهان یا دقیقتر بگویم در خمینی شهراصفهان ساختهام که در هیچکدام آنها کمکی از اداره کل شما نگرفتهام و تنها به میل و سفارش خودم و با کمک عوامل سختکوش همان شهر، این فیلمها را تولید کردهام.
به عنوان فیلمسازی از استان اصفهان سعی کردم وظیفه خودم را نسبت به شهری که در آن بزرگ شدم انجام دهم و در تمام فیلمهایم زندگی مردم استان اصفهان و مجموعه رفتار و کردار و علایق آنها را با فرم مورد علاقهام به شیوه سرخوشانهای که از زندگی اصفهانی الهام گرفتم به تصویر کشیدهام.
اولین مخاطبان فیلمهای من خود مردم اصفهان و خمینی شهر و فولادشهر و ... هستند و بعد مردم دیگر شهرهای ایران تا مخاطبین خارجی در جشنوارههای جهانی.
آقای مدیرکل فرهنگی!
در این دوران وفور فیلمهای تهرانزده، ساخت یک فیلم شهرستانی با بازیگران و عوامل شهرستانی که بعد از سالها توقیف و فشار ناعادلانه، بتواند مخاطبان سینمای کشور را جذب کند، حداقل به یک خسته نباشید میارزد.
آقای مدیرکل!
تا حال در استان خودمان تشویق نشدیم، حداقل باعث تشویشمان نشوید! با این رفتاری که جنابعالی و دوستانتان با �آتشکار� کردید و خود را قیم ناخواسته مردم اصفهان قراردادید، دیگر انرژی و حوصلهای برای ساخت فیلمی دیگر در اصفهان ندارم و همین دو فیلم سینمایی و چند فیلم کوتاه، یادگاری باشد برای مردمم و اهالی زاینده رود.
آقای حسینی مدیرکل محترم ارشاد اصفهان، از صمیم قلب امیدوارم خداوند شما و همفکرانتان را قبل از ترک میزهایتان ارشاد کند. آمین.
8
~>تدوین "فراموشخانه" توسط بهروز افخمی و پسرش آیدین انجام می شود <~
تدوین فیلم سینمایی "فراموشخانه" به کارگردانی بهروز افخمی از نیمه گذشت. طی 15 روز آینده فاز اول تدوین به پایان میرسد، آیدن افخمی به همراه پدرش تدوین را انجام میدهد و افخمی اواخر فرودین ماه برای انجام مراحل نهایی تدوین و نظارت بر صداگذاری فیلم راهی کانادا خواهد شد. ساخت موسیقی فیلم مدی پیش توسط تایماز صبا به پایان رسید. اولین نمایش فیلم در جشنواره فیلم تورنتو خواهد بود. همچنین نام فیلم برای نمایش در ایران به "فراموشخانه" تغییر کرد.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: پیتر مارتین پیرمرد هشتاد و هفت ساله که به بیماری آلزایمر دچار است مرگ همسر خود را باور ندارد، این عدم درک باعث پدید آمدن مشکلاتی برای اطرافیان پیتر شده، تا جایی که آنها تصمیم میگیرند او را به یک آسایشگاه روانی منتقل کنند، اما این همه ماجرا نیست و حضور پیتر در آن آسایشگاه مسائل جدیدی به وجود میآورد.
فیلمبرداری این فیلم که از 21 مهرماه در شهر نیاگارای کانادا آغاز شده بود، چهارشنبه سوم آذر بعد از 42 جلسه پایان گرفت. درک تید، آنیتا اسمول، جان اسموک، فردریک اسمول، بریل تید، شیندرا مان و لون هفت وان در این فیلم بازی میکنند.
عوامل فیلم عبارتند از کارگردان: بهروز افخمی، فیلمنامه: اندیشه مینا، دانیل گاربر، جان اسموک (بر اساس داستانی از جرمی کین، مدیر فیلمبرداری: فرهاد صبا، صدابردار: دانیل پالرین، آرین یغمایی، طراح صحنه و لباس: سون مک گروگر، طراح چهرهپردازی: ملیر فلوریو، برنامهریز: ایلا وایزبام، گروه کارگردانی: علی اقطار، سلیم مدرسی، عکاس: پوریا منجزی، مشاور رسانهای: پویا نبی و تهیهکننده: فرهاد والی، محصول کشور کانادا.
9
~>از حضور براد پيت و آنجلينا جولي صرف نظر کردیم<~
در سومين نشست تخصصي جشنواره بينالمللي پويانمايي تهران بهرام عظيمي از روند ساخت فيلم بلند پويانمايي �تهران 1500� سخن گفت. سومين نشست تخصصي هفتمين جشنواره بينالمللي پويانمايي تهران عصر روز سهشنبه هفدهم اسفند با موضوع �راهکارهاي مناسب براي توليد پويانمايي بلند در سينماي ايران� و سخنراني �بهرام عظيمي� برگزار شد.
عظيمي در اين نشست با بيان تجربههاي گروه فيلمسازي �تهران 1500�، درباره مراحل توليد و ساخت فيلم بلند پويانمايي در ايران، از ايدهي اوليه تا اکران نهايي سخن گفت.
اين کارگردان پويانمايي اظهار کرد: سيستم توليد پويانمايي در ايران با کشورهاي ديگر بسيار متفاوت است. در ابتدا بايد طرح تصويب شود و پس از برآورد بودجه و تأييد نهايي آن، مکان توليد مشخص ميشود و با تشکيل گروه، کار ادامه پيدا ميکند.
من قبل از �تهران 1500� هيچ تجربه مشابهي در اين زمينه نداشتم. طولانيترين فيلم پويانمايي من کمتر از 15 دقيقه بود و با اينکه بيشتر از هزار پويانمايي سه تا پنج دقيقهاي ساخته بودم، امّا تا وقتيکه پروژه �تهران 1500� را شروع نکرده بودم هيچ تصوّري از توليد فيلم بلند پويانمايي نداشتم.
