| ||||
| ||||
| ||||
| امنیت فنی گروه مارشال مدرن بر عهده تیم ایرانویچ میباشد
"سيد محمد خاتمي" موفقيت فيلم "جدايي نادر از سيمين" را به "اصغر فرهادي" تبريک گفت. "سيد محمد خاتمي" طي نامه اي موفقيت فيلم "جدايي نادر از سيمين" را به "اصغر فرهادي" کارگردان اين فيلم و جامعه هنري ايران تبريک گفت و آن را نشانه موفقيت سينماي نجيب و ارجمند ايران دانست. متن کامل اين پيام را در ادامه بخوانيد: بسم الله الرحمن الرحيم جناب آقاي اصغر فرهادي اثر ارزنده سينمايي جناب عالي که مورد اقبال گسترده مخاطب خوب و فهيم ايراني قرار گرفت و در عرصه بين المللي نيز مورد توجه و سبب کسب افتخار براي شما و کشور عزيزمان شد، نشانه موفقيت سينماي نجيب و ارجمند ما و ظرفيت والاي فرهنگي ملت بزرگوار ايران است و بيان گر آن که آثار اصيل هنري مرزها را در مي نوردد. اميدوارم همواره شاهد ظهور آثار برجسته و برتر در همه زمينه ها و عرصه هاي فرهنگي، هنري و علمي باشيم. به جناب عالي و همه همکاران عزيزتان و به اهالي محترم سينما و هنر کشور خسته نباشيد و دست مريزاد مي گويم. سيد محمد خاتمي 26 /10 /1390 ------------- منبع : آریا پس از افتخار آفرینی فیلم ��جدایی نادر از سیمین�� و کسب جایزه بهترین فیلم خارجی زبان، اصغر فرهادی به همراه پیمان معادی در مهمانی دو کمپانی HBO و سونی پیکچرز شرکت کردند. عکس هایی از این حضور را ببینید: انیمیشن ��تهران ۱۵۰۰�� به کارگردانی بهرام عظیمی برای نمایش در جشنواره آماده میشود و پیشبینی میشود در بخش نگاه نو (فیلمهای اول و دوم) حضور داشته باشد. در ��تهران ۱۵۰۰�� که شهر تهران را در سال ۱۵۰۰ شمسی به تصویر میکشد، از شخصیت و کاراکترهای هدیه تهرانی، بهرام رادان، مهران مدیری، گوهر خیراندیش، مهتاب نصیرپور، محمدرضا شریفینیا، حبیب رضایی و حسام نوابصفوی بهره گرفته شده و این بازیگران مشهور سینما نقشهای خود را دوبله کردهاند. فیلمنامه ��تهران ۱۵۰۰�� را امیر مسعود علمداری و بهرام عظیمی با مشاوره محمد رحمانیان، پیمان معادی و حبیب رضایی نوشتهاند. فیلم در ژانر کمدی است و داستان آن درباره گذشته و حال پیرمردی ۱۶۰ ساله به نام اکبرآقا (مهران مدیری) است و زمان داستان ۱۵ روز قبل از تحویل سال ۱۵۰۰ هجری شمسی است. در سال ۱۵۰۰ رباتها در کنار مردم زندگی میکنند و آدمهای پولدار میتوانند با امکانات پیشرفته پزشکی تا ۱۶۰ سال زندگی کنند! فیلم ��بیخداحافظی�� به کارگردانی احمد امینی و تهیهکنندگی محمد نشاط در حال گذراندن آخرین مراحل فنی برای حضور در جشنواره سیام فیلم فجر است. فیلمنامه فیلم را سعید شاهسواری نوشته و با برداشتی از زندگی واقعی رضا صادقی، ماجرای سه جوان است که هر کدام برای رسیدن به هدفی از بندرعباس عازم تهران میشوند. در این فیلم رضا صادقی، محمدرضا فروتن، پگاه آهنگرانی، شقایق فراهانی، مژگان بیات، افشین هاشمی، پیام دهکردی، کوروش تهامی، همایون ارشادی، هومن برق نورد، پرویز سیرتی، مریم بوبانی، ترلان پروانه، مجید جعفری، احمد پورعظمتی، ضیاء شجاعیمهر به ایفای نقش میپردازند. کافه سینما- فیلم ��شیرین قناری بود�� به کارگردانی و تهیهکنندگی داود توحیدپرست برای حضور در سیامین جشنواره بینالمللی فیلم فجر آماده میشود. فیلمبرداری این فیلم در تهران و در لوکشینهایی چون استادیوم آزادی، باشگاه استقلال، پارک لاله، سینما، دبیرستان دخترانه حجاب، آموزش پرورش منطقه ۶، نیاوران، بلوار کشاورز و نازیآباد بوده و اواسط آذرماه سال جاری به پایان رسیده است. در این فیلم بازیگرانی چون سعیده رودبارکی، نگین معتضدی، شهراد وثوقی، پردیس افکاری، مجید حاجیزاده، فریبا شاهسون، حمید شریفزاده، نازنین پیرکاری، سحر افتاده، هلیا امامی، الهه فشاری، پریسا محبی، نوشین غریبی، مریم مرزبان، علی حمودی، جاسم کرار و امید علومی در آن نقش آفرینی میکنند. داستان ��شیرین قناری بود�� درباره دختر آرمانگرایی است که قصد دارد مشکلات جامعه و مردم را به تنهایی از میان بردارد، به دلیل علاقه به ورزش فوتبال از مدرسه اخراج میشود. اسامی ديگر عوامل فیلم عبارتند از: نویسنده فیلمنامه: یاسمن کفایتی، داود توحیدپرست، مجری طرح و مدیر تولید: یاسمن کفایتی، مدیر فیلمبردار: سیدنظام کشفی، صدابردار و صداگذار: احمد کلانتری، تدوین: بهروز داوری، طراح صحنه و لباس: شیرین بوریاییدوست، طراح چهرهپردازی: رحیم