| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| امنیت فنی گروه مارشال مدرن بر عهده تیم ایرانویچ میباشد
سلام به مارشالی های گل و دوست داشتنی با شماره 126 ستون مارشالی در خدمت شما هستم برای خوندن پیام های دوستان مارشالی تا انتها با من باشید. اون دسته از عزیزانی هم که هنوز در گروه مارشال مدرن 2 عضو نشدن از طریق لینک زیر می تونن برای عضویت در این گروه اقدام کنن. با تشکر فرهاد رادمنش - معاون گروه مارشال مدرن در بخش صندلی داغ شما سوالات خودتون رو از تیم مدیریت و همکاران ما بپرسید بعد از گرفتن جواب در شماره بعدی ستون مارشالی جواب ها رو خواهید دید فقط در قسمت عنوان بنویسید صندلی داغ سوال از امیر حجوانی : موفقیت از نظر امیر حجوانی و آیا در زندگی موفق بودی و یکی از موفق ترین همکارانت رو اسم ببر لاله از تهران پاسخ امير حجواني : سلام و درود به شما ... موفقيت يعني بدون توقف تلاش براي پيشرفت كردن و انگيزه داشتن ... خدا رو شكر از زندگيم راضي ام و از همه همكارانم واقعا راضي ام و بين اونها هيچ فرقي هم نيست و همشون تو كارشون موفق هستند ارسالی از:حمید سلام به همه ی مارشالیهای عزیز من تقریبا یک ماه میشه افتخار عضو شدن توی این گروه باحال رو دارم.حالا یه سلام ویژه به امیر عزیز چون منم مثل خودش یه مردادیم. من خیلی دوس داشتم بیام نارنجستان تا اونجا با همه اشنا بشم اما چون کارم رو کشتیه نتونستم بیام.الانم دریام دعا کنید تولد بعدی رو خشکی باشم تا بتونم بیام تا همه ی اعضا رو از نزدیک ببینم. همه ی مردادی های گروه عشق است دوستدار شما حمید دوست دارم در بخش ستون مارشال باشم پاسخ فرهاد رادمنش : سلام آقا حمید ما از روی زمین به شما که روی آب هستی سلام و عرض ارادت داریم مشتاق دیدار دادا پاسخ مديريت گروه - امير حجواني : سلام و درود به مردادي بزرگ حميد خان مرسي از لطفت به اميد ديدار استاد ارسالی از:ساسان چندی پیش در یکی از جلسات یکی از اعضا خاطره جالبی از سفرش به ژاپن نقل کرد. این خاطره جالب شاید یکی از دلایلی باشد که نشان میدهد چرا ژاپن درحال پشت سرگذاشتن همه قدرتهای صنعتی در دنیا است. وی گفت: ژاپن که بودم یه روز دوشنبه رفتم سر کار دیدم تو خیابون پر پلیس و شلوغه؛ وضع غیر عادی بود. یه کم پرس و جو کردم دیدیم یکی خودکشی کرده. البته اینقدر تو ژاپن خودکشی زیاد بود که دیگه خیلی جای تعجب نداشت. پرسیدم: چرا طرف خودکشی کرده؟ فهمیدم طرف مهندس پیمانکار یه ساختمان بوده. قرار بود روز جمعه ساختمان رو طبق قرارداد تحویل صاحبش بده. روز جمعه ساختمان کارش تموم نشده بود مهندس پیمانکار از صاحب ساختمان دو روز شنبه و یکشنبه مهلت میخواد که ساختمان رو ساعت هشت روز دوشنبه اولین روز کاری بهش تحویل بده. تو این 48 ساعت مهندس و تیمش هر کاری میکنند نمیتوانند کارهای نیمه تمام ساختمان رو تمام کنند و ساختمان رو آماده تحویل کنند. روز دوشنبه که صاحب ساختمان برای تحویل خونه میاید با جسد حلق آویز شده مهندس پیمانکار مواجه میشه. حالا نکته جالب اش می دونی واسه من چی بود؟ این ساختمان فقط نصب پریز برق و نظافتش مونده بود. به دوستان ژاپنی به تعجب میگفتم این چه آدمی بود خب چرا خودکشی کرده برای همچین موضوع کوچکی. این دیگه خودکشی نداره که. آنها با دهان باز نگاه میکردند میگفتند خودکشی نداره؟ این آینده شغلیاش به پایان رسیده بود. دو بار زیر قولش زده دیگه کسی بهش کار نمیداد ارسالی از:مژده طهماسبی سلام برفي و پاييزي سلام يك روز آذر ماه به اميد اينكه همگي سلام و سرحال باشيد از اونجائيكه به ايام عزاداري نزديك ميشيم ميخواستم تولد دو نفر از كساني رو كه خيلي دوستشون دارم رو تبريك بگم. چون دقيقا روز تولدشون با روز تاسوعا يكي شده... يكي دختر خاله عزيزم كه برام مثل خواهر ميمونه و ديگري يك دوست خوب و مهربون كه از وقتي باهاش اشنا شدم معني دوستي و رفاقت و معرفت رو فهميدم... الهام عزيزم تولدت مبارك... رضا جان تولدت مبارك. خوب مملي هم دوباره رفت سرپستش ... و اينجا جاش خاليه... محمد جان ميخواستم ازت خداحافظي كنم كه گوشيت خاموش بود داداش من... اميدوارم هر جا هستي موفق باشي و خيلي مراقب خودت باش. ---------- اخرين قسمت آرتريت رو براتون مينويسم.. نميدونم به درد دوستان خورد يا نه.. به هر حال به بزرگي خودتون ببخشيد. غلط: آرتريت به دليل خودرن بعضي غذاها و رژيم غذايي بد ايجاد ميشود. صحيح: شواهد علمي در مورد اين كه غذاها باعث ايجاد ارتريت ميشوند يا نه مي توانند از آن جلوگيري كنند وجود ندارد. اگر چه به طور كلي داشتن رژيم غذايي سالم جلوي به وجود امدن بسياري از بيماري ها را ميگيرد اما اين كه خوردن بعضي غذاها باعث بيماري آرتريت شود را شايد فقط بتوان در بيماري نقرس ديد كه باعث بالا رفتن اوره خون شده و روند بيماري را سرعت ميدهد. با اين حال شاهدي وجود ندارد كه نشان دهد يك نوع رژيم غذايي خاص بيماري آرتريت را درمان كند يا باعث به وجود آمدن آن شود. دربعضي موارد خاص خوردن غذاهايي كه باعث ايجاد آلرژي ميشوند ميتواند دوباره موجب عود آرتريت شود. ---- غلط: چون ديروز حالم خوب بود پس بد حال بودن امروزم به خاطر آرتريت نيست صحيح : علائم ارتريت طيف وسيعي دارند و ممكن است در طول دوره بيماري هم تغيير كنند اغلب آرتريت ها دوره هاي عود و بهبود دارند و ممكن است گاهي بيمار هيچ علامت خاصي نداشته باشد . به همين دليل براي اطرافيان بيمار و حتي خود بيمار ممكن است عجيب باشد كه بيمار مدتي هيچ علائم و دردي ندارد و اين مسئله ممكن است منجر به اين شود كه فرد فكر كند اصلا بيمار نيست و آن علائم گاه گاه هم فقط ريشه هاي رواني دارد. در حالي كه اينطور نيست. در بيماري آرتريت روزهاي خوب و روزهاي بد وجود دارند. بعضي روزها دردها و خستگي و علائم ديگر شدت شان زياد مي باشد و در بعضي روزها آنقدر حال بيمار خوب است كه فرد روند درمانش را متوقف ميكند. بهترين روش مقابله با اين مشكل ايجاد يك تعادل بين فعاليت و استراحت است. ---- غلط: آرتريت باعث مي شود نتوانيد خيلي از كارها را انجام دهيد صحيح: آرتريت در صورت درمان چندان باعث محدوديت نميشود. بيماران مبتلا به آرتريت ممكن است هم به خاطر درد و هم به خاطر ترس از بدتر شدن بيماري شان در انجام خيلي از حركات خودشان را محدود كنند و بسيار محتاط رفتار كنند. آرتريت مي تواند باعث محدود شدن بعضي از حركات شود اما اين به اين معني نيست كه فرد بيمار نتواند هيچ كاري انجام دهد. حتي در بعضي موارد انجام دادن حركات ورزشي خاصي مي تواند به كنترل بيماري آرتريت كمك كند. مانند انجام حركات تقويتي زانو و ورزش عضلات چها ر سر ران . از بيماران مبتلا به آرتريت بايد حمايت شود و ممكن است آنها نياز به مراقبت پيدا كنند اما اين مراقبت بايد در حداقل ممكن باشد تا اثرات بدني و روحي كمتري براي بيمار ايجاد شود. ---- به اميد سلامتي براي همه ارسالی از:مهرداد روح اللهی درود به همه مارشالیهای عزیز پیغامی دارم برای یکی از دوستای بسیار بسیار عزیزم که مدتی هست ازش دورم ، و این دوری به شدت آزارم میده دوستی که حضور و وجودش بی نهایت برام لازم و واجب شده با تمام وجودم دلتنگی نبودنش رو احساس میکنم ،و امیدوارم هر چه زودتر روی مثل ماهش رو ببینم از خدا میخوام هیچ وقت من رو از حضورش محروم نکنه،همیشه در کنارم باشه و در کنارش باشم بی نهایت و بی پروا دوستش دارم اینو خودش خوب میدونه ،خیلی خوب تقدیم به تو عزیزترینم کلاغ پر گنجشک پر من خیلی وقته پریده ام زودتر از تمام کلاغها و گنجشکها کاش میفهمیدی وقتی میگویم میروم خدا حافظ تنها برای اینکه دستم را محکم تر بگیری و بگی "نرو" دل من تنگ توست صندلیهای حیاط پر برف دیشب و تو کی می آیی؟ که شود آب همه برفهایی که نبودنت را فریاد زده دیشب که نمیدانستم به کدام یک از گریه هایم بگریم !خندیدم بیزارم از این خوابها که هر شب مرا به آغوش تو می آورند و صبح با اشک از تو جدایم میکنند صدای قلب نیست صدای پای توست که شب ها در سینه ام می دوی کافیست کمی خسته شوی کافیست کمی بایستی "میمیرم" هر کس یا شب میمیرد یا روز... من شبانه روز اینطور نمیشود باید یک غریق نجات همیشه همراهم باشد غرق در فکرت شدن اصلا دست خودم نیست به دلتنگی هایم دست نزن می شکند بغضم یک وقت آنگاه غرق می شوی در سیلاب اشکهایی که بهانه روان شدنش هستی شده ام سنگ صبور روزگار دارد تمام غم های دیرینه اش را یک جا به خوردم میدهد دیگر تنهاییم را با کسی قسمت نخواهم کرد یک بار قسمت کردم چندین برابر شد هوای مردن بیخ گوش من است همانجایی که روزی رد نفسهای تو بود هر گاه صدای جدیدی سلام میکند تپش قلب میگیرم من دیگر کشش خداحافظی ندارم مرا ببخش که جواب سلامت را نمیدهم تو کیستی؟ هان؟ یادم آمد تو همانی که روزی با پاهایت آمدی و من من همانم که روزی با دلم آمدم و ماندم و ماندم عزیزم میدونم که تحفه من لیاقت حضور و وجودت رو نداره ،از این راه دور ،از من بپذیر،برگ سبزم را تا همیشه باش ارسالی از:پ جلیلی سلام به همه ي دوستاي مارشاليه خوبم.اميدوارم همتون خوبه خوب باشيد.اين شش نصيحت پروردگارو بخونيد ،قشنگه. من شش چيز را در شش جا قرار دادم، ولي مردم آن را در شش جاي ديگر طلب مي كنند و هرگز به آن نمي رسند: 1- من علم را در گرسنگي قرار دادم ، ولي مردم آن را در سيري دنبال مي كنند. 2- من عزت را در شب زنده داري قرار دادم ، ولي مردم آن را در دستگاه حاكمان مي جويند. 3- من ثروت را درقناعت قرار دادم ، ولي مردم آن را در كثرت مال طلب مي كنند. 4- من استجابت دعا را درلقمه حلال قرار دادم ، ولي مردم آن را در قيل وقال دنبال مي كنند. 5- من بلند مرتبگي را درفروتني قرار دادم ، ولي مردم آن را درتكبر مي طلبند. 6- من راحتي را در بهشت قرار دادم ، ولي مردم آن را دردنيا طلب مي كنند پيروز و پاينده باشيد ارسالی از:سارا حرف های سر بسته ی یک زن و مرد ایرانی ! "نامه یک زن ایرانی به مرد هموطنش" پیاده از کنارت گذشتم، گفتی: "قیمتت چنده خوشگله؟" سواره از کنارت گذشتم، گفتی: "برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!" در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود زیرباران منتظر تاکسی بودم، مرا هل دادی و خودت سوار شدی در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من در اتوبوس خودت را به خواب زدی تا مجبور نشوی جایت را به من تعارف کنی در سینما نیکی کریمی موقع زایمان فریاد کشید و تو پشت سر من بلندگفتی: "زهر مار!" در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت فحش خواهر و مادر بود در پارک، به خاطر حضور تو نتوانستم پاهایم را دراز کنم نتوانستم به استادیوم بیایم، چون تو شعارهای آب نکشیده میدادی من باید پوشیده باشم تا تو دینت را حفظ کنی مرا ارشاد می کنند تا تو ارشاد شوی! تو ازدواج نکردی و به من گفتی زن گرفتن حماقت است من ازدواج نکردم و به من گفتی ترشیده ام عاشق که شدی مرا به زنجیر انحصارطلبی کشیدی عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد من باید لباس هایت را بشویم و اطو بزنم تا به تو بگویند خوش تیپ من باید غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگویند آقای دکتر وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است وقتی خواستی طلاقم بدهی، گفتی بچه مال پدر است نه دیگر من به حقوق خود واقفم، و برای گرفتن برابری در مقابل تو تا به انتها استوار