کارگردان فيلم سينمايي �تهران 1500� بحث را با معرّفي و شرح مراحل مختلف توليد اين فيلم پي گرفت و گفت: ايده اوليهام را ـ که ساخت يک فيلم درباره تهران آينده بود ـ با �اميرمسعود علمداري� مطرح کردم و با همديگر صحبت کرديم و گفتم که در آن زمان رباتها با مردم زندگي ميکنند و ماشينهاي پرنده وجود دارند. تأکيد بر شهر و مشکلات شهري بود و علمداري موافقت کرد تا فيلمنامه را بنويسد. نوروز 86 بود که علمداري در سيزده، چهارده روز نخست سال، فيلمنامه اوليه را نوشت.
عظيمي دربارهي چرايي انتخاب اين نام نيز گفت: بهجاي 1500 ميتوانست هر عدد ديگري باشد. ما ميخواستيم تهران را پس از يک قرن نشان بدهيم و فکر کرديم اين عنوان مناسب است. ضمن اينکه سال 1500 شمسي همزمان است با سال 2121 ميلادي. پس �تهران 1500� ميتواند �تهران 2121� هم باشد.
در بخش ديگري از اين نشست، وي درباره فضاي فيلم �تهران 1500� افزود: ايده من اين بود که در تهران آينده، ما همين مردم امروز هستيم و هنوز به باورها و سنتهايمان وفادار ماندهايم.
عظيمي گفت: قصد من فيلمسازي براي مردم بود و نه، براي کساني که در زمينهي پويانمايي فعاليت ميکنند. براي همين خوشآيند مخاطب را درنظر داشتم.
اين کارگردان دربارهي داستان اين فيلم گفت: �تهران 1500� دربارهي مردي است به نام اکبر (مهران مديري) که 160 سال سن دارد و در آستانه مرگ از نوهاش (هديه تهراني) ـ که در کرهي ماه درس ميخواند ـ ميخواهد به زمين برگردد و اوّل ازدواج کند و بعد، مدرکي را پيدا کند مبني براينکه او در دهي 60 در نمايشهاي سياهبازي حضور داشته است. اکبر اين گواهي را ميخواهد براي اينکه آرزويش اين است که در قطعهي هنرمندان به خاک سپرده شود.
عظيمي با تأکيد بر نقش شهرداري تهران در توليد اين فيلم سينمايي ادامه داد: شهرداري تهيهکنندهي 60 درصد از اين پروژه بود و 40 درصد از هزينههاي �تهران 1500� با مشارکت تهيهکننده خصوصي تأمين شد. شناخت گروه آقاي قاليباف از پويانمايي خوب بود و وي ميخواست موفقيت مجموعهي �سياساکتي� در اين پروژه هم تکرار شود. درنهايت، اگر پروژه �تهران 1500� موفقيتآميز باشد، اين کار مديون گروهي است که در شهرداري تهران پشتيبان ما بودند.
وي ادامه داد: پس از تکميل فيلمنامه، مجوز آن را از وزارت ارشاد گرفتيم و درمرحلهي بعد براي انتخاب بازيگران به �حبيب رضايي� معرفي شديم. �هديه تهراني�، �بهرام رادان�، �مهران مديري�، �مهتاب نصيرپور�،�محمدرضا شريفينيا�، �گوهر خيرانديش�، �حسام نوابصفوي� و �حبيب رضايي� تعدادي از بازيگراني بودند که انتخاب شدند و اوايل مهرماه 86 بود که مکان توليد معين و کار بهطوررسمي آغاز شد.
کارگردان مجموعه �سياساکتي� دربارهي مشکلات توليد فيلم پويانمايي بلند گفت: ابعاد در توليد فيلم بلند بسيار اهميت دارد و اگر اين ابعاد و کيفيت فعلي مطرح نبود، پروژه طي دو هفته به پايان ميرسيد. حتي اگر غول انيميشن هم باشي، وقتي وارد پروژه سينمايي ميشوي تازه متوجه ميشوي که آنقدر هم دربارهي کار نميداني.
وي افزود: در ايران يکي از مشکلات اين است که کارگردان ميخواهد همهي مسووليتهاي پروژه را برعهده بگيرد و پاسخ همه را بدهد درحاليکه در شرکتهاي بزرگ فيلمسازي تقسيم کار صورت ميگيرد و هر کسي مسووليت مشخصي دارد. پيدا کردن آدم حرفهاي براي انجام کارها خيلي سخت بود. براي طراحي کانسپتهاي �تهران 1500� من کسي را بهتر از �حميد بهرامي� نميشناختم و او تهران نبود. تماسها و مذاکرههاي ما بهوسيلهي پست الکترونيکي صورت گرفت و بهرامي بهخاطر اعتمادي که به من داشت کار را پذيرفت. همه کانسپتها در طي سه ماه آماده شد. از �فائز عليدوستي� هم براي طراحي لباسها دعوت به همکاري کردم. براي اينکه در فيلم بلند لازم است اجزاي مختلف طراحي شود. البته، قبل از اين دو مرحله، �ماني وطندوست� نيز 2 هزار صفحه استوريبرد طراحي کرده بود. سپس با بازيگرها قرارداد بسته شد و نزديک به هشت ساعت از آنها عکاسي شد تا حالتهاي مختلف شخصي و حسهاي هيجاني آنها به شکل واقعي مدلسازي شود. ما معتقد بوديم که تماشاگر بهخاطر علاقه به اين بازيگرها به سينما خواهد آمد و براي همين به سراغ فانتزي نرفتيم و تلاش بر اين بود تا کار واقعگرا باشد.
