Farhad.modern@yahoo.com
آرزومند آرزوهاتونم
فرهاد رادمنش
| سخن هفته : موفقیت سینمای متفاوت ایران در جذب مخاطب را به فال نیک بگیریم 5 دلیل برای تماشای "جدایی نادر از سیمین" | |
سینمای ما- فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" به کارگردانی اصغر فرهادی دومین فیلم پرفروش نوروز 90 در جذب مخاطب شگفتی تازه رقم زد. "جدایی نادر از سیمین" به کارگردانی اصغر فرهادی با اتفاق آرا بهترین فیلم جشنواره بیست و نهم فجر بود. فرهادی در روند فیلمسازی مسیری رو به رشد داشته از "رقص در غبار" به "شهر زیبا" رسیده و پس از "چهارشنبه سوری"، "درباره الی" را ساخته، "جدایی نادر از سیمین" کاملکننده این مسیر رو به رشد است
* موفقیتهای "جدایی نادر از سیمین" در جشنواره فیلم فجر
فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" در جشنواره فیلم فجر مورد توجه هیئت داوران قرار گرفت، پیشتر منتقدان، اهالی مطبوعات و مردم فیلم را پسندیده بودند، در موقعیتی رویایی فیلم با استقبالی گسترده همراه شد و روایت اجتماعی فرهادی از طبقه متوسط با قشرهای مختلف ارتباط برقرار کرد.
در مراسم اختتامیه جشنواره بیست و نهم فیلم فجر، شهاب حسینی برای بازی در این فیلم دیپلم افتخار را کسب کرد و اصغر فرهادی سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و فیلم را به دست آورد، او در برلین بود و در آن سوی مرزها موفقیتهایی تازه را میچشید. محمد کلاری هم سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری را به دست آورد.
فیلم میتوانست به نظر بسیاری از منتقدان، سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و بازیگر مرد را برای پیمان معادی همراه بیاورد، دیده شدن فیلم در جشنواره فجر فضای تبلیغاتی مثبتی برای "جدایی نادر از سیمین" به وجود آمد.
* تحسین فیلم در جشنواره برلین
فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" در نمایش خارجیاش هم موفق بود، گروهی باور نداشتند این فیلم بتواند موفقیت "درباره الی" را تکرار کند، اما فیلمی که فیلمنامهاش در آسیا پاسیفیک دیده شده و جایزه گرفته بود، مخاطبان خارجی را هم شگفتزده کرد، اصغر فرهادی در کنار به دست آوردن خرس طلای بهترین فیلم توانست با فیلمش بازیگران سینمای ایران را هم به افتخاری تازه برساند.
گروه بازیگران زن و مرد فیلم خرس نقرهای برلین را به ایران آوردند، فیلم فرهادی با وجودی که به شدت به زندگی ایرانی و شرایط امروز جامعه نزدیک است اما توانست منتقدان خارجی را هم تحت تاثیر قرار بدهد، مجموعهای از نقدهای مثبت درباره فیلم در نشریات و سایتهای خارجی نوشته شده است.
سینمای ایران که مدتی است چهره شاخصی در عرصههای بینالمللی نداشته با فرهادی دوباره به قلههای موفقیت نزدیک شده است، فرهادی نماینده تازه سینمای اجتماعی ایران و همه قابلیتهای آن در جهان است.
*گروه بازیگران
از زمانی که اصغر فرهادی مشغول ساخت فیلم تازهاش در سکوت خبری بود، آنهایی که بازیهای خوب بازیگران فیلمهای قبلی این کارگردان را فراموش نکرده بودند، میدانستند که فرهادی این بار هم مجموعهای از بازیهای به یادماندنی را مقابل دیدگان مخاطب قرار میدهد.
پیمان معادی، شهاب حسینی و لیلا حاتمی عالی هستند، ساره بیات استعدادش را در فرصتی که داشته به نمایش گذاشته و سارینا فرهادی حضوری قابل قبول در اولین نقشآفرینیاش در سینما دارد. فرهادی با شیوههای خود میداند که چطور از بازیگران استفاده کند تا بیشترین تاثیر را در مخاطب داشته باشند.
سیمای رنج کشیده ساره بیات و تصویر تلخ شهاب حسینی فراموش نشدنی است، تصویر مردی که در مخمصه وجدان و منفعت شخصی گرفتار شده را میتوان در چهره پیمان معادی دید و لیلا حاتمی چقدر خوب رنج و اندوه زنی را به نمایش گذاشته که راهی برای خروج از بحران زندگی شخصیاش ندارد.
* حمایت رسانهها و منتقدان
فیلمهای فرهادی به خصوص "چهارشنبه سوری" و "درباره الی" توسط منتقدان دیده و تحسین شدند، "جدایی نادر از سیمین" هم در فضایی مثبت از سوی سایتها و نشریات و ماهنامهها حمایت شد، از زمان جشنواره فیلم فجر تا امروز منتقدان و روزنامهنگاران در کنار مخاطبان جدی سینما حامیان اصلی فیلم فرهادی بودهاند.
معرفی فیلم به دانشجویان و طبقه متوسط به بالای جامعه که اهل مطالعه نشریات و رسانهها هستند از طریق ماهنامهها و سایتها اتفاق افتاده و همان طور که پیشبینی میشد پس از تعطیلات نوروزی فروش روزانه "جدایی نادر از سیمین" افزایش پیدا کرده است.
*موفقیت سینمای متفاوت در جذب مخاطب
در ادوار مختلف تاریخی سینماگران متعددی باعث پیوند سینمای متفاوت با مردم شدهاند، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی مهمترین این چهرهها از نسل اول سینماگران هستند که فیلمهایشان در دهه 50 مردمی را که با فیلمفارسی میانهای نداشتند به فیلم دیدن و سینما رفتن ترغیب کرد.
ابراهیم حاتمیکیا و کمال تبریزی در دهه 70 این توانایی را داشتند که با فیلمهایشان اقشار تحصیل کرده را به سینماها دعوت کنند، نام آنها هنوز هم میتواند برای جذب مخاطب مهم باشد، حتی اگر از دوران اوجشان فاصله داشته باشند، اصغر فرهادی سینماگری است که با "چهارشنبه سوری" توانست این اتفاق را رقم بزند.
| گفتگو با اصغر فرهادی درباره "جدایی نادر از سیمین" سر صحنه به بچهها میگفتم قدر این لحظات را بدانید، چون بهترین لحظات عمر ماست | |
سینمای ما - سمیه علیپور: اصغر فرهادی در نظرسنجی خبرآنلاین به عنوان چهره سال سینمای ایران انتخاب شد، هرچند خودش ترجیح میدهد از کلمه رقابت استفاده نکند و اتفاقاتی که برای فیلم �جدایی نادر از سیمین� افتاد، دلیل این انتخاب میداند.
اصغر فرهادی با ورود به سینما از اوایل دهه هشتاد و اوجگیری در نیمه این دهه، این روزها دوران پرافتخاری را سپری میکند؛ در سالهایی که ظهور و بروز اندک نسل جدید هنرمندان در حوزههای مختلف هنری و ادبی تبدیل به یک نگرانی شده؛ فرهادی و فیلمهایش بخش عمدهای از این دلنگرانیها را برطرف کردهاند و امیدی برای روزهای بعد به وجود آوردهاند؛ روزهایی که دیگر فرهادی به این جوانی نیست، اما در جوانی فیلمهایی که ساخته که از منتقدان تا مخاطبان عام و تا سینماگران و هنرمندان را به خود علاقمند ساخته است.
کارگردان فیلمهای �درباره الی...� و �جدایی نادر از سیمین� چهره سال سینمای ایران از نگاه کاربران خبرآنلاین شناخته شد که این بهانه گفت وگو با او بود.
شما در رقابت با بزرگان سینما و مدیران و مسئولان سینما، شهاب حسینی، حمید فرخنژاد و به طور کلی بازیگران شناختهشده و کارگردانی در جایگاه کیمیایی به عنوان چهره سال از نگاه کاربران خبرآنلاین انتخاب شدید. قطعاً افرادی که شما را انتخاب کردند دلایل خودشان را دارند، به اعتقاد شما این انتخاب چه دلیلی داشته است؟
پاسخ این سئوال سخت است. از کلمه رقابت استفاده نکنیم، چون کسانی که نام برده شد دوستان صمیمی و یا همکاران خبره من هستند و رقابتی در این میان نیست. میتوان حدس زد اتفاقاتی که این اواخر برای فیلمم رخ داده بیشتر در ذهن افراد بوده و به همین خاطر موجب شده اسم من انتخاب شود.
�جدایی نادر از سیمین� موفقیتهایی در داخل و خارج داشت، شاید این مسئله در انتخاب تاثیر داشته، اما در کنار آن برخی حواشی نیز اطراف فیلم شما بود. تصور می کنید این حواشی نقشی در این گزینش داشته است؟ با در نظر گرفتن این مسئله که معمولا در جامعه ما حواشی بیشتر از اصل در اذهان می ماند.
ممکن است موثر بوده باشد. البته قبل از اینکه فیلم اکران شود این حواشی پررنگتر بود، ولی بعد از اکران آن در جشنواره و خارج از ایران حواشی تحتالشعاع قرار گرفتند و الان خود فیلم موضوعیت بیشتری پیدا کرده است. همیشه روال همین بوده است. آثار موضوع قضاوت میشوند. بعید میدانم در مورد من هم حواشی پررنگتر از اصل دیده شده باشند.
یکی از دلایل این انتخاب میتواند مسئلهای باشد که در جشنواره فیلم فجر رخ داد و �جدایی نادر از سیمین� جایزه بهترین فیلم را به دست نیاورد و همین موجب ناراحتی طرفداران سینمای شما شد. شاید بخشی از آرا هم به همین نگاه بازگردد. البته نمیخواهم قضاوتی روی داوری جشنواره داشته باشید، زیرا همواره از این کار دوری کردهاید. برای خودتان عجیب نبود فیلمتان جوایز متعددی از فجر گرفت، اما عنوان بهترین فیلم را به دست نیاورد؟
این کار من نیست. قضاوت درباره داوری سختتر از خود داوری است. از آنجایی هم که فیلمهای دیگر را ندیدهام نمیتوانم قضاوت کنم. اساساً وارد شدن فیلمساز به مقوله نوع داوری اثرش را سوءتفاهمبرانگیز میدانم. اینها شغل و کار ما نیست، جزو حاشیههایی است که باید از آن گذشت. هرچقدر فیلمساز به این مقولهها نزدیک نشود راحتتر میتواند کارش را انجام دهد.
در ادامه پرسش قبلی به این مسئله میرسیم که تصمیم شما در مقطعی که مشکلاتی برای �جدایی نادر از سیمین� به وجود آمده بود، تصمیمی منطقی بود تا در نهایت منجر به ادامه ساخت فیلم شد.
خیلیها مصاحبههای آن روزهای من را نخواندند و عدهای هم با شیطنت سعی کردند از این موضوع سوء استفاده کنند و آن مصاحبهها را تعبیر و جعل کنند. آن روزها نکته این بود که این حاشیهها دامن باقی اهل سینما را نگیرد که مسئولیتی در زمینه صحبتهای من در شب جشن نداشتند. من بعد از چند روز سکوت احساس کردم دیگران تاوان صحبتهای من را میدهند. خیلی این را کار اخلاقی نمیدانستم. یک جور کنار کشیدن بود. مصاحبهای کردم تا مبادا به نظر بیاید کنار کشیدهام. متاسفانه یکی از خبرگزاریها و عدهای دیگر سعی کردند بعد از مدتی اسم این دو مصاحبه را نامه بگذارند و همچنین آن را به الفاظی که من در نظر نداشتم تعبیر کنند. بعد دوباره مجبور شدم مصاحبه کنم و توضیح کوتاهی بدهم که اگر قرار به عذرخواهی بود فیلم من حتی یک ساعت هم متوقف نمیشد. به هر حال گذشت، ولی من در دفترچه یادداشتم اسم آن روزها را روزهای بیاخلاقی گذاشتهام.