و مستحکم ایستاده ام زیرا به هویت خود رسیده ام، به هیچ وجهی از حق خود نخواهم گذشت من با تو برابرم، مرد احتیاجی ندارم که تو در اتوبوس بایستی تا من بنشینم احتیاجی ندارم که تو نان آور باشی احتیاجی ندارم که تو حامی باشی خودم آنقدر هستم که حامی خود و نان آورخود باشم با تو شادم آری، اما بدون تو هم شادم! من اندک اندک می آموزم که برای خوشبخت بودن نیازمند مردی که مرا دوست بدارد نیستم من اندک اندک عزت نفس پایمال شده خود را باز پس می گیرم به من بگو ترشیده، هرچه می خواهی بگو. اما افتخار همبستری و همگامی با مرا نخواهی یافت تا زمانی که به اندازه کافی فهمیده و باشعور نباشی گذشت آن زمان که عمه ها و خاله هایم منتظر مردی بودند که آنها را بپسندد و در غیر اینصورت ترشیده می شدند و در خانه پدر مایه سرافکندگی بودند امروز تو برای هم گامی با من (و نه تصاحب من - که من تصاحب شدنی نیستم) باید لیاقت و شرافت و فروتنی خود را به اثبات برسانی حقوقم را از تو باز پس خواهم گرفت. فرزندم را به تو نخواهم داد خودم را نه به قیمت هزار سکه و یک جلد کلام الله که به هیچ قیمتی به تو نخواهم فروخت روزگاری می رسد که می فهمی برای همگامی با من باید لایق باشی - و نیز خواهی فهمید همگام شدن با من به معنای تصاحب من یا تضمین ماندن من نخواهد بود هرگاه مثل پدرانت با من رفتار کردی بی درنگ مرا از دست خواهی داد ممکن است دوست و همراه تو شوم اما ملک تو نخواهم شد ... و این هم جوابیه ای از "یک مرد ایرانی به زن هموطنش" : پیاده از کنارم گذشتی و اخمت سهم نگاه مشتاق من بود و لبخندت نصیب آنکه سواره بود سواره از کنارم گذشتی و مرا اصلاً ندیدی و کرشمه ات را به آنی ارزانی دادی که قیمت ماشینش از خونبهای من بیشتر بود در صف نان صدای لطیفت نانوای خسته را به وجد آورد و نوبتم را گرفتی و بروی خودت هم نیاوردی زیر باران خیلی قبل تر از تو منتظر تاکسی بودم اما ماشین که آمد آب گل آلود را بر من پاشید و جلوی تو ایستاد در تاکسی که نشستم آرزو کردم کنارم ننشینی تا اگر ماشین تکانی خورد و به تو خوردم، حیوان خطابم نکنی در جواب عذرخواهیم در اتوبوس بین ما نرده آهنی بود، جایم را اگر به تو تعارف میکردم میگفتی یا دیوانه است یا مرض دارد در سینما، دیدم که تهمینه میلانی تمام مردان را شیطان تصویر کرده، کفرم درآمد، نیکی کریمی جیغ زد و گفتم زهرمار دعوا که کردم، او که میدانست مادر و خواهرم را بیشتر از خودم دوست دارم به آنها ناسزا گفت تا بیشتر بسوزم آزادی ات را صاحبان قدرت گرفتند، همانان که از قدرت ثروت اندوختند و تو که مدل ماشین پسرانشان را میدیدی دست و پایت شل میشد من ازدواج نکردم چون تو چشم و همچشمی داشتی و به انگشتر سه میلیونی نظر داشتی، تازه این فقط یک حلقه بود از زنجیر خواسته هایت صفت ترشیده را اولین بار از خودت شنیدم، کوچکتر بودی یادت هست میگفتی معلم ریاضیتان شوهر نکرده، گفتی ترشیده! عاشق که شدم تلفنم را قطع میکردی و بهانه ات حضور میهمانهایتان بود عاشق که شدی، فردا که مادر میشوی را ندیدی؟ دلت نمیخواهد همسر پسرت را بپسندی؟ تو و مادرم یکی هستید! من باید اضافه کاری کنم تا تو در هر میهمانی لباسی جدید بپوشی تا به تو بگویند خوش تیپ من باید شبها هم کار بکنم تا تو سفره ات رنگین باشد و به تو بگویند کدبانو خسته از اضافه کاری برگشتم و گفتی پوشک بچه را عوض کن چون من ناخنهایم را تازه لاک زده ام وقتی خواستی طلاق بگیری، "گفتند" بچه مال پدر است! من نگفتم، همان دینی گفت که تو برایش از پس اندازمان سفره ابوالفضل می انداختی و یکهو خواب میدی که باید به حج بروی، آنهم در اوج گرفتاریمان آری، اینچنین است خواهر من! رفتارهای زشت ما از پس هم می آیند تو چنان کردی که خشم در دل من ها کاشتی و من ها شکستند و بسته به