| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| امنیت فنی گروه مارشال مدرن بر عهده تیم ایرانویچ میباشد
سلام دوستان مارشالی عزیز خوشحالم که دوباره در خدمت دوستان مارشال و گروه هستم.دلیل غیبتم و عدم فعالیتم در گروه این بود که مشغول خدمت مقدس سربازی بودم (lol) که خدارو شکر همین چند روز پیش تموم شد. از این به بعد با هماهنگی هایی که با امیر جان صورت گرفت قرار شد ، در دو قسمت مجله سینمایی و مجله معماری داخلی در خدمت گروه باشم. امیدوارم با نظرات دوستان مثل قبل که در ارسال ایمیل مجله معماری به من کمک کردند در بهتر شدن ایمیل این قسمت نیز همکاری کنم. همانطور که در جریان هستید ایمیل های این قسمت را فرهاد جان عزیزم که از بهترین دوستان من و همچنین شما مارشالیا هست ،می فرستاد که به علت مشغله کاری که تو این مدت دارند من به جای ایشون این کارو انجام میدم دوستان در جریان باشند که فرهاد جان در پشت صحنه به من کمک می کنند. همه در انتظار بازگشتت به گروه هستند فرهاد ...... از اونجایی که می دانم ایمیل های این قسمت را دنبال می کنید الان باید منتظر شماره 25 این قسمت باشید. هفته پیش سالگرد ارتحال بازیگر محبوب سینمای ایران خسرو شکیبایی بود که با یکمی تاخیر این مجله ارسال شده است. در این شماره به معرفی خشرو شکیبایی و همچنین کارهایی که واسه سینمای ایران انجام داده و جوایزی که دریافت کرده پرداخته می شود . با آرزوی بهترینها مهم ترین خبر ها به مناسبت سومین سالگرد درگذشت خسرو شکیبایی جای خالی قدرت بازی خسرو شکیبایی را کدام بازیگر می تواند پر کند؟ 28 تير؛ چهارمين سالگرد آسماني شدن خسرو شكيبايي خون ببارید در نبود آن صدای اعجازین خبر فوت خسرو شکیبایی بعد از رفتن رسول ملاقلی پور، دومین خبر فاجعه باری بود که می توانست فقط آنرا شنیده و نه باور کرد؛ و امروز دیگر خسرو در میان ما نیست. دیگر نمی توان حد اعلای بازیگری را در سینمای ایران دید. دیگر از رفلکسهای نریشن دستها و موهای مرد اکتیو سینما خبری نیست. خسرو رفت و ما را در میان انبوهی از ناداشته های سینمایی که می توانست به اوج برسد، تنها گذاشت. خسروی سینمای ایران در حالی دعوت حق را لبیک گفت که یکی از پرافتخارترین بازیگران سینمای کشورمان محسوب می شد و می شود؛ هم به لحاظ دریافت جوایز و سیمرغهای جشنواره و هم از نظر سجایای اخلاقی بی نظیری که چون هاله ای، سرتاپای وجود او را فرا گرفته بود. چگونه می توان به این باور رسید که دیگر نمی توان "حمید هامون" را دید؟ عصیانگری سکانس آخر "اثیری"، مونولوگ سی دقیقه ای و بدون کات "مدرس"، عاشق پیشگی های رئال ایلیا، گریه های معصومانه او در "اتوبوس شب" و ... چگونه می توان آنها را دید و به این باور رسید که خسرو رفته است؟! سکانس پایاني "دستهای خالی" را به یاد بیاورید؛ سراسر عجز و ناداری را در بازی او ببینید. آری، خسرو رفته است با دنیایی از داشته های واریته وار خود. دیگر ژانری نیست که به محک او درنیامده باشد. از سریال و مجموعه گرفته تا تله فیلم و تئاتر و فیلم سینمایی. بازیگری که با هر نقش آفرینی، بارقه های جدیدی از هنر والای خود را در عرصه های گوناگون این حرفه به منصه ظهور می نهاد. گزاف نیست اگر بگوئیم خسرو مظلوم ترین بازیگر سینمای ما بود. لبان پرخنده و عصبانیتهای تصنعی او راچگونه می توان از یاد برد؟ آن صدای اعجازین دیگر در میان پشته های انبوه خاک خفته است و تا دنیا دنیاست دیگر خبری از بیداری آن نمی توان شنید. خسروی مظلوم سینما که خود را چون کودکی در پاشویه عظیم دریای بازیگری می دانست، در میان اندوه و بهت میلیونها مردمی رخت بربست که همگی او را می شناخته و از اینرو، وی را می ستایند. چشمان اشکباری که حالا برای دیدن یک پلان جدید از او، دست و پا می زنند و این یعنی جاودانگی تاریخ سینمای ایران. تاریخ تا میلیونها سال دیگر، نام او را در سطر بزرگترین هنرمندان خود قرار خواهد داد. غم او را دیدیم، شادی او را نیز همچنین، و اینک در نبود او، دل به کدامین سینما خوش کنیم؟ او رفت و ما را برای همیشه از بازیهای فوق رئال، صدای رشک برانگیز و شخصیت ستودنی خود محروم کرد. باید گریست، بی امان باید گریست؛ در غم مرد بزرگی که با رفتنش ضربه ای بس بزرگ به روحیه ملتی زد که در هنر، او را می پرستیدند و امروز باید به این باور رسید که خسرو شکیبایی فوت کرده است. باوری که نمی توانیم به پس از گذشت چهار سال به این سادگی ها آنرا بپذیریم. خسرو شکیبایی در ۷ فروردین ماه سال ۱۳۲۳ در خیابان مولوی تهران به دنیا آمد. در شناسنامه نامش ��خسرو�� است ولی خانواده و نزدیکان او را ��محمود�� صدا میکردند. پدر خسرو سرگرد ارتش بود و وقتی او ۱۴ ساله بود بر اثر سرطان از دنیا رفت. او قبل از اینکه وارد عرصه تئاتر شود، در حرفههایی چون خیاطی و کانالسازی و آسانسورسازی کار میکرد. در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی و به صورت کاملا حرفهای بازیگر تئاتر شد. وی فارغ التحصیلبازیگری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاتر آغاز کرد، ۵ سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۷ وارد حرفهٔ دوبلوری شد. از جمله نمایش هایی که شکیبایی در آنها ایفای نقش نموده است، میتوان به سنگ و سرنا،همه پسران من، شب بیست و یکم و بیا تا گل بر افشانیم اشاره کرد. او چندین نمایش تلویزیونی مانند فیزیکدان ها و هنگامه شیرین وصال را هم در کارنامه دارد. شکیبایی نخستین بار در سال ۱۳۵۳ در فیلم کوتاه و ۱۶ میلیمتری ��کتیبه�� به کارگردانی فریبرز صالح مقابل دوربین رفت. در سال ۱۳۶۱ در حالی که مشغول بازی در نمایش ��شب بیست و یکم�� بود، مورد توجه مسعود کیمیایی قرار گرفت و با بازی در نقش کوتاهی در فیلم خط قرمز(مسعود کیمیایی -۱۳۶۱) به سینما آمد و تا سال ۱۳۶۸ نقش آفرینیهایی کرد. از جمله در فیلمهای دزد و نویسنده ، ترن و رابطه خوب ظاهر شد. اما از بعد از بازی در فیلم هامون(داریوش مهرجویی -۱۳۶۸) بود که نام خسرو شکیبایی بر سر زبانها افتاد. او برای بازیش در همین فیلم از ��هشتمین جشنواره فیلم فجر�� ، سیمرغ بلورین دریافت کرد و تحسین منتقدان و مردم را برانگیخت. خسرو شکیبایی از سال ۱۳۶۸ به بعد، دیگر نتوانست از جلد حمید هامون بیرون بیاید و حمید هامون را در انواع اقسام لباس ها و تیپ های مختلف تکرار کرد. اما توانایی های انکار ناپذیرش را در چند فیلم به معرض نمایش گذاشت: بازی تاثیرگذار او در دو فضای کاملاً متفاوت در فیلم کیمیا و کاغذ بی خط . او برای بازی در فیلم کیمیا (احمد رضا درویش-۱۳۷۳) بار دیگر برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر شد. او سومین سیمرغ خود را هم را برای بازی در نقش عادل مشرقی فیلم سالاد فصل (فریدون جیرانی) گرفت. از آخرین افتخارات شکیبایی هم دیپلم افتخار برای فیلم اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد) بود. شکیبایی آخرین جایزهاش را از ششمین جشن ماهنامه ��دنیای تصویر�� برای بازی در فیلم ��کاغذ بی خط ��دریافت کرد. پس از گذشت نزدیک به ۲۲ سال از اولین حضورش در فیلم کیمیایی، در فیلم حکم (۱۳۸۳) باری دیگر در فیلم وی در کنار عزت الله انتظامی ایفای نقش کرد. در ۹ تیرماه ۱۳۸۷ در دومین جشن منتقدان سینمایی، جایزه یکی از برترین بازیگران سی سال سینمای پس از انقلاب را گرفت. او همچنین در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر، بازیگر و گوینده تیزر جشنواره بود . شکیبایی در سال ۱۳۵۴، یعنی یک سال بعد از اولین حضور خود در فیلم کوتاه ��کتیبه��، به دعوت محمد رضا اصلانی در سریال ��سمک عیار�� ایفای نقش کرد و پس از آن در سریال هایی چون لحظه ، کوچک جنگلی ، مدرس ، روزی روزگاری ، خانه سبز ، کاکتوس ، آواز مه ، تفنگ سر پر و در کنار هم . او در تلویزیون هم موفق بود. از همان زمان که در نقش ��سید حسن مدرس�� بازی کرد و آنمونولوگ طولانی معروفش را اجرا کرد. تا کارهای به یاد ماندنی ای همچون روزی روزگاری،خانه سبز، کاکتوس، تفنگ سر پر و در کنار هم. شکیبایی در چند فیلم تلویزیونی هم به ایفای نقش پرداخت. فیلم آخرین نقشآفرینی این هنرمند در فیلم تلویزیونی پیوند (سعید عالمزاده) و آخرین نمایش فیلمش، آشیانهای برای زندگی (حمید طالقانی) بود که به مناسبت روز پدر از تلویزیون پخش شد . او علاوه بر هنرنمایی در نقش آفرینی سینما و تئاتر و تلویزیون، برخی از سرودههای فروغ فرخزاد ، سهراب سپهری ، سید علی صالحی و محمدرضا عبدالملکیان را به صورت دکلمه اجرا کرده بود . جوایز و انتخاب هایی که در جشنواره فیلم فجر شکیبایی دریافت کرده است.
خسرو شکیبایی در ۲۸ تیر ۱۳۸۷ ساعت ۴ صبح در بیمارستان پارسیان تهران به دلیل سرطان کبد و نارسایی قلبی جاودانه شد . اكران به شرط جلب رضايت شوراي صدورپروانهنمايش آیا "گزارش یک جشن" حاتمی کیا اکران می شود؟!
چندي است كه صحبتهايي از شرايط خاص اكران "گزارش يك جشن" شنيده ميشود، اين در حالي است كه مسئولان، اكران آن را مشروط به اعمال برخي تغييرات در فيلم ميخواندند و سازندگانش همچنان منتظر به ثمر رسيدن تلاش براي دريافت پروانه نمايش هستند. "گزارش يك جشن" جديدترين فيلم ابراهيم حاتميكيا، داراي موضوعي اجتماعي است و كارگردان به دنبال اين است كه در قالب يك مؤسسه مشاوره در امور ازدواج، آسيبهاي اجتماعي و نحوه برخورد و اقدامات پيشگيرانه از سوي پليس را به نمايش بگذارد. از زاويهاي ديگر، فيلم حاتميكيا با نگاه ضخصي او به مسائل انتخابات سال 88 ميپردازد؛ بنابراين ميتوان پيشبيني كرد "گزارش يك جشن" با تكيه بر موضوع فيلم و نام حاتميكيا استقبال مطلوبي را در اكران پيش رو خواهد داشت، اما چندي است كه صحبتهايي از شرايط خاص اكران اين فيلم شنيده ميشود، به طوري كه در فضاي رسانهاي نيز زمزمههايي از اعمال جرح و تعديل براي صدور پروانه نمايش اين فيلم سينمايي به گوش ميرسد. سجادپور: شوراي صدور پروانه نمايش، اعمال تغييرات اندكي را براي اين فيلم لازم دانسته است براي يافتن پاسخي به شبهات و پرسشهاي مطرح شده در اين خصوص، به سراغ عوامل "گزارش يك جشن" و مسئولان سينمايي رفتيم: عليرضا سجادپور مديركل اداره نظارت و ارزشيابي معاونت سينمايي در خصوص آخرين وضعيت اكران فيلم ��گزارش يك جشن�� ابراهيم حاتميكيا اظهار داشت: وضعيت اين فيلم نيز مانند آثار ديگر كاملاً مشخص است و بايد مانند فيلمهاي ديگر براي صدور پروانه نمايش روال عادي را طي كند. مديركل نظارت و ارزشيابي