در موقعیت خیلی سختی قرار داشتید. اولین سختی این بود که بعد از �درباره الی...� تصمیم به ساخت �جدایی نادر از سیمین� گرفتید و بعد از آن مرحله با این مشکل روبرو شدید. بعد از اتفاقاتی که رخ داده بود اگر صحبت میکردید، قابل پیشبینی بود برخی سخنان شما را پا پس کشیدن تلقی کنند و اگر صحبت نمیکردید نسبت به کسانی مدیون میماندید که به گفته خودتان بعد از آن سخنان دچار مشکل شده بودند. چطور در آن مقطع تصمیم گرفتید؟
این ماجراها دو مقطع داشت. یکی مقطعی که تصور کردم در برابر این تصمیم غیرمنطقی سکوت بهترین کار است. میدانستم این موقعیتی است که دوامی ندارد و بالاخره حل میشود. فکر کردم کاری به این داستان نداشته باشم و از فرصت استفاده کنم برای تمرین با بازیگران که همین کار را هم کردیم. بیرون سر و صدا بود و حاشیه و ما فرصت خوبی پیدا کرده بودیم برای کار و تمرین بیشتر، اما وقتی دیدم این ماجرا ابعاد گسترده پیدا کرد و همکارانم تاوان صحبتهایم را میدهند و آزار میبینند و تلفنها و پیغامهای اهالی سینما که پیگیر بودند و نگران من را بر آن داشت واکنش نشان دهم. اگر آن روز صحبتی نمیکردم به نظر میرسید از سر منزهطلبی سکوت کردهام تا بقیه تاوان بپردازند. من پیش آمدم تا خودم تاوانش را بپردازم احساس عقبنشینی نداشتم و هنوز هم ندارم.
قبل از اینکه در جشن خانه سینما روی سن بروید حتما میدانستید قرار است جایزه بگیرید، اما فکر کنم قبلا گفته بودید صحبتهای روی سن اصلا از قبل آماده نشده بود. ما محدودیتها را میشناسیم، میدانیم گفتن چه حرفهایی حساسیتبرانگیز است. چطور صحبتهایی را روی سن مطرح کردید که تقریبا همه میدانیم بیان آنها حتما واکنشهایی به همراه دارد؟
ببینید، قرار بود صبح بعد از جشن اتفاقاتی بیفتد. بهانهای برای این نیاز بود. آن دعوا هنوز ادامه دارد. من هم آن شب به مراسم نمیرفتم مطمئن باشید بر سر موضوع دیگری این داستان شکل میگرفت. مهم نیست. همیشه نمیشود همه چیز گل و بلبل باشد. بخشی از کار ما هم روبرویی با همین بیاخلاقیها و تخریبهاست، اما نه اینکه خیلی روی آن متمرکز شویم و آزار ببینم. اگر قرار بود روی این ماجراها متمرکز شوم الان فیلمی وجود نداشت که به بهانهاش درباره همین حاشیهها صحبت کنیم.
آقای کیارستمی مشخصاً نقشی در تصمی گیری شما در آن مقطع حساس داشتند؟ اینکه فیلمتان را به باقی قضایا ترجیح بدهید؟
این هم یکی از سوء تفاهمهایی است که در این زمینه مطرح شده است. ایشان به صورت مستقیم چیزی به من نگفتند. البته اولین کسی که واکنش رسانهای به آن اتفاق نشان داد آقای کیارستمی بود که همین جا از ایشان تشکر میکنم.
آقای فرهادی ما با کارگردان نسبتاً جوانی روبرو هستیم که حال و هوای سینمای ایران را عوض کرده است، امید به وجود آورده، امیدی به آینده سینمای ایران. خودتان چقدر این نگاهها را احساس میکنید؟
من همواره سعی کردهام فریفته و تابع شناسنامهای نیاشم که بیرون از من از فرهادی تعریف میشود. آن نگاهی که از بیرون نسبت به من وجود دارد با نگاه خودم نسبت به خودم یکی نیست. این را از سر شکسته نفسی و تعارف و تواضع نمیگویم. من نسبت به خودم خیلی سختگیر و بیرحمم. بیشتر نیمه خالی لیوان را میبینم.
ما فیلمسازانی داشتیم که بر اثر تعریفهای منتقدان خیلی مطرح شدند و همان منتقدان هم توانستند در مقطعی دیگر واکنشی متفاوت نشان دهند. چطور شما سوار این موج نشدید در شرایطی که خیلی از منتقدان کارهای شما را میپسندند. هیچ گاه دغدغه کشمکش بین خودتان و منتقدان را نداشتید؟
تنها دغدغه من این است که فیلم خوب بسازم. اگر کارگردانی فیلم خوب ساخت دیگر نباید نگران باشد، حتی اگر در مقطعی دیگران کارش را نپسندند، در درازمدت میتواند جایگاه خودش را پیدا کند. هیچ فیلم خوبی در تاریخ سینما فراموش نمیشود. ممکن است در لحظه تولد مورد توجه قرار نگیرد، اما بعد از سالها جایگاه خودش را پیدا میکند. یا ممکن است خیلی از فیلمها در لحظه تولد بسیار جلب توجه کنند، اما به مرور فراموش شوند. به همین دلیل تنها وظیفه من ساختن فیلم خوب است و نگران بودن نسبت به اینکه فیلمم در حد توانم باشد و به آن اعتقاد داشته باشم. باقی مسائل به دست میآید. نباید تلاش کرد دل منتقدان را از طریقی غیر از فیلم ساختن به دست آورد. اگر چنین کاری کنیم رابطه شکننده است و از دست میرود، اما اگر تماشاگر را چه منتقد و چه غیرمنتقد از طریق فیلم به خودتان نزدیک کنید، رابطه باثبات خواهد بود و از بین رفتنی نیست.
چطور این حد و مرزها را نگه میدارید؟ خودتان را از خانواده دور میکنید تا فیلم بسازید، از نگاههای بیرونی فاصله میگیرد، نگاه منتقدان را کنار میزنید و فقط به فیلمتان فکر میکنید. مشخصا همه اینها ما را به یک واژه و مفهوم میرساند. تمرکز. اصغر فرهادی به نظر یک انسان سرشار از تمرکز به نظر میآید.
البته من در کار فقط اینگونه هستم. همان قدر که در کار متمرکزم در رانندگی حواسپرتم و مسیرها را اشتباه میروم. وسواس نسبت به کار از کودکی و خانواده من میآید. من اگر یک صفحه متن بنویسم و یک خطخوردگی در آن باشد آن صفحه را ادامه نمیدهم. باید از نو بنویسم تا خطخوردگی نداشته باشد.اینها از ویژگیهای شخصی است. هر زمان که پلانی میگیرم، جمله و کلمه و دیالوگی مینویسم به این فکر میکنم که این میماند و میگویم پس تا میتوانی آن را به چیزی که فکر میکنی بهترین است نزدیک کن. بعدها دیگر نمیتوانی برگردی و آن را تصحیح کنی. اگر این نکته را در نظر داشته باشیم دیگر سهلانگارانه رفتار نمیکنیم. باید بدانیم لحظه خلق زمان ناب و گرانقیمتی است که باید به بهترین شکل از آن استفاده کنیم.
میتوان از زمان استفاده درستی داشت، اما کسی که میخواهد از این زمان بهره ببرد باید توانی در درون داشته باشد تا بهترین را روی کاغذ بیاورد.
بخش اعظمی از این مسئله شهودی است. وقتی من شروع به نوشتن میکنم خودم متوجه نیستم چطور و طی چه فعل و انفعالاتی این کار انجام میشود. ایدهها چطور و از کجا میآیند. وقتی شروع به نوشتن میکنی وارد حسی شهودی میشوی که نوشتهها تو را پیش میبرند.
همه آگاهیها، تکنیکها و داشتههای فنی را از پیش داریم، اما در لحظه خلق حسابگرانه برای یاری به آنها دست دراز نمیکنیم. من در این مرحله باید روی کارم کاملا متمرکز باشم و حاشیهای آزارم ندهد. متاسفانه بعد از �چهارشنبهسوری� حاشیههای اطراف فیلمهای من زیاد شد و انرژی زیادی برای مرتفع کردن آنها صرف شد.
اگر بتوانم فضایی برای خودم فراهم کنم که این حاشیهها دیگر وجود نداشته باشند، طبیعتا راحتتر میتوانم کار کنم. علاوه بر این نکته، اطرافیانم، چه خانواده و چه گروهی که با آنان کار کردم خیلی به من کمک کردند آن تمرکز را از دست ندهم. دیگرانی وجود دارند که این رنج را متحمل میشوند تا من در آرامش کار کنم. اول از همه خانوادهام و همسرم، پدر و مادرم و گروه همکارانم این روحیه را به خوبی درک کردهاند.
علم و دانش چی؟ برای خلق بهترینها باید پشتوانه محکمی از دانش وجود داشته باشد.
علم و دانش را پیش از شروع به خلق کردن باید کسب کرد. مسیری که طی کردهام میانبر نبود. من دانشگاه رفتم و هفت هشت سالی را آنجا گذراندم. ساخت فیلم کوتاه هشت میلیمتری، فیلم 16 میلیمتری، نوشتن نمایشنامه، نمایشنامه رادیویی، سریال، فیلمنامه سینمایی و بعد فیلم سینمایی.
این مسیر مشخصی است و پر از فرصت برای آموختن. آموختن شرط لازم است. گرچه خیلیها معتقدند تحصیلات آکادمیک کارآیی ندارد، اما دارد. ممکن است سر کلاس توقعی که دارید برآورده نشود، اما حضور در محیط دانشگاهی به شما سلیقه میدهد. شما در طول دوران تحصیل خوب و بد یک اثر هنری را تشخیص میدهید. اساسا این مسئله مهمی است که بدانید چه چیز به لحاظ خلاقه خوب است و چه چیز بد. وقتی به این سلیقه دست پیدا کنید بخش اعظمی از مسیر را رفتهاید.
اگر بخواهیم بگوییم اصغر فرهادی ذاتا فیلمساز بوده شاید این مراحل رشد پله پله را نادیده گرفته باشیم، اما این یک حس قوی است که به نظر میرسد این استعداد به صورت ذاتی در شما وجود داشته است.
هر دوی اینهاست. حتما پتانسیلهایی وجود داشته که مرا راغب به یادگیری فیلمسازی کرده است. هر دو با هم هستند. اگر یکی نباشد نمیتواند بار آن یکی را بر دوش بکشد و شما را به مسیر کار خلاقه سوق دهد. استعداد ذاتی و پرورش آن باید در کنار هم باشد.
قطعا شما به عنوان کسی که از بچگی به سینما علاقه داشته، کارهای فیلمسازان مختلف را دنبال کردهاید. آثار کدامیک از فیلمسازان را بیشتر میپسندید؟
این انتخاب در هر مقطعی فرق می کرد. پیش از اینکه به فیلمسازی علاقمند شوم در نوجوانی به ادبیات علاقه زیادی داشتم و وقتی وارد دانشگاه شدم ادبیات نمایشی خواندم. دوره نوجوانی من با خواندن رمان گذشت و سراغ کارهای ماندگار رفتم. نگاه اجتماعی که می گویند در کارهای من وجود دارد از همان دوره میآید، زیرا در آن سالها فقط چنین کارهای میخواندم. خواندن تمام آثار دولتآبادی، چوبک و ساعدی نوجوانی من را تا سن 18 سالگی پر کرد و در کنارش سینما، اما در مورد سینما هر فیلم ایرانی که فکر میکردم قابل دیدن است می دیدم. در مقاطع مختلف فیلمسازان مختلف برایم مهم بودند. در یک دوره کارهای آقای تقوایی برایم خیلی محبوب بودند و هنوز هست. در یک دوره کارهای آقای مهرجویی، آقای فرمانآرا.
اغلب کارگردانی که از تئاتر به سینما میآیند رد پای تئاتر را به همراه دارند و گاه ایراد کار برخی همین تئاتری نگاه کردن به سینما عنوان شود، اما شما با نگاه هوشمندانه خود بخش مورد نیاز از تئاتر را در سینما به کار گرفتهاید؛ هدایت و تفهیم کامل بازیگر قبل از حضور مقابل دوربین. اندوختههای تئاتری خود را در سینما چطور مورد استفاده قرار می دهید؟
وجه اشتراک فیلمهایی که در سینما ساختم با تجربیات و کارهای تئاتری من یک چیزی است؛ چیزی به اسم درام. درام را از تئاتر گرفتهام، روایت معمایی فیلمها و درام موجود در آنها را از تئاتر کسب کردهام. نکته دیگری که از تئاتر دارم این است که جنس کار تئاتر منحصر به صحنه و تئاتر است و نمیتوان آن را جای دیگری اجرا کرد.
