| ||||
| ||||
| ||||
| امنیت فنی گروه مارشال مدرن بر عهده تیم ایرانویچ میباشد
شماره 15 پیامک های دلنشین تقدیم وجود پاکتون (نظر یادتون نره) خدایا... دستانی را در دستانم قرار بده که پاهایش با دیگری پیش نرود... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ مسیحای من دیر بازیست بر صلیب است ومن لحظه ها را به فهمیدن این عذاب میکشم چون صلیبم به دوش و این تاج خارین غم روی پیشانی اعتمادم چه زیبا نشسته... باز میپرسم از خویش... من کیستم؟! ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ دستانت حلقه میزنند به دور کمرم... این تنها <پرانتز> دوست داشتنی زندگی من است... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ خوشبختی برای ما مانند مربا برای آلیس در سرزمین عجایب است مربا را فردا خواهیم خورد... ولی آن فردا هرکز نمیرسد... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ یادت پرچم صلحیست میان شورش این همه فکر... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ هنوز هم نمیدانم اینجا چه فصلیست که من کال ماندم و به تو نمیرسم؟! ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ کبوتر لب تنگ ماهی نشست و گفت... تو که سقف قفست شکسته چرا پرواز نمیکنی؟ ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ میدانی بعضی هارا هرچه بخوانی... خسته نمیشوی! بعضی هارا هر چه گوش دهی... عادت نمیشوند! بعضی ها هرچه تکرار شوند... باز بکرند و دست نخورده! دیده ای؟ شنیده ای؟ بعضی ها بینهایت اند... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ کمی شیرین شو... بحران بی فرهادی را من حل میکنم... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ میدونی چرا پاهات خستست؟ چون روزی صد بار توی ذهنم رفت و آمد داری... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ پرسید چند سال داری؟ گفتم: روزهای تکراری زندگی ام را خط بزنم... کودکی چند ساله ام! ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ من کوه شده ام و دیگر به هیچ کس نمیرسم... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ بدهکاریم به یکدیگر و به تمام دوستت دارم های ناگفته ای که در پشت دیوار غرورمان ماندند و ما آنها را بلعیدیم که نشان دهیم منطقی هستیم! ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ بچه که بودیم از تکلیف میترسیدیم بزرگ شدیم از بلاتکلیفی!! ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ این روزها همه ناقص الخلقه هستند هیچ کس دل و دماغ ندارد! ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ شیرین بهانه بود! فرهاد تیشه میزد تا نشنود صدای مردمانی را که در گوشش میخواندند: دوستت ندارد... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ زیاد خوب نباش... زیاد دم دست هم نباش... زیاد که باشی... زیادی میشوی... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ تلاش برای یک رابطه از دست رفته مثل اینه که بخوای یک چای سرد شده رو با ریختن آب جوش گرم کنی نه رنگش مثل اول میشه... نه طمعش... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ گاهی نیاز است دکتر به جای یک مشت قرص برایت "فریاد" تجویز کند... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ از پل نامردان عبور نکن... بگذار تورا آب ببرد! از ترس شیر به روباه پناه نبر...بگذار شیر تورا بخورد! ببر باش و درنده ... ولی از کنار آهوی بی پناه به آرامی گذر کن... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ بعضی وقتا آدما الماسی تو دست دارن... بعد چشمشون به یه گردو میفته دولا میشن تا گردو رو بردارن الماس میفته تو شیب زمین قل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره... میدونی چی میمونه؟ یه آدم... یه دهن باز... یه گردوی پوک... یه دنیا حسرت... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ بخدا کافر اگر بود به رحم آمده بود زان همه ناله که من پیش تو کافر کردم ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ ضربان قلبم را روی خنده های تو تنظیم کردم پس همیشه بخند تا زنده بمانم... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ سالهاست عبور کرده ام از خویش... یادم بخیر... ♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡ من آنقدر امروز و فرداهای نیامدن را دیده ام که دیگر هیچ وعده بی سرانجامی خواب و خیال و آرزوهایم را آشفته نمیکند... حالا یاد گرفتم که فراموشی دوای درد همه نداشتن ها نخواستن ها و نیامدن هاست... یاد گرفتم که از هیچ لبخندی خیال دوست داشتن به سرم نزند! یاد گرفتم که بشنوم تا فردا... و به روی خود نیاورم که فرداها هیچوقت نمی آیند. | |||
| ||||
| ||||
| ||||
| ||||
| ||||
Powered By Amir Hejvani - Marshal | ||||
All Rights Reserved By Marshal Modern Group | ||||
__._,_.___
No comments:
Post a Comment