| | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
| امنیت فنی گروه مارشال مدرن بر عهده تیم ایرانویچ میباشد
سلام به مارشالی های گل و دوست داشتنی با شماره 135 از ستون مارشالی در غیاب امیر خان با بحث های خیلی جالبی در خدمتتون هستم با تشکر فرهاد رادمنش - معاون گروه مارشال مدرن  ارسالی از:متین میلاد مبشر عشق و دوستی مسیح (ع) و فرا رسیدن عید بزرگ کریسمس به شما و سایر مسلمین هیچ ربطی ندارد! شما به فکر ادامه محرم و صفر باشید... با تبریک سال نو مسیحی به دوستان مسیحی مارشالیمون matin_new_2005@yahoo.com matin2000.blogfa.com ارسالی از:مهرداد روح اللهی درود به همه دوستان مارشالی قبل از هر چیزی میخواستم از خانم دکتر پرستو دبیر بابت ابراز لطف و محبتی که به من تو شماره قبل ستون داشتن کمال تشکر رو داشته باشم امیدوارم که خداوند لیاقت این همه مهربانی و سخاوت این دوست عزیزم رو به من داده باشه پرستوی عزیزم همیشه در یادو خاطره من هستی حتی اگر دور باشی به شدت دوریت برام آزار دهنده هست ،بی صبرانه منتظر اومدنت هستم امیدوارم سفرت بی خطر باشه و هر چه زودتر برگردی هر چند میدونم سفر طولانی در پیش داری و مدتها در کنارمون نیستی --------------------------------------------------------------------------------- مطلب بعدی که میخواستم نظرم رو راجع بهش بگم در مورد پیام دوست و خواهر خوبم زهرا زندی نیا عزیز هست که در مورد آشنایی دختر و پسر قبل و بعد از ازدواج و کلا اختلافات پیش اومده تو این زمینه هست راستش با پوزش از تمام دوستان عزیز به نظر من یکی از مشکلاتی که متاسفانه ریشه در فرهنگ ما داره اینه که در ایران نه در تمام موارد ولی در اغلب اوقات ازدواج بر اساس شهوت انجام میشه و یکی از معضلات جدی و بزرگ این دوران در مورد ازدواج هست ،که خوب دلایل زیادی برای این موضوع هست که تو این بحث مجالی براش نیست ،اتفاق بده دیگه ای که پس از ازدواج میوفته اینه که چه دختر چه پسر ملاکشون رو بر تغییر طرف مقابلشون میگذارن ،و به نظر من یکی از مشکلات بزرگ در حال حاظر در مورد ازدواج همین مورده ،اتفاقی که میوفته اینه که خانم و یا آقا با توجه به شرایط خانوادگی این نیاز رو احساس میکنن که طرف مقابلشون رو با خواسته های خود و خانوادشون یکی کنن ،غافل از این که اصل ازدواج به هیچ عنوان بر مبنای تغییر رفتار و یا عادات طرفین نیست ،بلکه صرفا اشتراک در زندگی و برقراری یک رابطه درست از روی منطق صحیحه ،مضاعف بر همه اینها کمتر پیش میاد که دختر و پسر در مورد خودشون و نیازهاشون با هم حرف بزنن و بدتر از همه این که هنوز شناخت کافی در مورد عادات و رفتار دختر و پسر تو ازدواجهای ما جایی نداره ،ما بدون اینکه بدونیم چه طور و چگونه باید با شریک زندگیمون ارتباط درست بر قرار کنیم وارد یک زندگی میشیم که خوب مشکلات و سختیهای خودش رو داره و غالبا حقیقت یک زندگی از رویایی که دختر و پسر برای هم میسازنن خیلی سخت تر و گاهی تلخ تره، مسئله ای که به شدت در روابط دختر و پسر در ایران امروز ما جاش خالیه شناختی هست که باید قبل از ازدواج و یا بعد از اون نسبت به نیازها و تفکرات هم پیدا کنن که متاسفانه کمتر این اتفاق میوفته
 پاسخ فرهاد رادمنش : سلام مهرداد جان روی نکته خوبی اشاره کردی به نظر منم قرار نیست همدیگرو عوض کنن بهتر روی اشتراکاتشون کار کنن و رابطه ی قوی رو برقرار کنن و اخلاق هایی هم که قابلیت تغییر دادن رو هم داره دو طرف تغییر بدن و اگر در مواردی با هم تضاد دارن به این اختلاف نظر احترام بزارن و اگه نمی تونن اصلاً به فکر این کارا و ازدواج نباشن ارسالی از:علیرضا دوباره سلام به شما و تمام مارشالی های جیگر.