مهدیخانی، دستیار اول کارگردان و برنامهریز: علی توحیدپرست وسرمایهگذار: یاسمن کفایتی. این گام اول است. جدایی نادر از سیمین در حالی در لیست اولیه نه فیلمی جوایز بخش بهترین فیلم خارجی زبان اسکار قرار گرفت که هیچ کدام از رقبایش در مراسم گلدن گلاب این جا حضور ندارد. ظاهرا رقابت تازه آغاز شده است. آکادمی علوم و هنرهای سینمایی از میان ۶۳ نماینده معرفی شده از سوی کشورهای جهان نه فیلم را برگزیده که فیلم یک جدایی ساخته اصغر فرهادی از ایران و پینا ساخته ویم وندرس از آلمان دیده میشوند و فیلمی لهستانی با عنوان در تاریکی از فیلمهای مهم این لیست به حساب میآیند. یکی از رقبای اولیه هم محصول اسرائیل است. فهرست کامل برگزیدگان را در کافه سینما بخوانید... Bullhead از بلژیک Monsieur Lazhar از کانادا Supercl��sico از دانمارک Pina از آلمان A Separation از ایران Footnote از رژیم اشغالگر Omar Killed Me از مراکش In Darkness از لهستان Warriors of the Rainbow: Seediq Bale از تایوان آخر همین هفته کمیتهای در نیویورک و لسآنجلس پنج نامزد اصلی را اعلام کردهاند و فهرست کامل نامزدهای جوایز آکادمی بیست و چهارم ژانویه، کمتر از یک هفته دیگر اعلام خواهد شد. مراسم اسکار نیز یکشنبه ۲۶ فوریه برگزار خواهد شد. کافه سینما پوسترهای جشنواره سیام فجر طی مراسمی با حضور طراح، دبیر جشنواره و رئیس انجمن بازیگران سینمای ایران رونمایی شد. به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، آیین رونمایی از پوسترهای سیامین جشنواره فیلم فجر ظهر امروز در تالار اسوه برگزار شد. مراسم راس ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه با تلاوت آیاتی چند از کلامالله مجید و پخش سرود ملی جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. سپس ��علیرضا غفاری�� مجری برنامه روی سن آمد و به نوبه خود خدمت حضار در سالن خیر مقدم عرض کرد. * حقیقی: سینمای ایران با دستان توامند هنرمندانش همچنان پابرجاست به گزارش فارس، در ادامه این مراسم ��محمد خزاعی�� (دبیر جشنواره) و ��ابراهیم حقیقی�� (طراح پوستر) روی سن آمدند و پوستر جشنواره رونمایی شد. حقیقی درباره نحوه طراحی پوستر جشنواره گفت: برای من جای خوشحالی دارد که کنار بزرگانی هستم که امسال قرار است از آنان تقدیر به عمل آید. وی در ادامه افزود: سینمای ایران با اینکه از ابزار مدرن بهره نمیبرد اما با دستان توامند هنرمندانش همچنان سرپا است. حقیقی ادامه داد: باید دست هنرمندانی که افتخار آفرین هستند را به گرمی فشار داد و بوسید. طراح پوستر سیامین جشنواره فیلم فجر ادامه داد: برای من غنیمتی بود که توانستم پوسترهای سیامین جشنواره را طراحی کنم. حقیقی ادامه داد: از دومین دوره جشنواره مشغول به طراحی پوستر شدم و این کار در سالهای آتی ادامه پیدا کرد و همیشه افتخار میکنم که در کنار هنرمندان هستم. وی در پایان سخنان خود گفت: در حقیقت چون سیامین دوره جشنواره بود و با شعار ��اخلاق، آگاهی و امید�� جشنواره کار خود را شروع کرد شناسنامهای طراحی شد تا این فرزند سیساله به بلوغ برسد، امیدوارم این شناسنامه در اذهان به ثبت برسد. * حضور 5 هنرمندی که در جشنواره تقدیر میشوند به گزارش فارس، در ادامه این مراسم مجری از ��داوود رشیدی��، ��محمد بزرگنیا��، ��علیرضا رزیندست��، ��حسین زندباف�� و ��جمال شورجه��، ۵ هنرمندی که قرار است در جشنواره از آنان تقدیر به عمل آید دعوت کرد تا به روی سن بیایند و به نماینده از این ۵ نفر ��داود رشیدی�� از پوستر تجلیل از ۵ هنرمند رونمایی کرد. در ادامه ۵ هنرمند پوسترها را در دست گرفته و هر کدام جملهای را عنوان کردند. به گزارش فارس، ��علیرضا رزین دست�� گفت: امیدوارم در سالهای آتی هم مراسم تجلیل همچنان برگزار شود. ��داود رشیدی�� نیز گفت: من خیلی احساساتیام و از ��محمد خزاعی�� و ��ابراهیم حقیقی�� کارگردانان این برنامه تشکر میکنم. سپس ��محمد بزرگنیا�� گفت: امیدوارم جشنواره خوبی را پبشرو داشته باشیم. همچنین ��جمال شورجه�� نیز گفت: برای من توفیق است که در کنار بزرگان سینما قرار گرفتم و از برگزار کنندگان این مراسم تشکر میکنم. *خزاعی: ��حمید مقدم�� کارگردان بخش افتتاحیه جشنواره فجر است به گزارش فارس، پس از اتمام مراسم ��محمد خزاعی�� دبیر جشنواره سیام فیلم فجر روی سن آمد و گفت: خوشحالم