| ||||
| ||||
| ||||
| امنیت فنی گروه مارشال مدرن بر عهده تیم ایرانویچ میباشد
فرانک: چهار دلار؟؟! همش چهار دلار؟؟ میدونی تو این دوره و زمونه با 4 دلار چیکار میشه کرد؟ تو حتی نمیتونی با چهار دلار یه چیزی سه دلاری بخری!!! تب شنبه شب ��� محصول 1977 کارگردان: جان بدهم در این فیلم به تهیهکنندگی محمدرضا تختکشیان، اکبر عبدی، مریلا زارعی، رضا عطاران، سروش صحت، ویشکا آسایش، ناصر گیتیجاه، اصغر سمسارزاده و خداداد عزیزی ایفای نقش میکنند. خلاصه داستان: رضا، معلمی ساده و درستکار که به سن میانسالی رسیده و در برقراری ارتباط با زنها دچار مشکل است، با دختری پاستیل فروش آشنا میشود. دختر، برای پیوند کلیه خواهرش با مشکل روبروست و رضا را ترغیب به کارهایی میکند که باب میلش نیست و... فیلم ��زندگی خصوصی�� به کارگردانی محمدحسین فرحبخش و تهیهکنندگی عبدالله علیخانی برای حضور در جشنواره فیلم فجر آماده میشود. فیلمنامه توسط اصغر نعیمی نوشته شده و داستان درباره مردی به نام ابراهیم کیانی است که در زندگی خصوصیاش رازهایی وجود دارند که تلاش برای مکتوم نگهداشتن آنها او را گرفتار برزخی غریب میکند. در این فیلم فرهاد اصلانی، هانیه توسلی، لعیا زنگنه، سعید نیکپور، کاظم هژیرآزاد، فریبرز بازغی، آریا خسروی، اکبر فیضی، میلاد نیوپور، نازنین لواسانی، رویا حمزهبینی، حسینعلی قورچی، وحید توکلی، جلیل ملکزاده، حسن نوروزی، غلام ژاپنی، حسین عراقی با معرفی: حدیث چهرهپرداز، تارا اوتادی، مانا بهرامی و با حضور آتیلا پسیانی و امیر آقایی به ایفای نقش میپردازند. فیلم ��یک سطر واقعیت�� به کارگردانی علی وزیریان و تهیه کنندگی جواد نوروز بیگی در حال گذراندن آخرین مراحل فنی برای حضور در جشنواره سیام فیلم فجر است. حسین یاری، مهراوه شریفینیا، همایون ارشادی، رضا ناجی، شهرام شکیبا، شیوا خنیاگر و مینا جعفرزاده بازیگران این فیلم هستند. ��یک سطر واقعیت�� ماجرای دشواریهای زندگی یک زوج فرهنگی را به تصویر میکشد. در خلاصه این فیلم آمده است، روزنامه نگار جوانی که میخواهد یک راز قدیمی را فاش کند اما... آنت: ازم نمیخوای بشینم؟ تونی: نه، چون میدونم که اینکارو میکنی. آنت: شرط می بندم که ازم میخوای بخوابم! تونی: نه، چون میدونم که اینکارو نمیکنی! تب شنبه شب ��� محصول 1977 در حالي كه ساعاتي قبل كافه سينما اسامي تعدادي از آثار مطرح بخش مسابقه سي امين جشنواره فيلم فجر را منتشر كرده بود. امروز صبح 26 فيلم اين بخش به طور رسمي اعلام شد. روابط عمومی سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجرخبر داد: این آثار توسط هیاتی متشکل از عزیزالله حمیدنژاد، حبیب الله کاسه ساز، علی رفیعی، علیرضا سجادپور، جواد طوسی، جلیل عرفان منش، مینو فرشچی، بهمن حبشی و حمید نعمت الله برای حضور در بخش مسابقه سینمای ایران انتخاب شد. فهرست کنجکاوی برانگیزی که نام آثاری با گرایشهای متنوع در آن به چشم میخورد. بر پایه این خبرعناوین فیلم ها به ترتیب حروف الفبا به این شرح است: ��آمین خواهیم گفت�� به کارگردانی سامان سالور و تهیه کنندگی سید امیر سیدزاده و ساسان سالور ��برف روی کاج ها�� به کارگردانی پیمان معادی و تهیه کنندگی سید جمال ساداتیان ��بزن بریم بهشت�� به کارگردانی مصطفی کیایی و تهیه کنندگی رضا رخشان ��بوسیدن روی ماه�� به کارگردانی همایون اسعدیان و تهیه کنندگی منوچهر محمدی ��بیداری�� به کارگردانی فرزاد موتمن و تهیه کنندگی سعید حاجی میری��� بنیاد سینمایی فارابی ��پذیرایی ساده�� به کارگردانی مانی حقیقی و تهیه کنندگی مانی حقیقی ��پرواز بادبادک ها�� به کارگردانی علی قوی تن و تهیه کنندگی علی قوی تن �� پل چوبی�� به کارگردانی مهدی کرمپور و تهیه کنندگی علی سرتیپی و مهدی داوری ��پله آخر�� به کارگردانی علی مصفا و تهیه کنندگی علی مصفا ��تلفن همراه رییس جمهمور�� به کارگردانی علی عطشانی و تهیه کنندگی محسن آقا علی اکبری ��چک�� به کارگردانی کاظم راست گفتار و تهیه کنندگی کاظم راست گفتار ��خرس�� به کارگردانی خسرو معصومی و تهیه کنندگی جواد نوروز بیگی ��در انتظار معجزه�� به کارگردانی رسول صدرعاملی و تهیه کنندگی سید کمال طباطبایی ��راه بهشت�� به کارگردانی مهدی صباغ زاده و تهیه کنندگی محمد تقی انصاری ��رضا هرگز نمی خوابد�� به کارگردانی رضا عطاران و تهیه کنندگی محمدرضا تختکشیان ��روزهای زندگی�� به کارگردانی پرویز شیخ طادی و تهیه کنندگی سعید سعدی ��روییدن در باد�� به کارگردانی رهبر قنبری و تهیه کنندگی حسن امجدی مقدم ��زندگی خصوص �� به کارگردانی محمدحسین فرح بخش و تهیه کنندگی عبدالله علیخانی ��شور شیرین�� به کارگردانی جواد اردکانی و تهیه کنندگی ابراهیم اصغری ��گشت ارشاد �� به کارگردانی سعید سهیلی و تهیه کنندگی سعید سهیلی ��محرمانه تهران�� به کارگردانی مهدی فیوضی و تهیه کنندگی قاسم جعفری ��ملکه�� به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر و تهیه کنندگی سید ابوالقاسم حسینی ��نارنجی پوش�� به کارگردانی داریوش مهرجویی و تهیه کنندگی داریوش مهرجویی ��یک روز دیگر�� به