خواستم قبل از شروع بحث مشکلات ازدواج یه پیشنهاد بدم اونم اینه که به نظر من موضوع این بحث رو با عنوان یک خبر مهم واسه همه مارشالی ها ارسال کنین تا همه تویه این بحث شرکت کنن خوب میریم سر اصل مطلب: امیر جان اینجا یه مسئله ی جالبی رو بیان کرد خوب منم یه چیزایی راجب همین میگم: نمیشه این جریان رو تقصیر یک نفر انداخت اینجا هر دو طرف خطا کارن بدونه اینکه به مسائل اصلیه زندگی توجه کنن باهم ازدواج میکنن و در بیشتر موارد دختر 1000تا کار انجام میده تا نظر پسر رو جلب کنه و پسر هم 1000تا کار انجام میده تا نظر دختر رو جلب کنه اما وقتی ازدواج میکنن اول با هم خوبن اما بعد از یک مدت که میگذره هم از کارشون خسته میشن هم دیگه واسشون عادی شده و این آغازی میشه برای شروع دعوا و درنهایت طلاق منتظر جواب بقیه ی دوستان خصوصا دختر ها هستم تا یه بحثه جالب داشته باشیم پاسخ فرهاد رادمنش : سلام علرضا جان حرفهای تو هم منطقی هست اما توضیحی که برای پیام قبلی گذاشتم اینجا هم صدق می کنه باید بنای زندگی رو بر اشتراکات گذاشت و به اختلاف نظر ها احترام گذاشت. ارسالی از:سحر سلام به همه مارشالیهای گل من سحر هستم یک شعر زیبا براتون ارسال کردم که امیدوارم خوشتون بیاد  رو دلای آدما هرگز حسابی وا نکن در نشد از پنجره زوری خودتو جا نکن آدمک‌های شهر ما بازیگرای قابلند وقتش بشه یواشکی رو قلب هم پا میذارند قصه روزگار اینه به هیچ کسی وفا نکن روی دلای آدما هرگز حسابی وا نکن آدمکای شهر ما قلبمو داغون میکنند دل ستاره منو از زندگی خون میکنند ... ستاره‌ها چشماشونو با اشکاشون رنگ میزنند به قلب هر ستاره‌ای آدمکا چنگ میزنند  پاسخ فرهاد رادمنش : سلام سحر گرامی ممنون بابت شعر زیباتون ایکاش اسم شاعر اونم می گفتید. ارسالی از:مژده طهماسبی سلام به همه مارشالیهای خوب و مهربون جای اقای حجوانی خالی نباشه ... امیدوارم بهشون خوش بگذره و جای همه ما رو که نرفتیم اونجا خالی کنند.. ما به همین تورهای داخلی راضی هستیم و بی صبرانه منتظر اولین تور بعد از تموم شدن ایام محرم و صفر هستیم... شما هم دلتون تنگ شده نه؟؟؟؟ خوب با سرما چکار میکنید... الان یکی دو روزه که نسبتا سردتر شده و نمیدونید من سرمایی چی میکشم.. از بسکه لباس میپوشم به زور راه میرم.. اخه فکر کنم دو برابر وزن خودم لباس تنمه... وای..... صحبت از هوای سرد شد و میدونم کسانی که مشکل سینوزیت دارن چی میکشن... یک مطلب در مورد سینوزیت خوندم که گفتم بد نیست برای شما عزیزان هم بفرستم... پس تا اخر با من باشید.. ( منبع : مجله ایده آل) -------- سینوسی که گاهی مشکل زا میشود یکی از بیماری هایی که در فصل سرما بسیار شایع است و گاهی هم با سرماخوردگی یا آلرژی اشتباه گرفته میشود سینوزیت است که اگر به درستی درمان نشود معضلات جدی را برای فرد مبتلا به وجود میآورد. بیماری همه گیر سینوس ها حفره های توخالی هستند که در ناحیه فک و صورت بوده و از بدو تولد تشکیل میشوند. این فضاهای خالی عملا کار فیزیولوژیکی خاصی در بدن انجام نمی دهند اما اگر به دلایلی دچار التهاب و عفونت شوند به شکل سینوزیت ظاهر میشوند که در این صورت مشکلاتی را برای بدن ایجاد میکنند. اغلب بیماری سینوزیت از ابتلا به سرماخوردگی معمولی شروع میشود و التهابی که به خاطر ویروس در سینوس ها به وجود میآید خود به خود بهبود پیدا میکند و احتیاجی به آنتی بیوتیک یا درمان های دیگر نیست و دوره آن بیش از چند روز طول نمی کشد. سینوزیت برای هر کسی میتواند اتفاق بیفتد. طبق آمارهای علمی 90 تا 95 درصد افراد در طول عمرشان حداقل یک بار دچار حمله سینوزیت میشوند یعنی به اصطلاح معمول سینوزیت میگیرند. وقتی دراز میکشید سرفه می کنید؟ گاهی اوقات به دنبال سرماخوردگی ویروسی علائم سینوزیت هم ادامه پیدا میکند و بیش از یک هفته یا ده روز طول میشکد در این حالت ترشح بینی از حالت شفاف به صورت چرکی زرد یا سبز رنگ در میآید و بیمار از سردردهای مزمن و سنگینی سر و صورت شکایت میکند. این حالت به خصوص زمانی که فرد سرش را به سمت جلو یا پایین حرکت میدهد بیشتر احساس میشود. سرفه های شبانه یکی دیگر از علائم سینوزیت چرکی است ، از آنجایی که ترشحات هنگام دراز کشیدن بیشتر پشت حلق را تحریک میکند بنابراین سرفه ها هم هنگام دراز کشیدن شدت پیدا میکند. اگر آلرژی دارید بعضی از عوامل باعث انسداد مجرای تنفسی بینی یا سینوس ها میشوند که از مهم ترین آنها میتوان از آلرژی نام برد. کسانی که آلرژی طولانی مدت یا حتی آسم دارند به دلیل انسداد نسبی که در مجرای تنفسی آنها وجود دارد مستعد این هستند که به طور مکرر سینوزیت چرکی بگیرند. در مواردی همین آلرژی یا آسم منجر به تشکیل پولیپ های بینی میشوند و برجستگی هایی را روی مخاط بینی ایجاد میکند که در نتیجه آن ترشحات بینی به راحتی تخلیه نمی شوند . انحراف تیغه بینی هم یکی از علت های انسداد نسبی مجرای سینوس است که در اثر آن سینوزیت های چرکی مکرر اتفاق میافتد. خودسرانه آنتی بیوتیک نخورید اگر فکر می کنید هنگامی که دچار سرماخوردگی ویروسی شدید حتما باید از آنتی بیوتیک استفاده کنید تا به سینوزیت چرکی دچار نشوید ، این تصور اشتباهی است چون لزوما هر کسی که دچار سرماخوردگی ویروسی میشود در آینده دچار سینوزیت چرکی نمی شود . تنها زمانی که پزشک معالج تشخیص دهد که عفونت ویروسی دوره اش تمام شده و علائم سینوزیت مانند گرفتگی بینی یا خلط پشت حلق یا درد صورت پیشانی و سرفه های شبانه بیش از حد معمول ادامه پیدا کند برای درمان سینوزیت چرکی باکتریایی آنتی بیوتیک تجویز می کند. میکروب بد بو بوی بد دهان علت های زیادی دارد که همگی به داخل حفره دهان باز میگردد. خرابی دندان و لثه ، حضور میکروب های روی مخاط زبان، تجمع میکروب ها در سینوس ها و حتی ناراحتی های معده و مری و ریفلاکس همگی میتوانند از علل بوی بد دهان باشند. سینوزیت چرکی علت شایع بوی بد دهان نیست ولی می تواند یکی از علل آن باشد. اگر شخصی دچار سینوزیت چرکی شود از آنجا که دائما در پشت حلقش با ترشحات چرکی مواجه میشود دچار بوی دهان نیز می شود که البته با درمان سینوزیت انی ناراحتی هم رفع میشود. سیگار هم مقصر است همان طور که گفتیم عواملی که مخاط بینی و سینوس را تحریک میکند با ایجاد التهاب وا نسداد نسبی سینوزیت چرکی را به وجود می آورند، مواد شیمیایی ، آلودگی هوا و آلرژن ها که به طور قطع سیگار در راس آنها قرار دارد میتواند مخاط سینوس و بینی را تحریک کنند و سینوزیت های مکرر را به وجود بیاورند. سیگار به طور مستقیم و غیر مستقیم سینوزیت های چرکی مکرر را در افراد ایجاد میکند بخصوص در فصل زمستان که این بیماری در افراد سیگاری بیشتر دیده میشود. علائم سینوزیت در افراد سیگاری با هر بار درمان آنتی بیوتیک بهبود پیدا میکند ولی با ادامه سیگار کشیدن قطعا سینوزیت شان دوباره عود میکند. بخور دهید اگر فرد بیمار دچار عیب آناتومی مثل پولیپ بینی باشد اول باید بیماری که موجب انسداد مجرای تنفسی اش شده را با مراجعه به پزشک رفع کند چون در بعضی موارد این عیب های آناتومیک تنها با عمل جراحی قابل درمان است اما برای درمان سینوزیت حاد در کنار آنتی بیوتیک هایی مانند آموکسی سیلین، آمپی سیلین، کوآموکسی کلاو و کلترومایسین که حتما باید توسط تجویز پزشک مصرف شود ، بیمار میتواند از سرم های فیزیولوژیک که در داروخانه ها در دسترس است یا آب نمک استریل که می تواند در منزل تهیه کرد برای کاهش تجمعه میکروب در حفره های سینوس به طور مرتب استفاده کند. اگر مجرای بینی را شست و شو دهید در نتیجه ترشحات سینوس راحت تر تخلیه میشوند و احساس سبکی بیشتری خواهید کرد. استفاده از حوله و کمپرس گرم روی ناحیه سینوس پیشانی هم به تخلیه بهتر سینوس ها کمک میکند. علاوه بر این ، مصرف زیاد مایعات هم در طول درمان سینوزیت چرکی توصیه میشود. همیشه سلامت و شاداب باشید دوستتون دارم پاسخ فرهاد رادمنش : سلام مژده گرامی ممنون بابت مطالب آموزنده ای که ارسال می کنی ارسالی از:امین عباسی سلام به همه دوستان عزيزم در گروه مارشال . امير اقا اميد وارم هميشه شاد و پر انرژي گروه مارشال مديريت كنيد من يكي از افرادي هستم كه از همسرم طلاق گرفتم و اين ميدونم اين شرايط واسه هر دو طرف سخته با اينكه من عاشق همسرم بودم ولي مجبور شديم به خاطر علاقه به هم جدا بشيم .