تئاتر ویژگیهای ارزشمندی دارد که فقط وقتی زنده است و هیچ واسطهای بین تماشاگر و بازیگرش نیست، معنا پیدا میکند. به همین دلیل هیچ وقت تلهتئاتر برایم جذاب نبوده، چون تئاتر نیست و دوربین واسطه تماشاگر و بازیگر است. از آنجا که میدانم ویژگیهای تئاتر مخصوص خود صحنه است هیچ گاه تلاش نکردم از آنها در فیلمهایم استفاده کنم، اما شگردهای تکنیکی را که در ارتباط با بازیگر، طراحی صحنه و اجرا که امکان انتقال آن از تئاتر به سینما بود، مورد استفاده قرار دادم.
آقای فرهادی شما چند کار را با هم انجام می دهید، مثلا فیلمها فیلمنامهنویس، گاه بازیگردان و کارگردان دارند و شما همه این کارها را انجام می دهید، این مسئله یک بعد مثبت دارد؛ اینکه فردی این همه توانایی را با هم دارد و نتیجه کارهایش قابل قبول است. مسئله دیگر اینکه این شکل کار موجب تکمحوری پیش رفتن میشود.
از زمانی که می نویسم تا لحظهای که تیزر آماده میشود باید سر کار حضور داشته باشم. این چیزی است که در من وجود دارد و نمیتوانم آن را کتمان کنم. در همه وجوه کارم باید خودم باشم. به مرور آدمهایی را پیدا میکنم که با این روحیه کنار میآیند. مثلا وقتی تدوینگر کار میکند بدون اینکه زحمتی برای او داشته باشم و دستش را ببندم در تمام ساعات کار کنار او نشستهام و یا سر صداگذاری که معمولا نیاز نیست کارگردان در همه مراحل باشد حاضر میشوم. این به دلیل نداشتن اعتماد به بقیه نیست. شکل گرفتن کار برایم جذاب است. مثل ساختمانی که در حال ساخت است. بچه که بودم، خانهای میساختند و همه علاقه من این بود که بعد از مدرسه آنجا بروم و دیوارها را که بالا میروند تماشا کنم. من شکل گرفتن آن خانه را با لذت نگاه میکردم. این روحیه هنوز در من مانده است.
با این روحیه با کسی مثل محمود کلاری با سالها سابقه کار در سینما به مشکل نمیخورید؟
بعد از این همه سال در عرصه نمایش و تلویزیون و سینما، نزدیکترین آدم را به خودم به لحاظ روحی محمود کلاری میبینم. آنقدر شبیه هم هستیم که علاوه بر نداشتن مشکل از این روحیه همدیگر لذت هم میبردیم و میبریم همچنان. وقتی گروهی که انتخاب میشوند احساس میکنند فردی که با او کار میکنند بالا سرشان نایستاده و کنارشان قرار دارد لذت بیشتری میبرند.
در مورد بازیگری کارهایتان. زمانی که خرس نقرهای برلین به بازیگران فیلمتان تعلق گرفت، دوستی پرسید این خرس به خانه کدامیک از بازیگران باید برود و من تصور کردم خانه اصغر فرهادی. چون هر کدام از بازیگران تجربیاتی در سینما داشتند، اما برای این کار جایزه گرفته اند. پس نقش شما در نوع بازی آنان اهمیت زیادی دارد. خودتان از نقوذ روی بازیگران بگویید؛ بازیگرانی که گاه اعلام می کنند در جریان کار شما تحت فشار بودهاند.
اگر اعتقاد داشته باشید که درون بازیگر را درست کنید بیرون او هم درست میشود. خیلی از اتفاقات خودبهخود میافتد. اگر بازیگر و نقش را به خوبی بشناسید و بتوانید وجه اشتراک آن دو را درک کنید و آنها را به هم نزدیک کنید اتفاق مورد نظر خود به خود میافتد.
بخشی از کار در مرحله انتخاب بازیگر رخ میدهد و بخش دیگر این است که با درون بازیگر به صورت غیرمستقیم وصل بشوید تا او روی ریلی بیافتد که مسیر را به صورت مستقیم و درست برود. در کارهایی که انجام دادم تلاش کردم غیر مستقیم با ترفند و بازی درون بازیگران را پیدا کنم که چه روحیهای دارند و روی این کار کنم و آنچه را که میخواهم در درونشان بکارم تا در بیرون از آن برداشت کنم. اگر میگویند مویشان سفید شده به خاطر فشار کارگردان نیست، به خاطر موقعیت تلخی است که در قصه با آن روبرو شدهاند. باور موقعیت درام باعث رنج میشود.
نکتهای که در کارهایتان دیده می شود حضور مستمر برخی در کارهایتان و بعد وارد شدن افراد جدید است. مقطعی با ترانه علیدوستی کار کردید و با مانی حقیقی همکاری داشتید و حالا پیمان معادی...
بیشتر خود فیلمها به من میگویند با چه کسی کار کنم. وقتی بحث فیلم پیش میآید ارتباطهای شخصی خیلی دخیل نیستند. قصه به من میگوید این بازیگر باید باشد، حالا فرقی نمی کند دوست صمیمی من باشد و یا کسی که اصلا نسبت عاطفی با او ندارم. خیلی از دوستان من هستند که تاکنون امکان همکاری با آنان را نداشتهام و از سوی دیگر بازیگرانی هم هستند که آشنایی چندانی با آنان ندارم، اما آنها انتخاب میشوند. پیش از شروع قصه هیچکس نمیداند آدمهای فیلمم چه کسانی هستند. بر اساس ارتباطهای بیرون از کار عواملم را نمیچینم.
این طور هست که تصور کنیم اگر این بازیگر برود و فرد دیگری بیاید، شما با همین کیفیت میتوانید از او بازی بگیرد؟
نمیدانم. من تلاش میکنم بهترین افراد را برای کارم انتخاب کنم. تا حالا این را آزمایش نکردهام که بازیگری را به ناچار بپذیرم و حالا بخواهم امتحان کنم که میتوانم همان بازی مطلوبم را از او هم بگیرم.
آقای فرهادی خیلی از بازیگران دوست دارند با شما کار کنند. نگاه شما به این مسئله چطور است؟
حتما خود آنان میدانند اگر انتخاب میشوند به این خاطر است که میتوانند آن نقش را بازی کنند و نسبت به آن نزدیک هستند و اگر انتخاب نمیشوند به این معنا نیست که ناتوانند، بلکه به آن نقش نمیخورند. من برای انتخاب بازیگران هر فیلم از صفر شروع میکنم و همه بازیگرانی را که با آنها کار کردهام یا کار نکردهام، مرور میکنم.
یک طرف اصغر فرهادی است و از سوی دیگر توقع از سوی مخاطب و منتقد و اهالی سینما. با همه این توقعها چطور کنار میآیید. به اینها توجه نمیکنید و کار خودتان را انجام میدهید؟
نمیتوان گفت که توجه نمیکنم. به ناچار در معرض همه این مسائل هستم و پنهانکاری است اگر بگویم من به اینها کاری ندارم و کار خودم را انجام میدهم. به هر حال اینها خواسته یا ناخواسته تاثیر میگذارد، اما اگر آگاه باشید شناسنامهای که از خودتان دارید تابع شناسنامهای که دیگران از شما دارند، نشود از خطر رها شدهاید.
اگر تابع توقع دیگران از خودتان نشوید به نتیجه بهتری میرسید. اگر من میخواستم به نگرانیها در مورد خودم پس از �درباره الی...� پاسخ دهم اصلا نباید فیلم میساختم و باید صبر میکردم این نگرانیها فروکش کند و فراموش شود و دو یا سه سال بعد فیلم بسازم، اما به این نتیحه رسیدم بهتر است سریعا ساخت فیلمی را با پذیرش ریسک آزرده خاطر شدن علاقهمندان آغاز کنم.
آدم لذت بردن افراطی از موفقیتهایم نیستم. نه اینکه جایزه برایم بیارزش باشد، اما از آنهایی نیستم که در موفقیتی بمانم و سعی کنم بیشترین لذت را ببرم. نکته دیگر اینکه لذت اصلی را زمانی میبرم که گروه کنار هم جمع می شوند. لذتی که از مراحل نوشتن و جمع شدن گروه و تولید �جدایی نادر از سیمین� میبردم قابل قیاس با اتفاقاتی که بعد افتاد، نیست. بارها سر صحنه به بچهها میگفتم قدر این لحظات را بدانید، چون بهترین لحظات عمر ماست. البته در لحظهای که خبر دریافت جایزه را میشنوم خوشحال میشوم، اما خیلی پایدار نیست. متاسفانه چند ساعت بعد آن حس کمرنگ میشود.
چرا متاسفانه؟
خب، وقتی یک موفقیت نصیب میشود باید از آن لذت برد. خوب نیست چند ساعات بعد آن را فراموش کرد.
لذت نمی برید یا این حس را بیرونی نمی کنید؟
آن طور نیستم که مدتها سرمست خوشحالی یک موفقیت باشم. این حس عمر طولانی ندارد.
| 10 خبر از سینمای ایران و جهان معرفی فیلم های روی پرده سینمای ایران جدول فروش فیلم های روی پرده سینما های ایران جدول فروش فیلم های روی پرده سینما های جهان | |
1
~>اخراجيها اگر به شماره 4 هم برسد بدتر از شماره قبلش خواهد بود <~
سینمای ما- احمد طالبي نژاد منتقد مشهور وقديمي سينما در يادداشتي كه درروز نامه روزگار منتشر كرده به مقايسه برنامه هايي چون كلاه قرمزي و اخراجيها پرداخته است . طالبي نژاد دربخشي از يادداشت خود نوشته كه كلاه قرمزي باعث شد پس از 2سال پاي تلويزيون بنشيند و به نظرش اگر چه مثل سالهاي اول و پخش ابتدايي اش گرم نبوده وآن حس و حال را نداشته اما در مجموع برنامه شيرين وموفقي بود .
به اعتقاد طالبي نژاد ،طهماسب و جبلي كار خودرا بلدهستند و علت موفقيت شان لحن غير شعاري بودن برنامه هايشان است .اين منتقد سينما در ادامه نوشته :لحني كه اين برنامه براي روبروشدن با مخاطب انتخاب كرده لحني دستوري نيست و حالتي رفاقتي و دوستانه دارد.
/تكرار مهران مديري هم قشنگ است/
اين منتقد سينما درادامه مطلب خود اشاره اي به كارهاي مهران مديري كرده ونوشته :گروه مهران مديري هم در مقاطعي به تكرار افتاده اند اما آن تكرار ها قشنگ بوده و براي مخاطب خوشايند بوده است . اين گونه نيست كه هر برنامه اي كه تكرار واستمرار نداشته باشد توفيق نداشته باشد .
طالبي نژاد همچنين دريادداشت خود افزوده :طهماسب و جبلي سواد لازم براي اين كاررا دارند . اين دونفر روانشناسي و جامعه شناسي را براي توليد يك اثر دارند نياز هنر را مي شناسند و آلوده به سياست وسياست بازي نشده اند .بالاخره توليد كلاه قرمزي با اخراجيها كه با سياست عجين است متفاوت است . فيلم سياست زده اي مثل اخراجيها اگر به شماره 4هم برسد بدتر از شماره قبلش خواهد بود
2
~> بی خیال استاد! ولش کن... خودت چطوری؟<~
سینمای ما- فرهاد عشوندی:عادل فردوسیپور میگوید تا زمانی برنامه �90� را میسازد که مردم بخواهند و بشود از این تریبون از حق دفاع کرد. این حاصل گپی است دوستانه که شاید عادل فردوسیپور با دیدنش در قالب گفتوگویی کوتاه، دلخور شود. عادل مدتهاست که مصاحبه نمیکند. او که یکی از کاربران سایت ما هم محسوب میشود، بعد از اجرای آخرین برنامه 90 سال 1389 چند دقیقهای را با ما به بحثی دوستانه نشست.
فردوسیپور که به کارشناس ورزشی در میان مردم شهره است و او را همه به صبقه ورزشیاش میشناسند، در نظرسنجی خبرآنلاین به عنوان کاندیدای بخش تلویزیون معرفی شد. جایی که توانست از میان چهرههایی سرشناس چون مهران مدیری، داود میرباقری و فریبرز عرب نیا با اختلاف رای بالا مرد سال لقب بگیرد.