که طبق زمانبندی ازقبل اعلامشده کار را پیش بردیم و این کار جز با همکاری تک تک عوامل سینما امکانپذیر و میسر نبود. دبیر جشنواره، ۷ بهمن را آخرین مهلت ارسال کپی فیلمهای اعلام کرد و گفت: امیدوارم مسئولان فیلمهایی که شبانهروز مشغول فعالیت هستند تا تاریخ مقرر آثار خود را به جشنواره ارسال کنند که در غیر این صورن فیلمها در اکران خدمتشان هستیم. خزاعی با اشاره به استقبال بینظیر مخاطبان ادامه داد: در ظرف سه ساعت ۷۵ درصد پیشفروش بلیتها تمام شد، ر حالی که در ادوار گذشته این موضوع طی 3 روز صورت میگرفت. خزاعی در ادامه افزود: امسال پیش بینی شلوغتری از آثار داریم و برای چند فیلم باید سانس فوقالعاده در نظر بگیریم و در بخش فیلمهای سه بعدی نیز چند اثر خوب داریم. دبیر جشنواره به بخشهای دیگر نشستهای تخصصی جشنواره نیز اشاره کرد و افزود: ۲۵۰ مهمان خارجی به جشنواره میآیند. وی ادامه داد: ��حمید مقدم�� دو ماه است که مشغول کارگردانی افتتاحیه مراسم در تالار وحدت است و ��پرویزی�� نیز کارگردانی بخش بینالملل را بر عهده دارد. محمد خزاعی در پایان سخنان خود در مورد صنوف سینمایی نیز گفت: این صنوف در ��سینما صحرا�� میتواند به تماشای آثار جشنواره بنشینند. فارس و ایسنا ...درست شبی که فیلمت را در جشنواره فجر دیدم، نیمه شب و دم دمای صبح در ستایش فیلمت نوشتم و از همانجا بیاختیار نوشتم تو چقدر همه چیز را خوب میبینی و میشناسی. گقتم که چقدر روابط بین آدمها را خوب میدانی و چقدر در ستایش انسان و انسان دوستی خوب تصویر میکنی.... - محمدرضا شریفی نیا به مناسبت دریافت جایزه بهترین فیلم خارجی از مراسم گلدن گلاب، نامه تبریکی به اصغر فرهادی نوشت و آن را در اختیار کافه سینما گذاشت: "درست شبی که فیلمت را در جشنواره فجر دیدم، نیمه شب و دم دمای صبح در ستایش فیلمت نوشتم و از همانجا بیاختیار نوشتم تو چقدر همه چیز را خوب میبینی و میشناسی. گقتم که چقدر روابط بین آدمها را خوب میدانی و چقدر در ستایش انسان و انسان دوستی خوب تصویر میکنیدر همان چند سطری که خط خطی کردم از قضاوت نوشتم و نوشتم: چقدر قاضی پرونده فیلمت خوب است. چقدر مرز حق و باطل را درست میبیند. چقدر قانومند عمل میکند. چقدر با خونسردی تمام، همه چیز را رتق و فتق میکند. و من چقدر نگاه نکردنهایش را دوست دارم... آن شب گذشت و شبهای تلخ و شیرینی پشت هم سپری شد تا دوباره یک نیمه شب دیگر رسید و دم دمای صبح ۲۶ دی ماه نود، چشم دوخته بودم. گوش تیز کرده بودم تا مهمترین افتخار جهانی سینمایمان را به ارمغان بیاوری که آوردی. افتخاری دیگر آوردی بر تارک این سینمای دوست داشتنی ایران. و چقدر خونسرد رفتی و چقدر با صلابت از ایران گفتی و از مردمی که صلح طلبیشان ماندگار تاریخ است. اصغر فرهادی عزیز... من هم مثل خیلی از هموطنان تو در آن نیمه شب به یادماندنی بیدار بودم و به زبان آوردن نام ایران در بین بزرگان سینمای جهان را دیدم و باز هم حس غرور ملیام را به شعف آوردی.. دستت را میفشارم و برایت آروزهای خوب در رسیدن به قلههای افتخار میکنم و منتظر نیمه شبی دیگر میمانم تا در بین بزرگان سینمای جهان در مراسم اسکار، نام ایران و ایرانی را با افتخار طنین انداز کنی و حالا باز بر میگردم به همان نیمه شبی که کاغذم را قلمی کردم و در پایان یادداشتم نوشتم: ... و بالاخره چقدر اصغر فرهادی بودن خوب است. و چقدر اصغر فرهادی همه چیز را درست روایت میکند. دین را و انسان بودن را. و من چقدر دلم میخواهد که در کمال احترام؛ دست اصغر فرهادی را ببوسم و ده سیمرغ جشنواره را بالای سرش به پرواز درآورم..." محمدرضا شریفینیا آنتونیو باندراس در فیلم ��دختر کاسترو�� ایفاگر نقش ��فیدل�� میشود. در این فیلم كه مایکل رادفورد ساختن فیلم زندگینامه دختر فیدل کاسترو را بر عهده گرفته است حضور باندراس قطعی نشده و او در حال مذاكره است. به نوشته اسکرین دیلی این فیلم داستان زندگی آلینا فرناندز دختر فیدل کاسترو رهبر انقلاب کوبا، مخالفتهایش با خط مشی سیاسی پدرش و فرار او از کوبا در دهه 90 را روایت میکند. فرناندز که با سیاستهای پدرش مخالف بود، در 1993 با ظاهر مبدل و در قالب یک گردشگر اسپانیایی به این کشور گریخت و بعدها کتاب خاطرات خود را با عنوان ��دختر کاسترو: خاطرات یک تبعیدی از کوبا�� منتشر کرد. بابی مورسکو فیلمنامهنویس برنده جایزه اسکار که در نگارش فیلمنامه ��تصادف�� با پل هگیس همکاری داشته، نگارش فیلمنامه ��دختر کاسترو�� همراه با نیلو کروز نویسنده کوبایی برنده جایزه ادبی پولیتزر بر عهده دارد. جان تورس مارتینز و جو لیمی تهیهکنندگان این پروژه هستند.