کارگردانی حسن فتحی و تهیه کنندگی محمدصادق آذین ��یک عاشقانه ساده�� به کارگردانی سامان مقدم و تهیه کنندگی سامان مقدم ��یکی می خواد باهات حرف بزنه�� به کارگردانی منوچهرهادی و تهیه کنندگی فرشته مهدیزاده در این خبر آمده است: نمایش این آثار پس از دریافت پروانه نمایش از اداره کل نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جشنواره فجر صورت می گیرد. همچنین ستاد برگزاری جشنواره فیلم فجر چهار فیلم را به عنوان فیلم های رزرو این بخش معرفی کرد: ��گیرنده�� به کارگردانی مهرداد غفارزاده ��یکصد واقعیت��به کارگردانی علی وزیریان ��بی خداحافظی��به کارگردانی احمد امینی ��من و زیبا��به کارگردانی فریدون حسن پور چنانچه فیلم های منتخب اعلام شده بخش مسابقه سینمای ایران موفق به دریافت پروانه نمایش و یا ارائه کپی فیلم تا تاریخ هفتم بهمن ماه به دبیرخانه جشنواره نشوند این آثار جایگزین خواهند شد. کافه سینما اد: شما دوربین فیلم برداری دارین؟ رنی مدیسون: نه. فرد از دوربین فیلم برداری بدش میاد. فرد مدیسون: درسته. من دوست دارم چیزها رو به روش خودم به خاطر بسپرم. اد: یعنی چطوری؟ فرد مدیسون: یعنی اونطوری که من بخاطر میارم، نه اونطوری که دقیقا اتفاق افتادن. بزرگراه گم شده ��� محصول 1997 کارگردان: دیوید لینچ فيلمبرداري فيلم سينمايي "محرمانه تهران" دومين فيلم سينمايي مهدي فيوضي پس از كارگرداني مشترك در فيلم نفوذي كه فيلمبرداري آن از ابتداي آذر ماه در تهران آغاز شده بود، با فيلمبرداري آخرين سكانس ها در تهران خاتمه مي يابد. به گزارش كافه سينما تدوين/ صداگذاري و ساخت موسيقي همزمان با فيلمبرداري انجام شده و 75 دقيقه از فيلم جهت بازبيني در اختيار هيئت انتخاب قرار گرفت و براي حضور در جشنواره فيلم فجر به بخش مسابقه راه يافت. فيلمنامه اين فيلم را فرهاد طب نوري و مهدي فيوضي نوشته اند. در خلاصه داستان اين فيلم آمده: شهاب دستان براي يافتن دوست دوران كودكي اش فرامز و كشتن او وارد ايران مي شود، پس از اين موضوع جرياناتي او را تا كشتن همسرش شهرزاد پيش مي برد. از طرفي ماموران امنيتي كشور به جرم جاسوسي او را دستگير مي كنند ولي.. بازيگران اين فيلم عبارتند از: عليرضا جلالي تبار-الهام جعفرنژاد-حميدرضا افشار-سحر قريشي-صالح ميرزا آقايي-آزاده مهدي زاده-رامتين خداپناهي-سيد جواد طاهري-مديا ذاكري و... .............. منبع: تهران محرمانه اد: فرانک؟ فرانک: چیه؟ اد: تا حالا به مو دقت کردی؟ فرانک: منظورت چیه؟ اد: نمیدونم، چطوری این طوری میشه؟ چرا مو همینطوری رشد میکنه؟ فرانک: خوش به حال ما آرایشگرا. اد: نه جدی میگم، همینطوری رشد میکنه، مو هم جزو بدنمونه، ما هم قطعش می کنیم و میریزیمش دور. فرانک: بیخیال ادی! مشتری رو با این حرفات میترسونی! اد: من موها رو میریزم قاطی آشغالا! من موی آدمها رو با کثافت و آشغال قاطی می کنم! مردی که آنجا نبود ��� محصول 2001 کارگردان: جوئل کوئن کارگردانان و بازیگران در صدر تقدیر شدگان 30 دوره جشنواره فجر چه کسانی بودند؟ كارگردانان و بازيگران سينماي ايران در 30 دوره برپايي جشنواره فيلم فجر، بيشترين رتبهي تقدير و بزرگداشت اين رويداد سينمايي را به خود اختصاص دادهاند. گزارش ها از بررسي آيينهاي بزرگداشت براي سينماگران كشور در جشنواره فيلم فجر نشان ميدهد: 18 بزرگداشت براي كارگردانان و 13 بزرگداشت براي بازيگران در اين 30 دورهي برپا شده است. برگزاري بزرگداشت در جشنواره فيلم فجر از دوره شانزدهم ـ در سال 1376 ـ آغاز شده است؛ در هر دوره تعدادي از سينماگران مورد تقدير قرار گرفتهاند كه از اين ميان كارگردانان بيشترين سهم را داشتهاند. ��ابراهيم حاتميكيا��،��رسول ملاقليپور��، ��مجيد مجيدي��،��عباس كيارستمي��،��رخشان بني اعتماد��،��كيانوش عياري��، ��بهرام بيضايي��، ��شهرام اسدي��، ��زندهياد سيفالله داد��، ��خسرو سينايي��، ��يدالله صمدي��، ��مسعود جعفري جوزاني��، ��رسول صدرعاملي��، ��مسعود كيميايي��، ��پوران درخشنده�� و ��شهريار بحراني��فيلمسازاني هستند كه در 29 دوره گذشته بزرگداشتشان برگزار شده است و در اين دوره(سيامين)، هم ��جمال شورجه�� و ��محمد بزرگنيا�� مورد تقدير قرار خواهند گرفت. در ميان كارگردانان ��ابراهيم حاتميكيا�� با سه بزرگداشت در دورههاي 16، 22، 27 جشنواره فيلم فجر ركورددار است. نام دو مستند ساز هم در ميان اين اسامي به چشم ميخورد و بزرگداشت ��منوچهر طياب�� و ��رضا برجي�� به ترتيب در دورههاي 21 و 28 جشنواره فيلم فجر برگزار شد. بازيگران هم در طول دوران برپايي جشنوارهي فيلم فجر، براي بزرگداشتشان به دفعات به روي سن رفتهاند. از ميان اين بازيگران ميتوان به ��عزتالله انتظامي��، ��داريوش ارجمند�� (دو دوره)، ��پرويز پرستويي��، ��گلچهره سجاديه��، ��سعيد پورصميمي��، ��حميده خيرآبادي��، ��فرامرز قريبيان��،��گلاب آدينه��، ��علي نصيريان��، ��پروانه معصومي��، ��مهدي فقيه��، ��جمشيدهاشمپور�� اشاره كرد؛ امسال هم بزرگداشت ��داوود رشيدي�� برگزار خواهد شد. در پانزده دوره برپايي بزرگداشتهاي جشنواره فيلم فجر، از