| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| امنیت فنی گروه مارشال مدرن بر عهده تیم ایرانویچ میباشد
سلام مارشالی های گل با شماره دیگر از مجله سینمایی در خدمت شما هستم که خانم پردیس سادات حسینی زحمت جمع آوری اون رو کشیدن و منم مطابق معمول ادیت اون رو به عهده داشتم انصافاً جمع آوری مطالب ایشون به نحوی هست که جایی برای تغییر دادن و یا اضافه کردن مطلب برای من نمی زارن به شخصه از خوندن مطالب جمع آوری شده توسط خانم حسینی بهره کافی رو می برم امیدوارم شما هم استفاده لازم و از مجله سینمایی ببرید برای ارتباط مستقیم با خانم حسینی از طریق ایمیل آدرس زیر با ایشون در تماس باشید و نقطه نظرات خودتون رو با خانم حسینی در میان بگذارید. pary.sin2012@yahoo.com بوی خوش زن : آل پاچینو : زن ها ... تا حالا به زن ها فكر كردی؟ كی خلقشون كرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه از آنجلینا جولی تا بازیگران زن سینمای ایران/ ماجرایی که به عذرخواهی سلحشور انجامید
کارگردان سریال "یوسف پیامبر" از بازیگران زن سینمای ایران عذرخواهی کرد. ماجرای حرفهای فرجالله سلحشور از خبر بازی آنجلینا جولی در یک فیلم ایرانی شروع شد، علی سرتیپی تهیهکننده سینما از مذاکره با آنجلینا جولی بازیگر هالیوود برای ایفای نقش در فیلمی ایرانی خبر داده بود و گفته بود که با رابرت آفر و کییر کاسینسکی مدیر برنامههای آنجلینا جولی وارد مذاکره شدهاند. او گفته بود که آنجلینا جولی تمایل دارد به ایران بیاید و در فیلمی ایرانی ایفای نقش کند، منتها باید اقدامات لازم در این زمینه صورت بگیرد. مراحل کار تا آن جا پیش رفته بود که فیلمنامه این کار ترجمه و قرار بود برای این بازیگر فرستاده شود تا در مرحله بعد درباره دستمزد او صحبت شود. هر چند قرار بود که نام فیلم و کارگردان تا قطعی نشدن حضور این بازیگر در ایران اعلام نشود، اما چند روز بعد اعلام شد که این بازیگر آمریکایی در فیلم ��لطفا بدون گناه�� علیرضا رئیسیان حضور خواهد داشت، اما کارگردان این فیلم گفت که داستان این فیلم و نقش آنجلینا جولی محرمانه است. به دنبال انتشار این خبر فرجالله سلحشور با انتقاد شدید از حضور بازیگران خارجی در آثار داخلی گفت که من به هیچ وجه یک تار موی بازیگران ایرانی را با صد بازیگر خارجی عوض نمیکنم. او یادآور شده بود: ��متاسفانه خودباختگی یکی از ویژگی های سینمای ما است و سینمای ما در برابر سینمای خارجی حتی یک زن بدنام احساس کوچکی و حقارت می کند.�� او گفته بود که هنرپیشههای زن ایران خودشان یک پا آنجلینا جولی هستند و سینمای ایران باید هم برای ادامه فعالیت خود فاحشه بینالمللی بیاورد. سینمای ایران فاحشهخانه است، مگر صبح تا شب عکس های هنرمندان چاپ نمیشود؟ وقتی زنهای ما افتخارشان این است که عکسهای خود را به صورت نیمهعریان در اینترنت بگذارند، یعنی خودشان یک پا آنجلینا جولی هستند. حرفهای سلحشور واکنشهای زیادی را به دنبال داشت، داوود رشیدی رییس انجمن بازیگران خانه سینما گفت که اظهارات اخیر فرجالله سلحشور و بیاحترامی وی به بازیگران زن سینمای ایران، در جلسه آینده انجمن بازیگران خانه سینما بررسی خواهد شد. به دنبال حرفهای سلحشور پنج بازیگر زن سرشناس سینمای ایران در یادداشتی به اظهارات کارگردان مجموعه ��یوسف پیامبر�� پاسخ دادند. این متن که به امضای ترانه علیدوستی، پگاه آهنگرانی، نگار جواهریان، هانیه توسلی و باران کوثری رسیده، آمد بود: ��جناب آقای سلحشور، از اینکه میبینیم آن همه پرداختن به زوایای نورانی زندگی پیامبران و سرمشق قرار دادن منش ایشان تاثیری در کلامتان نداشته، و در نهایت شهرتتان را از نفرتپراکنی و بیادبی در برابر همنوعانتان به دست آوردهاید، بسیار متاسفیم.�� در ادامه این متن آمده بود ��ای کاش لطف کنید سینمایی را که خجالت میکشیم بگوییم شما را یاد کجا میاندازد به حال خود رها کنید، شاید که رستگار شوید و آرامش و صلح و محبت به وجدان نگرانتان بازگردد.