فردوسیپور با کسب 64 درصد آرا در حالی که مهران مدیری به عنوان نفر دوم، تنها 11 درصد آرا را کسب کرده بود توانست مرد سال �تلویزیون� ایران از نگاه شما باشد. راستی چرا عادل این قدر بین مردم محبوب است؟ چه ویژگی از او سبب میشود تا با این اختلاف، بالاتر از همه بایستد؟
این سئوالی بود که او با خنده دربارهاش میگوید: �البته قبل از هر چیز فکر میکنم این موفقیت به کمک لطف الهی بوده است؛ اینکه همیشه یک نیرویی کمکم کرده تا بتوانم در کارم موفق شوم. اما اگر قرار باشد یک عامل دیگر هم از بین همه عواملی که سبب شده تا این موفقیت از نظر مردم برای برنامهام به وجود بیاید بگویم، خودم فکر میکنم این است که همیشه سعی کردم با آنها صادق باشم و تأکید میکنم که همیشه کوشیدهام که به آنها دروغ نگویم. این بزرگترین دلیلی است که توانستم به مردم نزدیک باشم.�
عادل عادت دارد همیشه و همیشه برنامهاش را با یک جمله کلیشهای به پایان میبرد. اینکه: �هفته بعد اگر عمری بود و این تریبون جایی بود برای دفاع از حق و حقیقت در خدمت تان خواهیم بود.� اما او که هر چند وقت یکبار، شایعه توقیف برنامهاش رسانهای میشود، فکر میکند تا چه زمانی میتواند 90 بسازد و با 90 برای مردم، چهرهای محبوب باشد؟
عادل در پاسخ به این پرسش میگوید: �باز هم میگویم؛ تا زمانی که بشود از این تریبون از حق دفاع کرد. تا روزی که حس کنم کیفیت برنامه طوری است که مردم دوستش دارند و نظرشان را جلب میکند. این که بتوانم ارتباط دوجانبهام را با مخاطبانم حفظ کنم.�
راستی عادل؛ چرا هر چند وقت یکبار با هجمهای از انتقادها روبهرو میشوی؟ چرا مربیان و بخشی از بدنه ورزش کشور برابر برنامه ات صف میکشند؟ در پاسخ به این پرسش، اول شروع به حرف زدن میکند: �به هر حال بحث انتقاد پذیری است دیگر. . .�
او ناگهان صرف نظر میکند و جمله تاریخیاش را میگوید: �بی خیال استاد! ولش کن. خودت چطوری؟�
ردیف کردن اسمها از قلعه نویی تا کمالوند و مسئولان ورزش کشور تنها برایش یک خنده زیبا را به همراه دارد میگوید: �بی خیال بزرگوار. دیگه چه خبر؟�
و البته او حتماً ما را برای اینکه گپ دوستانه مان را برای تان منتشر کردیم خواهد بخشید؛ البته امیدواریم.
3
~> مهران مدیری کشف و سپس خنثی شد <~
سینمای ما- - بعضی معتقدند که مهران مدیری کشف داریوش کاردان بوده اما گویا کاردان زیاد از کشف خودش راضی نیست .درباره مدیری و برنامههای طنز گفت و گویی با داریوش کاردان انجام شده است که اینجا متن کامل آن را می خوانید...
به طنز دهه 80 چه نمرهای میدهید به همه آنهایی که وارد این عرصه شدند و کارهایی که تا به حال انجام شده.
حقیقتش تاریخها را یادم نمیآید اینکه هر برنامهای در چه تاریخی ساخته شده ولی بعد از برنامه کاکتوس و زیر آسمان شهر (1) من دیگر طنز ندیدم.
یعنی کار مهران غفوریان را قبول دارید؟
ببینید مسئله سر غفوریان، مدیری یا کاردان نیست مسئله سر آن چیزی است که خواسته میشود بحث شخص نیست به نظر من زیر آسمان شهر طنز خوبی بود هم همه را میخنداند و پای تلویزیون میکشاند و هم شبی نبود که من آنرا تماشا کنم و نکتهای در آن نباشد.
چرا امثال شمایی که اینقدر در مورد طنز حساس هستید و در موردش اینقدر حرفهای حرف میزنید و معتقدید که مدتهاست طنزی ساخته نشده، آستین بالا نمیزنید برای ساختن طنز؟!
یک نفر در رستورانی به صاحب رستوان گفت قورمهسبزی دارید گفت نه نیمرو بیاروم؟ طرف گفت کباب بیار، دوبارهصاحب رستوران گفت نیمرو بیاورم؟ و همینطور ادامه دادند یعنی چیز دیگری غیر از نیمرو نداشت من هم اینرا تبدیل کردم به این جمله که چی میخوری؟ برات نیمرو درست کنم یعنی وقتی هیچی نیست جز نیمرو بیاد بخوری دیگر!
پس ما باید با این نیمرو بسازیم؟ یعنی امثال شما باید بیرون گود بنشینید و بگویید لنگش کن؟!
من که مسئول این قضیه نیستم کسی که به من نمیگوید بیا طنز بساز.
یعنی به مهران مدیری میگویند؟!
قطعاً میگویند که او هم میسازد قطعاً او آن چیز را میگوید که آنها دوست دارند وگرنه مگر این همه حمایت از کسی ممکن است؟!
کلا نظرتان در مورد کارهای ایشان چیست؟
من کلا در مورد ایشان نظری ندارم چون یک بار نظر دادم و همه به ما حمله کردند که چرا نظر دادی احتمالاً نباید نظری داد من هم دیگر کاری به این چیزها ندارم یعنی طنز همان برره است و باغ مظفر و اینها یک بار یک طنز از رضا عطاران دیدم همان ترش و شیرین که خیلی خوشم آمد ولی بعدها رفت به سمت طنزهای مسخره که من حالم بد شد.
چرا الان خیلیها به مدیری سلطان کمدی ایران میگویند؟
من نمیدانم چه کسانی میگویند
اگر سلطان هم نگویند میگویند مرد خنده؟
خب بگویند اصلا بگویند سلطان جهان
به نظر شما چرا چنین چیزی در بین مردم جا افتاده؟
نمیدانم برای من که جا نیفتاده من این جمله را اصلا قبول ندارم نه در مورد خودم و نه در مورد ایشان و نه در مورد هیچ کس دیگری اگر قرار باشد اسم امثال ایشان و بنده سلطان شود پس چارلی چاپلین احتمالاً خداوند بوده.
کارهای مهران مدیری را دوست دارید؟
من شخصاً نه به عنوان صاحبنظر، مهران مدیری را وقتی بازی میکند دوست دارم ولی کارگردان نه.
الان مهران مدیری شده برنده برای برنامههای طنز، پس این یعنی کارهای مدیری قابل تأمل است و مردم با آن قهقهه میزنند و حداقلش میخندند درست است؟
نمیدانم ولی من که تا به حال با برنامههای ایشان قهقهه نزدهام یکی از همین برنامههایش که در اسمش چین داشت من گاهی با آن میخندیدم ولی من مسئول نظام خلقت نیستم و حتی مخترع ایران هم نیستم که بدانم چرا ملت با این سریالها میخندند.
اینکه میگویند شما کاشف مهران مدیری هستید یعنی واقعا او را کشف کردید؟
مهران مدیری کشف و خنثی شد مثل اینکه میگویند یک بمب کشف و خنثی شد.
از کی خنثی شده؟
فقط همین را بگویم که طنز ما به بیراهه رفته و به نظر من مهران مدیری خیلی وقت است که تمام شده و دیگر حرفی برای گفتن ندارد.
آن چیزی که او را برند میکند چیست؟
بیطنزی کشور این همان نیمروست که باید به آن اکتفا کنیم. چرا در کشورهای دیگر برای ساختن یک فیلم طنز این همه زمان میگذارند؟ خب بیایند مثل ما صبح بگیرند شب پخش کنند این چه کاری است که اینها انجام میدهند این قضیهاش میشود عین اینکه فرش ماشینی زیاد شده چون خیلی راحتتر قابل دسترس است یافتن فرش دستبافت سخت است ساختن طنز خوب است وقتی درست کردن غذا سخت است پس باید به فستفود اکتفا کرد!
قهوه تلخ را تماشا میکنید؟
نه نخواستم تا به حال نگاه کنم.
4
~> ساخت "چمران" ابراهیم حاتمیکیا به دلیل عدم حمایت مالی نهادها و دستگاههای مسوول منتفی شد <~
سینمای ما- شنیدهها حاکی است ساخت فیلم سینمایی �شهید چمران� که از آن به عنوان جدیدترین اثر سینمایی ابراهیم حاتمیکیا نام برده میشد، به دلیل عدم حمایت مالی نهادها و دستگاههای مسوول فعلا منتفی شده است. طبق اطلاعات رسیده پس از نمایش فیلم �گزارش یک جشن� در جشنواره فیلم فجر و تعابیر سیاسی صورت گرفته از این فیلم و انتساب آن به برخی جریانهای سیاسی که از آن با عنوان �جنبش سبز� تعبیر میشود، سازمانها و نهادهایی که قول حمایت از حاتمیکیا را داده بودند، از این پروژه کنار کشیدهاند و به همین دلیل این کارگردان متعهد و دلسوخته سینمای دفاع مقدس، برای ساخت فیلم زندگی �شهید چمران� با مشکل مواجه شده است.
حاتمیکیا قرار بود در فیلم �شهید چمران� به حضور این قهرمان دفاع مقدس در نبرد پاوه بپردازد. قصه فیلم نیز ۴۸ ساعت از این نبرد را روایت میکرد. برآورد اولیه برای ساخت این فیلم حدود ۵ میلیارد تومان است که پرداخت این بودجه از توان بخش خصوصی خارج است و بدون حمایت نهادها و دستگاههای دولتی ساخت چنین اثری عملا ممکن نیست.
برداشتهای سیاسی از آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا در حالی صورت می گیرد که این کارگردان که همواره در منازعات و درگیری های سیاسی موضعی بی طرف دارد، در گفت و گوی تلویزیونی خود با نادر طالب زاده در برنامه راز گفته بود: �متعلق به هیچ رنگ و حزبی نیستم، نه الان و نه در گذشته، نه اون موقع کولی دادم به چپ و راست و بقیه و نه الان به کسی کولی میدم�.
او همچنین درباره فیلم گزارش یک جشن نیز گفته بود: �فیلم گزارش یک جشن رو جریان رادیکال سیاسی با همون شدتی میکوبه که اپوزوسیون داره انجام میده. و عجب که این دو چرا یکی شدند در لحنشون؟! و بزنند و اصلا من از هردوی این زدنها دلم نمی گیره، من غصهام کشورمه که این کشور مال ماست، این نظام باید تحلیل و اصلاح بشه، و اصلاحات می خواهیم، همه هم می دونیم که باید این اتفاق بیفته ولی با زبانهای مختلف بیان می کنیم�.
امید است با حل شدن مشکلات موجود بر سر راه ساخت این اثر، مخاطبان سینمای ایران و به خصوص نسل سوم ایران، فرصت پیدا کنند تا تصویر حماسی و عارفانه زندگی این سردار بزرگ سینمای دفاع مقدس را بر پرده سینما تماشا کنند.
5
~>"مرهم"، "برف روی شیروانی داغ"، "پایاننامه" و "خیابان بیست و چهارم" روی پرده میروند <~
سینمای ما- فیلمهای سینمایی "مرهم"، "برف روی شیروانی داغ"، "پایاننامه" و "خیابان بیست و چهارم" طبق تصویب شورای صنفی نمایش اکران دوم بهار روی پرده میروند. در تازهترین جلسه شورای صنفی نمایش در سال 90 که دیروز دوشنبه 22 فروردینماه ساعات طولانی برگزار شد، تکلیف اکران دوم بهار 90 مشخص شد.
در گروه استقلال فیلم سینمایی "پایاننامه" حامد کلاهداری پس از جدایی نادر از سیمین، در گروه عصر جدید فیلم "برف روی شیروانی داغ" محمدهادی کریمی بعد از "یکی از ما دو نفر"، در گروه آزادی، "مرهم" بعد از "زنها شگفتانگیزند" و در گروه قدس، "خیابان بییست و چهارم" به کارگردانی سعید اسدی روی پرده میروند. تکلیف فیلم گروه آفریقا هم در جلسه بعدی روشن خواهد شد.