چهار فيلمبردار هم تقدير شده است. ��محمود كلاري��(دوبار)،��مهرداد فخيمي�� و ��محمدتقي پاك سيما�� هم مورد تقدير قرار گرفتند و امسال هم قرار است، بزرگداشت ��عليرضا زريندست�� برگزار شود. بزرگداشت تهيهكنندگان هم در ادوار گذشته جشنواره فيلم فجر برگزار شده است كه ميتوان از ��مرتضي شايسته�� (دو دوره)، ��هارون يشايايي�� و ��منوچهر محمدي�� نام برد. به گزارش ايسنا، از ميان حرفههاي ديگر سينما هم ميتوان به بزرگداشت ��حسن حسندوست�� و ��حسين زندباف��(تدوينگران)، ��عبدالله اسكندري�� و ��بيژن محتشم��(چهره پردازان)، ��محمدرضا شرفالدين�� و ��داوود رسوليان�� (جلوههاي ويژه)، ��مجيد انتظامي��(موسيقي متن) و ��اسحاق خانزادي�� (صدا)، اشاره كرد. از دوره 26 به بعد جشنواره فيلم فجر،برپايي ��نكوداشتها�� آغاز شده و اين مراسم براي زندهياد ��علي حاتمي��، ��رسول ملاقليپور��، ��خسرو شكيبايي��، ��منوچهر حقانيپرست�� و ��محمدرضا اعلامي�� برگزار شده است. براساس گزارش خبرنگار بخش سينمايي ايسنا، بزرگداشتهاي جشنواره فيلم فجر از آغاز تا دوره سيام به شرح ذيل است: دوره شانزدهم (1376) عزت الله انتظامي و ابراهيم حاتميكيا دوره هفدهم (1377) رسول ملاقليپور، مجيد مجيدي، هارون يشايايي و مرتضي شايسته دوره هجدهم (1378) عباس كيارستمي و محمود كلاري دوره نوزدهم (1379) رخشان بني اعتماد، داريوش ارجمند و حسن حسن دوست دوره بيستم (1380) كيانوش عياري، پرويز پرستويي و گلچهره سجاديه دوره بيست و يكم(1381) سعيد پور صميمي، حميده خيرآبادي، مهرداد فخيمي و منوچهر طياب دوره بيست و دوم (1382) ابراهيم حاتمي كيا، بهرام بيضايي، شهرام اسدي، مرتضي شايسته، سيف الله داد و منوچهر محمدي دوره بيست و سوم (1383) عبدالله اسكندري و فرامرز قريبيان دوره بيست و چهارم (1384) خسرو سينايي، گلاب آدينه و مجيد انتظامي دوره بيست و پنجم (1385) علي نصيريان و يدالله صمدي دوره بيست و ششم (1386) پروانه معصومي و مسعود جعفري جوزاني، نكوداشت علي حاتمي و رسول ملاقلي پور دوره بيست و هفتم (1378) محمدرضا شرف الدين، محمد كلاري، ابراهيم حاتمي كيا و رسول صدرعاملي، نكوداشت خسرو شكيبايي دوره بيست و هشتم (1388) داريوش ارجمند، اسحاق خانزادي، محمدتقي پاك سيما و رضا برجي دوره بيست و نهم ( 1389) مهدي فقيه، بيژن محتشم، جمشيد هاشم پور، مسعود كيميايي، پوران درخشنده، شهريار بحراني و داوود رسوليان، نكوداشت محمدرضا اعلامي و منوچهر حقانيپرست دوري سي ام (1390) جمال شورجه، حسين زندباف، عليرضا زرين دست، داوود رشيدي و محمد بزرگ نيا. ------------- منبع : ایسنا راجر فریس: من فکر میکردم که تو به شکنجه اعتقاد نداری! پس چی شد؟ هانی: این اسمش مجازاته! خیلی با اونی که تو میگی فرق داره! یک مشت دروغ ��� محصول 2008 کارگردان: ریدلی اسکات بیانیه 9 سینماگر برجسته در مورد انحلال خانه سینما 9نفر از سینماگران شاخص سینمای ایران درباره اتفاقات اخیر رخ داده در خانه سینما بیانیهای منتشر کردند. این بیانیه که در اختیارما قرار گرفته به امضای مجید مجیدی، منوچهر محمدی، کمال تبریزی، محمدرضا هنرمند، ابراهیم حاتمیکیا، مجتبی راعی، حسن برزیده، سیدرضا میرکریمی و احمدرضا درویش رسیده است. متن بیانیه به این شرح است: ��یا حافظ یا رافع ماهی این آب گلآلود کجاست؟ عقل و عقلاء که حیرانند. قانون و قانوندانان هم که تایید نمیکنند. مصلحت این ایام سخت هم که اقتضاء نمیکند. با شان و فرهنگ هم که تناسبی ندارد. پس چرا این فرمان چند خطی ��انحلال��، چنین آشوبی بپا کرده است؟ عزیزان؛ ما یقین کردیم که این میل مرموز، قصدی جز بالا بردن هزینه برای نظام اسلامی ندارد. این آب گلآلود شده، حاصل طراحی مهندسانی است که با وعده ریلگذاری سینمای آرمانی، ریل قطارِ شتابانِ سینما را بیهراس از واژگونی برمیچینند. آیا سه سال سکانداری سینما نتیجهاش چنین افتخاریست که مقام محترم وزارت فرهنگ در مقابل دیدگان مردم، با لحنی امنیتی خبر از کشف و ضبط و توقیف خانهای را بدهد که دو دهه مامن اهالی سینما بوده است؟ آیا در این مدت بقیه ارکان نظام خواب بودهاند؟ آقای وزیر اشتباه نشستهاید. اینجا عرصه فرهنگ است و این خانه چند روزی میزبان شماست. براستی این ادب مهمانی را از کجا آوردهاید؟ سخن ما نه خانه سینماست و نه عملکرد آن، که هر چه هست از همه ماست؛ ولی اگر ذرهای انصاف و معرفت باشد، میداند که غالب این سینمای نجیب، مولود فرزندان نهضتی است که در پاسداری آن جان و مال و آبرو گذاشتهاند و حاضر نیستند تن به اراده نامیمون و فراقانونی بدهند که هدفش سرکوب استقلال و حریت کسانی است که خود را ملتزم به ارزشهای آرمانی نظام و قانون اساسی میدانند. باشد که بزرگان و دلسوزان کشور بشنوند و چارهای بیندیشند. فتوکل علی الله هفدهم دی ماه یکهزار و سیصد و نود مجید مجیدی، منوچهر محمدی، کمال تبریزی، محمدرضا هنرمند، ابراهیم حاتمیکیا، مجتبی راعی، حسن برزیده، سیدرضا میرکریمی و احمدرضا درویش.