صبرشان دو فوج شدند آنان که ضعیفتر بودند خرد شدند و خشمشان کینه شد و کینه شان عقده و در هر کوی و برزن و بازار از هر اندک قدرت خود نهایت سوء استفاده را کردند و بر تو تاختند اما آنان که یا قویتر بودند یا از تو ها کمتر زخم خوردند، خشمشان هم کمتر بود و کینه هاشان نیز اینان هنوز چشم امید دارند به وطن که بتواند و برآنند که نیک بمانند خوشحالم حالا که میخواهی تغییر کنی من هم برآنم که بهتر باشم و شادتر باشیم در کنار هم، من و تو ای هموطن، بدون هر نوع بغض و کینه و تبعیض جنسی مایی بهتر برای فردا و آینده ای بهتر ارسالی از:مرتضی توی این روزهای بارانی اخیر منتظر تاکسی موندن واقعا خیلی سخته مخصوصا وقتی راننده ها هم بی انصافی به خرج داده و از جابجایی مسافر به صورت عادی خودداری کنند. این اتفاق برای ما رخ داد و راننده خط بی توجه به صف مسافران که منتظر ماشین بودند کنار خیابون داد میزد : "دربــــــــست". نگاه معنی دار و اعتراض های گاه و بی گاه مسافران هم راننده رو کلافه کرده بود و هم ما رو، به خاطر همین من و یک خانم و دو آقای دیگه با همدیگه ماشین رو با کرایه 6000 تومن دربست گرفتیم که برای هر مسافر نفری 1500 تومن میافتاد درحالی که کرایه خط فقط 550 تومن بود. به هر ترتیب سوار تاکسی شدیم و راننده شروع کرد از مشکلات ماشین و گیر نیومدن لاستیک و بنزین آزاد زدن صحبت کردن و به اصطلاح همون جلسات همیشگی در تاکسی شروع شد. کنار راننده مرد جوانی نشسته بود که انگار از خیس شدن زیر بارون دل خوشی نداشت. وقتی سخنرانی راننده درباره مشکلات بنیادی مملکت شروع شد خیلی سریع خودش رو وارد بحث کرد که بهتره ادامه بحث رو به صورت یه گفتگوی دو طرفه و بشرح زیر دنبال کنیم : راننده تاکسی : برادر خانمم یه وام 6 میلیون تومنی میخواست بگیره مجبور شد ماشینش رو بذاره به عنوان وثیقه. بنده خدا الان خورده به مشکل دارند ماشینش رو مصادره میکنند. یه عده دزد دارند تو این مملکت میلیارد میلیارد اختلاس میکنند کسی هم خبردار نمیشه و آب از آب هم تکون نمی خوره اونوقت این جوون رو ببین چجوری سر میدوونند ! مسافر : نوش جونش ! راننده : (نگاه متعجب) نوش جون کی ؟ مسافر : نوش جون کسی که 3000 میلیارد تومن خورده ! راننده : (با لحن عصبی آمیخته به تمسخر) نکنه اون بابا فامیل شما بوده ؟ مسافر : نه ! فامیل من نبوده اما یکی بوده مثل همین مردم. مثل شما! مگه این یارو از مریخ اومده اختلاس کرده ؟ یا اون مدیر بانک از اورانوس به ریاست رسیده بوده ؟ راننده : نه آقا جان اونا از ما بهترون اند. من برای یک جفت لاستیک باید 3 روز برم تعاونی اون وقت اون 3000 میلیارد تومن رو میخوره یه آبم روش ! مسافر : خب آقا جان راضی نیستی نخر! لاستیک نخر ... راننده : (با صدای بلند) چرا نامربوط میگی مرد حسابی؟ مجبورم بخرم ! لاستیک نخرم پس چجوری با ماشین کار کنم ؟ مسافر : وقتی شما که دستت به هیچ جا بند نیست و یه راننده عادی هستی وقتی میبینی بارندگی شده و مسافر مجبوره زود برسه به مقصد میای ماشینی که باید تو خط کار کنه رو دربست میکنی ... راننده پرید وسط حرف طرف که : آقا راضی نبودی سوار نمیشدی ! مسافر : (با خونسردی) میبینی ؟ من الان دقیقا حال تو رو دارم وقتی داشتی لاستیک ماشین میخردی. مرد حسابی فکر کردی ما که الان سوار ماشین تو شدیم و 3 برابر کرایه رو داریم میدیم راضی هستیم ؟ ما هم مجبوریم سوار شیم ! وقتی تو به عنوان یه شهروند عادی اینجوری سواستفاده میکنی از مدیر یه بانک که میلیاردها تومن سرمایه زیر دستشه چه انتظاری داری ؟ اون هم یکی مثل تو در مقیاس بالاتر. راننده آچمز شده بود و سرش تو فرمون بود ... مسافر که حالا کاملا دست بالا رو داشت با خونسردی ادامه داد : دزدی دزدیه ... البته منظورم با شما نیستا ولی خداوکیلی چنددرصد از مردم ما اون کاری که بهشون سپرده شده رو خوب انجام میدن که انتظار دارند یه مدیر بانک کارش رو خوب انجام بده ؟ منتها وقتی اونا وجدان کاری ندارند کسی بویی نمیبره اما گندکاری یه مدیر بانک رو همه میفهمند. برادر من تو خودت رو اصلاح کن تا اون مدیر بانک جرات همچین خلافی رو نداشته باشه ... راننده که گوشاش تو اون هوای سرد از شدت خجالت حسابی سرخ شده بود گفت : چی بگم والا ! من اولین نفری بودم که تو مسیر باید پیاده میشدم و طبیعتا طبق قرار اجباری با راننده باید 1500 تومن کرایه میدادم. وقتی خواستم پیاده شم یه اسکناس 2000 تومنی به راننده دادم. راننده گفت 50 تومنی دارید ؟ با تعجب گفتم بله دارم و دست کردم تو کیفم و یه سکه 50 تومنی به راننده دادم. راننده هم یک اسکناس 1000 تومنی و یک اسکناس 500 تومنی بهم برگردوند و گفت : به سلامت ! همونطور که با نگاهم تاکسی رو که تو هوای بارونی مه آلود حرکت میکرد رو دنبال میکردم چترم رو باز کردم و پولا رو تو کیفم گذاشتم ... آروم شروع کردم به قدم زدن و با خودم فکر میکردم یعنی من هم باید خودم رو اصلاح کنم ... یعنی میشه اون بالا دستی ها و بقول معروف از ما بهترون یه روز وجدانشون بیدار بشه، زیاده خواهی هاشون رو کمتر کنند و بجای حیف و میل مال این مردم صادق و نجیب؛ یک کمی هم احساس مسئولیت کنند ؟ ایکاش برسه اونروز ... پاسخ فرهاد رادمنش : سلام خیلی جالب بود منم معتقدم هرکسی باید از خودش شروع کنه اونوقته که میشه زندگی کرد نه اینکه فقط تو فکر این باشیم که سر هم کلاه بزاریم ارسالی از:امید رحمانی ارسالي از اميد رحماني راهنماي تورهاي مارشال مدرن با سلام خدمت همه دوستان و همراهان در تور نارنجستان باز هم هشتمين سالگرد تولد گروه بزرگ مارشال را خدمت دوست عزيزم آقاي حجواني تبريك عرض ميكنم.و از همه دوستاني كه در اين تور صميمانه به من كمك كردند تا اين برنامه به شكلي باشكوه برگزار شود از جمله آقاي طباطبائي ، آقاي رادمنش ، ماهان عزيز و سركار خانم طهماسبي نهايت تشكر و قدر داني را دارم . اميدوارم تمام عزيزان مارشالي هر جا كه هستند پيروز و سر بلند باشند پاسخ فرهاد رادمنش : سلام امید عزیز اقا دلمون برات تنگ شده امیدوارم به زودی بازم ببینمت تور در کنار شما بیشتر خوش می گذره پاسخ مديريت گروه - امير حجواني : سلام و درود به اميد عزيز از شما هم يه تشكر ويژه ميكنم كه افتخار دادين و در تور تولدمون بوديد و كلي هم زحمت كشيديد به اميد جبران اين محبتهات ... بقول فرهاد دلمون هم برات تنگ شده همين هفته يه قرار تو پاتوقمون ميزاريم و ميبينمت ارسالی از: مهناز سلام به دوستان گل مارشالی خواستم بگم خیلی خوشحالم که این ایمیلهای جذاب هر روز به دستم می رسه و تبریک ویژه به آقای حجوانی که با وجود این همه مشکلات باز هم گروه خودشونو حفظ کردن وغبطه می خورم به دوستی شما همراهان گروه مارشال مدرن که همیشه و همیشه در کنار هم پایدار هستین شاید بشه پشتکارو همدلی و از شما یاد گرفت موفق باشین مهناز پاسخ مديريت گروه - امير حجواني : سلام و درود به مهناز عزيز از لطف شما صميمانه ممنونم و اميدوارم بتونم محبت شما رو جبران كنم ارسالی از: جواد با سلام خدمت مارشالیزمهای عزیز: گویند دختری به نزد کوروش آن یگانه کبیر آمد و به او گفت :شاهنشاها من عاشق شمایم . امپراطور همه ادوار او را گفت : ولی شما بهتر است عاشق برادر من باشید که از من زیباتر است و اینک پشت سر شما ایستاده است . دختر پشت سر را نگریست و کسی را ندید . کوروش بزرگ به اوگفت دیدی دروغ می گویی . تو اگر عاشق من بودی پشت سرت را نگاه نمی کردی ! و ام یک لطیفه از جهت تلطیف روحیات ...