6
~>بزرگداشت علی نصیریان در جشنواره بین� المللی فیلم کیش برگزار میشود <~
بزرگداشت علی نصیریان بازیگر نامدار سینما و تلویزیون در جشنواره بینالمللی فیلم کیش برگزار میشود. این برنامه ایام برگزاری جشنواره که از چهارم تا هشتم اردیبهشتماه امسال با حضورهنرمندان، فیلمسازان، سینماگران و مدیران فرهنگی و سینمایی ایران و کشورهای منطقه در جزیره کیش برگزار میشود.
نصیریان از جمله بازیگران صاحب نام و شاخص سینما و تلویزیون است که کارنامه غنی و پرباری درخلق آثار درخشان و موفق درعرصه سینمای بومی و ثبت میراث ارزشمند تمدنی و فرهنگی این سرزمین داشته است.
در بخش بزرگداشتهای جشنواره فیلم کیش، بزرگداشت مسعود جعفری جوزانی، کارگردان سینما هم برگزار میشود.
7
~>رونمایی از پوستر فیلم �مرهم� ساخته علیرضا داودنژاد<~
پوستر فیلمسینمایی �مرهم� به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی علیرضا داوودنژاد رونمایی شد.به گزارش روابط عمومی فیلمیران امیر شیبان خاقانی طراحی پوستر، تیزر و آنونس فیلم �مرهم� را به پایان رسانید. این فیلم قرار است بعد از �زنها شگفتانگیز است� مهرداد فرید در گروه سینمایی �آزادی� اکران شود.
طناز طباطبایی، رضا داوودنژاد، احترام حبیبیان، کبری حسنزاده و.... در این فیلم ایفای نقش کردند. فیلم داستان دختری است که به دام اعتیاد افتاده است و در این بین مادربزرگش به کمک او میآید.
8
~>دلایل پخش نشدن "ساختمان پزشکان" و توضیح روابط عمومی شبکه سه سیما <~
مجموعه تلویزیونی �ساختمان پزشکان� به کارگردانی سروش صحت فعلاً روی آنتن شبکه سوم سیما نخواهد رفت. برخلاف اخبار منتشر شده مبنی بر پخش �ساختمان پزشکان� از یکشنبه 21 فرودین 1390 شنیدهها حاکی از آن است که این مجموعه تلویزیونی به دستور علی دارابی قائم مقام سازمان صداوسیما توقیف شده است. گویا مسئولان صداوسیما خواستار اضافه شدن شخصیت پزشک روانشناسی به مجموعه شدهاند که نقشی مثبت داشته باشد، اما گروه نویسندگان مجموعه چندان از این پیشنهاد استقبال نکردهاند.
این اتفاق در شرایطی رخ داده که 40 قسمت از این مجموعه 70 قسمتی آماده پخش شده است.
�ساختمان پزشکان� پخش میشود، اما با تاخیر
فرهنگ > تلویزیون - بنا بر اعلام روابط عمومی شبکه سه سیما، پخش مجموعه تلویزیونی �ساختمان پزشکان� به کارگردانی سروش صحت در آینده نزدیک شروع میشود.
این در حالی است که شنیده میشد، دلیل پخش نشدن این سریال مشکلی است که بین کارگردان و مسوولان سازمان صدا و سیما برای اضافه کردن یک شخصیت مثبت به شخصیتهای حاضر در این مجموعه پیش آمده است.
اولین قسمت سریال سروش صحت قرار بود یکشنبه شب 21 فروردین از شبکه 3 پخش شود که این اتفاق نیفتاد.
روابط عمومی شبکه سه در بیانیهای اعلام کرد پخش مجموعه تلویزیونی �ساختمان پزشکان� برای جلوگیری از همزمانی تولید و پخش و افزایش کیفیت و جذابیت سریال به تعویق افتاده است.
بدیهی است پس از به حد نصاب رسیدن تولید این مجموعه تلویزیونی از شبکه سه پخش میشود. مجموعه طنز جدید شبکه سه، قصه چند پزشک متخصص در یک ساختمان پزشکان را به تصویر میکشد و روابط خانوادگی و دوستانه آنان نیز بخشی از داستانهای سریال را تشکیل میدهد.
فیلمنامه این مجموعه به سرپرستی پیمان قاسمخانی و توسط مهراب قاسمخانی، علیرضا نادر فصیحی، مانی صدرایی، حمید برزگر و علیرضا برادران نوشته شده است.
در خبرهای اولیه آمده بود این مجموعه زمستان 1389 پخش میشود، اما این اتفاق نیافتاد و زمان پخش آن به شنبه 20 فروردین 1390 موکول شد. شنبه هم گذشت و خبری از پخش این سریال نشد و به جایش مخاطبان شبکه سه شاهد زیرنویسی شدند که از موکول شدن پخش سریال صحت به یکشنبه شب حکایت داشت.
این مجموعه طنز قصه چند پزشک و مناسبات خانوادگی آنان را روایت میکند. �ساختمان پزشکان� به تهیه کنندگی محسن چگینی ساخته شده و بهنام تشکر، بیژن بنفشهخواه، شقایق دهقان، هومن برقنورد، فرناز رهنما، هوشنگ حریرچیان، پروین قائممقامی، رضا کریمی، امید روحانی، اصغر حیدری، نعیمه نظامدوست، مونا فرجاد، مهدی محمدزاده، مجید شهریاری، میثاق جمشیدی و محمد شیری در آن بازی کردهاند.
9
~>فرزاد حسني با پرند زاهدي در �آلونك� همكاري میکند<~
با پايان تصويربرداري تله فيلم �آلونك� به كارگرداني پرند زاهدي و تهيهكنندگي همايون ايزدپناه در هفته اول فروردين ماه، مراحل فني فيلم در حال انجام است و قرار است فرزاد حسني ترانه اين فيلم را بسرايد.
پرند زاهدي كارگردانگفت: تصويربرداري 46 جلسه به طول انجاميد و مجبور شديم كار را در ايام نوروز هم ادامه دهيم و 7 فروردين ماه تصويربرداري به پايان رسيد.
وي در ادامه افزود: كار بسيار سختي بود، در اين كار از تمام تجربيات گذشته استفاده كردم و گروه حرفهاي مرا همراهي كردند. سوژه فيلم بسيار سخت و دشوار بود. موضوع درارتباط با قاچاق مواد مخدر از طريق مواد خوراكي توسط كودكان از مرزهاي كشور بود. ما مجبور شديم مرزها ايروان را در جاده قم بازسازي كنيم. كار با وجود بازيگران كودك در فصل سرما بسيار سخت بود اما بالاخره به اتمام رسيد و هم اينك تدوين فيلم توسط اليكا رضايي در حال انجام است. صداگذاري و ساخت موسيقي را نيز به ترتيب به نادر رضايي و هومن منصوري سپردهايم تا مراحل فني فيلم انجام شود.
زاهدي در ادامه به احتمال تبديل فيلم به 35 ميليمتري اشاره كرد و گفت: فيلم با دوربين Full HD تصويربرداري شد و تلاش ميكنيم تا فيلم را به 35 ميليمتري تبديل كنيم.
وي در ادامه به موسيقي فيلم اشاره كرد و گفت: با توجه به فضاي فيلم نياز به ملوديهاي خاصي داريم. بخشي از فيلم نياز به موسيقي با كلام دارد كه قرار است فرزاد حسني ترانه اين بخش را بسرايد و بخشي از فيلم نياز به گفتار متن دارد كه قرار است اميرآقايي گفتار متن فيلم را بخواند.
بيش از 60 درصد از صحنههاي فيلم خارجي و در بيابانهاي اطراف تهران و در لوكيشنهاي مختلف از جمله خانه، بيمارستان، آسايشگاه، آلونك، خيابانها و... تصويربرداري شد
فيلمنامه توسط پرند زاهدي و حسن مهدويفر نوشته شده و در آن ماجراي زندگي بيتا خاوري، خبرنگار حوادث روزنامه روايت ميشود. او روزي در مواجه با دو دختر بچه،يكي از آن ها را كه بد حال است به بيمارستان مي رساند.دخترك بدحال به علت تركيدن مواد مخدر بلعيده شده در معده اش، جان مي سپارد. بيتا با مشاهده نيمهاي از گردنبند (دوتكه)خواهر ناپديد شده اش سارا،در گردن دخترك دومي(باجود هشدارهاي پليس)،تصميم مي گيرد با يافتن نشاني او ، ماجرا را پيگيري كند. اما در اين مسير به گروه كودكاني بر مي خورد كه از سوي قاچاقچيان با بلع مواد مخدر به آن سوي مرز فرستاده ميشوند و...
در اين فيلم نگار نيكخواه آزاد، حسين سحرخيز، امير آقايي، فرزاد حسني، سهيلا رضوي، كتانه افشارنژاد ، مسعود ميرطاهري، داريوش فياضي و.. بازيگر كودك: آرينا حجتي ، آوا منصوري به ايفاي نقش ميپردازند.
تعدادي از عواملي كه در ساخت فيلم همكاري دارند، عبارتند از:
نويسندگان فيلمنامه: پرند زاهدي، حسن مهدويفر/ كارگردان و مجري طرح: پرند زاهدي/ تهيهكننده: همايون ايزدپناه/ مديرتصويربرداري: شهرام نجاريان/ صدابردار: محمد كيانارثي/ طراح صحنه و لباس و چهره پردازي: رحيم مهديخاني/ مديرتوليد: جمشيد حاجي اسحاق/ مديربرنامه ريزي: بيژن كاشاني/ گروه كارگرداني: نينا نفيسي فرد، پيام احمدينيا/ منشي صحنه: مليحه كوروش زاده/ عكاس: مژده لباسچي/ مديرتداركات: مهرزاد چلنگر/ دستياران تداركات: رامين بهزادي، عادل اماني.
10
~>پوستر جشنواره فیلم کیش رونمایی شد<~
با حضور اعضای شورای برگزاری،از پوستر جشنواره بین المللی فیلم کیش رونمایی شد تا همه چیز برای برگزاری بزرگترین جشنواره سینمایی جهان اسلام در منطقه خلیج فارس آماده باشد. پوستر جشنواره که توسط محمد یاراحمدی، یکی از طراحان و گرافیست های جوان و خلاق طراحی شده بود با حضور محمد خزاعی(دبیر جشنواره) پژمان لشگری پور(مشاوردبیر)،محمد صنعتی (قائم مقام دبیر)،محمد آفریده (مشاوردبیر ومعاون بخش فیلم های 262 ثانیه ای)،کامران ملکی (معاون انتخاب و ارزشیابی)،حسن امجدی مقدم (مشاور دبیرو معاون بخش مسابقه فیلمنامه نویسی)،امیراسفندیاری (معاون اموربین الملل)،یزدان عشیری (معاون ارتباطات و تبلیغات) ،سیمون سیمونیان (معاون دبیرخانه)،هاشم ایمانی (معاون تشریفات)، وحید شفیعی (معاون مالی و پشتیبانی) رونمایی شد.
بر همین اساس، پوستر جشنواره بین المللی فیلم کیش، با نگاه به نشانه های فرهنگی و هویتی ایران و جهان اسلام و با بهره گیری از نقش مایه های آئینی طراحی شده بود .
جشنواره بین المللی فیلم کیش با حضور صدها فیلمساز داخلی و خارجی ،از 4 تا 8 اردیبهشت در جزیره کیش برگزار می شود
***
~> معرفی فیلم های روی پرده سینمای ایران <~
نام فیلم:جدایی نادر از سیمین
کارگردان: اصفر فرهادی
بازیگران :لیلا حاتمی، شهاب حسینی، پیمان معادی، ساره بیات
سارینا فرهادی، بابک کریمی، علیاصغر شهبازی،
شیرین یزدانبخش و مریلا زارعی
********************
نام فیلم:سه درجه تب
کارگردان: حمیدرضا صلاحمند
بازیگران:داستان خانمی است که در آستانه ازدواج بینیاش را به خاطر بزرگ بودن وحساسیتی که مادر داماد نسبت
به بینی او دارد، عمل جراحی میکند و نسبت به تعویضشناسنامه اقدام میکند.
زمانی که شناسنامه المثنی خود را میگیرد نام مردی به عنوان همسر در شناسنامه ایشان است
که ماجراهایی را برای این خانم بوجود میآورد ..
********************
نام فیلم:یکی از ما دو نفر
کارگردان: تهمینه میلانی
بازيگران: بهرام رادان,آناهیتا نعمتی,السا فیروز آذر,فتانه ملک محمدی,
پیام صالحی,سمانه پاکدل و دانیال عبادی
خلاصه داستان:فیلم داستان دو آرشيتكت را روايت ميكند كه از دو دنياي متفاوت ميآيند
و به لحاظ فكري و جهانبيني با هم متفاوت هستند.