وي افزود: حتي �بزرگمهر حسينپور� کاريکاتورهايي از هنرپيشهها طراحي کرده بود، اما در نهايت تصاوير صد درصد رئال را بعد از کمي دستکاري استفاده کرديم. ما نميخواستيم تصوير فيلم با سابقهي ذهني مردم از بازيگرها تفاوت زيادي داشته باشد.
عظيمي دربارهي مراحل بعدي پروژه �تهران 1500� گفت: پس از عکاسي، بازيگرهاي اصلي بهجاي نقشهاي خودشان صحبت کردند و ديالوگها ضبط شد. براي دوبله هر بازيگر سه تا چهار ساعت زمان صرف شد و چون فيلمنامه آماده بود از مدير دوبلاژ استفاده نکرديم. هر کدام از بازيگرها به استوديو آمدند و طبق متن، ديالوگها را به صورت راديويي گفتند. حتي بازيگرهايي که تجربه دوبله نداشتند مشکل خاصي نداشتند. براي اينکه خيلي خوب فضاي کار را درک کرده بودند. در 60درصد از دوبله، اولين نکته اداي جمله درست بود و همان حس و حالي منتقل ميشد که مدنظر من بود.
وي افزود: علاوهبر بازيگرهاي اصلي، 32 نقش فرعي نيز در اين فيلم حضور دارند و حتّي ميخواستيم �براد پيت� و �آنجلينا جولي� را در يک سکانس وارد کنيم که بعد صرفنظر کرديم.
عظيمي گفت: با اينکه مبناي اصلي �تهران 1500� طنز است، امّا تلاش ما در مدلسازي بر اين بود که وابستگي به سنتهاي ايراني پررنگ باشد. براي همين بيشتر سنتهاي ايراني و اسلامي در اين پروژه لحاظ شده است. براي طراحي ساختمانهاي تهران آينده از معماران استفاده کرديم و تلاش ما بر اين بود که تهران نمادي از همهي شهرهاي ديگر ايران باشد.
وي ادامه داد: ساختمان مصلي در �تهران 1500� تکميل شده است. اين بنا بهعنوان مشخصه يک مملکت اسلامي با همراهي صداي اذان در پلاني از فيلم نمايش داده ميشود.
عظيمي دربارهي مدت زمان اين فيلم نيز گفت: �تهران 1500� تا ششماه قبل نزديک به 150 دقيقه بود که درحالحاضر تصميم گرفته شد به 120 دقيقه براي نمايش خانگي و 90 دقيقه براي اکران در سينما کاهش يابد.
وي در ادامهي اين نشست با نشان دادن طراحيهاي لاياوت، برخي از امکانات و تجهيزات پيشرفته در �تهران 1500� مانند سيستم ديزيخوري، گوشتکوب ديجيتال و ... را معرّفي کرد که با توجّه به فرهنگ ايراني ساخته شدهاند و با توضيح دربارهي تستهاي نورپردازي، چگونگي انيميتسازي اين پروژه را بهشکل تصويري براي حضار نشان داد.
عظيمي با اظهار اميدواري دربارهي نمايش نسخهي نهايي فيلم سينمايي �تهران 1500� گفت: حدود 8 دقيقه از �تهران 1500� در جشنوارهاي در ايتاليا نمايش داده شد که بازخورد خوبي داشت و گفتند کاري که از شما ميبينيم دقيقاً ايران را تداعي ميکند و نه هيچکدام از کشورهاي عربي و يا اسلامي. اين موضوع در مطبوعات ايتاليايي نيز انعکاس يافت.
10
~> 7 نهال به پاسداشت هفت هنرمند و فرهيخته ايراني كاشته شد<~
امسال در دومين دوره �يادمان هفت� ، 7 نهال به پاسداشت هفت هنرمند و فرهيخته ايراني كاشته شد. دومين دوره �يادمان هفت� به همت فرهنگسراي انديشه و با مشاركت معاونت امور شهري و فضاي سبز منطقه هفت برگزار شد. اين نهالها براي زندهياد محمد نوري (استاد نامدار موسيقي ايران )، استاد گنجهاي (پدر جغرافياي ايران) ،رضا كيانيان (بازيگر سينما و تلويزيون)، استاد فرزاد ادبي (استاد عرصه هنرهاي تجسمي)، استاد داوود گنجهاي ( استاد نام آشناي موسيقي)، استاد ميرداماد (قاري بين المللي) و شهيدان ميرعلي اکبري (خانواده سه شهيد عرصه دفاع مقدس) در بوستان هلال احمر منطقه هفت كاشته شد.
اولين دوره �يادمان هفت� سال گذشته با كاشت نهالهايي به يادگار از داوود رشيدي( هنرمند پيشكسوت) ، دكتر افروز (استاد دانشگاه و چهره ماندگار) ، احسان قائم مقامي ( استاد بزرگ شطرنج) ، شهيدان جواد نيا ( خانواده 3 شهيد دفاع مقدس ) ، عبدالجباركاكايي ( شاعر و نويسنده) ، مصطفي باغبان (جانباز جنگ تحميلي ) و حسين صبحدل (مؤذن و استاد فرهيخته معارف اسلامي ) برگزار شد.
مراسم كاشت نهال امروز چهارشنبه 18 اسفند ماه از ساعت 10 الي 12 در بوستان هلال احمر واقع در خيابان شريعتي، با حضور شهردار منطقه هفت و داوود رشيدي، رضا كيانيان، داوود گنجهاي استاد سرير، خانواده محمد نوري، خانواده سه شهيد ميرعلي اكبري، استاد ميرداماد و... همراه بود.