دونفر لب رودخونه کله پاچه می شستن کله از دست اولی افتاد تو آب اولی خواست بگیردش دومی گفت ولش کن پاهاش دست منه !!!! میدونم بیمزه بود بابا ولی بی بهانه باید خندید با تشکر جواد از خوانسار شهری در حصار کوهها پاسخ فرهاد رادمنش : سلام مجواد عزیز ممنون از مطلبت فقط مطلبی که در مورد کوروش گفتی آیا منبع خاصی ازش داری؟ ارسالی از:نیلوفر آبی سلام به همگی انشالله که این تورتون هم خوش گذشته باشه.واسه ماکه فقط حسرت میمونه چندوقتی هست که فرصت نکردم ایمیلهاتونو بخونم جالب اینجاست که همیشه به اینترنت دسترسی دارم.اما باور کنین فرصت نمیکنم.راستش الان که ستون رو خوندم ازاینکه نتونستم براتون پیام بذارم دلم گرفت آخه وقتی جواب سلامم رو میبینم روحیه عجیبی پیدا میکنم. همگی خسته نباشین امیر خان منتظرعکسهای تور هستم.امیدوارم زیاد طول نکشه.دوستتون دارم مارشالیهای عزیز پاسخ فرهاد رادمنش : سلام نیلوفر گرامی ما هم خوشحال مشیشم وقتی پیام شما رو در ستون می بینیم منتظر عکس ها باشید جای همه ی مارشالی ها خالی ارسالی از: ابوالفضل لازم است گاهی از مسجد ، کلیسا و ... بیرون بیایی و ببینی پشت سر اعتقادت چه میبینی ترس یا حقیقت ؟! لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی ، فکر کنی که چهقدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است ؟! لازم است گاهی درختی ، گلی را آب بدهی ، حیوانی را نوازش کنی ، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه ؟! لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی ، گوگل و ایمیل و فلان و بهمان را بیخیال شوی ، با خانواده ات دور هم بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و ببینی زندگی فقط همین آهنپارهی برقی است یا نه ؟! لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج ، تا ببینی در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده ؟! لازم است گاهی عیسی باشی ، ایوب باشی ، انسان باشی ببینی میشود یا نه ؟! و بالاخره لازم است گاهی از خود بیرون آمده و از فاصله ای دورتر به خودت بنگری واز خود بپرسی که سالها سپری شد تا آن بشوم که اکنون هستم... آیا ارزشش را داشت ...؟ زیبائی در فراتر رفتن از روزمرگیهاست ارسالی از عاطفه سلام خدمت بچه هاي عزيز گروه مارشال.و سلام ويژه خدمت خانم سارا شيرزاد و خانم سحر شوقي كه با من همدردي كردند و نوشته هاي خانم شيرزاد خيلي به من روحيه داد و ازشون خيلي ممنونم..اقايون گروه كه با من همدردي نكردند غير از اقاي حجواني و راد منش.شايدبه مابقي اقايون گروه بخاطر نوشته هاي من كه تند حرف زدم بر خورده يا شايد اين كارا پسرارو تاييد ميكنن.به هر حال از همه بچه هاي خيلي ممنونم اميدوارم جبران كنم.باي پاسخ فرهاد رادمنش : سلام عاطفه گرامی فقط براتون آرزو می کنم که به اون چیزی که می خواید برسید و این رو هم بدونید هم در دخترا و هم پسرا خوب و بد هست نباید همه رو به یه چشم دید ارسالی از محمود عبدلی سلام به همه مارشالیها قبل از هر چیز فرا رسیدن ماه محرم به همه شیعیان تسلیت باد لطفا اگر شاعر این شعرو میشناسید معرفیش کنید یا اسم کتابشو بگید. با تشکر در سرزمین من زنی از جنس آه نیست این یک حقیقت است که در برکه ماه نیست این یک حقیقت است که در هفت شهر عشق دیگر دلی برای سفر روبراه نیست راندند مردم از دل پر کینه عشق را گفتند جای مست در این خانقاه نیست دنیا بدون عشق چه جای مضحکی ایست شطرنج مسخرست ،زمانی که شاه نیست پاسخ فرهاد رادمنش : سلام آقا محمود ممنون از مطلبی که برای ما ارسال کردید زیبا بود ارسالی از فائزه سلام مارشالی های عزیز دیروز یکی از بدترین روز های عمرم رو گذروندم ولی نمی تونم حتی به نزدیک ترین کسام بگم دلم می خواست حداقل چند نفر حال منو بدونن نیاز به یکم همدردی دارم می بوسمتون همتونو خیلی خیلی خیلی دوست دارم فائزه ارسالی از رضا *****سلام به دوستان