�� --------------- منبع : خبرآنلاین بنجامین باتن: وقتی بعد از مدتها برمیگردی خونه همه چیز مثل سابق مونده، همون شکل، همون بو، همون حس. اونوقت میفهمی تنها چیزی که عوض شده خودت هستی. مورد عجیب بنجامین باتن ��� محصول 2008 کارگردان: دیوید فینچر بهمن فرمان آرا در اعتراض به شرایط حاضر در سینمای ایران سیمرغ های خود را پس داد کارگردان فیلمهای ��بوی کافور عطر یاس�� و ��خانهای روی آب�� سه سیمرغ بلورینی که از جشنواره فجر دریافت کرده بود به دفتر جشنواره تحویل داد. بهمن فرمانآرا اظهار داشت: ��با شرایطی که در سینمای ایران به وجود آمده است، تصمیم گرفتم سه سیمرغ بلورینی که از جشنواره فجر گرفتهام به دفتر جشنواره بازگردانم.�� او ادامه داد: ��این سیمرغهای بلورین را برای فیلمهای ��بوی کافور عطر یاس�� و ��خانهای روی آب�� دریافت کرده بودم که همه را تحویل دفتر جشنواره دادم و رسید آن را گرفتم.�� فرمانآرا سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از بیستمین جشنواره فیلم فجر برای ��خانهای روی آب�� دریافت کرده بود و همچنین سیمرغهای بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را از هجدهمین دوره جشنواره فجر برای فیلم ��بوی کافور، عطر یاس�� گرفته بود. ------------- منبع: خبرآنلاین نظیر: من دکترا دارم! اونوقت اینا ازم میخوان که خودم رو بترکونم! راجر فریس: دکترای چی داری؟ شیمی؟ چه اطلاعاتی در مورد تششعات��� نظیر: دکترای زبان شناسی! من به 5 تا زبون میتونم حرف بزنم. ای بابا! من نخوام شهید بشم باید کیو ببینم؟!!؟ یک مشت دروغ ��� محصول 2008 کارگردان: ریدلی اسکات امير مهدي ژوله امروز در مصاحبه با هفت صبح اعلام كرده احتمال ادامه ساخت اين مجموعه در سال جاري نزديك به صفر است.ژوله در اين گفت و گو گفته: با توجه به اينكه نويسندگان اين مجموعه از جمله خشايار الوند و خودم درگير پروژه هاي ديگري شده ايم و خيلي از بازيگران سريال با بستن قرار داد به كارهاي ديگر پيوسته اند، جمع آوري گروه براي ادامه تصويربرداري در سال جاري غير ممكن است.و تنها اتفاق ممكن كه در خصوص قهوه تلخ مي تواند رخ دهدا دادن مجوز به همان قسمت هايي است كه به صورت قاچاق وارد بازار شده اند و اگر سياست سازندگان به ادامه توليد اين مجموعه باشد اين اتفاق در سال اينده مي افتد. هفت صبح در ادامه نوشته با توجه با اين اتفاقات و شايعاتي كه در خصوص جدايي مديري و برخي از عوامل ديگر از مجموعه قهوه تلخ شنيده مي شد بايد آماده خاحافظي از قهوه تلخ باشيم. تریسی برکوویچ: وقتی یه اسب میوفته از دهنش کف میاد بیرون. وقتی که یه اسب میوفته و دست و پاهاش داغون میشه و حالش خیلی بد میشه، یکی پیدا میشه و با یه گلوله خلاصش میکنه. بعد از لاشهء اسب چسب میسازن و یه دستگاهی هم هست که چسب رو میریزه توی جا چسبی. اونوقت بچه ها اون جا چسبی رو فشار میدن تا ازش چسب بیاد بیرون و بتونن باهاش کاغذها رو بچسبونن به هم. چسب هم میچسبه به دست بچه ها و اونا چسب رو میخورن. و بعد بچه ها تبدیل به اسب میشن. تکه های تریسی ��� محصول 2007 کارگردان: بروس مک دونالد ابراهیم حاتمی کیا در این نظرسنجی با بالاتر قرار گرفتن از اصغر فرهادی، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی، محبوب ترین کارگردان سینمای ایران در بین کارگردانان حضو داشته در جشنواره 29 فجر انتخاب شد. این نظرسنجی در سایت برنامه "هفت" ، با طرح چنین سوالی مورد استقابل مردم قرار گرفت: به نظر شما محبوب ترین کارگردانی که در جشنواره امسال وجود دارد چه کسی است؟ و در بین کارگردانان محبوب و مطرح حاضر در جشنواره فجر امسال، سایت برنامه هفت، نام ابراهیم حاتمی کیا، مسعود کیمیایی، اصغر فرهادی و داریوش مهرجویی را در این نظر سنجی قرار داد تا بازدیدکنندگان این سایت، کارگردان محبوب خود را از بین این 4 کارگردان بزرگ برگزینند و به ان رای دهند. در انتهای این نظرسنجی گسترده اینترنتی، که حدود 25 هزار نفر در آن شرکت کردند، ابراهیم حاتمی کیا با 42 درصد در صدر این نظرسنجی مردمی قرار گرفت. پس از حاتمی کیا، به ترتیب؛ اصغر فرهادی، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی در رتبه های بعدی قرار گرفتند. رتبه کارگردانان مطرح در این نظرسنجی: 1-ابراهیم حاتمی کیا - 42 درصد 2-اصغر فرهادی 3-مسعود کیمیایی 4-داریوش مهرجویی ابراهیم حاتمی کیا متولد 1340 در تهران ، تا کنون 16 فیلم سینمایی بلند ، و 2 سریال تلویزیونی را کارگردانی کرده است. این کارگردان تا کنون با گرفتن بیش از 5 سیمرغ بلورین "بهترین فیلم جشنواره فجر" پرافتخارترین فیلمساز تاریخ جشنواه فجر هم لقب گرفته است. "فیلم" های سینمایی حاتمی کیا از ابتدا کنون: 1- هویت (۱۳۶۵) 2- دیده بان (۱۳۶۷) 3- مهاجر (۱۳۶۸) 4- وصل نیکان (۱۳۷۰) 5- از کرخه تا راین (۱۳۷۱) 6- خاکستر سبز (۱۳۷۲) 7- بوی پیراهن یوسف (۷۴/۱۳۷۳) 8- برج مینو (۱۳۷۴) 9- آژانس شیشهای (۱۳۷۶) 10- روبان قرمز (۱۳۷۷) 11- موج مرده (۱۳۷۹) 12- ارتفاع پست (۱۳۸۰) 13- به رنگ ارغوان (۱۳۸۳) 14- بهنام پدر (۱۳۸۴) 15- دعوت (۱۳۸۷) 16- گزارش یک جشن (١٣٨٩) __________________ "سریال" های تلویزیونی حاتمی کیا: * خاک سرخ (۱۳۸۱) * حلقهٔ سبز (۱۳۸۵) ...