***
~> معرفی فیلم های روی پرده سینمای ایران <~
آتشکار
بازیگران: حميد فرخ نژاد -محمد ماهوش -مينا مصطفي پور -مهرداد جلوخاني -عبدالرضا صرامي
يداله انوري -محمداسماعيل مختاريان-حسين صمدي
خلاصه داستان: يك كارگر آتشكار، بر سر تصميمي با روح پدرش درگير مي شود.
********************
حوالی اتوبان
كارگردان :سياوش اسعدي
بازیگران:گلچهره سجاديه -دشهاب حسيني - بهناز جعفري - افسانه چهره آزاد - افشين سنگ چاپ
مليحه نيكجومند - نورا هاشمي - سپيده اعلايي -هومن سلطاني - ناصر آويژه
خلاصه داستان : داستان زوج جواني است كه با ورود زني ميانسال زندگي شان دستخوش تغيير مي شود
********************
داماد خجالتی
تهیه کننده:سیدمحسن وزیری
بازیگران:حمید گودرزی ،حدیث فولادوند، یوسف صیادی، سحر كرمانیان،
محمدرضا وزیری، رضا شفیعی جم، فتحعلی اویسی، آیدا قهرمان،
نعیمه نظام دوست، داریوش سلیمی و سحر كرمانیان
********************
بر خورد خیلی نزدیک
کارگردان:اسماعیل میهندوست
بازیگران:لادن مستوفی، آنا نعمتی، حمیدرضا پگاه، شاهرخ فروتنیان،
سروش صحت، رامین راستاد و نرگس صفدریان
درخلاصه داستان �برخورد خیلی نزدیک� آمده است: تصادفی در یک بزرگراه رخ میدهد که راننده هر دو خودرو زن هستند
. راننده خودرو عقبی در پی مصدومیت شدید به بیمارستان منتقل میشود و به کما میرود
و افسر رسیدگیکننده، به ماهیت و شکل تصادف شک میکند.
********************
نام فیلم:طاووس های بی پر
کارگردانی :جواد مزدآبادي
بازیگران:ريبرز عرب نيا ،هنگامه قاضياني ،پرويز سنگ سهيل ، حميدرضا هدايتي
خسرو احمدي ،آناهيتا افشار ،آهو خردمند ،حشمت آرميده
********************
~> جدول فروش فیلم های روی پرده سینمای ایران <~
نام فیلم | فروش کل تومان | روزهای نمایش |
داماد خجالتی | 174/7 | 29 |
حوالی اتوبان | 106/4 | 19 |
آتشکار | 120/5 | 29 |
پرسه در مه | 61/4 | 19 |
چراغ قرمز | 463/3 | 75 |
آدمکش | 417/4 | 76 |
برخورد خیلی نزدیک | 23/2 | 19 |
کلانتری غیر انتفایی | 19/2 | 19 |
استخونای بابام | 22/7 | 18 |
طاووس های بی پر | 11/4 | 12 |
راز دشت تاران | 39/3 | 28 |
ارقام فروش به میلیون تومان است |
| معرفی بازیگر سینمای ایران : نیکی کریمی | |
نیکی کریمی (متولد ۱۹ آبان ۱۳۵۰ در تهران) بازیگر، کارگردان و یک مترجم ایرانی است. او در چند جشنواره جهانی فیلم نیز به عنوان داور حضور داشتهاست. کریمی با کسب چهار جایزه از جشنوارههای گوناگون بینالمللی تاکنون، موفقترین بازیگر ایرانی از لحاظ تعداد جوایز جهانی بودهاست
او از دوران دبستان بازی در گروههای کوچک تئاتری را آغاز کرد. نخستین نقش سینماییاش را در سال ۱۳۶۸ در فیلم �وسوسه� به کارگردانی جمشید حیدری به دست آورد. اما نخستین حضور جدیاش را میتوان در فیلم �عروس� به کارگردانی بهروز افخمی در سال ۱۳۶۹ دانست. او و ابوالفضل پورعرب را اولین ستارگان سینمای ایران پس از انقلاب میدانند.
پس از آن، کریمی در دو فیلم مهم از داریوش مهرجویی به نامهای �سارا� و �پری� بازی کرد. در سال ۱۳۷۱ بازی در فیلم �سارا� (اقتباسی از �خانه عروسک� اثر هنریک ایبسن) توانست برایش جایزه بهترین بازیگر زن جشنوارههای سن سباستین و نانت را به ارمغان بیاورد.
در همان سال برای تحصیل در رشته طراحی لباس به آمریکا رفت و تا زمان بازی در فیلم �پری� اثر داریوش مهرجویی به ایران بازنگشت. بازیاش در این فیلم که اقتباسی از کتاب �فرنی و زویی� اثر سلینجر بود مورد توجه قرار گرفت و برای بار سوم در جشنواره فیلم فجر نامزد سیمرغ بلورین شد.
پس از بازی در چند فیلم از کارگردانانی چون ابراهیم حاتمیکیا، بهروز افخمی و داریوش فرهنگ در سال ۱۳۷۷ در فیلم �دو زن�به کارگردانی تهمینه میلانی بازی کرد. او با بازی در این فیلم، به بازیگر ثابت چند فیلم بعدی تهمینه میلانی تبدیل شد و این همکاری تا فیلم �واکنش پنجم� ادامه یافت. کریمی برای پنجمین بار برای فیلم �دو زن� نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شد و جایزه بهترین بازیگر زن را به خاطر بازی در همین فیلم از جشنواره تائورمینا ایتالیا گرفت.
پس از اینکه دستیاری عباس کیارستمیرا در فیلم �A.B.C. Africa� به عهده گرفت، در سال ۱۳۸۰ فیلم کوتاه مستندی با مضمون نازایی با عنوان �داشتن یا نداشتن� ساخت که برنده جایزه باران شد. در سال ۱۳۸۱ در دو فیلم ��دیوانهای از قفس پرید� به کارگردانی احمدرضا معتمدی و �واکنش پنجم� به کارگردانی تهمینه میلانی بازی کرد که به خاطر بازی در این دو فیلم جایزه سیمرغ بلورین جشنواره فجر را گرفت.