معاونت سينمايي در پاسخ به اين سؤال كه آيا قرار است اين فيلم با اعمال جرح و تعديل، اكران شود، تصريح كرد: شوراي صدور پروانه نمايش، اعمال تغييرات اندكي را براي اين فيلم لازم دانسته و عبارت ��جرح و تعديل�� براي اين تغييرات، بسيار زياد است. وي درباره زمان صدور پروانه نمايش و اكران ��گزارش يك جشن�� خاطر نشان كرد: به محض اعمال تغييرات مذكور، پروانه نمايش به فراخور صادر خواهد شد. پيرهادي: من و ��حاتميكيا�� بيش از 6 ماه است كه منتظريم ��محمد پيرهادي�� تهيهكننده اين فيلم نيز تنها به گفتن چند جمله كوتاه بسنده كرد و در خصوص آخرين وضعيت اكران ��گزارش يك جشن�� گفت: من و كارگردان اين فيلم، بيش از 6 ماه است كه همچنان منتظر به ثمر رسيدن تلاش براي صدور پروانه نمايش از سوي مسئولان معاونت سينمايي هستيم. مختاري: قراردادي براي اكران ��گزارش يك جشن منعقد نشده احمد مختاري مدير پخش هدايتفيلم نيز گفت: در حال حاضر هيچ صحبتي نميتوانم در اين خصوص داشته باشم چرا كه فعلاً قراردادي با هيچ گروه سينمايي براي اكران فيلم ��گزارش يك جشن�� منعقد نشده است. وي شرط اكران فيلم با اعمال جرح و تعديل را رد كرد و گفت: هيچ مسئله خاصي در مورد اين فيلم وجود ندارد. اكنون كافي است كه وقايع سينمايي دو سال گذشته ايران را مرور كنيم؛ مطمئناً سخنان سال 88 جواد شمقدري در مراسم توديع و معارفه مديرعامل مركز گسترش سينماي مستند و تجربي را به ياد خواهيم آورد كه سينماي سياسي را يك حلقه مفقوده در سينماي كشور دانست و اظهار داشت: اين موضوع بايد دستمايه كار قرار گيرد و نياز داريم به اين ژانر دست پيدا كنيم؛ البته نبايد در اين عرصه دچار التهابات جناحي شويم و بايد با رويكرد آبشخور فرهنگي، ساخت فيلمهاي مؤثر سياسي در دستور كار قرار گيرد. عليرضا سجادپور در اين باره گفت: گام نخست براي توليد فيلم سياسي آسانگيري و سهلگيري است تا سليقهها و ذائقههاي مختلف بتوانند انتقادهايشان را مطرح كنند تا جايي كه به منافع ملي ضربهاي وارد نشود. توجه به اين سينما ميتواند باعث جذب عدهاي از مخاطبان بالقوه سينماي ايران شود كه سالها است به سينما نميروند. حال بايد ديد كه با تمام صحبتهاي مسئولان سينمايي مبني بر حمايت از سينماي با مضامين اجتماعي سياسي و آسانگيري در اين ماجرا، آيا ميتوان اميدوار بود كه ��گزارش يك جشن�� بدون جرح و تعديل بر پرده سينماها به نمايش گذاشته شود. آيا در اين ميان فيلمسازي كه هميشه گفته فرزند زمانه خود است و جرأت ورود به سينماي تصويرگر مسائل اجتماعي سياسي روز را به خود داده است، مقصر است؟ يا مسئولان سينمايي ميبايست در زمان اعلام حمايت از اين ژانر با دقت بيشتري ورود ميكردند. سؤالات زيادي از اين دست در زمينه سرانجام اكران فيلمهاي سياسي موجود، ميتواند پاسخگوي آن باشد كه آيا اين خط مشيهاي اعلام شده تنها يك شعار است يا مديران سينمايي در مرحله عمل نيز رو سفيد خواهد بود. "ما به تکهپاره شدن فرزندانمان عادت نخواهيم کرد ..." اعتراض ماني حقيقي به نسخهي پخش شدهي "كنعان" از تلويزيون ماني حقيقي در نامهاي خطاب به رييس سازمان صدا و سيما و مدير شبكه چهار نسبت به مميزي فيلمش "كنعان" اعتراض كرد. اين كارگردان در اين نامه خطاب به عزتالله ضرغامي رييس سازمان صدا و سيماي وتقي رستموندي مدير شبكه چهار نوشته است: "در ساعت 20:30 شب جمعه گذشته (31 تير 1390)، شبکه چهار صدا و سيما اقدام به پخش نسخهاي جعلي و تکهپاره از فيلم "کنعان" کرد. مهمترين و