حاتمی کیا در حال حاضر در حال آماده شدن برای پیش تولید پروژه سنگین "چ مثل چمران" است. گویا داستان "چ مثل چمران" این گونه است که: "منافقین وارد شهر پاوه می شوند و به زور بر مردم این شهر مسلط می گردند. "مردم" پاوه برخلاف نظر مسئولین رسمی آن زمان کشور، دست به یک قیام گسترده بر علیه منافقین می زنند، و به سرکردگی شهید چمران، پس از جنگ سنگین خیابانی با منافقین، انان را شکست می دهند و شهر بار دیگر در دست مردم می افتد..." تهیه کنندگی این اثر را هم مانند 3 فیلم قبلی حاتمی کیا، محمد پیرهادی بر عهده دارد. جیگسا: کینه آدمها رو عوض میکنه. میتونه بهشون نشون بده که چه قابلیتهایی داشتن و خودشون بی خبر بودن! اره 5 ��� محصول 2008 کارگردان: دیوید هکل نقدو بررسی فیلم "اسب حیوان نجیبی است" کارگردان: عبدالرضا کاهانی بازيگران: رضا عطاران، حبیب رضایی، پارسا پیروزفر، مهتاب كرامتی، كارن همایونفر، باران كوثری، مهران احمدی و با حضور(به ترتیب ورود) بابك حمیدیان، ماهایا پطروسیان، اشكان خطیبی، پانته آ بهرام، احمد مهرانفر، مانی باغبانی... فیلمنامه: عبدالرضا كاهانی تهیه كننده: سلیمان علی محمد مدیر فیلمبرداری: محمدرضا سكوت تدوین: شیما منفرد صدابردار: جهانگیر میرشكاری طراح چهره پردازی: نوید فرح مرزی طراح لباس: فرحناز نادری طراح صحنه: عبدالرضا كاهانی مدیر تولید: طهورا ابوالقاسمی جانشین تولید: سمیرا علایی مدیر تداركات: كاظم نامنی برنامه ریز: مهران احمدی دستیار اول كارگردان: سهیل بیرقی عكاس: بهرنگ دزفولی زاده ........................ "اسب حیوان نجیبی است" پس از فیلم های "آدم" (1385)، "آنجا" (1386)، "بیست" (1387) و "هیچ" (1388) پنجمین ساخته سینمایی کاهانی است. خلاصه داستان چند نفر بنا بر يك اتفاق در يک شب با هم همراه مي شوند و تا صبح را با هم مي گذرانند... فیلم ��اسب حیوان نجیبی است�� تحلیلی سیاسی - اجتماعی دراماتیزه شده ��عبدالرضا کاهانی�� از شرایط روز است و یک کمدی سیاه موقعیت به حساب میآید. فیلم سینمایی ��اسب حیوان نجیبی است�� تحلیلی سیاسی - اجتماعی دراماتیزه شده ��عبدالرضا کاهانی�� از شرایط روز است. فیلم تنها یک کاراکتر اصلی دارد و تقریبا بقیه شخصیتهایش هموزن هستند. حجم زمانی قصه فقط چند ساعت بیشتر نیست. فیلم حتی یک سکانس روز هم ندارد و همه صحنهها در شب گرفته شدهاند که البته این تمهید در راستای قصه کاملاً فکر شده به نظر میرسد و منطقی است. فیلم قصه بکری دارد: ��کمال خسروجردی�� (رضا عطاران) - یک زندانی مرخصی موقت - چند ساعت قبل از اتمام مرخصیاش با بر تن کردن لباس مبدل خود را به عنوان پلیس جا زده و چند نفر را تلکه میکند. در جریان این تلکه کردنهای مکرر با آدمهای مختلف، دردها و مشکلاتشان - فقر، اعتیاد، طلاق، بزهکاری، الکلیسم و...- آشنا میشویم. فیلم با بازگشت معنادار ��کمال�� به زندان پایان میپذیرد. قصه فیلم سینمایی ��اسب حیوان نجیبی است�� به سبک و سیاق فیلمهای قبلی سازندهاش - ��آدم��، ��بیست�� و ��هیچ�� - چند لایه و واجد معانی فرامتنی و انتقادهای سیاسی است. با رمزگشایی از کدهای مختلفی که در نمادهای تصویری و دیالوگهای فیلم تعبیه شده میتوان به این انتقادها پی برد. این رمزگشایی برای طرفداران فیلمهای جدی سینمای ایران حکم یک بازی لذتبخش را دارد. فیلم سینمایی ��اسب حیوان نجیبی است�� فیلم خوش ریتمی است. سکانسهای پایانی فیلم از لحاظ ساختاری به تئاتر خیابانی شبیه شدهاند و ریتم فیلم در این سکانسها اندکی افت میکند. ��عبدالرضا کاهانی�� به نوبت آدمهایی را وارد قصهاش میکند سپس بر اساس ویژگیهای هر یک از این آدمها آیتم به آیتم جلو رفته و قصههای فرعی کوتاهی را در ارتباط با خط روایی اصلی روایت به تصویر می کشد. این قصههای کوتاه بر اساس خلق موقعیتهای مختلف شکل گرفتهاند. فیلم سینمایی ��اسب حیوان نجیبی است�� در حقیقت یک کمدی سیاه موقعیت است که بسیار با ظرافت و هدفمندانه حرفهایش را مطرح میکند. هر موقعیت حکم یک لابیرنت را دارد که کاراکترها را به مسیرهای مختلف میکشاند. پرسوناژها در وهله اول تیپ به نظر میرسند - مثلاً ��مهتاب کرامتی�� در تیپ آشنای زن معتاد - اما خیلی زود در تعامل با دیگران به شخصیت بدل گشته و هویتپردازی میشوند. میزان حضور هر شخصیت، ورود و خروجش به عرصه قصه و تأثیرگذاری هر یک از آنها از قبل پیشبینی شده و معنادار است مثلاً ��هما�� که اصلاً حتی در یک پلان نمیبینیمش اما صدایش (صدای پانته آ بهرام) را میشنویم و شخصیت او را از طریق صدا در ذهن مجسم میکنیم یا ��کمال خسروجردی�� که در هر آیتم مضمونی و در مواجهه با هر شخصیت تازه واردی طوری واکنش نشان میدهد که با پیش فرضهای ما اصلاً جور در نمیآید. بیشتر بازیهای فیلم خوب از آب در آمدهاند. ��مهران احمدی�� در نقش یک مرد دگر جنسخواه و ��مهتاب کرامتی�� به نقش یک زن مطلقه معتاد فوق العادهاند. ��مهران احمدی�� در جشنواره فجر امسال بازیهای درخشانی را پیش چشم گذاشته بگونهای که از حالا میتوان موفقیتهای قابل توجهی را در آینده نزدیک برایش متصور شد. ��عبدالرضا کاهانی�� به عنوان