مارتینز درباره ساخت فیلم ��دختر کاسترو�� گفت: در فیلم ��سخنرانی پادشاه�� نکاتی از رابطه یک پدر در قدرت با پسرش را میبینیم که در رابطه رهبر کمونیست کوبا و دخترش نیز قابل مشاهده است. مارتنیز افزود: از آنجا که رادفورد انگلیسی است این فیلم را باید محصول بریتانیا به شمار آورد اما علاوه بر شرکای انگلیسی، سرمایهگذارانی از آمریکا هم در تولید فیلم همکاری میکنند. تهیهکنندگان و کارگردان برای نقش دختر کاسترو به دنبال بازیگری با استعداد و جوان از آمریکای جنوبی و یا اسپانیا میگردند و فیلمبرداری به احتمال زیاد در پورتوریکو انجام خواهد شد. فیدِل آلخاندرو کاسترو روث متولد 1305 شمسی در شهر بیران واقع در استان سابق اورینته متولد شد. خانواده وی از زمینداران مرفه بودند. او بعد از گذراندن دوره ابتدائی در روستا به مدرسهای خصوصی واقع در شهر سانتیاگو د کوبا و سپس هاوانا رفت و پس از آن از دانشکد حقوق دانشگاه هاوانا فارغالتحصیل شد. کاسترو زمانی که دانشجو بود به یک گروه دانشجویی پیوست که علیه فساد سیاسی مبارزه میکردند. او در سال 1947میلادی عضو حزب مردم کوبا شد که به حزب ارتدوکس هم شهرت داشت. وی سپس رهبر جناح چپ حزب شد و همان سال داوطلب عضویت در یک گروه مسلح برای مبارزه علیه نظام رافائل تروخیو در جمهوری دومینیکن شد. این گروه نتوانست از کوبا خارج شود. بارها فیدل کاسترو در طرحریزی و اجرای اینگونه نقشههای ضد امپریالیستی نقش داشت. او در 1959 میلادی توانست، نظام فالگنسیو باتیستا را شکست دهد و حکومت کوبا را دست گیرد. ��آنتونیو باندراس��، بازیگر و كارگردان سرشناس اسپانیایی است. باندراس چندی پیش در سومین تجربه كارگردانی خود، فیلم ��سولو�� را كه یك تریلر روانشناسانه است، مقابل دوربین ببرد. این فیلم براساس رمانی از ��اریك گندرسون�� ساخته خواهد شد . این سومین تجربه كارگردانی آنتونیو باندراس پس از دو فیلم ��دیوانهای در آلاباما��(1999) و ��باران تابستانی��(2006) خواهد بود كه به زبان انگلیسی و با نقشآفرینی بازیگران اسپانیایی ساخته میشود. باندراس اعلام كرد، متاسفانه برای دستیابی به بازارهای بینالمللی باید فیلمتان را به زبان انگلیسی بسازید. ساخت این فیلم از اوایل سال آینده آغاز میشود و برای سال 2012 آماده اكران خواهد بود. باندراس اخیرا در فیلم ��سالوادور دالی�� به كارگردانی ��سیمون وست�� بازی كرده و صداپیشگی انیمیشن ��گربه در چكمهها�� را نیز برعهده داشته است. از افتخارات سینمایی این بازیگر 51 ساله میتوان به جایزه سینمای اروپا جشنواره برلین، بهترین بازیگر جوایز فیلم اروپا، یك عمر دستاورد سینمایی جشنواره سنسباستین و بهترین بازیگر جشنواره وایادولید اشاره كرد. ستاره شهرت باندراس در سال 2005 در تالار مشاهیر هالیوود قرار گرفت. ------------ منبع : ایسنا بازيگر فيلم معروف ��سرگيجه�� با انتقاد از عوامل فيلم ��هنرمند��، ساخت موسيقي اين فيلم را يك سرقت هنري از شاهكار آلفرد هيچكاك دانست. ��كيم نواك��، بازيگر 78 ساله هاليوود كه در فيلم معروف ��سرگيجه�� آلفرد هيچكاك ايفاي نقش داشت اعلام كرد، استفاده از موسيقي فيلم ��سرگيجه�� در فيلم صامت ��هنرمند�� يك سرقت هنري است كه با هدف درخشش در جوايز اسكار انجام شده است. وي اظهار كرد: سازندگان فرانسوي اين فيلم تنها با كمي تغيير در موسيقي فيلم ��سرگيجه�� ميخواهند در فصل جوايز سينمايي بدرخشند، اما اين يك تقلب آشكار است. به گزارش فرانس پرس، بازيگر فيلم معروف هيچكاك افزود: اين اقدام در صنعت سينماي مدرن جاي تاسف دارد كه با كپيبرداري از قسمتهاي معروف يك اثر بزرگ بخواهيم جلب توجه كنيم. موسيقي فيلم ��هنرمند�� دقيقا براساس فيلم ��سرگيجه�� ساخته شده كه ��برنارد هرمن�� موسيقي آن را ساخته بود. فيلم ��هنرمند�� به كارگرداني ��ميشل هازاناويكيوس�� در جشنواره كن نامزد نخل طلا بود كه جايزه بهترين بازيگر مرد جشنواره را براي ��ژان دوجاردين�� بههمراه آورد و در جشنواره سنسباستين جايزه منتخب تماشاگران را كسب كرد. اين فيلم يک درام عاشقانه فرانسوي است كه داستان آن مربوط به سالهاي 