********************
نام فیلم:زن ها شگفت انگیزند
کارگردان: مهرداد فرید
بازیگران:
بازيگران: افسانه بايگان، بهاره رهنما، الهه حصاري، حميد گودرزي، جمشيد هاشمپور،
رضا داوودنژاد، سيامك اشعريون، ناصر سهرابي و بهنوش بختياري
خلاصه داستان:داستان سه زن از سه طبقه اجتماعي مختلف كه به يك خود آگاهي مشترك ميرسند
********************
نام فیلم:اخراجی های 3
کارگردان:مسعود ده نمکی
بازیگران:اکبر عبدی,امین حیایی,محمد رضا شریفی نیا,رضا رویگری,
یوسف صیادی,مهدی هاشمی,لیلا اوتادی,بهنوش بختیاری و...
********************
~> جدول فروش فیلم های روی پرده سینمای ایران <~
نام فیلم | فروش کل تومان | روزهای نمایش |
اخراجی 3 | 1516 | 24 |
جدایی نادر از سیمین | 1233 | 24 |
یکی از ما دو نفر | 243/4 | 24 |
سه در جه تب | 188/3 | 24 |
زن ها شگفت انگیزند | 108 | 24 |
ارقام فروش به میلیون تومان است. |
~> جدول فروش فیلم های روی پرده سینمای جهان<~
1
Hop
فیلم �Hop� در دومین هفتهی نمایش با فروش ۲۱,۲۹۸,۲۴۰ دلار مقام اول جدول پرفروشترینهای سینمای جهان را کسب کرد و فروش کلی خود را به ۶۷,۷۵۴,۵۴۵ دلار رساند.
سبک فیلم :انیمیشن، کمدی ، خانوادگی
کارگردان: Tim Hill
فیلمنامه: Cinco Paul,Ken Daurio
ناشر فیلم: Universal Pictures, Relativity Media, Illumination Entertainment
زمان: ۹۵ دقیقه
بازیگران اصلی:
James Marsden در نقش Fred O�Hare
Russell Brand با صدای E.B
Kaley Cuoco در نقش Sam O�Hare
Hank Azaria با صدای Carlos / Phil
Gary Cole در نقش Henry O�Hare
Elizabeth Perkins در نقش Bonnie O�Hare
Hugh Laurie با صدای پدر E.B
Tiffany Espensen در نقش Alex O�Hare
David Hasselhoff در نقش Himself
Chelsea Handler در نقش Mrs. Beck
Dustin Ybarra در نقش Cody
Carlease Burke در نقش Receptionist
Veronica Alicino در نقش Waitress
Django Marsh با صدای E.B جوان
خلاصه فیلم:
فرد (جیمز مارسدن) یک نوازنده است که باید در مراسم عید پاک به همراه گروه موسیقی اش برنامه اجرا کند. اما او در یک تصادف رانندگی دچار سانحه می شود. خرگوش خانگی او به همراه دوست جوجه اش می خواهند به فرد کمک کنند تا زودتر بهبود پیدا کند. اما فرد تا زمان اجرای برنامه خوب نمی شود حالا خرگوش و جوجه تصمیم می گیرند �
2
Hanna
فیلم �Hanna� در اولین هفتهی نمایش با فروش ۱۲,۳۷۰,۵۴۹ دلار در مقام دوم جدول پرفروشترینهای سینمای جهان قرار گرفت. هزینه تولید این فیلم در حدود ۳۲٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار بوده است.
سبک فیلم : اکشن، ماجرایی، رازآلود، هیجانی
کارگردان: Joe Wright
فیلمنامه: Seth Lochhead, David Farr
ناشر فیلم: Ardustry Entertainment, Marty Adelstein Productions
زمان: ۱۱۱ دقیقه
بازیگران اصلی:
Saoirse Ronan � Hanna
Eric Bana � Erik
Vicky Krieps � Johanna Zadek
Cate Blanchett � Marissa
Paris Arrowsmith � CIA Tech #1
John MacMillan � Lewis
Tim Beckmann � Walt
Christian Malcolm � Head of Ops
Jamie Beamish � Burton
Tom Hodgkins � Monitor
Vincent Montuel � Camp G Doctor #1
Nathan Nolan � Camp G Doctor #2
Michelle Dockery � False Marissa
Jessica Barden � Sophie
Aldo Maland � Miles
خلاصه فیلم:
هانا یک دختر نوجوان است که توسط پدرش از دوران کودکی تعلیم دیده که یک قاتل بی رحم باشد. او در ماموریت های بسیاری شرکت کرده و افراد زیادی را کشته است اما در یکی از آخرین ماموریت هایش در انتخاب اینکه قاتل باشد و یا یک زندگی عادی داشته باشد دچار تردید می شود.
3
Arthur
فیلم �آرتور� در اولین هفته از نمایش با فروش ۱۲,۲۲۲,۷۵۶ دلار سوم شد. هزینه ساخت این فیلم در حدود ۴۰,۰۰۰,۰۰۰ دلار برآورد شده است.
سبک فیلم : کمدی
کارگردان: Jason Winer
فیلمنامه: Peter Baynham, Steve Gordon
ناشر فیلم: BenderSpink,Langley Park Productions,Morra
زمان: ۱۱۰ دقیقه
بازیگران اصلی:
Russell Brand � Arthur
Helen Mirren � Hobson
Greta Gerwig � Naomi
Jennifer Garner � Susan
Geraldine James � Vivienne
Luis Guzm?n � Bitterman
Nick Nolte � Burt Johnson
Christina Calph � Tiffany
Murphy Guyer � Officer Kaplan
Jose Ramon Rosario � Employment Clerk
John Hodgman � Candy Store Manager
Scott Adsit � Gummy Bear Man
Evander Holyfield � Boxing Trainer
Peter Van Wagner � Naomi�s Dad
Robert Clohessy � Veteran Cop
خلاصه فیلم:
آرتور (راسل برند) یک جوان بیکارو حقه باز است که اگر با دختری که خانواده اش برایش انتخاب کرده اند ازدواج کند صاحب یک ثروت میلیونی خواهد شد. اما او کسی را انتخاب کرده که از یک خانواده سطح پایین است. او برای دست یابی به ثروت بزرگ دست به حقه هایی می زند و �
4
Soul Surfer
فیلم � Soul Surfer � در اولین هفته از نمایش با فروش ۱۰,۶۰۱,۸۶۲ دلار چهارم شد هزینه ساخت این فیلم در حدود ۱۸٫۰۰۰٫۰۰۰ ذلار برآورد شده است.
سبک فیلم : اکشن، درام، ورزشی
کارگردان: Sean McNamara
فیلمنامه: Sean McNamara
ناشر فیلم: Brookwell-McNamara Entertainment
زمان: ۱۰۶ دقیقه
بازیگران اصلی:
Sonya Balmores � Malina Birch
Chris Brochu � Timmy
Christie Brooke � Bethany Fan
David Chokachi � Paramedic
Kelly Crean � Vicky / Reporter
Yasmin Dar � NSSA Reporter #1
Irie Driscoll � Young Bethany Hamilton
Faith Fay � Media Gnat Lani Lane
John Mitchell Fultz � Keoki�s Friend
Cody Gomes � Keoki
Kim Morgan Greene � Patsy Lee Brown
Dutch Hofstetter � Brandon
Tiffany Hofstetter � Rosemary
Helen Hunt � Cheri Hamilton
Mark Kubr � Espn reporter
خلاصه فیلم:
بتنی همیلتون یک دختر نوجوان موج سوار است که در جریان حمله کوسه دست خود را از دست می دهد و از آن پس زندگی اش دچار تغییرات بزرگی می شود. این فیلم بر مبنای یک داستان واقعی ساخته شده است.
5
Insidious
فیلم �دسیسه� در هفته دوم نمایش با فروش ۹,۳۷۱,۷۶۹ دلار در مقام پنجم پرفروشترینها قرار گرفت و فروش کلی خود را به رقم ۲۶,۷۲۸,۳۵۷ دلار رساند.
سبک فیلم : فانتزی، ترسناک، هیجانی
کارگردان: James Wan
فیلمنامه: Leigh Whannell
ناشر فیلم: Alliance Films, Automatik Entertainment
زمان: ۱۰۳ دقیقه
بازیگران اصلی:
Patrick Wilson در نقش Josh Lambert
Rose Byrne در نقش Renai Lambert
Ty Simpkins در نقش Dalton Lambert
Andrew Astor در نقش Foster Lambert
Lin Shaye در نقش Elise Rainier
Leigh Whannell در نقش Specs
Angus Sampson در نقش Tucker
Barbara Hershey در نقش Lorraine Lambert
Corbett Tuck در نقش Nurse Adelle / Doll Girl
Heather Tocquigny در نقش Nurse Kelly
Ruben Pla در نقش Dr. Sercarz
John Henry Binder در نقش Father Martin
Joseph Bishara در نقش Lipstick-Face Demon
Philip Friedman در نقش Old Woman
J. LaRose در نقش Long Haired Fiend
خلاصه فیلم:
جاش (پاتریک ویلسون) و رنی (رز بایرن) به همراه فاستر (اندرو آستور) پسر کوچکشان خانواده ای شاد و خوشحال هستند که در حومه ی شهر زندگی می کنند. اما در یک سانحه فاستر به کما می رود. پس از این اتفاق در حالی که او هنوز در کما به سر می برد اتفاقات عجیبی در خانه آنها رخ می دهد. جاش از یک جن گیر می خواهد تا خانه ی آنها را بررسی کند و او متوجه تمام اتفاقات عجیب مربوط به فاستر پسر کوچک خانواده است که در حال کما در میان تاریکی و وحشت گرفتار شده است و �
| معرفی بازیگر سینمای ایران : لیلا اوتادی | |
قبلاً هم ارسال کرده بودم اما به درخواست شما باز هم بخش مربوط به لیلا اوتادی رو ارسال کردم
لیلا اوتادی متولد ۱۴ مرداد ۱۳۶۲در تهران محله شمیران بازیگر سینما و تلویزیون است.
او دانشآموختهٔ رشتهٔ معماری داخلی است و کار خود را با فیلم �چشمان سیاه� ساخته ایرج قادری آغاز کرد.
مجموعه تلویزیونی
مجموعه خونمردگی
مجموعه آخرین گناه
مجموعه مهر و ماه
مجموعه اشک هاولبخندها (حسن فتحی)
فیلم تلویزیونی
تلهفیلم گوشه نشینان (سیروس مقدم)
تلهفیلم بیرون از بهشت
تلهفیلم همان روز (علیرضا امینی)
تلهفیلم خواب بد (منوچهر هادی) (۱۳۸۸)
سینمایی
۱۳۸۹ دردسر بزرگ (مهدی گلستانه)
۱۳۸۹ پیتزا مخلوط (حسین قاسمی جامی)
۱۳۸۸ به دنبال خوشبختی (بهمن گودرزی)
۱۳۸۸ عروسک (ابراهیم وحیدزاده)
۱۳۸۸ باغ قرمز (امیر سماواتی)
۱۳۸۸ آدمکش (رضا کریمی)
۱۳۸۷ پسر آدم، دختر حوا (رامبد جوان)
۱۳۸۷ حرکت اول (فرهاد نجفی)
۱۳۸۷ دعوت (ابراهیم حاتمی کیا) اپیزودی که اوتادی در آن بازی کرد، اکران نشد.