کارگردان در فضاهای خارجی نسبت به فضاهای داخلی همچون دیگر فیلمهایش از حیث اجرا مسلطتر است. --------------------------------------- منبع : فارس کیم: نگران نباش. برایان: میگه نگران نباش!! انگار به آب بگی خیس نباش!! تصرف شده ��� محصول 2008 کارگردان: پیر مورل شاید بزرگترین شگفتی سینمای جهان در سال 2011 میلادی فیلم آرتیست به کارگردانی میشل هازاناویسیوس بود. فیلمی که برای اولین بار در کن مورد استقبال قرار گرفت و حالا از آن به عنوان یکی از شانسهای نامزدی اسکار در رشته بهترین فیلم نیز یاد میشود. آرتیست فیلمی فرانسوی، صامت و در ستایش سینمای کلاسیک آمریکا است. کارشناسان یکی از مهمترین ویژگیهای این فیلم تحسین شده را تسلط فوقالعاده کارگردان آن بر سینمای کلاسیک و صامت آمریکا میدانند. هازاناویسیوس با این فیلم نشان داده که یکی از طرفدارن پرو پا قرص و عاشقان سینمای کلاسیک آمریکا است. این کارگردان فرانسوی به تازگی 5 فیلم محبوب خود از سینمای آمریکا را معرفی کرده است. انتخابهایی که نشان از سلیقه خوب و متنوع او دارد. این 5 فیلم از قرار زیر هستند: آپارتمان (بیلی وایلدر): یکی از آثار ماندگار بیلی وایلدر بزرگ و یکی از بهترین فیلمهای سینمای آمریکا. نمونه تمام عیار کمدی نیشدار و تلخ وایلدری. شب شکارچی (چارلز لاتن): اولین و آخرین فیلم کارگردانش که هنگام اکران نتوانست نظرها را به سوی خود جلب کند و با شکست تجاری مواجه شد. اما فیلم امروزه و به خاطر سبک بصری منحصر به فردش به فیلمی کلاسیک تبدیل شده است. فیلم جولان گاهی است برای درخشش رابرت میچم در نقش اصلی. شمال از شمال غربی (آلفرد هیچکاک): یکی از چندین شاهکار استاد بزرگ سینما، آلفرد هیچکاک. فیلمی با کارگردانی استادانه، فیلمنامهای بسیار دقیق و با حضور کری گرانت دوس داشتنی و جذاب. سکانس حمله هواپیما به گرانت در مزرعه به یکی از معروفترین سکانسهای تاریخ سینما تبدیل شده است. بودن یا نبودن (ارنست لوبیچ): یکی از مهم ترین فیلمهای ژانر کمدی. حفظ تعادل لوبیچ در رعایت مرز بین شوخی و جدی در این فیلم، بعدها به یکی از مهمترین دستاوردهای سینمای کمدی تبدیل شد. ریوبراوو (هوارد هاکس): یکی از مشهورترین وسترنهای هاکس و البته سینمای آمریکا. با حضور یک جان وین درجه یک و یک دین مارتین فراموشنشدنی. فیلمی که به یکی از مهمترین آثار ژانر وسترن تبدیل شده است. .......................... کافه سینما عکس هایی زیبایی از فیلم آرتیست .............. پردیس دوست خیالی كه واقعا دوستت باشه خیلی بهتر از یه دوست واقعیه كه خیال میكنی دوستته (چه كسی امیر را كشت - مهدی كرم پور) انجمن تهیه کنندگان فیلم آمریکا نامزدهای بهترینهایش در رشتههای مختلف، سینما، تلویزیون، انیمیشن و مستند را اعلام کرد. به گزارش کافه سینما به دلیل نفوذ تهیه کنندگان در رای دهی بخش بهترین فیلم در اسکار، این فهرست از جهاتی از اهمیتی بیش از باقی فهرست بهترین فیلمهای آخر سال برخوردار است. درخت زندگی فیلم مهمی است که از این فهرست جا مانده است. فهرست ده فیلم برتر سال اتحادیه تهیه کنندگان آمریکا از این قرار است: 1- آرتیست The Artist 2- ساقدوشها Bridesmaids 3- اولاد The Descendants 4- دختری با خالکوبی اژدها The Girl With the Dragon Tattoo 5- خدمتکار The Help 6- عید مارچ The Ides of March 7- هوگو Hugo 8- نیمه شب در پاریس Midnight in Paris 9- مانی بال Moneyball 10- اسب جنگی War Horse ................................................. کافه سینما خانه ای روی آب - بهمن فرمان آرا دکتر سپید بخت - رضا کیانیان : من فکر می کردم این ماییم که بی اعتقادیم ... ولی نسل شما واقعا دست همه ما رو از پشت بسته مژگان - بهناز جعفری : وقتی آینده ای نداری مثل اینه که خانه ات را روی آب بسازی ... ما یاد گرفتیم که شناگرهای خوبی باشیم استیون اسپیلبرگ: تا زمانی که "کلینت ایستوود" فیلم بسازد از دنیای سینما خداحافظی نمیکنم... ��استیون اسپیلبرگ��، كارگردان سرشناس هالیوود اعلام كرد، هیچ تصمیمی برای كنارهگیری از دنیای سینما در آینده نزدیك ندارد. ��استیون اسپیلبرگ�� كه در كنفرانس خبری اكران فیلم جدیدش ��اسب جنگی�� در انگلیس صحبت میكرد گفت: با حضور دوستان و همكاران بزرگی چون كلینت ایستوود، هیچ تصمیمی برای اینكه از دنیای سینما خداحافظی كنم ندارم. این فیلمساز بزرگ اعلام كرد: فعلا زود است به فكر كنارهگیری از دنیای فیلم باشم. ایستوود یكی از دوستان خوب من است كه در 81 سالگی نیز همچنان مشغول ساخت فیلم است. ما برخی مواقع درباره بازنشستگیمان با یكدیگر شوخی میكنیم. به گزارش روزنامه گاردین، اسپیلبرگ افزود: ��من همیشه به ایستوود میگویم تو نمیخواهی بازنشسته شوی و او در جواب میگوید نه. پس تا زمانی كه او به فیلمسازی ادامه دهد من بازنشسته نخواهم شد. وی همچنین از فیلم ��آروارهها�� محصول 1975 بهعنوان نقطهعطف فیلمسازی خود نام برد و گفت: ��موفقیت این فیلم این آزادی را به من داد كه هر فیلمی را كه بخواهم بسازم. من پیش از ساخت این فیلم كارگردانی بودم كه مرا برای ساخت فیلم انتخاب میكردند، اما ��آروارهها�� نقطه عطفی در كارنامه من شد تا پس از آن آثارم را خودم انتخاب كنم. اسپیلبرگ كه خالق آثاری چون ��فهرست شیندلر�� است، هماكنون در حال آماده كردن تداركات اولیه برای ساخت ��پارك ژوراسیك 4�� و تهیهكنندگی این درام اكشن است كه طی دو یا سه سال آینده این پروژه سینمایی را آماده اكران خواهد كرد. ��اسپیلبرگ�� با كسب دو جایزه اسكار بهترین كارگردانی از سرشناسترینهای سینمای جهان است. وی اولینبار در سال 1994 برای ��فهرست شیندلر�� جایزه اسكار بهترین كارگردانی را گرفت.