به عنوان يه عضو كوچك از همه گروه خواهش مي كنم واسه ازدواج احساسي برخورد نكنيد. دوست داشته باشيد و لي قبل از ازدواج عاشق نشيد. خانه ی دل را سیه پوش کرد و رفت ان همه از دلدادگی می گفت سخن سینه ی یر جوش را بی جوش کرد و رفت گویی با رفتنش از زندگی جام بی مهری را نوش کرد ورفت در بر دیده گریان و بغض الوده ام عهد و پیمان را فراموش کرد ورفت در میان خاکستر سرد زندگی حال مرا با غم هم اغوش کرد ورفت بین ما جزء تیکه کاغذ بیش نماند ان هم با مهر طلا ق ، مهر کرد و رفت طلاق دردی است و زخمی است مثل زخم خوردن تیر كه مدتی بدن گرمی آنرا حس نمیكند پاسخ فرهاد رادمنش : سلام امین جان البته اینم نظری هست اونایی که ازدواج کردن باید تایید کنن یا رد ممنون که در بحث شرکت کردید. ارسالی از:زهرا سلام خدمت همه مارشاليهاي گل، اول از همه تشكر ميكنم از امير خان و آقاي روح اللهي برادر خوبم كه حمايت كردن از اين موضوعي كه مطرح كردم، قبل از اينكه جواب سوال جنجاليه امير خان رو از ديدگاه خودم بدم، تشكر ميكنم از ساسان در خصوص داستان زيبايي كه ارسال كرده بودن و البته اين داستان يه جورايي بر ميگرده به جوابي كه ميخوام به امير بدم، بعد در مورد صحبتي كه امين عباسي كرده در مورد اين كه طلاق يك راهه، منم تا حدودي با ايشان موافق هستم ولي نه كاملا، طلاق آخرين راهه وقتي واقعا به بن بست بخوري نه اينكه سريع با يه مشكل بخواي به طلاق فكر كني چون اولين نفري كه پشيمون ميشه خود طرفه چون هيچ تلاشي نكرده، و اين آخرين راه بايد باشه موقعي كه احساس كني واقعا تلاشت راه به جايي نميبره تو زندگي مشترك، در مورد صحبتهاي آقاي رامين خضري كه گفته بودن اين موضوع خنده دار نيست ، برادر خوبم ؛ خنده تلخ من از گريه غم انگيزتر است كارم از گريه گذشتست و به آن ميخندم البته اينم بگم كه شايد خيلي ها فكر كنن كه من ازدواج كردم و مشكلاتي دارم يا طلاق گرفتم و حالا نشستم دارم فكر ميكنم كه چرا طلاق گرفتم و مسايل طلاق، جواب ميدم كه نه من ازدواج نكردم ولي بيشتر از همه آقاي روح اللهي در جريان مسايل من هست ولي موضوع اينه كه آدماي زيادي رو ميشناسم كه طلاق گرفتن يا اينكه دارن بهش فكر ميكنن اونم در نتيجه يه انتخاب اشتباه و بعد كارهاي اشتباهي كه انجام ميدن رامين خان داستان شما هم جالب بود ولي ما خودمان هم بايد تكاني بخوريم و چون عوامل ديگه در خواب هستن دليل نميشه كه ما هم خودمونو به خواب بزنيم ما بايد بيدار بشيم حركت كنيم ، تحقيق كنيم، صحبت كنيم، انتخاب درست داشته باشيم و عمل كنيم ، متاسفانه همه ما (شامل خود من هم ميشه) خوب حرف ميزنيم ولي به عمل كه ميرسه ميگيم چرا من؟ بزار اون يه كاري انجام بده، اون بايد معذرت خواهي كنه، وظيفه اونه كه منو تامين كنه، وظيفه اونه كه خونه رو تميز كنه،وظيفه اونه كه .... و همين طور از همديگه فاصله ميگيريم و يه شكاف بزرگ درست ميشه، چند روز پيش خونه يكي از دوستانم بودم كه سه سالي هست ازدواج كرده ، الان كه به مشكل مالي برخوردن خيلي راحت دارن باهاش كنار ميان يه دختر همسن من با توقعات امروزي ،ولي انقدر به زندگي علاقه داره و از اون مهمتر به همسرش كه تحمل ميكنه درك ميكنه ،آقايون اين جور موقعها براشون خيلي سخت ميشه گاها پيش خودشون ميگن من ميخواستم چه زندگي اي درست كنم براش ولي چي شد، من خودمو ميگم اگه به عنوان يه همسر بخوام سركوفت بزنم خوب صد در صد روي همسرم تاثير ميذاره ولي اگه حمايتش كنم