۱۳۸۶ زنها فرشتهاند (شهرام شاه حسینی)
۱۳۸۵ چهار انگشتی (سعید سهیلی)
۱۳۸۵ فیلم کوتاه فرش و فرشته از مجموعه فرش ایرانی
۱۳۸۵ قصه دلها (هوشنگ درویشپور، حسن کیاده)
۱۳۸۴ چپ دست (آرش معیریان)
۱۳۸۳ بید مجنون (مجید مجیدی)
۱۳۸۱ چشمان سیاه (ایرج قادری)
| نقد فیلم خارجی: معرفی کامل فیلم �سرچشمه مردان ایکس: وولورین� | |
درباره فیلم:
به نظر میرسد هیچ چیز نمیتواند حتی سر سوزنی در وولورین نفوذ کند! او نه تنها از نظر فیزیکی ظاهری عجیب پیدا کرده بلکه هیچ سلاحی بر وی کارگر نیست و قادر است در کوتاهترین زمان ممکن، هرگونه دردی را التیام بخشد! این موضوع یکی از اصلیترین ایراداتی است که به ماهیت وجودی چنین پدیدهای وارد است. آخر چگونه امکان دارد که یک موجود زنده و حتی ماورایی از کامیونی در حال حرکت که در وضعیت انفجار قرار گرفته به سوی یک هلیکوپتر در حال پرواز یورش ببرد بدون اینکه پرههای هلیکوپتر به وی آسیب برسانند؟! در جایی دیگر شاهد این هستیم که انفجاری عظیم در نزدیکی این ابرقهرمان رخ میدهد اما وی هیچ عکسالعملی از خود نشان نمیدهد. با این وضعیت تنها حدسی که میتوان زد آن است که نویسندگان سناریو شالوده کار خویش را بر غیرقابل نفوذ بودن این موجود قرار دادهاند و با این حساب ما هم نباید نگران خطراتی باشیم که وولورین را تهدید میکنند. او صرفا ماهیتی داستانی دارد و تنها برای توالی دنبالهسازی است که به کار رفته است! �سرچشمه مردان ایکس: وولورین� مجموعهای از رویدادهای مختلف است که با در نظر گرفتن فاکتور زمان، رخ میدهند. در این فیلم مقدار بسیار اندکی دیالوگ وجود دارد که آن هم صرف تهدید، ارعاب، تجدید پیمان و در برخی موارد ضجههای ناشی از سوگواری و در نهایت شرح ماوقع بعضی از اتفاقات میگردد. در فیلم هیچ نکتهای که مربوط به طبیعت والای انسانی باشد به چشم نمیخورد، هیچ تمرکز شخصیتی ماورای آنچه در ظاهر کاراکترها میبینیم، وجود ندارد، درسی برای آموختن موجود نیست و حتی سرگرمی که قابل تجربه باشد هم به چشم نمیخورد! ضرب و شتم و درگیری، صحنههای پر زد و خورد و جلوههای ویژه بصری تنها عناصر به کار رفته در این فیلم هستند!!!
نظرات منتقدان:
راجر ایبرت- �سرچشمه مردان ایکس: وولورین� در نهایت به سوال کلیدی مربوط به منشا لوگان که به ایجاد پرههایی عریض و طولانی در بدنش تن در داده، پاسخ میدهد و با این پاسخ مخاطبی را که طی سه قسمت قبلی این مجموعه سینمایی و با دیدن فیزیک غیرمتعارف لوگان، پرسشهای بیشماری برایش رخ داده بود و به این ترتیب در تعلیقی فراوان فرو رفته بود را اندکی آرام میکند. لوگان اکنون 175 سال سن دارد اما ظاهرا تغییرات فیزیکی او پس از اینکه به سن هیو جکمن میرسد، پایان میپذیرد!!! و نه ما و نه حتی خودش، نمیفهمیم که این دگردیسی چگونه رخ داده است؟! لوگان یک برادر ناتنی به نام ویکتور دارد. داستان فیلم حوالی سال 1840 میلادی و در مناطقی در شمال غربی کانادا آغاز میشود، زمان مربوط به آغاز ماجراهای فیلم کمی شوخطبعانه انتخاب شده چرا که کانادا در 1867 شکل گرفته و مناطق شمالی آن هم در سال 1870!!! اما من و شمایی که به تماشای این فیلم رفتهایم که پژوهشگر علم تاریخ نیستیم. بنابراین بهتر آن است که ایراد تاریخی وارد نکنیم. به جز این سوال دیگری که به ذهن خطور میکند آن است که با توجه به آمریکایی بودن لوگان و برادرش، این کاناداییتبار بودن چگونه توجیه میشود؟ در پاسخ به این پرسش هم میتوان گفت، آنها اگرچه تباری کانادایی دارند، اما به عنوان نیروهای آمریکایی هم در جنگهای داخلی شرکت داشتهاند و هم در جنگهای جهانی اول و دوم و از این لحاظ ایرادی بر آنها وارد نیست! در ویتنام لوگان توسط یک واحد سیاه و اسرارآمیز که تحت نظر یک تشکیلات زیرزمینی به مدیریت استریکر فعالیت میکند، جذب شده و استریکر از وی میخواهد بر روی طرح خلق یک موجود جهشپذیر که قدرتهای تمام موجودات جهشپذیر دیگر را داشته باشد، کار کند. استریکر از لوگان میخواهد در راه انجام ماموریت از هر الگویی که به نظرش میرسد استفاده کند، در این میان پسربچهای که چشمانش مانند پرتو لیزر میدرخشند هم میتواند به عنوان نمونه به کار رود... شاید این ایده من کمی غیرمنصفانه باشد ولی به هر حال اینطور فکر میکنم که هیو جکمن یک بدشانس تمام عیار است. زیرا در شرایطی که همه به دنبال رستاخیر ابرقهرمانها بودند، وی کاراکتری با عنوان وولورین را میآفریند که از نظر گیرایی و یا به عبارت بهتر جذبه تصویری برای من و بسیاری دیگر هیچ چیزی ندارد! وولورین بذلهگو نیست، باهوش نیست و قوه درک بالایی هم ندارد. این کاراکتر در صحبت کردن هم هیچ خط مشی مشخصی ندارد و تنها سعی دارد لغاتی ابتدایی به مانند عشق، نفرت و انتقام را با عصبانیت بسیار در دایره واژگانش بگنجاند! �سرچشمه مردان ایکس: وولورین� از نظر فیلمبرداری، نحوه روایت داستانی و همچنین استفاده درست از جلوههای ویژه، فیلم خوشساختی به شمار میرود. گاوین هود کارگردان فیلم تلاش کرده با حفظ اصالت مجموعه، داستان قسمت جدید را روایت کند و همین عامل هم موجب شده که بسیاری از پسران جوان هوادار این مجموعه، از تماشای این قسمت هم راضی باشند... من پس از تماشای فیلمهایی نظیر �بتمن�، �اسپایدرمن�، �آیرون من� و �سوپرمن� به شدت تحت تاثیر قرار میگرفتم اما �مردان ایکس� هیچ جایی در حافظه من نخواهد داشت و هیچگاه موقع پیاده رفتن در خیابان به این نمیاندیشم که اگر وولورین سر راهم سبز شد، چه واکنشی نشان دهم؟!
مت پیس- ...اگر به دنبال دیدن صحنههای دارای انفجارهای مهیب هستید، اگر دوست دارید حرکات محیرالعقول بدلکاران موتورسوار را ببینید و اگر به داد و فریاد و صحنههای پر زد و خورد علاقه زیادی دارید، حتما نسخه تازه �مردان ایکس� را ببینید. اما اگر میخواهید فیلمی را ببینید که رقیبی برای �شوالیه تاریکی� یا �آیرون من� باشد اصلا سراغ �سرچشمه مردان ایکس: وولورین� نروید که بدجوری توی ذوقتان میخورد! اگر بیننده مجموعه �مردان ایکس� بوده باشید، حتما با تماشای قسمتهای قبلی، این سوال به ذهنتان خطور کرده است که چگونه شده، موجودی مانند وولورین به وجود آمده است؟! قسمت جدید این مجموعه، داستان تغییر ظاهری لوگان پس از ورود وی به برنامه ایجاد جهش ایکس را بازگو میکند. فیلم میخواهد از این موضوع سخن بگوید که چرا وولورین پنجههایی درخشان و تیز دارد اما در نهایت آنچه که برای تماشاگر باقی میماند، مجموعهای است از درگیریهای سطحی، خونخواهیهای بچگانه و پایانی کاملا غیر قابل پیشبینی و شاید هم لوث!!!
نکات حاشیهای:
- گاوین هود که کارگردانی �سرچشمه مردان ایکس: وولورین� را برعهده داشته، پیش از این، فیلمهایی خوب مانند �تسوتسی� و �تسلیم� را ساخته و علیرغم موفقیت نسبی آن دو فیلم، سعی کرده هیچ یک از المانهای تحسینبرانگیز دو فیلم قبلی خود را به قسمت جدید �مردان ایکس� وارد نکند و ارائهگر یک کار جدید و امتحان نشده باشد.
- برای اجرای صحنههای فانتزی و همچنین صحنههای اکشن موجود در فیلم �سرچشمه مردان ایکس: وولورین� از یک گروه جلوههای ویژه 58 نفره و همچنین یک گروه بدلکاری 61 نفره استفاده شده است. چاد استالسکی که در کنار دیوید لیچ طراحی صحنههای اکشن میدانی این فیلم را برعهده داشته است، درباره کیفیت کارش چنین میگوید: "برای بالا بردن حس طبیعی صحنهها میبایست بسیاری از صحنهها به صورت واقعی فیلمبرداری شوند. ما هم با به خدمت گرفتن گروهی از زبدهترین بدلکاران، توانستیم حجم بالایی از طرحهایی که در ذهن داشتیم را به اجرا درآوریم!"
مشخصات فیلم:
کارگردان: گاوین هود
فیلمنامه: ديويد بنياف، دیوید آیر براساس طرحی از اسکیپ وودز، اسکات سیلور و جیمز واندربیت
مدیر فیلمبرداری: دونالد ام.مک آلپین، براد شیلد، لاری بلانفورد
تدوین: نیکلاس دی توث، مگان گیل
طراح صحنه: کارن مورفی، برایان ادموندز، مارک رابینز، هلن جارویس، مایکل دینر
موسیقی: ریچارد ویتفیلد، هری گِرِگسان ویلیامز
بازیگران: هیو جکمن، لیو شرایبر، دنی هیوستون، لین کالینز، رایان رینولدز، تیم پوکاک، تروی سیوان، تاهینا توزی، ویلیام آی.ام، تیلور کیچ، دومینیک موناگان
مدت: 107 دقیقه
محصول 2009 آمریکا
ژانر: اکشن، حادثهای، علمی، تخیلی
داستان فیلم:
�سرچشمه مردان ایکس: وولورین� داستان وولورین/لوگان (با بازی هیو جکمن) را با تکیه بر گذشته سخت و رمانتیک او بیان میکند و به تشریح روابط وی با ویکتور کرید (لیو شرایبر) و همچنین ورود وی به برنامه ساخت اسلحه بدیُمن ایکس میپردازد. در شرح این دوره ضمن اینکه چندین افسانه دیگر از مردان ایکس نیز بروز مییابند، با وولورینی روبه رو هستیم که با جهشهایی کاملا جدید و بعضا آشنا مواجه میشود... وولورین که موجودی جهشیافته است به دنبال آن است که انتقام مرگ دختر محبوبش کایلا سیلورفاکس (با بازی لین کالینز ) را از ویکتور کرید که اخیرا به سابرتوث تغییر نام داده، بگیرد و در نهایت این خونخواهی به ایجاد یک جهش در برنامه اسلحه ایکس منجر میگردد...
برگرفته از: سایتهای یاهوموویز و آی.ام.دی.بی
| معرفی بازیگر سینمای جهان : بیوگرافی جانی دپ | |
تولد دخترم به من زندگی بخشید !
گروه فرهنگي نظام آباد/ فريد محمدي_ جانی دپ متولد نهم ژوین سال 1963 در کنتاکی آمریکا است و فرزند سنیور جان کریستوفر دپ و بتی سو پالمر میباشد.. در سال ۱۹۷۰ همراه با خانوادهاش به فلوریدا نقل مکان کرد و در آنجا بزرگ شد. خانواده جانی از نژادهای ایرلندی و آلمانی و آمریکایی اصیل هستند، در حالی که دپ یک نام فرانسوی است.
والدین او هنگامی که ۱۵ ساله بود، در سال ۱۹۷۸ از هم طلاق گرفتند و او یک سال بعد از مدرسه اخراج شد و به موسیقی راک روی آورد و وارد یک گروه راک به نام کیدز شد. در سال ۱۹۸۳ دپ با لوری آن آلیسون خواهر درامر گروه ازدواج کرد.
از طریق یکی از دوستانش با نیکولاس کیج آشنا شد و کیج به او پیشنهاد داد تا وارد دنیای بازیگری شود.اولین تجربه ی بازیگری او نقش افسر پلیس در فیلم کابوس خیابان الم بود، فیلم بعدی او جوخه بود.
اما نقطه ی عطف کارهای او را باید بازی در فیلم ادوارد دست قیچی قرار داد. جایی که با تیم برتون اولین همکاری خود را آغاز کرد و توانست با بازی خوب و عالی خود توجه منتقدین را جلب کند و خود را به عنوان یک بازیگر با استعداد به همگان معرفی کند.