�� پس از انتشار این بیانیه فرجالله سلحشور در گفت و گویی از بازیگران زن ایرانی عذارخواهی کرد. هر چند که او در صحبتهایش گفت که به هر حال در سینمای ما بازیگران ناباب هم وجود دارد. سلحشور در مصاحبهای با شبستان گفت که بازیگران ایرانی حق دارند نسبت به حرفهای من واکنش نشان دهند و با توجه به گفتوگویی که یکی از خبرگزاریها از من منتشر کرد به آنها حق میدهم. وی ادامه داد: ��من با صحبتهای خودم قصد داشتم که نسبت به دعوت آنجلیا جولی به ایران واکنش نشان دهم و بگویم که سینمای ایران هرزهخانه نیست.�� این کارگردان با اشاره به پاکی بازیگران زن سینمای ایران اضافه کرد: ��در سینمای ایران زنان بازیگر پاک و هنرمند و فرهیخته بسیار داریم. من در فیلمهای خودم با بازیگران بسیاری چون کتایون ریاحی و الهام حمیدی و ... کار کردهایم و همه آنها از طرز رفتار من راضی هستند.�� سلحشور در پایان حرفهایش گفته بود: ��ما برای همه بازیگران در ایران احترام قائلیم اما بازیگران ناباب نیزدر سینمای ایران وجود دارند.�� او در پایان از بازیگران زن سینمای ایران عذرخواهی کرد تا شاید این غائله بخوابد. ................................... منبع: خبر آن لاین مادرا هر وقت بمیرن، زوده. (باغ های کندلوس - ایرج کریمی) نقد و بررسی فیلم ندارها کارگردان: محمدرضا عرب بازيگران: هانیه توسلی، پژمان بازغی، محسن طنابنده، مریم بوبانی فیلمنامهنویس: علیرضا طالب زاده تهیه کننده: محمدرضا عرب مدیر فیلمبرداری: ساعد نیک زاد تدوینگر: واروژ کریم مسیحی موسیقی: ستار اورکی طراح صحنه و لباس: سعید آهنگرانی چهره پرداز: راحله نعمت زاده صدابردار: طاهر پیشوا صداگذاری و میکس: رضا نریمی زاده جلوه های ویژه: اصغر پورهاجریان مدیر تولید: علیرضا ابوالقاسمی نژاد زمان نمایش: 93 ........................ "ندارها" پس از "آخرین ملکه زمین" جدیدترین ساخته محمدرضا عرب در مقام کارگردان است. جوایز و عناوین: - سیمرغ بلورین بهترین تدوین (واروژ کریم مسیحی) از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر - 1389 - دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (محسن طنابنده) از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر - 1389 نقد و بررسی فیلم ندارها ندارها که پس از "آخرین ملکه زمین" جدیدترین و دومین ساخته سینمایی محمدرضا عرب است ، داستانی آشنا را در تهران و با آدمهایی از این سرزمین بیان میکند.داستان فیلم درباره سه جوان پایین شهری با نامهای علی(پژمان بازغی) ، مهری(هانیه توسلی) و محسن(محسن طنابنده) است ، که میخواهند رابین هودهای ایرانی باشند و تصمیم میگیرند که از نزول خورها و پولدارهایی که خودشان تشخیص میدهند پولشان حلال نیست !! پول بدزدند و به فقیر و فقرا بدهند... قصه برای یک فیلم سینمایی جالب توجه است ، مخصوصا برای سینمای ما که همواره در این سالهایی اخیر از نبود قصه و یا خوب تعریف نشدنش رنج میبرده ، اما چیزی که تماشاگر ایرانی انتظار دارد ، این است که این قصه به طور کامل ایرانیزه شود و مخاطب اتفاق افتادن این حوادث و انجام دادن این کارها در کشور ایران را باور کند. من به شخصه نگاه فیلمساز را دوست نداشتم ، یعنی در واقع دوست داشتم ، در پایان بندی فیلم ، فیلمساز بر کار این جوانان صحه نگذارد. چون به هر حال همه ما میدانیم اگرچه این پولها به فقرا میرسید اما پول دزدی بود ، و صرف این که پول از ثروتمندان نزول خور دزدیده شود و به فقرا داده شود ، پولها را پاک نمیکند.اما متاسفانه در پایان بندی فیلم (که به منظور لو نرفتن داستان ، اشاره ای به اتفاقاتش نمیکنم) باز هم علیرغم همه مشکلات ، پول به دست همان خانوداه ای که باید برسد ، میرسد ، و این یعنی کار اینها درست است حتی اگر پای پلیس وسط کشیده شود!!! نکته دیگری که میتوان در مورد "ندارها" گفت ضعف فضاسازی در این فیلم است.در همان اندک سکانسهایی که در خانه پایین شهری این جوانها میگذشت ، علیرغم تلاش کارگردان در به تصویر کشیدن امور روزمره و رئال کردن اتفاقات ، اما آن فضاسازی لازم که مخاطب با آن بتواند به خوبی فضای آن مدل خانه ها و آدمهایش را درک کند ، اتفاق نیفتاده بود و همه چیز تصنعی به نظر میرسید، چه در سکانس دعوای محسن با صاحب خانه (که فیلمبرداری اش را دوست داشتم) و چه در سکانس شله زرد پختن ، در هیچ کدام از لحظاتی که در خانه هستیم ، حس همذات پنداری لازم را برای تماشاگر به وجود نمی آورد.