خوب اين مشكل هم رد ميشه، شخص كه خودش مغازه دار بوده ولي خوب موقعي كه حتي فكرشم نميكرده به مشكل برخورده و حالا مجبوره بره بشه يه كارمند (همسر دوست خودمو دارم ميگم) تازه اونم پيش عموي خانومش ولي وقتي همسرش حمايتش كنه راحت از اون مشكل رد ميشن همين طور براي خانمها ،فرقي نميكنه موضوع اينه كه ما خيلي خودخواهيم وقتي براي طرفمون مشكلي پيش مياد به جاي اينكه در كنارش باشيم درست مقابلش هستيم ، برادر خوبم ما بايدخودمون هم بخوايم و حركت كنيم،همه ميخوان كه همسر خوب داشته باشن، كسي كه در كنارش احساس آرامش داشته باشن، ولي بايد انتخاب درست داشته باشيم و قبلش بايد با خودمون رو راست باشيم كه چي ميخوايم از زندگي و بعد بريم به سمتش و انتخاب درستي داشته باشيم، منتظر نظراتت هستم حالا جواب موضوع جنجاليه امير خان در مورد اينكه چرا بعد از ازدواج ديگه مثل سابق نيستيم، و صحبتايي كه گفته بود، نظر من اينه كه يه بخشي به داستان همون كتاب با ارزشي بر ميگرده كه آقا ساسان فرستاده بود، ما وقتي يه چيزي رو به دست نياورديم تلاش ميكنيم براي به دست آوردنش ولي وقتي به دستش آورديم ميذاريمش رو طاقچه ، وقتي به كسي كه ميخواهيم ميرسيم ديگه خيالمون راحته بعد اگه يه اتفاقي براي اون شخص بيافته مثلا مريض بشه ،تصادف كنه ، دوباره تلاشمون براي بودنش زياد ميشه ولي همين كه مشكل رفع شد دوباره ميريم سراغ خودمون و چيزاي ديگه اي كه نداريم، اگر واقعا به اين درك رسيده باشيم كه زندگي كوتاهه و در اصل مرگ خيلي نزديكه و هر لحظه اينو به خاطر داشته باشيم كه براي ابراز علاقه ديره(البته نه طوري كه ديگه تمام فكر و ذكرمون همون بشه و بخوايم از چيزاي ديگه غافل بمونيم، اميدوارم متوجه منظورم شده باشيد) هميشه اون ازدواج تازه ميمونه ، هميشه آقا دوست داره كه زود برسه خونه چون يكي منتظرشه و خانم هم هميشه چشم براه كسي هست تا بياد خونه ، هميشه به فكر هم هستن، واقعا به هم علاقه دارن، مشكل ما اينه كه بين ازدواجمون، دوستامون، خانوادمون و كارمون تعادل برقرار نميكنيم ، يا خيلي همسرمونو در تنگنا قرار ميديم كه از ما خسته ميشه يا انقدر آزادش ميزاريم كه شيرازه زندگي از هم ميپاشه، بعضي وقتا انقدر سرد ميشيم كه همسرمون نميدونه ما كي هستيم بعضي وقتا انقدر ابراز علاقه ميكنيم كه طرف حالش بهم ميخوره، نميدونيم كه واقعا در همه چيز بايد آهسته پيوسته بود؛ رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود، روهرو آن است كه اهسته و پيوسته رود. من هم آدماي زيادي ديدم كه طرفشون خوب نبوده چه خانومي كه در اثر يه انتخاب بد ازدواجش به شكست خورده و چه آقايي كه اين مشكل براش پيش اومده نميخوام بگم فقط آقايون مشكل دارن نه خيلي از خانوما هم هستن كه توقعشون از زندگي فقط خودشون هستن و به چيز ديگه اي فكر نميكنن، من ميخوام دو تا زندگي رو براتون بگم كه البته شباهتي به هم ندارن ولي تلاش و عدم تلاش دو طرف هست، اول برادر خودم و دختر عموي خودم، مادر من با اين ازدواج موافق نبود اونم به اين خاطر كه رابطه ش با زن عموي من خيلي خوبه و هر دو ميترسيدن كه اين ازدواج روي اين رابطه تاثير بد بذاره، برادر من گفت اگه شما موافق نيستين باشه ولي من با شخص ديگه اي هم ازدواج نميكنم ، خوب بالاخره با هم ازدواج كردن ، وقتي آزمايش دادن هر دو مينور بودن ولي به ما چيزي نگفتن چون به هم علاقه داستن البته ريسك هم كردن ولي قيد بچه دار شدن رو زده بودن ولي خوب بچه دار هم شدن و انقدر براي خودشون استرس زا بود كه ميخواستن بچه رو سقط كنن در صورتيكه ما خوشحال بوديم خوب ما چيزي نميدونستيم تازه وقتي بچه شون سه ماهش بود ما فهميديم كه اينا نبايد ازدواج ميكردن و واقعا لطف خدا بود كه بچه شون تالاسمي نبود اينا رو گفتم كه بدونين چقدر بهم علاقه داشتن و دارن حالا كه هشت سال از ازدواجشون ميگذره تازه يه سري