او برای اولین بار در فیلم �باج خور� اثر �فرزاد مؤتمن� در یک نقش خاکستری بازی کرد.
در سال ۱۳۸۳ اولین فیلم بلندش به نام �یک شب� را کارگردانی کرد.
این فیلم به خاطر شرایط ممیزی در ایران اکران نشد ولی در جشنوارههای معتبر خارجی درخشید از جمله در جشنواره فیلم کن مورد توجه قرار گرفت.
کریمی فیلم بعدی خود به نام چند روز بعد را در شرایطی ساخت که هنوز تکلیف اکران یک شب در هالهای از ابهام قرار داشت او در فیلم دوم خود بازی هم کرد و فیلمی قابل قبول و تحسین شده کارگردانی کرد ولی باز این فیلم هم به خاطر مسائل ممیزی در ایران هنوز اکران نشده است .
نیکی کریمی در تله تئاتر خرده جنایتهای زن و شوهری برای اولین بار در یک کار تلویزیونی حاضر شد و فیلم دو خواهر را نیز بازی کرد احتمال ساخت سومین فیلم خودش با عنوان روایت در سال ۸۷ زیاد است.
کارنامه فیلمسازی
داشتن یا نداشتن (۱۳۸۲)
یک شب (۱۳۸۳)
گریز (۱۳۸۵) (نام فیلم به چند روز بعد تغییر کرد)
روایت (۱۳۸۸) (دردست ساخت)
کارنامه بازیگری
نام فیلم (سال تولید) | نام فیلم (سال تولید) |
وسوسه (۱۳۶۸) | زنها فرشتهاند (۱۳۸۶) |
عروس (۱۳۶۹) | زن دوم (۱۳۸۶) |
ردپای گرگ (۱۳۷۰) | جعبه موسیقی (۱۳۸۶) |
سارا (۱۳۷۱) | محاکمه در خیابان (۱۳۸۷) |
پری (۱۳۷۳) | شبانه روز (۱۳۸۷) |
بوی پیراهن یوسف (۱۳۷۴) | دو خواهر (۱۳۸۷) |
سایهبهسایه (۱۳۷۴) | خیابان بیست و چهارم (۱۳۸۷) |
برج مینو (۱۳۷۴) | بیداری (۱۳۸۷) |
روانی (۱۳۷۶) | آقای هفت رنگ (۱۳۸۷) |
جهان پهلوان تختی (۱۳۷۶) | همبازی (۱۳۸۸) |
باد و شقایق (۱۳۷۶) | شکلات داغ (۱۳۸۸) |
سیب سرخ حوا (۱۳۷۷) | سلام بر عشق (۱۳۸۸) |
دو زن (۱۳۷۷) | دموکراسی تو روز روشن (۱۳۸۸) |
نسل سوخته (۱۳۷۸) | جرم |
میکس (۱۳۷۸) | |
دختران انتظار (۱۳۷۸) | |
بازیگر (۱۳۷۸) | |
هزاران زن مثل من (۱۳۷۹) | |
نیمه پنهان (۱۳۸۰) | |
واکنش پنجم (۱۳۸۱) | |
دیوانه از قفس پرید (۱۳۸۱) | |
باج خور (۱۳۸۲) | |
نوک برج (۱۳۸۴) | |
شام عروسی (۱۳۸۴) | |
ستارهها ۲: ستاره است | |
چه کسی امیر را کشت؟ (۱۳۸۴) | |
پرونده هاوانا (۱۳۸۴) | |
بر باد رفته (۱۳۸۴) | |
سه زن (۱۳۸۵) | |
چند روز بعد (گریز) (۱۳۸۵) | |
تله تئاتر خرده جنایتهای زن و شوهری (ضبط شده در سال ۱۳۸۷)
کتاب شناسی
آوازهایی که مادرم به من آموخت (زندگینامه مارلون براندو) [ترجمه]
Intimacy اثر حنیف قریشی [ترجمه]
نور ماه بر درختان کاج (هایکوی ژاپنی)
اشعار زنان شاعر چینی (در دست ترجمه)
داستانهای کوتاه حنیف قریشی (احتمال ترجمه در سالهای اینده)
دکلمهٔ اشعار فروغ فرخزاد (تولدی دیگر)
کتاب زندگینامهٔ نیکی کریمی توسط بهاره افشاری (بازیگر و طراح لباس )در حال تالیف است.