گلابي خودم***** زر و سيم و غم دنيا همگي در گذر است گر تواني به قشنگي گذراني هنر است علی ابن ابیطالب : پیش از این که نسبت به کاری تصمیم بگیری مشورت کن ، و قبل از این که وارد عمل شوی ، فکر کن ***************** ارادتمند شما REZA ارسالی از سیما درود به خانواده ی بزرگ و دوست داشتنی مارشال درود به تک تک دوستای مارشالی عزیزم و سلام به سحر (آبجی دوقلوی) نازنینم سحر جان خیلی زود منو تنها گذاشتی، ولی خوشحالم که خوشبخت شدی، همین که میبینم خوشحالی و خوشبخت برام کافیه، ولی خودتم میدونی هیچ کس جای تو رو نمیتونه پر کنه برام، سحر تو همه ی زندگی من هستی، تو همه چیز منی دیگه دوست ندارم توی اتاق برم چون تو نیستی، وسایلات اونجا نیست سحر خیلی داره بهم سخت میگذره خیلی احساس بدی دارم که دیگه پیش نیستی امیدوارم هیچوقت خنده از لبات نیوفته واسه خودت و شوهرت یه دنیا آرزوی خوشبختی میکنم میبوسمت پاسخ فرهاد رادمنش : سلام سیما گرامی ما هم برای خواهر دو قلو شما آرزوی خوشبختی می کنیم ارسالی از مهدی زکی زاده ی ازاین دیوار آواری که داریم شگفتا زین مسلمانی که تنها به اظهار است و گفتار است و تکرار تفاوت دارد این دینداری ما به آنچه آمده از سوی دادار چرا که بارها فرمود مولا : که دینداریست در رفتار و کردار به جنگ نهروان بسیار قرا زره بستند مولا را به پیکار سپاه شام دشت کربلا را مسلمان می شماری !!!یاکه کفار؟ کجا برچشم و همچشمی ست زهرا(س)؟ که دیگرخواهیش بودست بسیار علی(ع) کی تکیه زد بر تخت والا!؟ از او بر قاتلش هم نیست آزار کجا ما پیرویم از آل طاها به ما آیا ازایشان هست آثار؟!! ضعیفی را کجا دادیم ماوا؟!! یتیمی را کجا بودیم غمخوار؟!! به دست ما شده آیا مداوا فقیرخسته ی بی چیز بیمار؟!! شده از بهر قربت ، بی تمنا کمک باشیم بر حال گرفتار؟!! ستون دین ،نماز، ازماست برپا ((ولی ای وای از دیوار آوار)) مسلمانی ، نماز و روزه ، اما نمی ارزد ، نباشی گر نکوکار غم نان و غم امروز و فردا گل ایمان ما را می دهد خار . . . دراین ایام عمر کم ، خدایا به دستم بار دوش خلق بردار عطا کن بر دلم ایمان و تقوا ودستانی به سود خلق ، درکار دلم را برسخاوت کن مهیا صبورم ساز بر آلام دشوار بده چشمی به عیب خویش بینا وجانی از محبت ، عشق ، سرشار زبانم را بجز برخیر مگشا وگوشی ده به حرف حق سزاوار چنانم کن به علم و دین ، توانا که باشم لایق دیدار دلدار و بر من رحم کن - یارب ��� به عقبا زغفلت ، گر قصوری شد به کردار((((((((آمین))))))) (ملتمس دعای خیر: مهدی زکی زاده قریه علی 30/8/90) پاسخ فرهاد رادمنش : سلام آقا مهدی ممنون از شعری که برای ما ارسال کردید. با تشکر از تمام دوستانی که در این شماره برای ما ایمیل ارسال کردند شما هر پیامی از جمله تبریک تولد دوستان خود ، یافتن گمشده ، پیامهای تبریک و تسلیت بابت مناسبتهای عمومی و یا خصوصی ، انواع کمکهای خیریه و ... رو میتوانید در این ستون مطرح کنید برای بخش صندلی داغ حتماً در قسمت عنوان صندلی داغ را درج نمایید منتظر ایمیل های بعدی شما دوستان (اما خواهشا با فونت فارسی) هستم. دوستانی هم که تمایل دارند ایمیل شخصی آنها در این ستون نمایش داده شود حتما در پایان پیام خود قید نمایند از ارسال پیامهای سیاسی ، ضد دینی ، غیر اخلاقی ، تبلیغاتی و فورواردی سایر گروه ها هم اکیدا خودداری نمایید چون در این ستون ارسال نخواهد شد پيامهاي زيباي خود را فقط به آدرس زير ارسال كنيد :
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Powered By Amir Hejvani - Marshal | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
All Rights Reserved By Marshal Modern Group | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
__._,_.___
No comments:
Post a Comment