از مشكلاتشون حل شده ، و تازه تونستن يه خرده زندگيشونو جمع و جور كنن خوب مشكلات خودشون هم دارن ولي هيچوقت اجازه ندادن اين مشكلات خوشي و عشقشون رو هم بگيره و تونستن تعادل برقرار كنن، خوب يه زندگي هم هست مثل يكي از دوستاي خودم كه اونم هشت ساله ازدواج كرده فقط براي آزادي اولش با عشق شروع شد ولي حالا دوست من و همسرش هر كدوم دنبال خوش گذرونيه خودشون هستن ، خيلي راحت دوستم ميگه اگه بخوام از همسرم جدا بشم بايد از نظرمالي تامين باشم چون نميتونم برگردم خونه بابام ، چون خودم انتخاب كردم، متاسفانه ما نوع نگاهمون به زندگي درست نيست، ازدواج همونطور كه يه آزاديهايي به آدم ميده يه سري محدوديتها هم ايجاد ميكنه ما بايد يه كاري كنيم كه توازن برقرار كنيم، متاسفانه خيلي ها فكر ميكنن ازدواج هم كه كردن باز بايد با دوستاشون باشن نه با همسرشون،احساس ميكنيم اگه بخوايم با همسرمون به تفريح بريم بهمون شايد زياد خوش نگذره تا وقتي با دوستامون ميگيم ، ميخنديم البته قبول دارم كه آدما به تنهايي هم احتياج دارن ، فقط بايد راه درست بريم، من باز هم ميگم نظر شخصيمو كه اول بايد خودمونو بشناسيم اين كه چي از زندگي ميخوايم، ما يه فاميلي داريم كه خودش زود ازدواج كرده بود البته ناراضي نبود ولي هميشه به برادرش و همه ما ميگفت برين خوش گذرونيهاتونو بكنين ولي وقتي ازدواج كردين ديگه فقط بايد به ازدواجتون فكر كنيد فقط به همسرتون و مسايل خاص زندگيتون نه به قبل ، موقعي ازدواج كنيد كه نخواين افسوس اين رو بخورين كه جووني نكرديم و از اين حرفا،حالا يكي زود ازدواج ميكنه همه زندگيش ، تفريح و خوش گذرونيش با همسرشه و لذت هم ميبره يكي هم نه ميره پي خوشيه بعد ازدواج ميكنه ،مهم اينه كه بدونيم وقتي ازدواج كرديم يه تعهداتي داريم، اميدوارم تا حدودي جواب امير هم داده باشم البته از ديدگاه خودم، يه موضوع ديگه اينكه پحبت كنيم در مورد توقعاتمون از همديگه ، دختر ها و پسرها چه توقعاتي دارن براي بعد از ازدواج از همسرشون چكار كنن كه بتونن احساس خوبي بعد از ازدواج هم داشته باشن نه احساس اسارت و نارضايتي، در پناه حق موفق باشيد پاسخ فرهاد رادمنش : سلام زهرا گرامی از اینکه این بحث رو راه انداختید ممنونم چون باعث شده هم نظرشون رو بگن منم با شما موافقم که باید دو طرف از همدیگه حمایت کنن و معمولاً گیر های الکی به هم ندن و سعی کنن با هم مثل انسان برخورد کنن و عاقلانه تصمیم بگیرن و با کوچکترین تضادی یا کوچکترین اتفاقی فورا افکار منفی سراغشون نیاد بیش از 50 درصد تلاق ها از افکار منفی و عدم اطمینان بوجود میاد و البته حمایت کردن از همدیگه باعث می شه که روابط نزدیکتر و صمیمیتر باشه و در نهایت اطمینان بیشتر ارسالی از:مژگان مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن مادرت ویا پدرت را در آغوش بگیر. اگر کسی تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن دیگری پاسخ دهد تلفن را قطع کن. هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو " می دانم چه حالی داری " چون در واقع نمی داني. یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال است. هیچوقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است. خودش این را می داند. از صمیم قلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است. در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای درست قضاوت نکن. وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواستی جوابش را بدهی، لبخند بزن و بگو: "برای چه می خواهید بدانید؟" هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن. هیچوقت پایان فیلم ها و کتابهای خوب را برای دیگران تعریف نکن. وقتی احساس خستگی می کنی اما ناچاری که به کارت ادامه بدهی، دست و صورتت را بشوی و یک جفت جوراب و یک پیراهن تمیز بپوش. آن