جوایز
داخلی
نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن (واکنش پنجم) [ دوره ۷ جشن خانه سینما (مسابقه) - سال ۱۳۸۲ ]
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن (دیوانهای از قفس پرید) [ دوره ۲۱جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - ۱۳۸۱ ]
نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن (نیمه پنهان) [ دوره ۵ جشن خانه سینما (مسابقه) - سال ۱۳۸۰ ]
با تقدیر از بهترین بازیگر نقش اول زن (دو زن) [ دوره ۱۷ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۷۷ ]
نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن (روانی) [ دوره ۱۶ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۷۶ ]
نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن (پری) [ دوره ۱۳ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۷۳ ]
نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن (سارا) [ دوره ۱۱ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۷۱ ]
نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن (عروس) [ دوره ۹ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۶۹ ]
خارجی
جایزه بهترین بازیگر از جشنواره فیلم قاهره (۲۰۰۱) برای بازی در فیلم نیمه پنهان (تهمینه میلانی)
جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم تائورمینا (ایتالیا، ۱۹۹۹) برای بازی در فیلم دو زن
جایزه بهترین بازیگر زن بطور مشترک از جشنواره فیلم سن سباستین (۱۹۹۳) برای بازی در فیلم سارا
جایزه بهترین بازیگر زن بطور مشترک از جشنواره سه قاره نانت (۱۹۹۲) برای بازی در فیلم سارا
داوری
جشنواره فیلم تسالونیکی یونان
جشنواره رن فرانسه
خاورمیانه (لبنان)
جشنواره فیلم دمشق
جشنواره فیلم لوکارنو ۲۰۰۶
جشنواره فیلم دهلی ۲۰۰۵
جشنواره ریجاویک (ایسلند) ۲۰۰۶
بخش فیلم کوتاه جشنواره فیلم کن
جشنواره فیلم هند ۲۰۰۸
جشنواره فیلم دبی ۲۰۰۸
داور چهارمین دوره جایزه ادبی والس ۱۳۸۷
داور جشنواره کارلووی واری
| نقد فیلم خارجی: معرفی کامل فیلم �نیروی جی� | |
�نیروی جی� یا �جی فورس� از آن انیمیشنهای جذاب و بامزه است که هم داستانی به روز را روایت میکند و هم به لطف طراحی کاراکترهایی جذاب زودتر از حد تصور با مخاطب ارتباط برقرار میکند. شاید همین موضوع بوده که باعث شده این فیلم در هفته اول اکران خود حدود 30 میلیون دلار فروش کرده و با کنار زدن قسمت جدید �هری پاتر� در جایگاه اول جدول فروش قرار بگیرد. داستان خیالی فیلم به اندازه کافی کنجکاویبرانگیز هم به شمار میرود؛ یکی از مهمترین سوالاتی که مخاطبان پس از تماشای فیلم آن را مطرح کردهاند این بوده که چگونه ممکن است یک شخص -هر چقدر هم که ثروتمند باشد- بتواند تنها با تحت کنترل درآوردن محصولات خانگی تولید شده توسط کمپانی خویش، زمین را تحت سیطره خویش درآورد! پاسخ به این سوال روشن است؛ کافی است برای به حرکت درآوردن محصولات خانگی رایانهای یک برنامه نوشت، برنامهای که به این محصولات فرمان دهد از جای خویش برخاسته و با کنار هم قرار گرفتن، روباتهای غولپیکر را به وجود آورند، آن هم روباتهایی که تنها راه رفتن آنها بر روی کره زمین موجب انهدام تمامی سازههای مسکونی و غیرمسکونی خواهد شد! از این جهت شاید بتوان این روباتها را نوعی �ترانسفورمر/ تغییر شکلدهنده� نام نهاد و با این نامگذاری ارتباطی میان �نیروی جی� و سری �ترانسفورمرز� پیدا کرد اما خیالتان راحت باشد در انیمیشن �نیروی جی� که البته از کاراکترهای انسانی هم سود میبرد هیچگونه خشونت عریان و دلخراشی وجود ندارد و به لطف ظرافت به کار رفته در نحوه بیان داستان، مطمئنا از تماشای این فیلم لذت خواهید برد.
نظرات منتقدان:
راجر ایبرت- �نیروی جی� فیلم خوشایندی است؛ یک انیمیشن سهبُعدی بیضرر که اتفاقا داستانی جذاب را هم روایت میکند! گروهی از خوکهای گینهای قرار است در قالب یک تیم جاسوسی به مقابله با شخصی بپردازند که میخواهد با فراگیر کردن استفاده از سیستمهای خانگی که توسط شرکت وی ساخته شدهاند، آرام آرام زمین را تحت سیطره خویش درآورد. روند کار این شخص ثروتمند بدین صورت است که او تمام سیستمهای خانگی تولیدی توسط شرکتش را مطابق یک سلسله برنامه کامپیوتری، فرمانپذیر کرده است تا در وقت موعود بتواند با هدایت این سیستمهای خانگی، پروژه تصاحب دنیا را کلید بزند! داستان فیلم به شدت مورد توجه کودکان و نوجوانان قرار گرفته است و این مساله به جز فضای فانتزی فیلم میتواند مرتبط با روند پرتحرک داستان باشد چرا که تقریبا در تمام طول فیلم شاهد صحنههای اکشن مهیجی هستیم و همین موضوع سبب شده که با یک فیلم نامیرا روبه رو باشیم. به راحتی قابل تصور است که جِری بروکهایمِر تهیهکننده فیلم و گروه سازنده �نیروی جی� کوشیدهاند مخلوقاتی را بیافرینند که کاملا تحت کنترل باشند و بتوانند بر روی مسیر حرکتی که از پیش توسط فیلمنامهنویسان ایجاد شدهاند، حرکت کنند! بیلیونر ثروتمند داستان که قصد تصرف زمین را دارد، نامش سایبِر است؛ افکار این مرد به مانند مفهوم نامش که تداعیکننده "شمشیر" است، افکاری هولناک است که در صورت تحقق ممکن است حیات در کره زمین را تهدید نماید. به همین دلیل است که پلیس فدرال آمریکا حدود دو سال رفتارهای این شخص را زیر نظر گرفته و سعی دارد با استفاده از گروه موسوم به "نیروی جی" شرایطی را فراهم آورد تا یک ویروس یا کِرم رایانهای را وارد سیستم سایبر کرده و برنامههای وی را با شکست مواجه کند. در مسیر تحقق این برنامه، تعدادی خوک به کار گرفته شدهاند که هر کدام ویژگیهای اخلاقی خاص خود را دارند؛ یکی از آنها نسبتا بزرگتر از بقیه است و همواره با صدای بلند حرف میزند، اگر اشتباه نکنم نام این خوک فارتی بود! در کنار وی داروین، جوارز، بلاستر، موچ و اسپکلز قرار دارند که به ترتیب سام راکوِل، پنهلوپه کروز، تریسی مورگان، دی برادلی بِیکِر و نیکلاس کیج صداپیشگی آنها را برعهده داشتهاند. در طی انجام ماموریت یک خوک تپل و سهلانگار به نام هارلی نیز به گروه میپیوندد که صداپیشگی این یکی برعهده جان فاوریو بوده است. به جز بیل نایی شخصیتهای انسانی دیگری هم در فیلم حضور دارند؛ شخصیتهایی مثل یک دکتر دامپزشک، یک مامور پلیس و چند رفیق صمیمی!