1927 تا 1932 در هاليوود است که سينماي صامت در حال افول بوده و بازيگران آن دچار مشکل شدهاند. اين فيلم كه خود بصورت صامت و سياه ـ سفيد فيلمبرداري شده است، نامزد شش جايزه گلدن گلوب است. ��سرگيجه�� محصول سال 1958 با نقشآفريني ��جيمز استوارت�� اگرچه در گيشه چندان موفقيتي به دست نياورد، اما بسياري آن را يكي از شاهكارهاي ��هيچكاك�� ميدانند كه در جشنواره فيلم سنسباستين اسپانيا، جايزه صدف نقرهاي را به دست آورد. اين فيلم نامزد دو جايزه اسكار بود. به عقيده برخي منتقدين سينما، ��سرگيجه�� بهترين ساخته سينمايي اين كارگردان نامدار است. -------------- منبع : ایسنا این که فیلم هوگو به همراه چهار فیلم دیگر به صورت سهبعدی در طول جشنواره فجر به نمایش درمیآیند، بدون شک اتفاق بسیار خوشحالکنندهای است و میتواند مقدمهای برای اتفاقات بهتر و بزرگتر باشد. اما آن چه در این میان باعث شده تا شور و حال ناشی از این خبر در میان علاقهمندان به سینما کمتر شود، اعلام این خبر است که فیلمهای سهبعدی قرار است به صورت دوبله به نمایش درآیند. بدون شک خیلی از ما، دوبلههای بهیادماندنی فراوانی را به یاد میآوریم. دوبلههایی که به بخشی از خاطرات سینمایی همه ما تبدیل شدهاند. اما واقعیت این است که چند نکته باعث میشوند که امید زیادی به خوب از آب درآمدن نسخه دوبله وجود نداشته باشد. مشکل اول این است که مدتها است از دوران اوج دوبله در سینمای ایران میگذرد. اگر خاطرات دوبلههای فراموش نشدنی آثاری چون کازابلانکا، چه کسی از ویرجینیا ولف میترسد و پدرخوانده هیچگاه از ذهن ما خارج نمیشوند، بعید است در میان آثار سالهای اخیر فیلمی را به یاد بیاوریم که به دوبله فیلم روی ماندگاریاش در ایران تأثیر گذاشته باشد. نکته دیگر (و مهمتر) این است که اگر نسل قبل، از دوران کودکی با دوبله بزرگ شده بود، نسل جدید، نسلی است که به تماشای فیلم با زبان اصلی و زیرنویس فارسی عادت کرده است. شاید خود ما هم همفری بوگارت و گری کوپر و جان وین و لورل و هاردی را با صدای دوبلورهایشان به یاد بیاوریم. اما بعید است که به این سادگیها بتوان صدای دیگری را روی تصویر مثلاً جانی دپ یا براد پیت تصور کرد. این اولین ویژگی پیشرفت است که دیگر به چیزی جز نسخه اصل نمیتوان رضایت داد. اگر نسل قبل دوبله را با تمام معایبش (از جمله تغییر جملات،از بین رفتن حس و حال فیلم و دوبلههای پسگردنی) میپذیرفت و دوست داشت، سیستم تماشای فیلم در نسل جدید آنقدر با شنیدن صدای اصلی فیلمها عجین شده که دیگر به این سادگیها نمیتوان با تماشای صدایی به جز صدای سر صحنه از فیلمها لذت برد. نوستالژی دوبله متعلق به زمانی است که حتی در فیلمهای ایرانی هم از دوبله استفاده میشد و تماشاگران عملاً آشنایی خاصی با صدای سر صحنه نداشتند. اما امروز دیگر شرایط تغییر کرده است و بازگشت به عقب ممکن نیست. بنابراین به نظر میرسد نمایش نسخه دوبله شده هوگو یا هر فیلم دیگری میتواند به جذابیت فیلم آسیب برساند. در چنین شرایطی قطعاً نمایش فیلم با زیرنویس فارسی، انتخاب بهتری است. به خصوص این که قطعاً بخش مهمی از تماشاگران این فیلمها متعلق به نسل جوان هستند که با صدای اصلی فیلم ارتباط بهتری برقرار میکنند. بنابراین در صورتی که امکان نمایش نسخه زیرنویس فارسی این فیلمها فراهم شود، بدون شک میزان استقبال از این اقدام قابل تحسین برگزار کنندگان جشنواره بیشتر هم خواهد شد. شاید گزینه بهتر این باشد که لااقل یک سانس ویژه برای نمایش هر کدام از پنج فیلم سهبعدی انتخابی با صدای اصلی و زیرنویس فارسی فراهم شود. با این اقدام هم زحمتی که برای دوبله این فیلمها کشیده شده به باد نمیرود و هم طیف گستردهتری از مخاطبان میتوانند از این برنامه لذت ببرند. اتفاقی که در شرف وقوع است، قطعاً گامی به جلو به شمار میرود. اما حالا که قرار است قدمی به جلو برداریم، چه بهتر که این گام تا حد امکان بلند و مستحکم باشد. ............................ کافهسینما آخرين قسمت از سري فيلمهاي ��هري پاتر�� عنوان بهترين فيلم سال 2011 را در جوايز منتخب مردم آمريكا به دست آورد. در مراسم سالانه اعطاي جوايز منتخب مردم آمريكا كه در لسآنجلس برگزار شد فيلم ��هري پاترو هديههاي مرگ�� موفق به كسب چهار جايزه ازجمله بهترين فيلم شد. اين فيلم پرفروش توانست با كنارزدن آثار سرشناسي چون ��دزدان دريايي كارائيب؛ برروي امواج بيگانه�� و ��ترانسفورمرها؛ ماه تاريك�� عنوان بهترين فيلم سال را كسب كند. به گزارش خبرگزاري رويترز، ��هري پاتر و هديههاي مرگ�� علاوه بر جايزه بهترين تيم بازيگري، دو جايزه ديگر نيز كسب كرد كه بهعلت حضور نداشتن بازيگران آن در مراسم اعطاي جوايز اعلام نشد. هري پاتر و هديههاي مرگ�� كه پيشتاز نامزدهاي جوايز منتخب مردم آمريكا است، پرفروشترين فيلم سال 2011 سينماي جهان نام گرفت كه با پيشي گرفتن از ��ارباب حلقهها؛ بازگشت پادشاه�� عنوان سومين فيلم پرفروش تاريخ سينما را به خود اختصاص داد. فروش چشمگير ��هري پاتر و هديههاي مرگ�� موجب شد تا سري فيلمهاي ��هري پاتر�� با رسيدن به فروش هفت ميليارد دلار، اكنون پرفروشترين فيلم چندگانه تاريخ سينماي جهان باشد كه بالاتر از ��جيمز باند�� و ��جنگ ستارگان�� شش قسمتي قرار دارد؛ هرچند براي ساخت قسمتهاي قبلي ��هري پاتر�� بودجه چشمگير يك ميليارد و 280 ميليون دلار هزينه شده است. قسمت اول ��هري پاتر و هديههاي مرگ�� كمتر از يك ماه پس از اكران 611 ميليون دلار در خارج از آمريكا فروش جهاني داشت و پرفروشترين فيلم كمپاني برادران وارنر در سال 2010 نام گرفت. قسمت دوم اين فيلم نوامبر 2002 با عنوان ��هري پاتر و تالار اسرار�� به كارگرداني ��كريس كلومبوس�� با بودجه 100 ميليون دلاري به سينماي جهان آمد و فروشي بالغ بر 878 ميليون دلار بهدست آورد و در جوايز بافتا جايزه بهترين فيلم كودك را كسب كرد. سومين قسمت اين فيلم در ژوئن 2004 با بودجه 130 ميليون دلاري با نام ��هري پاتر و زنداني آزكابان�� اكران شد و فروش جهاني 795 ميليون دلار را به ثبت رساند. اين فيلم به كارگرداني ��آلفونسو كوارون�� نامزد دو جايزه اسكار بود و در جوايز بافتا فيلم منتخب تماشاگران نام گرفت. ��هري پاتر و جام آتش�� چهارمين قسمت از اين سري فيلمهاي پرطرفدار بود كه به كارگرداني ��مايك نويل�� در نوامبر 2005 با بودجه 150 ميليون دلاري ساخته شد و فروش 895 ميليون دلار را به دست آورد. اين فيلم نامزد جايزه اسكار بهترين كارگردان هنري بود. پنجمين قسمت از اين فيلم با نام ��هري پاتر و محفل ققنوس�� در جولاي 2007 با بودجه 150 ميليون دلار به كارگرداني ��ديويد يتس�� به روي پرده سينماهاي جهان رفت و توانست فروش جهاني 938 ميليون دلار را كسب كند. اين فيلم در جوايز فيلم اروپا بهترين فيلم از نگاه تماشاگران شد. آخرين قسمت از اين فيلم جولاي 2009 به كارگرداني ��ديويد يتس�� با نام ��هري پاتر و هديههاي مرگ�� با بودجه كلان 250 ميليون دلار ساخته شد و فروش 933 ميليون دلار را بههمراه داشت. اين فيلم نامزد جايزه اسكار بهترين فيلمبرداري شد. كمپاني ��برادران وارنر�� سال گذشته پيشنهاد ساخت سري انيمشن داستانهاي ��هري پاتر�� را به استيون اسپيلبرگ، كارگردان صاحبنام سينماي هاليوود، ارائه كرده است. ------------ منبع : ایسنا در مراسم جوايز منتخب مردم آمريكا كه روز گذشته برگزار شد، ��جاني دپ�� بهترين بازيگر مرد و ��اما استون�� به عنوان بهترين بازيگر زن سال ٢٠١١ ميلادي شدند. در مراسم سالانه اعطاي جوايز منتخب مردم آمريكا كه ١١ ژانويه در سالن ��نوكيا تياتر�� لسآنجلس برگزار شد ، ��جاني دپ�� با كنار زدن رقبايي چون دنيل ردكليف و هيو جكمن توانست لقب بهترين بازيگر مرد سال ٢٠١١ را به خود اختصاص دهد. به گزارش خبرگزاري رويترز، اما استون نيز رقباي توانايي چون جوليا رابرتز ، جنيفر آنيستون و جوليا رابرتز را از كنار برداشت. جاني دپ بازيگر آثاري چون ��ادوارد دست قيچي��، ��چارلي و كارخانه شكلاتسازي��، ��سوئيني تاد��، ��شهر گناه�� و ��آليس در سرزمين عجايب�� است. وي كه عنوان پردرآمدترين بازيگر هاليوود را در اختيار دارد، به واسطه حضور در سري فيلمهاي ماجراجويانه ��دزدان دريايي كارائيب�� بالغ بر ٣٥٠ ميليون دلار دستمزد دريافت كرده است. نقشآفريني ��جان دپ�� در چهار قسمت اول فيلم ��دزدان دريايي كارائيب�� فروش شگفتانگيز ٣/٧ ميليارد دلار را براي كمپاني سوني به همراه داشته و به نظر ميرسد پرداخت بخشي از اين درآمد فروش به اين بازيگر سرشناس منطقي باشد. ��جاني دپ�� كه براي بازي در قسمت پنجم ��دزدان دريايي كارائيب�� و ايفاي نقش كاپيتان جك اسپارو موافقت اوليهاش را اعلام كرده است، بيشترين همکاري را با کارگردان ��تيم برتون�� داشته و تا به