این فیلم نامزد 12 جایزه اسكار بود كه در هفت بخش توانست به موفقیت برسد. اسپیلبرگ برای دومینبار در سال 1999 برای فیلم ��نجات سرجوخه رایان�� اسكار بهترین كارگردانی را گرفت. این فیلم نامزد 11 جایزه اسكار بود كه در جوایز گلدن گلوب نیز جایزه بهترین كارگردانی را برای اسپیلبرگ بههمراه آورد. این فیلمساز ثروتمند در سال 1993 جایزه شیر طلای افتخاری جشنواره ونیز، در سال 1995 جایزه سزار افتخاری فرانسه و در سال 2003 نام وی در تالار مشاهیر هالیوود جا گرفت. ------------ منبع : ایسنا دزدان دریایی کارائیب (پایان دنیا ) کاپیتان باربوسا : این روزا دنیا خیلی کوچیک شده کاپیتان اسپارو : نه اشتباه می کنی ! دنیا هنوز همون قدره ... فقط درونش تهی شده ! همه چیز در دست ساعتهاست ساعتها کارهای زیادی میکنند میتوانند لودگی کنند و مثل آدمس بادکنکیِ بچهها کش بیایند میتوانند سمج شوند و به یک عدد بچسبند و تکان نخورند میتوانند مثل یک قاطر زحمتکش بار زمان را به دوش بکشند میتوانند مخوف شوند و جغدوار وقتِ رسیدنِ شب را هوهو کنند! میتوانند مهمانانی شوند که روی در مینویسند: ��آمدیم نبودی!�� میتوانند یواشکی به گذشته شوتم کنند میتوانند آیندهام را در بوق و کرنا کنند همه چیز، دست ساعتهاست! ساعتهایی که اگر فقط همین را بگویند که کی یکم را یازده میکنند و قامتمان را کنار هم، موازی، دوستشان خواهم داشت با همهی بدیشان! "قارچ سمی"ساخته رسول ملا قلی پور بلبل اگه تو قفس طلا بمونه،زندونیه...می خونه ولی ادای خوندن رو در میاره... نقد و بررسی فیلم The Iron Lady (بانوی آهنین) ژانر : بیوگرافی، درام کارگردان : Phyllida Lloyd نویسنده : Abi Morgan تاریخ اکران : ژانویه 2012 زمان فیلم : 105 دقیقه زبان : English درجه سنی :PG-13 بازیگران: منتقد : جیمز براردینلی اگر می خواستیم تنها از روی این زندگینامه ی سینمایی درباره ی زندگی حرفه ای مارگرت تاچر- نخست وزیر انگلیس طی سالهای 1979 تا 1990- قضاوت کنیم، ممکن بود به این نتیجه برسیم که جایگاه اجتماعی او آنقدر مهم نبوده که لازم باشد یک فیلم سینمایی درباره اش ساخته شود. در فیلم ��بانوی آهنین�� The Iron Lady به کارگردانی Phyllida Lloyd، مارگرت تاچر (با بازی Meryl Streep) زنی مصمم و سخت کوش تصویر شده، اما هیچ اثری از شخصیت گیرا و کاریزماتیک و قابل توجه او دیده نمی شود. ملاقات ما با مارگرت تاچر در سالهای آخر دهه ی اول قرن بیست و یکم - نزدیک به دو دهه پس از خاتمه ی دوران نخست وزیری وی - روی می دهد و دوران اوج فعالیت او طی صحنه های فلش بک بازنمایی می شود. اما سیر داستانی ای که از این شیوه ی روایت حاصل شده، مجموعه ای گلچین شده از دستاوردهای مهم شغلی اوست که به صورتی پراکنده و غیر منسجم لابلای تصاویری گنجانده شده که پیرزنی مبتلا به اختلال حواس را در حال گفتگو با تصویر خیالی همسر مُرده اش، دنیس (با بازی Jim Broadbent) نشان می دهند. ناامید کننده ترین جنبه ی فیلم The Iron Lady این است که برخی از به یادماندنی ترین وقایع مهم دوران قدرت تاچر، یا مورد غفلت قرار گرفته اند و یا تنها به صورت حاشیه ای و گذرا به آنها پرداخته شده است. تنها دو سه دقیقه از فیلم به سوءقصد ��ارتش جمهوری خواه ایرلند�� (I.R.A) به جان او می پردازد. نمایش رابطه ی او با رئیس جمهور ایالات متحده، رونالد ریگان، منحصر به یک صحنه ی کوتاه رقص در مراسمی رسمی ست. به دلیل صرف بیش از حد زمان فیلم برای نمایش تاچر در دوران پیری، فیلم نمی تواند ماجراهای سالهای جوانی و فعالیت او را به شکلی قانع کننده و تأثیر گذار روایت کند. فکر می کنم خواندن صفحه ی ویژه ی او در سایت ویکی پدیا، بیشتر از این فیلم بتواند مخاطب را در درک اهمیت شخصیت او در تاریخ معاصر جهان، یاری کند. ریتم فیلم به شدت آهسته است. حتی در موارد نادری که صحنه های فلش مقداری جنب و جوش و هیجان به فضای فیلم اضافه می کنند، بازگشت به "زمان حال" و کند شدن ریتم فیلم از سوی کارگردان اجتناب ناپذیر به نظر آمده است. چنین شیوه ای در صورتی نتیجه می دهد که فیلم از دیالوگ های قوی و تأثیر گذار و نقش آفرینی بی عیب و نقص بازیگران برخوردار باشد، اما در فیلم The Iron Lady هیچ یک از این دو ویژگی دیده نمی شود. فیلمنامه بی روح و کم رمق است و بازی ها، حتی بازی ستاره ی معروف سینما مریل استریپ Meryl Streep به یادماندنی یا ویژه نیست. تعجبی ندارد که شرکت پخش کننده ی آمریکایی The Weinstein Company، اکران فیلم را تا اواخر ماه ژانویه و