بیل گیبرون- یک فیلم زیبا و آرام، یک اثر گرم و دلچسب! در شرایطی که بسیاری از فیلمهای خانوادگی نتوانستهاند با استفاده از روش اندرزگویی مستقیم، در اصلاح معضلات خانوادگی کوچکترین اثری داشته باشند، گمان میکنم بهترین روش برای روایت یک داستان استفاده از کاراکترهای غیرانسانی است یعنی بهتر آن است که حیوانات را به عنوان شخصیت اول فیلمهای خود برگزینیم. از جمله فیلمهایی که از این روش روایتی استفاده نمودهاند میتوان به �دکتر دولیتل� و �بورلیهیلز چیهوآهوآ� اشاره کرد. در �نیروی جی� نیز تلاش شده تا با استفاده از کاراکترهایی حیوانی و با ترکیب نماهای اکشن و همچنین تصاویر دیجیتال، داستانی انسانی روایت شود که بیش از همه مفهومی در باب دعوت انسانها به صبر و شکیبایی را در اذهان تداعی میکند! یک شخص به ظاهر ثروتمند میخواهد اندوختههای علمی خود را در جهت انهدام کره زمین به کار گیرد و این یعنی عجله بیش از اندازه یک مخلوق برای آگاهی از نادانستهها! شاید بتوان �نیروی جی� را یک فیلم اندرزگو هم لقب داد چرا که این فیلم در قسمتهایی که میخواهد زشتیهای مربوط به تصمیمات غلط کاراکتر سایبر را نشان دهد، رفتار وی را به شدت مورد انتقاد قرار میدهد و او را متهم به این میکند که میخواهد از ثروتی که جامعه جهانی برای وی به ارمغان آورده علیه این جامعه استفاده کند! نمیتوان از �نیروی جی� سخن گفت اما از انتخاب درست صداپیشگان این کار از پنهلوپه کروز گرفته تا نیکلاس کیج چیزی نگفت! به جرات میتوانم بگویم نیمی از وقار این انیمیشن محصول گزینش مناسب صداپیشگان است که توانستهاند به بهترین صورت صدایی متناسب با کاراکترها بیافرینند.
-- نیکلاس کیج که حدود 5 ماه پیش فیلم �آگاهی� را روی پرده داشت، درباره دلیل حضورش به عنوان صداپیشه شخصیت اسپکلز در �نیروی جی� و همچنین نتیجه نهایی کار میگوید: "شاید باورکردنی نباشد اما من در کودکی هم خیلی راحت با وسایل بازی دختران یعنی عروسکها ارتباط برقرار میکردم و حضورم در چنین پروژهای نیز بیش از همه ناشی از همین علاقهام بود... خوشحالم که این فیلم، فیلم سالمی است و هم کودکان و هم والدین آنها خواهند توانست به یک اندازه از آن لذت ببرند!"
-- هری گِرِگسون ویلیامز که در ابتدا برای ساخت موسیقی متن این فیلم انتخاب شده بود، در میانه مسیر همکاریاش با این پروژه را قطع کرد تا بتواند به پروژه �شاهزاده پارسی: شنهای زمان� بپیوندد!
نیروی جی
G-Force
کارگردان: هویت یِتمن
فیلمنامه: کارمک ویبرلی، ماریان سِلِک ویبِرلی
مدیر فیلمبرداری: بوژان بازلی، مارک وارگو
تدوین: مارک گولبِلَت
طراح صحنه: دانیل آر. جینینگز، چارلی دابوب
موسیقی: تِرِوور رابین
بازیگران: بیل نایی، ویل آرنِت، زِک گالیفیاناکیس، کیلی گارنر، تایلر پاتریک جونز، گابریل کازوز، جک کانلی، نیکی ناش، جاستین مِنتِل، لادون واین رایت
صداپیشگان: سام راکوِل، تریسی مورگان، پنه لوپه کروز، دی برادلی کوپر، نیکلاس کیج، جان فاوریو
مدت: 90 دقیقه
محصول 2009 آمریکا
ژانر: اکشن، حادثهای، انیمیشن
داستان فیلم:
از سوی دولت آمریکا گروهی از خوکهای گینهای (خوکچههای هندی) تحت عنوان "نیروی جی" برای انجام ماموریتی خاص، تربیت میشوند. این خوکها که به جدیدترین سیستمهای جاسوسی مجهز شدهاند، میبایست برای از بین بردن یک بیلیونر شیطانی با نام سِیبِر (با بازی بیل نایی) که قصد دارد با اختراع خانگی خود جهان را تحت سیطره خویش درآورد، اقدام کنند. داروین، بلاستر، جوارِز، موچ و اسپکلز اعضای اصلی این گروه هستند که هر یک وظیفه خاصی را برعهده گرفتهاند؛ داروین (با صدای سام راکوِل) رئیس گروه است که موظف شده شرایط انجام موفقیتآمیز پروژه را برای سایرین فراهم آورد. بلاستر (با صدای تریسی مورگان) کارشناس سلاحهای پیشرفته است که روحیاتی رمانتیک دارد، جوارز (با صدای پنهلوپه کروز) یک متخصص هنرهای رزمی است که آماده نبردهای تن به تن میباشد، موچ (با صدای دی برادلی بِیکِر) مسئول شناسایی و تجسس مسیر به شمار میرود و اسپکلز (با صدای نیکلاس کیج) نیز بیشتر به فکر اندرز دادن به بقیه است. این گروه در طی انجام ماموریت خویش با یک خوک دیگر با نام هارلی (با صدای جان فاوریو) نیز برخورد میکنند...