مراجعه کنید به همین لحظات در فیلمی مثل "هیچ"...خانه همان خانه شلوغ پایین شهری است و پر از ادم، اما رفتار پرسوناژها به شدت قابل لمس است و باورپذیر...یا مثلا مفهوم عوض شدن آدمهای فقیر با رسید به پول را در این دو فیلم مقایسه کنید.در ندارها ، مهری و مادرش ، پس از به پول رسیدن از آن خانه محقر به یک طبقه آپارتمانی حداقل 150 متری میروند که لوکس و شیک است و این تغییر ناگهانی خیلی توی ذوق میزند ، اما متقابلا در هیچ آدمهای قصه به یکباره خانه ی آنچنانی نمیخرند. رفتارشان عوض میشود ، اخلاقیات برایشان معنای جدیدی پیدا میکند اما در همان فضای قبلی.... و این است که باعث همذات پنداری هر چه بیشتر مخاطب با پرسوناژها و سرنوشت آنها میشود اما با وجود همه این نکاتی که در بالا ذکر کردم ،که فکر میکنم تمام این مشکلات از فیلمنامه نشات میگیرد. کارگردانی فیلم و مخصوصا فیلمبرداری آن را دوست داشتم.از جشنواره به بعد فیلمبرداری های خوبی را در سینمایمان دیده ام ، از جدایی نادر از سیمین بگیرید تا یه حبه قند ، اینجا بدون من و حالا هم ندارها....کاملا در تمام طول فیلم مشخص است که محمدرضا عرب تمام تلاشش را کرده است که هرچه بیشتر از ایده های نو در دکوپاژش و حرکت دوربینش استفاده کند تا فیلم برای مخاطب زیباتر به نظر بیاید و با شکستی که "آخرین ملکه زمین" خورد ، مواجه نشود . اصلا همین که دوربین در این فیلم آن تلاطمهای دوربین روی دستهای معمول این روزهای سینمای ایران را ندارد ، نکته مثبتی است ، اما همانطور که گفتم فیلمنامه و بازی به شدت تصنعی پژمان بازغی در نقش جوان عیار پایین شهری و هانیه توسلی در دونقش اول فیلم ، ضربه اصلی را به فیلم وارد کرده اند. البته حال که حرف بازیها شد نباید از بازی خوب محسن طنابنده هم غافل شد که دیپلم افتخار را برای همین نقشش از جشنواره فیلم فجر برده است. یکی دو پلان اسلوموشن هم در فیلم هست که بسیار دوست داشتم.یک پلانی که محسن که یک لال و تا حدودی کر است ، با لب خوانی میفهمد که چه نقشه ای برایش کشیده اند و دیگری پلان شکسته شدن شیشه نمایشگاه با خروج خودروی دزدها...با دیدن این دومی هر چه بیشتر دلتنگ یک فیلم اکشن و یا یک تریلر ، در سینمایمان شدم...نمیدانم مشکل از کجاست ، اما ای کاش هر چه زودتر بتوانیم این رفتار محتاطانه را کنار بگذاریم و دست به ساخت یک اکشن خوش ساخت سینمایی بزنیم. در پایان هم اضافه میکنم که علیرغم تمام مشکلاتی که "ندارها" داشت که اغلب آنها هم فیلمنامه نشات میگرفت ، فیلم از نظر من به عنوان یک فیلم متوسط قابل ارزیابی است که پس از آخرین ملکه زمین ، اثر خوبی در کارنامه محمدرضا عرب است. سوته دلان ـ زنده یاد علی حاتمی: ساعت زنگ زده دیگه زنگ نمی زنه ... چون زنگاشو زده. پلیس های پاستوریزه و مجرم های هپروتی
فيلم نيوز: مواردي همچون تقليد نادرست شخصيت هاي پليسي از كاراكترهاي هاليودي كه در اغلب موارد نقش پليس و فيلمهاي ايراني از طرز لباس پوشيدن تا نحوهي به دست گرفتن اسلحه هيچ تطابقي با يك پليس ايراني ندارد و همچنين ضعف در صحنه هاي اكشن و جلوههاي ويژهي ميداني وعلاوه بر آن مثبت نشان دادن پليس موجب شده هيچگاه تصويرگري از يك پليس بد و منفي به عنوان اقليت جامعه پليسي در سينماي ايران مشاهده نشود . نام پليس همواره كلماتي مانند شجاعت، ابر قهرمان، ايثار، فداكاري و موارد بسيار خوب ديگري را در توصيف يك شخصيت بزرگ در ذهن انسان يادآور مي شود و تماشاي اين گونه آثار لحظات بسيار خوب و پرهيجاني را براي ما به يادگار مي گذارد اما سينماي پليسي در ايران در ميان ژانرهاي ديگر در قبال اهميت و استقبال مردم بسيار كمرنگ است و در سال هاي اخير نيز با پيدا كردن بحرانهاي جدي تا مرز نابودي پيش رفته است كه دليل عمدهي اين امر حمايت نكردن به خصوص مالي از اين ژانر پرهزينه و سنگين است كه البته اين مورد همه مشكلات اين ژانر پرهزينه و سنگين نیست. در گفتگو با حمید بهمنی تلاش کرده ایم تا به محدویت های سینمای پلیسی اشاره ای گذرا کنیم و راهکاری موثر جهت احیای سینمای پلیسی ارائه دهیم. حميد بهمني: ارائه تصوير بد از پليس بدون نگاه عميق، به اعتماد مردم لطمه ميزند. - چرا اغلب كارگردانان سينماي ايران به سينماي پليسي و ساخت آن تمايلي را نشان نميدهند؟ سينماي پليسي و فيلمهاي ساخته شده درحوزهي سينما با ژانر پليسي همواره نسبت به يكديگر فيلم ها از بخت و اقبال بهتري برخوردار بوده است اما حال اين موضوع كه چرا كارگردانان به توليد اين فيلم ها علاقهاي را نشان نميدهند دلايل متعددي را از جمله باز نبودن دست تهيه كننده به خصوص كارگردان ونويسنده در سينماي پليسي و وجود خط قرمزها شامل ميشود زيرا براي نشان دادن اينگونه مسائل بايد موضوع مورد نظر در فيلم در جريانات يك فيلم نامه پليسي و بيان پشت پردهها در جريان حقيقت يك فيلم تا حد امكان تلطيف و زهر آن نيز گرفته شودو يكي از علل بي رغبتي را مي توان سنگين و پر هزينه بودن سينماي پليسي و داشتن لوكيشن هاي زياد دانست. - چرا اغلب قهرمانان سينماي پليسي ايران به نوعي از قهرمانان هاليودي الگو برداري شدهاند و هيچ نشاني از ويژگيهاي بومي پليسي ايراني را ندارند و چه راهكارهاي را براي ايرانيزه كردن قهرمانان پليسي ارائه ميكنند؟ يكي از مشكلات اصلي يك فيلم نامهي پليسي هنگام نگارش كمك نگرفتن و استفاده نكردن از كارشناسان و نمايندگان پليس براي شكل دهي به شخصيت هاست در نتيجه در نهايت تاسف همان لحن، طرز لباس پوشيدن و مقابله با مجرم فيلمهاي پليسي خارجي را در سينماي ايران نظارهگر هستيم كه يك تقليد بسيار ناشيانه در اين امر است در صورتي كه بايد ملي بودن و هويتهاي ايراني يك پليس ايراني را با استفاده از كارشناسان اين حوزه در يك پليس به تصوير كشيم البته همهي ژانرهاي شكل گرفته بعد از انقلاب در سينماي ايران نوپا هستند و براي رسيدن به تعالي به زمان نياز دارند و عليرغم مشاهدهي صحنههايي همچون شليك يك پليس با يك تفنگ هفت تير كه هيچگاه تيرهايش تمام نميشود زحمتهاي كشيده شده در اين راستا هم تاثيرنگار و هم قابل تمجيد است. -اغلب فيلمهاي سينمايي ما از ضعف صحنههاي ميداني و بصري و همچنين قسمتهاي اكشن رنج ميبرند به نظر شما علت اين امر چيست و راهكار شما براي حل اين مشكل چيست؟ مشكلات بر سر راه فيلمسازان و نبود امكانات و توانمندي لازم براي سرمايه گذاري مناسب سبب شده در سكانسهايي كه نگاه اكشن همانند تعقيب و گريز، منفجر شدن ماشينها و ساختمانها و مواد بسيار ديگر اين ژانر را در اين زمينه با ضعف رو به رو ساخته است و همين امر كارگردانان فعال در اين زمينه را به سمت صحنههاي كم حادثهتر پيش ميبرد و در طراحي سكانسهايي همانند صحنهي تصادف نبود توانايي مالي و همچنين درك درست از امكانات سخت افزاري و نرم افزاري اين خلل را وارد ساخته است و بايد در اين زمينه حمايتهاي مالي بيشتري از يك فيلم پليسي صورت گيرد در فيلم هشدار براي كبري 11 كه آخرين مدل ماشينها در آن به آتش كشيده ميشوند را 3 كارخانهي بزرگ ماشین سازی حمایت می کنند . کارخانه ها و ادارات مختلف باید به این موضوع ارج نهند تا مشکلات مالی و امکانات مورد نیاز در این راه رفع گردد در رابطه با جلوه های ویژه ی میدان نفر بدلکار حرفه ای و انسان های ماهر مانند پیمان ابدی که برای بالا بردن این سطح تلاش های بسیاری را کرد بسیار کم هستند اما در کارهای مهدی فخیم زاده و همچنین محمد علی سجادی صحنه های اکشن و جلوه های ویژه بسیار خوب پرداخته شده اند. - دولتمردان سینمایی معتقدند که بسیاری از پرونده های پلیسی را می توان برای ساخت یک فیلم در اختیار سینما گران قرارداد اما خود ماموران انتظامی و این سازمان بر این باورند که این امکان برای بسیاری از پرونده ها وجود ندارد و نظر شما در این زمینه چیست؟ سینمای هالیود زمانی کی پرونده ای را مطرح می سازند که از ماجرای قصه سال ها گذشته است بنابر این موضوعاتی همانند اختلاس میلیاردی اخیر را که هنوز زوایای مشکل آن حل نشده را نمی توان به تصویر کشید. در تولید فیلم های پلیسی به عنوان متولی اصلی خود ناجا حرف اول را می زند و نمی توان اجازه دهد که خیلی از پرونده ها از دریچه نگاه دراماتیک رونمایی شوند که این حرکت بسیار منطقی و درست است زیرا پرده برداری از برخی مسائل به صلاح جامعه نیست در واقع در این جا باید به پرونده ها یک نگاه خاص ظریف و هنرمندانه همراه با تعادل و تامل در سوژه ها داشت. - اغلب سوژه های فیلم های پلیسی موضوعات تکراری هستند برای پرهیز از این امر چه راهکاری را توصیه می کنید؟ به تعداد افراد حاضر در جامعه موضوع پلیسی وجود دارد و ما در بخش های مختلف همانند اعتقاد، اجتماع، تنظیم جریانات مختلف توسط پلیس و موارد بسیار دیگر توانایی فیلم سازی داریم در حالی که هیچ گاه حضور پلیس در راستای کشف موارد ریشه ای در اجتماع را همانند موضوع کشف علل بدحجابی و حل آن توسط افراد پلیس از نگاه دوربین به تصویر کشیده نشده است و یکی دیگر از نقص های فیلم های موجود در این زمینه نیز با هوش عمل کردن و جلوتر بودن شخصیت بد قصه از ماموران انتظامی است در صورتی که در سینمای پلیسی در فیلم درخشان آژانس شیشه ای با مضمون دفاع مقدس حضور یک پلیس خوش فکر با یک رویهی مدیریتی درست توانست گره های داستان را بگشاید تولی در اکثر موارد مجرمان جلوتر حرکت می کنند. - چرا همواره پلیس ها در سینمای ایران مثبت تلقی نمی شوند و هیچگاه تصویری از یک پلیس بد به عنوان اقلیتی از یک جامعه پلیسی ارائه نمی شود؟ یکی از مشکلات در حوزه ی فیلم های پلیسی به چالش نکشیدن شخصیت های پلیسی است و ما هیچ گاه چالش های روبه روی یک پلیس را به تصویر نکشیدیم در حالی که هویت اجتماعی یک پلیس به هنگام کارکردن در حوزه ی اختلاس و مواجه شدن با یک ملبغ پیشنهادی بالا و دستگیری یک مجرم و مورد تهديد قرار گرفتن خانوادهي او دچار خطر تزلزل ميشود و ما بايد در كنار نشان دادن سختي هاي زندگي آنان و فداكاري اين قشر حياتي در جامعه به شكلي منصفانه نقد كنيم تا زحمت ها و تلاش هاي شبانه روزي آنان ديده گرفته نشود. -آيا خط قرمز هاي موجود در به تصوير كشيدن چهره منفي از پليس مانع از وجود پليسهاي بد در فيلم هاي سينماي ايراني مي شود؟ خط قرمزها در واقع اصول هاي نظام و دين هستند و ما بدون ارائهي علت ها و بررسي آن ها نميتوانيم يك پليس و حركت او را نقد كنيم و در واقع بايد در كنار نقد يك حركت از جانب پليس علت آن را نيز مشخص كنيم و در غير اينصورت به تصوير كشدين بدون ارائهي مفاهيم و علل علاوه بر رد كردن خط قرمزها دشمن را شاد مي كنند و فيلم ها بدون رعايت اين نكتهي اساسي جامعهي ايران را بدون هويت و قانون نشان ميدهند و پرداخت بد كارگردانان در بيشتر مواقع در مورد پليس ايران در اين مسئله موجبات اين اتفاق را فراهم ميكند. -آيا كارگردانان ما نيز در عرصهي سينماي پليسي با پرداخت بد چهرهي مخدوشي را از پليس ارائه ميدهند؟ در نهايت تاسف بله برخي از كارگردانان به شوق شركت در جشنوارههاي خارجي و براي مطرح ساختن خود با ايجاد موج سازي به بزرگ نمايي و سياه نمايي ميپردازند و گربههاي ايراني بهمن قبادي با حضور جوانان در زيرزمينها براي توليد موسيقي، از شرايط سياسي جامعه چهرهاي بد و سياه را ارائه كرد و اين نگاه با تفكر پليسي مخالف است در صورتي كه پليس به عنوان نمايندهي قانوني و شخصيت انتظامي نظام بايد به طور منصف و با ارائه علل گرفتار آمدن يك پليس به يك شرايط بد و به نقد كشيده شود و براي مطرح ساختن خود از خط قرمزها عبور نكنيم و اسير جو و موج سواري نشويم و همانند فيلمهاي سينمايي در آمريكا در كنار ارائهي يك پليس بد آمريكايي يك پليس خوب و توانمند را كه حل ماجرا به دست آن صورت مي گيرد را در استانهاي خود داشته باشيم و با يك نگاه عميق و متعادل به طرز صحيح اين مورد را به تصوير كشيم زيرا با يك تصوير نادرست ذهنيت مردم و اعتماد آنان به پليس لطمه مي زند. منبع: فیلم نیوز دیالوگ های ماندگار: اینروزا غیرت مد شده ... ما چه کنیم که از مد نمی افتیم ... (حامد بهداد به پولاد کیمیایی، محاکمه در خیابان) معرفی تمامی رقبای جدایی نادر از سیمین در اسکار بهترین فیلم خارجی با پايان يافتن مهلت تعيين شده از سوي آكادمي اسكار به كشورهاي مختلف جهان براي معرفي بهترين فيلم بخش غيرانگليسي، اعضاي آكادمي بررسي اوليه فيلمهاي ارسالي را براي دارا بودن شرايط حضور در اسكار آغاز كردند و در جمع بندي نهايي اعلام شد كه 63 فيلم در اين رقابت حضور خواهند