وقت خواهی دید که نیروی دوباره بدست آورده ای. هرگز پیش از سخنرانی غذای سنگین نخور. راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نکن. هیچوقت از بازار کهنه فروشها وسیله برقی نخر. شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد. سعی کن از آن افرادی نباشی که می گویند : " آماده، هدف، آتش " هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت را در دست بگیر. به زودی زمانی خواهد رسید که او اجازه این کار را به تو نخواهد داد. چتری با رنگ روشن بخر. پیدا کردنش در میان چتر های مشکی آسان است و به روزهای غمگین بارانی شادی و نشاط می بخشد. وقتی کت و شلوار تیره به تن داری شیرینی شکری نخور. هیچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن. وقتی در راه مسافرت، هنگام ناهار به شهری می رسی رستورانی را که در میدان شهر است انتخاب کن. در حمام آواز بخوان. در روز تولدت درختی بکار. طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند، به یاد تو بیفتند. بچه ها را بعد از تنبیه در آغوش بگیر. فقط آن کتابهایی را امانت بده که از نداشتن شان ناراحت نمی شوی. ساعتت را پنج دقیقه جلوتر تنظیم کن. هنگام بازی با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند. شیر کم چرب بنوش. هرگز در هنگام گرسنگی به خرید مواد غذایی نرو. اضافه بر احتیاج خرید خواهی کرد. فروتن باش، پیش از آنکه تو به دنیا بیایی خیلی از کارها انجام شده بود. از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، بترس. فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند اگر اين اي‌ميل را دريافت كردي بدان كه از نيك ترين دوستان من هستي پس تو هم آن را براي نيك ترين دوستانت بفرست ... پاسخ فرهاد رادمنش : سلام مژگان گرامی ممنون برای ارسال این مطلب زیبا ارسالی از:محمدی ارسالی از:ابوالفضل تقدیم به دوستان خوبم در گروه مارشال تو اون شام مهتاب کنـارم نشستی عجب شاخـه گل وار به پایم شکستــی! قلم زد نگــــــــاهت به نقش آفرینـــــــــــــــــی که صورتگری را نبود اینچنینـــــــــــی! پــریزاد عشق و مهاســـــــــــــــــا کشیدی خــــــــــدا را به شور تماشـــــــــــــــــا کشیدی! تو دونسته بودی چه خوش باورم مـــــن! شکفتی و گفتــــی: از عشق پــــرپــــــرم من تا گفتــــــم کی هستی؟ تو گفتی یه بی تـــــاب! تــــــــا گفتـــــم دلت کـــــــــــو؟ تو گفتی که دریــــــاب! قسم خوردی بر ماه که "عاشق ترینی" تــــو یک جمع عــــاشق تو صـــادق تریـنـی همــــــون لحظـــــه ابـــــــــــری، رخ ماه و آشفت بـــــه خود گفتــــم:ای وای! مبــــــــــــــادا دروغ گفت؟ گذشت روزگاری از اون لحظه نــــــــــاب کـــــه معراج دل بود به در گـــــــاه مهتـــــــاب دراون در گــه عشق، چه محتـــــــــاج نشستـــم تو هــر شـــــــام مهتـــــــــــاب، به یادت شکستــــــــم تـــــو از این شکستن خبـــــــر داری یــا نــــــــــــــه؟ هنوز شور عشق و به ســـر داری یا نـــــــــه؟ هنــــوزم تو شبهــــــات اگه ماه و داری من اون ماه و دادم به تو یادگاری پاسخ فرهاد رادمنش : سلام ابوالفضل عزیز مرسی بابت این شعر زیبا اما ایکاش شما هم اسم شاعر این شعر رو می گفتید. ارسالی از:مهدی زکی زاده ندارم..... دراین ویرانه دیگر جا ندارم هوایی جز دل صحرا ندارم تمام عمر می ترسیدم از عشق ازاین پس زعاشقی پروا ندارم زبس بیهوده خوردم غصه ، امروز دگر امید بر فردا ندارم تو با من باش ، در کشتی،که باتو به سر اندیشه از دریا ندارم سری آشفته دارم بی تو ، زیرا که ره دور است و من هم پا ندارم به غربت مانده ام، دربند اغیار رخت را درکنارم تا ندارم لطافت نیست در شعرم ؟ ببخشید نباشی ، حال شادی را ندارم چرا دربیت بیتم غصه جاری ست؟؟! زتو دورم ، ترا همتا ندارم (((((((((((((((((((مهدی زکی زاده7/10/90)))))))))))) +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ قسمت من دوری دلدار شد جانم از این واقعه بیمار شد خواب من آشفته شد از رفتنش عشق مرا دیده ی بیدارشد (((((((((((((((((((مهدی زکی زاده7/10/90)))))))))))) +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ خوشحالم ای دوست.... به عشق پاک خود می بالم ای دوست بهار از توست تمام سالم ای دوست خیانت ، بی وفایی ،کار مانیست شمایی آخر آمالم ای دوست به عشقت می رسم رسم تا اوج هستی وگر عشقت نباشد کالم ای دوست ((اگر آن ترک شیرازی...)) به نامت زحافظ آمد اندر فالم ای دوست برایت شعرهایم ، هرچه دارم تویی تنها به قیل و قالم ای دوست نشد با اینکه وصلت قسمت ، اما ازاین همراهی ات خوشحالم ای دوست نگاهم آسمانی شد از آنروز که با عشقت گشودم بالم ای دوست به یوسف عرض کردم خواب خود ، گفت: شود ، به ، با تو روز و حالم ای دوست . . . . . زمستان است و سرما سخت سوزان بیاور بازوانت ، شالم ، ای دوست (((((((((((((((((((مهدی زکی زاده7/10/90)))))))))))) +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ رای ملت ، اعتبار دولت است خدمت بر خلق ، کار دولت است مجلس شورا چو از افکار مردم پاگرفت در کنار ملت است و افتخار دولت است (((((((((م - زکی زاده)))))))))) پاسخ فرهاد رادمنش : سلام مهدی عزیز اشعار شما همیشه حال و هوای خاص خودش رو داشته اما با این شعر آخریتون که راجب مجلس بود هیچ جوره نتونستم ارتباط برقرار کنم کاری با مجلس های قبلی ندارم اما مجلس هشتم اصلاً در کنار مردم نبود امیدوارم مجلس نهم بهتر باشه ارسالی از:سمیه مجیدی سلام خوبید منم اگه مطلب جالبی داشتم براتون ارسال کنم؟ من حسودیم شد  تولد منم زمستونه پاسخ فرهاد رادمنش : سلام سمیه گرامی تولد شما هم مبارک دوست عزیز شما هم می تونید در بحث های ستون شرکت کنید و یا مطالبی که به نظرتون جالب هست رو برامون ارسال کنید البته قبل از ارسال حتماً توضیحات انتهای این ایمیل رو مطالعه کن ارسالی از:اعظم سلام به همه دوست عزیز مارشالی گلم مسی نسرین جون که به فکرم بودین  و ببخشید که ناراحتت کردم اما امرزو حتما میرم و کتاب را میخرم .خیلی خوشحالم که دوستایی دارم که بی ادعا به فکرم هستن.راستی جای دوست عزیز و داداش گلمون امیر آقا هم سبز و سفرشتون بی خطر و پر از شادی دوستون دارم ارسالی از:سالار با سلام وعرض خسته نباشيد اگه امكان داره راهنماييم بكنيد كه با داشتن جي ميل چطور عضو گروه بشم در ضمن جي ميل ادرس من در ذيل اومده . با سپاس salar19691348@gmail.com پاسخ فرهاد رادمنش : سلام سالار جان شما یه ایمیل به آدرس زیر ارسال کنید و توضیحاتی که براتون ارسال می شه رو بخونید و مراحل ثبت نام رو ادامه بدید با تشکر از تمام دوستانی که در این شماره برای ما ایمیل ارسال کردند شما هر پیامی از جمله تبریک تولد دوستان خود ، یافتن گمشده ، پیامهای تبریک و تسلیت بابت مناسبتهای عمومی و یا خصوصی ، انواع کمکهای خیریه و ... رو میتوانید در این ستون مطرح کنید برای بخش صندلی داغ حتماً در قسمت عنوان صندلی داغ را درج نمایید منتظر ایمیل های بعدی شما دوستان (اما خواهشا با فونت فارسی) هستم. دوستانی هم که تمایل دارند ایمیل شخصی آنها در این ستون نمایش داده شود حتما در پایان پیام خود قید نمایند از ارسال پیامهای سیاسی ، ضد دینی ، غیر اخلاقی ، تبلیغاتی و فورواردی سایر گروه ها هم اکیدا خودداری نمایید چون در این ستون ارسال نخواهد شد | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| Powered By Amir Hejvani - Marshal | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| All Rights Reserved By Marshal Modern Group | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
__._,_.___
No comments:
Post a Comment