سایتهای یاهوموویز و آی.ام.دی.بی
| معرفی بازیگر سینمای جهان : بیوگرافی آنجلینا جولی (Angelina Jolie) | |
نام : آنجلینا جولی ویت . لقب: آنجی ، زن گربه ای . قد: 173 سانتیمتر.
او در تاریخ 4 ژانویه 1975 و در ساعت 9:09 در لس آنجلس متولد و در همانجا بزرگ شد.
نام پدرش ''جان ويت''و نام مادرش ''مارچلين برتلند'' است. همچنين او خواهرزاده ''چيپ تايلور '' مي باشد. در ضمن ''جولي'' در زبان فرانسه به معناي ''زيبا'' است.
او در سن 14سالگي به کار مدلينگ روي آورد و در 16 سالگي از دبيرستان ''بورلي هيل'' فارغ التحصيل شد ''آنجلينا'' بعدها در انستيتو تئاتر استرابرگ'' آموزش ديد. آنجا جايي بود که او در توليدات کارآموزي متعددي ايفاي نقش کرد.
او بعدها به عنوان مدل حرفه اي در لندن ، نيويورک و لس آنجلس کار کرد و در ويدئوکليپهاي هنرمنداني همچون ''ميت لف'' ، ''لني کراويتز آنتنلو ونديتي'' و گروه ''لمون هدتز'' ايفاي نقش نمود.
در ضمن او در دانشگاه نيويورک در رشته سينما تحصيل کرده است
وي در پنج فيلم دانشجويي براي مدرسه سينمايي که تمام آنها را برادرش نوشته بود کارکرد .
''آنجلينا'' در تاريخ 1995با ''جاني لي ميلر'' ازدواج کرد و در سال 1999 از او جدا شد. او در مراسم ازدواجش با ''جاني لي ميلر'' به جاي لباس عروس (!) يک شلوار چرم سياه رنگ و تي شرت
سفيد رنگ به تن داشت که بر روي آن نام همسرش را با خون خودش نوشته بود! رابطه او و برادرش بسيار صميمي و نزديک است و به طور جدي تحت حمايت برادرش ''جيمزهاون'' مي باشد
. برادرش اغلب او را در نمايشهايش همراهي مي کند و ''آنجلينا'' نيز از نام او در نمايشهايش استفاده مي کند. مانند : ''جيمي کجاست؟ '' در پرده ''دختر گسيخته'' .
او خالکوبي حرف اچ را بر روي مچ دست چپش دارد که آن مربوط مي شود به نام دو شخصي که بسيار با او صميمي و نزديک هستند. او اين خالکوبي را زماني بر روي دست خود کشيد که به ''تيموتي هاتون'' علاقه داشت ، اما پس از جدائيشان از يکديگر ، او مي گويد که آنرا فقط به خاطر علاقه به برادرش ''جيمز هاون کشيده است!
شهرت وي از فيلم ''عشق همان است که هست'' ( 1996) آغاز شد. دومين ازدواج ''آنجلينا'' در تاريخ پنجم مي 2000 با ''بيلي باب تورنتون'' بود که حاصل آن فرزند پسري به نام ''مادوگس'' است. ''جولي'' نگهداري از کودکش را زمانيکه براي بازي در فيلم ''خارج از مرزها'' ( 2003) در افريقا به سر مي برد آغاز کرد.
آهنگها و خوانندگان مورد علاقه او ''مدونا'' ، ''الويس پريسلي'' ، ''فرانک سيناترا'' و گروه ''کلش'' مي باشد. او بيشتر برنامه هاي مربوط به گياهان و حيات وحش را از تلويزيون تماشا مي کند .
دستمزد انجلينا در فيلم مهد زندگي 12 مليون دلار بود .
آنجلینا جولی از سال ۲۰۰۱ از سوی کمیسریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان به عنوان سفیر حسن نیت تعیین شده و با مسافرت به نقاط دورافتاده جهان به فعالیت در زمینه حفظ حقوق آورارگان و پناهندگان مشغول است.
همانطور که گفته شد همسر اول وی جان لی میلر است که در سال ۱۹۹۶ با او ازدواج کرد و در سال ۱۹۹۹ از وی جدا شد. همسر دوم او بیلی باب تورنتون است که در مه ۲۰۰۰ با هم ازدواج کردند
, ولی سرانجام بعد از ۳ سال ازدواجشان به جدایی انجامید.
پس از بازی در فیلم آقا و خانم اسمیت، او و برد پیت وارد یک دوستی عاشقانه و سرانجام در پی ازدواج آنها در سال ۲۰۰۶ صاحب دختری به نام شیلو شدند که به خاطر باورهایشان در مورد پایان دادن به فقر و بدبختی مردم آفریقا تصمیم به تولد بچهشان در کشور فقیر و آفریقایی نامیبیا کردند.
خانم جولی همچنین یک پسربچه یتیم کامبوجیایی به نام مدوکس و یک دختر یتیم افریقایی به نام زهرا را به فرزندی قبول کرده است و با آنها زندگی میکند.
فرهاد رادمنش � ايميل سندر گروه مارشال مدرن
My E-mail ~> Farhad.modern@yahoo.com
اختصاصي گروه مارشال مدرن
استفاده از مطالب فوق تحت هر عنوان با اجازه فرستنده يا مدير گروه امكان پذير مي باشد
No comments:
Post a Comment