داشت. بخش بهترين فيلم غيرانگليسي جوايز اسكار كه يكي از جذابترين شاخههاي اين جايزه معروف سينمايي است، امسال در مقايسه با سال گذشته تعداد فيلمهاي كمتري را ازسوي كشورهاي جهان دريافت كرد. امسال كشور نيوزلند براي اولينبار در اين بخش از جوايز اسكار، حضور يافته است. از سوي ديگر، دو فيلم تحسين شده سينماي جهان شامل ��پوستي كه در آن زندگي ميكنم�� به كارگرداني پدرو آلمادوار از اسپانيا و فيلم ��ما يك پاپ داريم�� ساختهي ناني مورتي از ايتاليا، از راهيابي به جمع نامزدهاي اوليه جوايز اسكار 2012 بازماندند. همچنين كشورهاي اوكراين و لوكزامبورگ از حضور در جوايز اسكار 2012 صرف نظر كردند. *** نمايندگان سينمايي در اسكار امسال عبارتند از عنوان فيلم -------------------- كارگردان جدايي نادر از سيمين (ايران) ------------------ اصغر فرهادي بخشش خون (آلباني)-------------------- جوشوآ مارستون آبالاي، مرد نترس (آرژانتين)------------------ فرناندو اسپينر تنفس (اتريش)------------------------- كارل ماركويكس كلهخر (بلژيك) ------------------------- ميشل روسكام تيم نابغه (برزيل) ------------------------ خوزه پاديلا تيلت (بلغارستان) -------------------------- ويكتور چوچكوف ويولتا (شيلي) -------------------------- آندرس وود گلهاي جنگ (چين) ---------------------- ژانگ ييمو رنگهاي كوهستان (كلمبيا) ------------------ كارلوس سزار 72 روز (كرواسي) ------------------------ دانيلو سربجيژا ايستگاه هاوانا (كوبا) ---------------------- لان پادرون آليس نبل (جمهوري چك) ------------------------ توماس لوناك سوپركلاسيكو (دانمارك) -------------------- اوله كريستين ماتسن بچه نامشروع (جمهوري دومينيکن) -------------------- لتيشيا تونوس شوق (مصر) --------------------------- خالد الحجر نامههايي به فرشته (استوني) ----------------- سولِو کيدوس بندرگاه (فنلاند) -------------------------- آكي كوريسماكي اعلان جنگ (فرانسه) ------------------------ والري دونزلي چانتراپاس (گرجستان) ------------------------- اوتار لوسلياني پينا (آلمان) ---------------------------- ويم وندرس آتنبرگ (يونان) -------------------------- آتينا راچل سانگري يك زندگي ساده (هنگكنگ) -------------------- آن هوي اسب تورين (مجارستان) ------------------------- بلاتار آتشفشان (ايسلند) ------------------------- رونار رونارسون آدامين (هند) --------------------------- سليم احمد انگار آنجا نيستم (ايرلند) -------------------- جوانيتو ويلسون يادداشت (رژيم صهيونيستي) -------------------------- جوزف سدار ترافرما (ايتاليا) ---------------------------- امانئوله كريالس كارت پستال (ژاپن) ------------------------ كانهتوشيندو بازگشت به آ (قزاقستان) ------------- ايگور ميخالکوف-کونچالوفسکي اكنون كجا ميرويم؟ (لبنان) --------------------- نادين لاباكي پشت به بازوهايت (ليتواني) ------------------ كريستانيوس ويلژوناس پانك نمرده ات (مقدونيه) ----------------------- ولاديمير بلاژفسكي خانم بلا (مكزيك) ----------------------------- جراردو نارانجو عمر مرا كشت (مراكش) ------------------------- رشدي زم پسرساني (هلند) ----------------------------- ماريا پيترز سخنران (نيوزلند) ------------------------------ توسي تاماسس شاد شاد (نروژ) ----------------------------- آن سويتسكي اكتبر (پرو) -------------------------------- دانيل وگاويدال دختري در مخزن كثيف (فيليپين) -------------------- مارلون ريورا در تاريكي (لهستان) ----------------------------- آگنيژسكا هولند خوزه و پيلار (پرتغال) ---------------------------- ميگوئل كونسالوس مورگن (روماني) -------------------------------- مارين كريسان آفتاب سوخته 2 (روسيه) ------------------------- نيكيتا ميخالكوف مونته ويدئو، خدا تو را بيامرزد (صربستان) ---------------- دراگان جلوگريچ تاتسومي (سنگاپور) ------------------------------ اريك كو جيپسي (اسلواكي) -------------------------------- مارتين سوليك