امروز در هشت فيلم با هم همکاري داشتهاند و در رتبه دوم براي سري فيلم هاي ��دزدان دريايي کارائيب�� سه بار با ��گور وربينسکي�� همکاري داشته است. اميلي جين اما استون بهترين بازيگر زن سال ٢٠١١ در مراسم جوايز منتخب مردم آمريكا، متولد نوامبر١٩٨٨ است. او بيشتر به خاطر نقشآفريني در فيلم سرزمين زامبيها شناخته شده است. او در سال ٢٠١٠ براي بازي در فيلم ايزي اي براي اولين بار نامزد جايزه گولدن گلوب شد. او قرار است نقش گوئن استيسي را در بازساخت فيلم مرد عنکبوتي در سال ٢٠١٢ بازي کند. فهرست فيلمهايي که اما استون در آنها به ايفاي نقش پرداخته است: خدمتکاران، مرد عنکبوتي شگفتانگيز، ايزي اي و سرزمين زامبيها. -------------- منبع : ایسنا نقد و بررسی فیلم My Week with Marilyn (هفته من با مرلین) ژانر : ماجرایی، درام، خانوادگی کارگردان : Simon Curtis تاریخ اکران : نوامبر 2011 زمان فیلم : 99 دقیقه زبان : انگلیسی درجه سنی : R بازیگران: شاید در نگاه اول به نظر بیاید فیلم My Week with Marilyn پرداخت شهوت انگیز به پشت صحنه ای از فیلمی از یاد رفته است که ماجراهای غم انگیزی هم در طول ساخت آن اتفاق افتاد. با این وجود نگاهی دقیق تر به این فیلم نمایانگر بررسی نسبی شخصیت مریلین مونرو است. با این که وقایع فیلم مربوط به شش سال پیش از مرگ مریلین بر اثر سوء مصرف مواد در سال 1962 هستند، اما او در همین زمانی که به انگلستان رفته بود تا در فیلم The Prince and the Showgirl ساخته یSir Laurence Olivier بازی کند هم، خصوصیاتی از خود به نمایش گذاشت که بعداً باعث آلوده شدن زندگی شخصی و حرفه ی بازیگری اش شدند. فیلم My Week with Marilyn به صورت فشرده ماجراهای مراحل ضبط صحنه های این فیلم را حکایت می کند و در عین حال به کاوش درباره ی رمز و رازهای شخصیت مریلین مونرو در دوران اوج شهرتش می پردازد. فیلمنامه ی Adrian Hodges بر اساس دو کتاب از کالین کلارک، دستیار سوم کارگردان در فیلم The Prince and the Showgirl، نوشته شده است. کلارک که در سال 2002 درگذشت، تا سال 1990 از انتشار خاطرات خود از دورانی که کنار مریلین مونرو گذارنده بود، خودداری کرد. به نظر می رسد ادعای او مبنی بر وجود عشقی پاک، حقیقت داشته باشد و تصویری که از این بازیگر رسم می کند با سایر حکایت های آن دوره همخوانی دارد. فیلمMy Week with Marilyn تجربیات کلارک در این دوران را به صورت فشرده و نسبتاً دقیق به تصویر می کشد. وقایع فیلم در تابستان سال 1956 اتفاق می افتند. در آن زمان اولیویر (با بازی Kenneth Branagh) یکی از برجسته ترین افراد سینمای بریتانیا ست و در کل دنیا به عنوان یکی از بهترین بازیگران شناخته می شود. مونرو (با بازی Michelle Williams ) مشهورترین بازیگر سینما در آن دوره است اما سعی دارد از قالب بازیگری که تنها جذابیت جنسی و ظاهری دارد خارج شود و موقعیتی برجسته تر و مهم تر در دنیای سینما به دست آورد. هم بازی شدن این دو در فیلم کمدی عاشقانه ی The Prince and the Showgirl و تماشای ازدواج آنها در فیلم در قالب یک پرنس و یک دختر رقاصه، از آن دست موقعیت های دیدنی و بی نظیری بود که هیچ گاه نباید دیدن آم را از دست داد. با اینحال، تقریباً از همان زمان شروع فیلمبرداری، رفتار بی ثبات مونرو مقابل دوربین و همچنین بی نظمی و فرار او از صحنه های فیلمبرداری، کارگردان فیلم، اولیویر را بسیار عصبانی و کلافه می کند. مریلین با وجود اینکه مدت زیادی از ازدواجش با آرتور میلر نمایشنامه نویس ( با بازی Dougray Scott) نمی گذرد، خوشحال و راضی به نظر نمی آید و عیبجویی های اولیویر هم او را بیشتر سر لج می اندازد. اغلب اوقات با تأخیر سر صحنه حاضر می شود و اکثراً هم به دلیل بیماری، نوشیدن زیاد الکل، یا قرص خوردن کار فیلمبرداری را با مشکل مواجه می کند. او به جز میلر سه دوست و یار وفادار دیگر هم دارد: هم بازی اش Dame Sybil Thorndike ( با بازی Judi Dench) که ناراحتی و دردسرهای او را درک می کند، همراه و همدمش Paula Strasberg (با بازی Zoe Wanamaker) که در تمرین های بازیگری اصولی به او کمک می کند،و کلارک (با بازی Eddie Redmayne) که فردی مهربان و به دور از قضاوت های اخلاقی ست. بعد از اینکه میلر (شوهرش) برای تمدد اعصاب مدتی لندن را ترک می کند، کلارک به مدت یک هفته محرم اسرار مریلین می