آن هم در گروه فیلم های هنری به تعویق انداخته است، زیرا به نظر نمی رسد این فیلم بتواند موفقیت خاصی در گیشه کسب کند، حتی در میان تماشاگران علاقه مند به فرهنگ و سیاست انگلستان. البته در اواخر ماه دسامبر این فیلم از سر اجبار و به صورت محدود اکران شد تا با دیده شدن بازیMeryl Streep شایستگی او محرز گردد تا طبق روال سال های گذشته نامزد دریافت جایزه اسکار شود. برخی از بهترین صحنه های فیلم، آنهایی هستند که ورود چالش برانگیز مارگرت تاچر جوان به دنیای سیاست را به تصویر می کشند. در این صحنه ها Alexandra Roach نقش او را بازی می کند و شور و حرارتی که در نقش آفرینی او دیده می شود همان چیزی ست که تصویری که Meryl Streep از تاچر ارائه می دهد، به شدت از فقدان آن رنج می برد. شگفت انگیزترین و جالب توجه ترین نکته ای که از تماشای فیلم به آن پی می بریم، این است که تاچر چطور به سختی و با کوشش فراوان توانست به درون یک سیستم مردسالارانه راه پیدا کند و مراحل ترقی در مسیر قدرت سیاسی را تا رسیدن به مقام نخست وزیری پشت سر بگذارد. رابطه ی او و همسرش دنیس به خوبی پرداخت شده و مدت زمان مناسبی برای بررسی آن در نظر گرفته شده است. تصویری که از همسر تاچر می بینیم، مرد وفادار و علاقه مندی است که خصوصیت ویژه ای ندارد و بسیاری از اهداف شخصی خود را پیش پای جاه طلبی و بلند پروازی تاچر قربانی می کند. اینکه تا مدت ها بعد از مرگ دنیس، شبح و تصویر خیالی او یار و همراه وفادار تاچر باقی می ماند، خود نشانی از وابستگی و اتکای تاچر به اوست. شاید بتوان گفت بازی Meryl Streep در این فیلم، مأیوس کننده ترین نقش آفرینی او در سالهای اخیر است. گریم بسیار سنگینی بر چهره ی او انجام شده و گاهی اوقات به واقع شناسایی اش را سخت و غیر ممکن می سازد، اما همین خود دلیلی است تا چهره ی او که در حالت طبیعی قابلیت بالایی در بیان احساسات دارد، انعطاف پذیری خود را از دست بدهد. گرچه تصویری که Meryl Streep از این شخصیت برجسته ی دهه ی 80 ارائه می دهد از نظر فنون بازیگری و ظاهری بسیار ماهرانه ترسیم شده است - به ویژه لهجه ی بریتانیایی بی عیب و نقص - اما به هیچ وجه موفق نمی شود ویژگی های درونی و شخصیتی تاچر را بازنمایی کند (در این مورد میتوان فیلمنامه ی بی رمق Abi Morgan را مقصر دانست). Streep موفق شده هویت شخصی خود را از چشم مخاطب پنهان کند و طوری نیست که در طول فیلم مدام پرده ی سینما را نشان بدهیم و بگوئیم "مریل استریپ!"، اما شاید گاهی اوقات از خودمان بپرسیم چرا قیافه و صدای مارگرت تاچر اینقدر به Julia Child - نویسنده ی کتاب های آشپزی که شخصیت اصلی فیلم ��جولی و جولیا�� Julie & Julia بود و Meryl Streep نقش او را بازی می کرد - شبیه است. شاید دوست داشته باشید Streep را تنها محض خاطر اینکه Streep است تحسین کنید، در هر صورت، با اینکه او پیش از این بارها موفق شده تا با بازی خود به فیلمنامه های بی رمق بسیاری گرما و جلوه ببخشد، میتوان گفت بعد از آواز خواندن و رقصیدن در فیلم Mamma Mia (کارگردان آن فیلم هم Lloyd بود)، بازی او در این فیلم یکی از معمولی ترین نقش آفرینی های اوست. بازی Jim Broadbent در نقش مکمل قوی تر است، اما او تنها به عنوان مدخلی برای روایت داستان در نظر گرفته شده، و نمی شود وی را به راستی شخصیتی حقیقی به حساب آورد. فیلم The Iron Ladyدر کل با دیدگاهی مثبت و در عین حال با سعی در رعایت جانب انصاف و تعادل، شخصیت مارگرت تاچر را بررسی می کند. فیلم نه جنبه ی یک حمله ی اعتراض آمیز چپ گرایانه به خود می گیرد و نه از سنت قهرمان پروری محافظه کارانه پیروی می کند. پای گذاشتن در هر کدام از این دو مسیر ممکن بود اعتراض طرفداران متعصب طرفین را بر انگیزد. فیلم با دقت و توجه آزاردهنده ای که در تألیف کتاب های آموزشی کودکان به کار بسته می شود، محاسن و معایب دهه ی نخست وزیری تاچر را به تصویر می کشد. اما در نهایت فیلم نافذ یا روشنگری از کار درنیامده است. ما با فیلمی سر راست و یکنواخت روبرو هستیم و اگر هم Meryl Streep به خاطر بازی در این فیلم نامزد اسکار می شود، در اصل به اعتبار نام و شهرت اوست و نمیتوان نقش آفرینی او در این فیلم را یکی دیگر از نقاط برجسته ی کارنامه ی بازیگری او دانست. افرادی که واقعاً تمایل دارند درباره ی زندگی حرفه ای مارگرت تاچر اطلاعاتی کسب کنند، بهتر است به جای تماشای این فیلم سراغ یکی از کتاب های بیشماری بروند که درباره ی او نوشته شده است. آنچه فیلم The Iron Lady از دوران فعالیت اجتماعی و سیاسی تاچر نشان می هد، خلاصه ای سطحی و سرسری است و کلیت فیلم از آن انرژی و نیروی درونی که باعث می شد چنین فیلمی بیش از اینکه حالت آموزشی داشته باشد، جنبه ی سرگرم کننده گی پیدا کند بی بهره است. ................................................ تهیه و ترجمه: سایت نقد فارسی
| |||
| ||||
| ||||
| ||||
| ||||
| ||||
Powered By Amir Hejvani - Marshal | ||||
All Rights Reserved By Marshal Modern Group | ||||
__._,_.___
No comments:
Post a Comment