سوناتا خاموش (اسلووني) ---------------------------- جانز برگر زيبايي (آفريقاي جنوبي) --------------------------------- اوليور هرمانوس خط مقدم (كره جنوبي) ------------------------------- جانگ هون فراتر (سوئد) ---------------------------------- پرنيلا آگست بازيهاي تابستاني (سوئيس) -------------------------- رونالدو كولا صديق بيل (تايوان) ------------------------------- وي تي شنگ كان خان (تايلند) ------------------------------- سارونيو وانگ كراچانگ روزي روزگاري در آناتولي (تركيه) --------------------- نوري بيگله جيلان خانه خاموش (اروگوئه) ----------------------------- گوستاو هرناندز لرزش سنگها (ونزوئلا) --------------------------- آله خاندرو بلامي آرزوي تانگ لونگ (ويتنام) ------------------------- لو ترونگ نيه بخش غيرانگليسي جوايز اسكار يكي از جذابترين شاخههاي جوايز اسكار است و فيلمهاي بلندي كه خارج از آمريكا توليد شده باشند و ديالوگهاي بهكاررفته در آنها عمدتا غيرانگليسي باشد، مجاز به رقابت در آن هستند. --------------- منبع : ایسنا برای آمدن به چشم نقاش، باید در چشم انداز بود . (کمال الملک ـ زنده یاد علی حاتمی) عکسهای کافه سینما از لیلا حاتمی و حامد بهداد در ��اتاق رسانه�� این هفته سعادت آباد را این جا ببینید سينماي ايران مدتهاست قهرمان ندارد...
جبارآذين گفت: قهرمان يك داستان زماني براي مخاطب اسطوره ميشود كه تماشاگر بتوانند با او ارتباط برقرار كرده و همزاد پنداري كند. به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران، پنجمين نشست از سلسله نشست هاي نقد و بررسي پيرامون مسائل سينما جمعه شب گذشته در غرفه سينماي سي نت در پنجمين جشنواره رسانه هاي ديجيتالي برپا شد. اين نشست با حضور جبار آذين منتقد، نيما بهدادي مهر (منتقد)، احمد شاهوند (سردبير)، حسين برزگران و جمعي از علاقه مندان به هنر هفتم در غرفه سينمايي سي نت برگزار شد. در ابتداي گفتگو مجري برنامه سوالي مبني بر اينكه تعريف منتقدان از قهرمان در زندگي چيست و قهرمان در سينماي ما چه جايگاهي دارد مطرح كرد كه در پاسخ به جبار آذين (منتقد) برنامه گفت: به اعتقاد من هرانساني چه زن و چه مردن وقتي در مقابل مسائل و مشكلات زندگي مقاومت ميكند و صبورانه ميايستد خود نوعي قهرمان است قهرمان در ادبيات نمايشي ما تعاريف و معاني گوناگوني دارد كه در عرصه نمايش نامه نويسي، فيلم نامه، نمايش نامه ها، تعاريف متعاوفي دارد، اما من قبل از هر چيز ياد فيلم زندگي نامه گاليله افتادم كه در جايي از فيلم شاگرد گاليله به او ميگويد: ��بيچاره ملتي كه قهرمان ندارد�� و گاليله درجواب پاسخ ميدهد ��بيچاره ملتي كه به قهرمان نياز دارد��. وي اظهار داشت: قهرمان به شخصيت اصلي نمايش و عامل اصلي و پيش برنده ماجرا و داستان اطلاق ميشود كه نقش بسزايي در توفيق اثر هنري ميتواند داشته باشد. قهرمان با كش مكش هاي مختلف روبرو ميشود كه قهرمان معمولا با سه نوع تعريف در تضاد است كه در ادبيات نمايشي اين سه نوع تعريف و شاخه نمود بيشتري پيدا ميكند. مثلا قهرمانان تعريف شده در ادبيات نمايشي با كش مكش دروني خويش درگير است كه به گونه اي با مسائل و مشكلات رواني خود روبرو است، قسمت ديگر كند و كاوهاي بيروني است و خارج از شخصيت خود و خانواده اش است كه در اجتماعي دگيري پيدا ميكند و بخش ديگري آن به كش و مكش هاي فردي يعني فرا اجتماعي مربوط ميشود. شخصيتي كه قرار است در يك اثر هنري قهرمان شود، قهرمان ادبيات نمايشي است كه نمونه هاي بسياري در سينماي ايران داريم، كه منظور من سينماي بعد از انقلاب است. اين منتقد ادامه داد: از جريان انقلاب ارزش هاي جديد وارد جامعه ما شد كه اين ارزش ها هر يك فرهنگ هايي دارد كه اين ارزش ها را ميتوان در شهادت، جانباز، ايمان و توكل كه بعد از انقلاب وارد سينماي ما شدند، ناميد.