بعد از موفقیت ادوارد دست قیچی، دپ توانست در فیلمهای دیگری نیز بازی کند از جمله فیلم اد وود، در جستجوی نا کجا آباد، مرد مرده، دروازه ی نهم، اما بزرگترین بازی های او در فیلم چارلی و کارخانه ی شکلات سازی و همچنین سه گانه ی دزدان دریای کارائیب بوده است.
بیشترین همکاری جانی دپ با کارگردان تیم برتون است که تا به امروز در 8 فیلم با هم همکاری داشتهاند و در مقام دوم به علت بازی در سه گانه دزدان دریایی کارائیب سه بار با کارگردان گور وربینسکی همکاری داشته است. وی با تیم برتون دوستی بسیار نزدیکی دارد و پدرخواندگی فرزندان او را بر عهده گرفته است.
در فیلم سوئینی تاد هم بازی فوق العاده ای از خود به نمایش گذاشت. او برای بازی در دو فیلم دزدان کارائیب و سوئینی تاد نامزد دریافت اسکار شده است. هر چند هنوز نتوانسته این جایزه را از آن خود کند.
جاني دپ پس از سه رابطه ناموفق دیگر در نهایت در سال 1998 با ونسا پارادیس ملاقات می کند که رابطه شان تا کنون دوام داشته است. ونسا و جانی دو فرزند دارند، اولی دختری به نام لیلی رز ملودی متولد (۱۹۹۹) و دومی پسری به نام جک متولد (۲۰۰۲) است. معروف است که او درمورد تولد اولین دخترش می گوید: �تا ۲۷ می ۱۹۹۹ هر آنچه که انجام داده بودم یک جور خیال باطل بوده، بودن بدون زندگی کردن! و سرانجام تولد دخترم به من زندگی بخشید.�
کوتاه و گویا از جانی دپ:
در سال ۱۹۹۵ توسط مجله امپایر به عنوان یکی از صد ستاره جذاب تاریخ سینما انتخاب شد.
در سال ۱۹۹۵ به عنوان جذاب ترین ستاره مرد سینما انتخاب شد.
او می خواست بعضی از دندان هایش برای فیلم "دزدان دریایی کارائیب" (۲۰۰۳) رو کش طلا بشوند. ولی می دانست که کارگردانان با این موضوع موافقت نخواهند کرد. بنابراین رفت و تعدادی بیشتر از آنچه باید را روکش کرد. سپس دندانهایش را به کارگردانها نشان داد و آنها از او خواستند تعدادی از روکش ها را در آورد. بنابراین جانی دپ تعدادی از روکش ها را در آورد.
در سال ۲۰۰۳ در مجله people به عنوان جذابترین مرد زنده انتخاب شد.
تمام صحنه هایش در فیلم "روزی روزگاری در مکزیک" (۲۰۰۳) را در ۹ فیلم روز فیلمبرداری کرد ولی بعد از اینکه کار تمام شد نمی خواست آنجا را ترک کند. بنابراین به رابرت رودریگوئز پیشنهاد کرد که یک نقش کوچک (در صحنه ای که آنتونیو باندراس در کلیسا با کشیش حرف می زند) بازی کند و از تاثیر مارلون براندو بر روی خود در این نقش استفاده کند.
دخترش که لیلی رز ملودی دپ نام دارد از ازدواج با ونسا پارادیس که در ۲۷ می ۱۹۹۹ متولد شد.
ژانویه ۹۹ به علت درگیری با یک خبرنگار پاپاراتزی مقابل رستورانی دستگیر می شود.
در آلبوم راکی از گروه موسیقی انگلیسی اُآسیس نوازنده گیتار لیداسلاید در تراک fade in out بود. زیرا نوازنده گیتار لید گروه در اثر زیاده روی در نوشیدن مشروب قادر به اجرای برنامه نبود بنابراین از رفیق صمیمی اش دپ دعوت به همکاری نمود.
به خاطر تخریب یک آپارتمان در نیویورک در سال ۹۴ دستگیر شد.
با شرلین فین، جنیفر گری و وایونا رایدر نامزد بوده است.
وقتی با واینونا رایدر سر صحنه فیلم ادوارد دست قیچی نامزد می کند winona forever را روی شانه اش خالکوبی می کند و پس از جدایی n و a را حذف کرده و جمله واینونا برای همیشه به wino forever تبدیل می شود.
در گروهی به نام the kids نوازنده گیتار بود.
اخیرا در گروهی با عنوان p به نوازندگی می پردازد و در فیلم شکلات ۲۰۰۲ هم آهنگسازی کرد.
همچنان در هتلی زندگی می کند و خانه یا ماشینی ندارد.
سال ۹۸ به اتهام ضرب و شتم در ونکوور کانادا یک شب زندانی شد.
به خاطر لباس های جین پاره ای که می پوشد معروف است.
مدتی از طریق تلفن خود نویس می فروخت.
سال ۹۴ به علت تخریب یک هتل راهی زندان شد.
به گفته خودش یکی از بزرگترین اشتباهاتش بازی در فیلم "به دنبال ناکجا آباد" بوده. است.
جمله های معروف:
تا ۲۷ می ۱۹۹۹ هر آنچه که انجام داده بودم یک جور خیال باطل بوده، بودن بدون زندگی کردن و سرانجام تولد دخترم به من زندگی بخشید.
آمریکا گنگ است. مثل یه توله سگ گنگ و لال که دندان های بزرگی دارد و می تواند گازت بگیرد و به تو صدمه بزند. دختر من چهار سالش است و پسرم یک سال دارد. دوست دارم آنها آمریکا را مثل یک اسباب بازی شکسته ببینند. دلم می خواهد آن را بررسی کنند این ور و آن ورش کنند و بعد هم ترکش کنند و بروند.
صادقانه بگویم من جایزه را موثر می دانم. ولی جوایز برای من به این اندازه ارزش ندارند که یک پسر بچه ده ساله را ببینم که می گوید من عاشق کاپیتان جک اسپارو هستم... این برای من جادویی و سحرانگیز است.
فیلم هاي جاني دپ:
۲۰۱۱ - سایههای سیاه
۲۰۱۱ - دزدان دریایی کارائیب: بر امواج بیگانه ( کاپیتان جک اسپارو)
۲۰۱۱ - رنگو (صداپیشه)
۲۰۱۰ - توریست (فیلم ۲۰۱۰)
۲۰۱۰ - آلیس در سرزمین عجایب (فیلم ۲۰۱۰)
۲۰۰۹ - دشمنان ملت (جان دیلنجر)
۲۰۰۹ - شهر گناه ۳ (در حد شایعه)
۲۰۰۹ - خاطرات رم (پائول کمپ)
۲۰۰۹ - شهر گناه ۲
۲۰۰۹ - شانتارام (لیندزی)
۲۰۰۷ - سوئینی تاد (سوئینی تاد)
۲۰۰۷ - دزداندریایی کارائیب: پایان جهان (کاپیتان جک اسپارو)
۲۰۰۶ - دزداندریایی کارائیب: صندوقچه مرد مرده (کاپیتان جک اسپارو)
۲۰۰۶ - هرزه (لارنس دان مور)
۲۰۰۵ - عروس مرده (صدا) (ویکتور ون دورت)
۲۰۰۵ - چارلی و کارخانه شکلات سازی (ویلی وونکا) (بر اساس داستانی از رولد دال)
۲۰۰۴ - افسار گسیخته (راچستر)
۲۰۰۴ - در جستجوی ناکجاآباد (سر جیمز ماتیو باری)
۲۰۰۴ - و بعد از آن آنها شاد زیستند
۲۰۰۴ - پنجره مخفی (مورت رینی)
۲۰۰۳ - صبحانه با شکارچی (وین اوینگ)
۲۰۰۳ - گمشده در لامانچا (لوییز په په)و(کیث فولتون)
۲۰۰۳ - روزی روزگاری در مکزیک (ساندس)
۲۰۰۳ - دزداندریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه (کاپیتان جک اسپارو)
۲۰۰۱ - از جهنم (فرد آبرلین)
۲۰۰۱ - مردی که گریست (سزار)
۲۰۰۰ - قبل از شبهای پاییز(خولیان اسکنیبل)
۲۰۰۰ - نهمین دروازه (رومن پولانسکی)
۲۰۰۰ - شکلات (رو)
۱۹۹۹ - اسلیپی هالو (ایکابد کرین)
۱۹۹۹ - همسر فضانورد (اسپنسر آرماکوست)
۱۹۹۹ - دروازه نهم (دین کورسو)
۱۹۹۸ - ترس و نفرت در لاسوگاس (رائول داک/تامپسون)
۱۹۹۷ - شجاع (رافائل) (+کارگردان)
۱۹۹۷ - دانی براسکو (دانی براسکو/جو پیستونه)
۱۹۹۵ - شکاف زمان (جن واتسون)
۱۹۹۵ - مرد مرده (جیم جارموش)
۱۹۹۵ - دون خوان دومارکو (دون خوان)
۱۹۹۴ - اد وود (اد وود)
۱۹۹۳ - بنی و جون (سام)
۱۹۹۳ - گیلبرت گریپ چه مرگشه؟ (گیلبرت گریپ)
۱۹۹۳ - رویای آریزونا (اکسل بلاکمار)
۱۹۹۰ - ادوارد دستقیچی (ادوارد)
۱۹۹۰ - بچه ننه (کرای بیبی)
۱۹۸۶ - جوخه (گیتور لرنر)
۱۹۸۴ - پناهگاه دزدان (جورج باورز)
۱۹۸۴ - کابوسی در خیابان الم (گلن لانتز)
جوایز:
۲۰10 -نامزد جایزه گلدن گلوب در شاخه بازیگر مرد نقش اصلی/در ژانر موزیکال یا کمدی، برای فیلم توریست
۲۰10 -نامزد جایزه گلدن گلوب در شاخه بازیگر مرد نقش اصلی/در ژانر موزیکال یا کمدی، برای فیلم آلیس در سرزمین عجایب (فیلم ۲۰۱۰)
۲۰۰۸ -برنده جایزه گلدن گلوب در شاخه بازیگر مرد نقش اصلی/در ژانر موزیکال یا کمدی، برای فیلم سوئینی تاد
۲۰۰۸ -نامزد اسکار بازیگر نقش اول مرد برای فیلم سوئینی تاد
۲۰۰۷ -نامزد گلدن گلوب در شاخه بازیگر مرد نقش اصلی/در ژانر موزیکال یا کمدی، برای فیلم دزدان دریایی کارائیب: گنجینه مرد مُرده
۲۰۰۶ -نامزد گلدن گلوب در شاخه بازیگر مرد نقش اصلی/در ژانر موزیکال یا کمدی، برای فیلم چارلی و کارخانه شکلات
۲۰۰۵ -نامزد اسکار بازیگر نقش اول مرد برای فیلم در جستجوی ناکجاآباد
۲۰۰۵ -نامزد گلدن گلوب در شاخه بازیگر مرد نقش اصلی/در ژانر درام، برای فیلم در جستجوی ناکجاآباد
۲۰۰۴ -نامزد اسکار بازیکر نقش اول مرد برای فیلم دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه
۲۰۰۴ -نامزد گلدن گلوب در شاخه بازیگر مرد نقش اصلی/در ژانر موزیکال یا کمدی، برای فیلم دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه
۱۹۹۷ -نامزد نخل طلایی جشنواره کن برای فیلم شجاع
۱۹۹۵ -نامزد گلدن گلوب در شاخه بازیگر مرد نقش اصلی/در ژانر موزیکال یا کمدی، برای فیلم اد وود
۱۹۹۴ -نامزد گلدن گلوب در شاخه بازیگر مرد نقش اصلی/در ژانر موزیکال یا کمدی، برای فیلم بنی و جون
۱۹۹۱ -نامزد گلدن گلوب در شاخه بازیگر مرد نقش اصلی/در ژانر موزیکال یا کمدی، برای فیلم ادوارد دست قیچی
فرهاد رادمنش � ايميل سندر گروه مارشال مدرن
My E-mail ~> Farhad.modern@yahoo.com
www.Facebook.Com/Farhad.Modern
اختصاصي گروه مارشال مدرن
استفاده از مطالب فوق تحت هر عنوان با اجازه فرستنده يا مدير گروه امكان پذير مي باشد
No comments:
Post a Comment