شود. برای او، کلارک مانند ساحلی آرام و امن در دریای طوفانی ست، و برای کلارک، این اولین تجربه ی عشقی زندگی اوست. بیشتر انتقاداتی که بر Michelle Williams وارد آمده با تکیه بر این نکته است که او به اندازه ی کافی شبیه مریلین مونرو نیست. درست است که Williams کاملاً شبیه این شخصیت مشهور دهه ی 50 نیست، اما نقش آفرینی فوق العاده ی او آنقدر درخور تحسین است که تمامی تفاوت های ظاهری را تحت الشعاع قرار می دهد. Williams جنبه های مختلف شخصیت مریلین را از نو تصویر کند. Norma Jean (نام اصلی مریلین مونرو پیش از ورود به دنیای بازیگری) جوان و سردرگم، مریلین مونروی جذاب و عشوه گر، و زن سردرگمی که میان این دو وجهه گیر افتاده است. در صحنه ای به یاد ماندنی از فیلم، مونرو و کلارک با هم به گردش رفته اند. مونرو از او می پرسد که میخواهد عشقبازی کنند یا نه؟ چند لحظه بعد، آن زن آرام و ساکت، به یکی از همان هنرپیشه های تازه کار و وقیح و اهل لاس زدن تبدیل می شود. در فیلم My Week with Marilyn نمونه های زیادی از چنین لحظاتی دیده می شوند که ما را متوجه می سازند گرچه شهرت باعث نابودی مونرو شد، اما او نمی توانست بدون وجود آن به زندگی خود ادامه دهد. در انتخاب Kenneth Branagh برای بازی نقش اولیویر، طعنه ی پرمایه ای نهفته است. Branagh در بیشتر طول دوره ی حرفه ای خود (حداقل از دو دهه پیش که فیلم هنری چهارم/ Henry V را ساخت) با اولیویر مقایسه شده است، پس بازی او در نقش اولیویر، به جا و مناسب است. در فیلمنامه زیاد به این شخصیت پرداخته نشده و می توان گفت نسبت به مونرو و کلارک نقشی بسیار فرعی و کمرنگ دارد. به همین دلیل Branagh بیش از آنکه سعی کند ابعاد مختلف این شخصیت را نمایش دهد، به تقلیدی ظاهری کفایت می کند. همین تقلید ظاهری هم به خوبی از پس آنچه فیلم My Week with Marilyn قصد دارد از شخصیت اولیویر نشان دهد، بر می آید. اولیویر به عنوان شخصیتی بی قرار، کمال گرا و خستگی ناپذیر تصویر می شود که از لغزش های گهگاهی بدش نمی آید و در کل، مرد زن باره ای ست. او هم مانند همه شیفته ی مریلین است اما برخلاف بقیه، دلش می خواهد او را محدود و کند. Eddie Redmayne که مدت ها بین دنیای سینما و تلویزیون انگلستان در رفت و آمد بوده و احتمالاً غیر معروف ترین عضو گروه بازیگران فیلم است، از پس نقش خود خوب بر می آید. تصویری که او از کلارک به نمایش می گذارد، آرام و غیرتصنعی است. آن قسمت هایی از فیلم که او به پس زمینه ی داستان فرستاده می شود، عمداً چنین طراحی شده است. برای حفظ درخشش شخصیت مریلین، نمی توان بیش از حد به شخصیت کلارک پرداخت، و Redmayne این امر را درک می کند. از بازیگران معروف این فیلم می توان به این افراد اشاره کرد: Williams در نقش مریلین مونرو، Branagh در نقش اولیویر، Judi Dench در نقش دیم تورندایک، Emma Watson ( در نقش قراردادی کسی که قرار است معشوقه ی عادی کلارک باشد) و Derek Jacobi در نقش Sir Owen Morshead در صحنه ای کوتاه در فیلم ظاهر می شود. Simon Curtis کارگردان پرتجربه ی تلویزیون که در حال پرش به سکوی سینماست، فیلم را چنان ساخته که احتمالاً رضایت طیف گسترده ای از مخاطبان را جلب می کند. این فیلم یکی از بهترین پرداخت های مدت اخیر به شخصیت مونرو است، به خصوص از لحاظ شرح دوران آغازین تغییر رفتاری که منجر به تخریب موقعیت حرفه ای و در نهایت مرگ او شد. این فیلم نمایی فریبنده و بر پایه ی واقعیات از مشکلات فیلمسازان با بازیگران مشهور دهه ی 50 ترسیم می کند. به طوری که شیفتگان فیلم های قدیمی و داستان های مصوّر هم فریفته ی آن می شوند. داستان عاشقانه ی مطبوعی هم در فیلم وجود دارد، هر چند که شاید ضعیفترین جنبه ی فیلم، همان باشد. سبک بی تکلّف و عاری از تصنع فیلم و زمان کوتاه آن (کمی بیشتر از 90 دقیقه) و ترکیب این دو با بازی های قوی بازیگران (به خصوص بازی Williams) فیلم My Week with Marilyn انتخاب خوبی برای تفریح و سرگرمی در روزهای پایانی سال به شمار می رود. منتقد : جیمز براردینلی (امتیاز 3 ستاره از 4 ستاره) .................. تهیه و ترجمه: سایت نقد فارسی
| |||
| ||||
| ||||
| ||||
| ||||
| ||||
Powered By Amir Hejvani - Marshal | ||||
All Rights Reserved By Marshal Modern Group | ||||
__._,_.___
No comments:
Post a Comment