قهرمان و شخصيت اصلي يك فيلم بايد به قدري قوي باشد كه با مخاطب خود بتواند همذات پنداري كند. در ادامه حسين برزگران ادامه داد: وقتي صحبت از قهرمان ميكنيم در واقع بخش عظيمي تاريخ سينما و بخش گسترده اي از تاريخ كلاسيك جهان را بررسي ميكنيم. به اعتقاد من قهرمان نيز در سينماي ما نقش بسيار عظيمي داشته، گر چه ما قهرمان و قهرمان پردازي را از وسترن شناخته ايم كه به مرور زمان مدرن شدند و در ژانر گانگستري نمود بيشتري پيدا كرد. وي ادامه داد: ما در سينماي قبل از انقلاب تا به حال قهرمان زيادي داشته ايم، اما قهرماني به دل مخاطب نشسته بود كه براي او بومي شده باشد و قهرمان سينماي ما نيز در دهه 60 با بازي جشميد هاشم پور با موي تراشيده توانست گوشه اي از ذهن مخاطب را به عنوان يك قهرمان در نقش ببندد. در بخش ديگري از سينماي مذهبي اجتماعي مان قهرمان فيلم آژانس شيشه اي حاج كاظم كه او هم توانست در اين سينما جايي براي خود حفظ كند، اما به مرور گذر ايام ايران از دهه 80 به بعد ديگر قهرماني براي خود نداشت به طور مثال در جدايي نادر از سيمين ديگر قرماني به چشم نميخورد. برزگران تصريح كرد: قهرمان بومي گذشته ما قاتل، معتادم، دزد و خلافكار بوده كه از فاعل فردي به يك فاعل جمعي رسيده بدون اينكه خودش خبر داشته باشد اين قهرماني است كه به سينماي بعد از انقلاب ما رسيده است. در ادامه نيما بهدادي مهر منتقد گفت: قهرمان جدايي از بحث دوستان به دليل نقش و حرفه مراد يك جمع است و نقطه آمال به شمار ميرود. پيام ها و آموزه هاي سينمايي مان قهرمان هاي ملموسي را ميتوان مثال زد گرچه قهرمان يك داستان براي شخصيت اصلي قهرمان شدن بايد از يك مرحله اي گذر كند تا به قهرماني برسد و نقش الگويي اش براي جامعه باور پذير باشد. وي ادامه داد: من معتقدم هر جامعه اي ميتواند قهرمان داشته باشد كارگردان و سناريونويس يك فيلم قهرمان را براي مخاطب خلق ميكنند بايد ديد آن ها چه نگاهي به شخصيت قهرمان دارند تا تصوير آن براي مخاطب باور پذير و ملموس تر باشد و جامعه در فرد را به عنوان قهرمان بپذيرد. منبع: فیلم نیوز ساخت فيلمی از زندگي ��استيو جابز�� توسط کمپانی سونی شركت فيلمسازي سوني در تلاش براي خريد امتياز ساخت فيلم زندگي ��استيو جابز��، كارآفرين بزرگ صنعت كامپيوتر و رئيس اپل، تلاش دارد زندگي او را سينمايي كند. استيو جابز، مخترع، بنيانگذار و مدير ارشد اجرايي شرکت رايانهاي شرکت اپل و يکي از چهرههاي پيشرو در صنعت رايانه بود و 5 اكتبر (13 مهر) امسال درگذشت. به نوشته كامينگ سون، جابز در زمان مديريت 14 ساله خود بر اپل با معرفي محصولاتي مانند آي پاد، آي فون و تبلت آي پد، اپل را به يکي از موفقترين شرکتها در زمينه تکنولوژي تبديل کرد تيم دو نفره جابز و کوک در اين کار موفق بودند و اپل را به باارزش ترين شرکت در دنيا تبديل کردند. استيو جابز را نه تنها به دليل نوآوريها و مهارتهاي بازاريابي تحسين ميکردند، بلکه او را يکي از شخصيتهايي ميدانند که با پيوند زدن هنر و تکنولوژي چهره محصولات کامپيوتري را دگرگون کرد. استيو جابز 56 ساله در سال 2004 اعلام کرده بود که به سرطان پانکراس دچار شده است. چندي پيش كمپاني ��سوني�� ساخت سه فيلم جديد را نيز وعده داد. ----------- منبع : ایسنا بازیگرانی که در نقش کودکی ستارگان این روزهای هالیوود بای کرده اند + عکس و مقایسه چهره به چهره نگاهی بیندازید به بچه هایی که در نقش کودکی ستاره ها در فیلم های هالیوود ظاهر شدند برخی از آنها کاملا شبیه این بازیگران هستند. سینمای هالیوود گاهی اوقات از این بچه ها در فیلم های دیگر استفاده کرده و بعضی از آنها هم برای همیشه فراموش شدند. سالت، 2010، آنجلینا جولی قدرتهای آستین (2002)، مایک مایرز و رابرت واگنر Tenacious D in The Pick of Destiny (2006)، جک بلک و کیل گس گفتگو با زن های دیگر (2005)، آرون اکهارت و هلنا بونهام کارتر فرهاد رادمنش ��� معاون گروه مارشال مدرن My E-mail ~> Farhad.Modern@Yahoo.Com اختصاصي گروه مارشال مدرن استفاده از مطالب فوق تحت هر عنوان با اجازه فرستنده يا مدير گروه امكان پذير مي باشد
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Powered By Amir Hejvani - Marshal | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
All Rights Reserved By Marshal Modern Group | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
__._,_.___
No comments:
Post a Comment