زيباترين لحظات فيلم، بدون هر گونه هماهنگي با من، از نسخه پخش شده حذف شده بودند. نتيجه، فيلمي ابتر و بي سر و ته بود که انگيزه شخصيتها و سير شکلگيري داستان در آن کاملا نامشخص و گنگ شده بود. آقايان، درست است که اين فيلم را با پول بيتالمال از تهيهکنندهاش خريدهايد، ولي اين معامله شما را صاحب معنوي اثر نکرده است. فيلم من، که سالها براي نوشتن و ساختنش زحمت کشيدم و حکم عزيزترين فرزند مرا دارد، امانتي است در دست شما. قلع و قمع کردن آن و سر هم کردن اين نسخه ناجور کاري نيست جز خيانت در امانت، و گناه بزرگي است. اميدوارم که اين اعتراض تغييري هرچند ديرهنگام در اين رفتار زشت و غيراخلاقي حاصل کند. به هر حال اين را بدانيد که ما به تکهپاره شدن فرزندانمان عادت نخواهيم کرد." فیلمبرداری "قلاده های طلا" متوقف شد
فیلمبرداری فیلم سینمایی "قلادههای طلا" به کارگردانی ابوالقاسم طالبی شنبه اول مردادماه متوقف شد. فیلمبرداری فیلم تازه طالبی همچنان متوقف است، عوامل دلایل این موضوع را مطرح نکردند اما به نظر میرسد از جمعه 31 تیرماه که فیلمبرداری فیلم در میدان هفت تیر انجام شد مشکلات برای این پروژه شروع شده است. گروه سازنده این فیلم مترصدند مشکلات را هر چه زودتر حل کنند. در صورت حل شدن مسائل فیلمبرداری سکانسهای اغتشاشها خارج از تهران انجام میشود. چندی پیش رسانه ها خبر دادند، طالبی در این فیلم علاوه بر نمایش سکانسهایی از اغتشاشات سال 88 تهران، به موضوع جریان انحرافی میپردازد و یکی از شخصیتهای "قلادههای طلا" شبیه لیدر جریان انحرافی است که در فعالیتهای خود با گروه رمال و جنگیر به جمعآوری اطلاعات میپردازد. فیلم سینمایی "قلادههای طلا" با بازی امین حیایی، محمدرضا شریفینیا، نیلوفر خوشخلق، حمیدرضا پگاه، درباره حوادث بعد از انتخابات است. ابوالقاسم طالبی فیلمهای سینمایی "نغمه"، "دستهای خالی"، "آقای رئیس جمهور" و... را کارگردانی کرده است. در دوازدهمین جشن دنیای تصویر؛ جایزه یک عمر فعالیت هنری به سعید راد می رسد تندیس حافظ جایزه یک عمر فعالیت هنری به پاس فعالیتهای سینمایی سعید راد در دوازدهمین جشن دنیای تصویر به این بازیگر پیشکسوت اهدا میشود. به گزارش سی نت، سعید راد متولد 1325 تهران، پس از پایان تحصیلات متوسطه از سال 1350 با فیلم "خداحافظ رفیق" اثر امیر نادری فعالیت سینمایی خود را آغاز کرد. او به دنبال تثبیت موقعیت حرفهای خود با این فیلم در سالهای بعد نقش ضدقهرمانهای بیخانمانی را بازی کرد که تقدیر محتومشان مرگ است. از دیگر نقشهای ماندگار سعید راد کولی فیلم "سفر سنگ" و امانی فیلم "خط قرمز" است. او بعد از انقلاب اسلامی پس از بازی در چند فیلمِ پرفروش چون "عقابها" و "دادشاه" در سال 1366 به کانادا مهاجرت کرد. سعید راد در اوایل سال 1379 پس از 13 سال به ایران بازگشت تا بازیگری را از سر بگیرد. وسواس این دوران کاری او کارنامه متأخر بازیگریاش را محدود به نقش اسکندر در فیلم "دوئل" و نقش رضاخان در مجموعه تلویزیونی "در چشم باد" کرده است. آخرین کارهای او بازی در فیلمهای "پروانگی" و "گیرنده" است که هنوز به نمایش عمومی درنیامده است. در دورههای گذشته، جایزه یک عمر فعالیت هنری در جشن دنیای تصویر به سعید پورصمیمی، زندهیاد نعمت حقیقی، مسعود کیمیایی، زندهیاد ساموئل خاچیکیان، ناصر تقوایی، زندهیاد حمیده خیرآبادی، زندهیاد مهدی فتحی، ناصر تهماسب، عزتالله انتظامی، داریوش مهرجویی، جمشید مشایخی و منوچهر اسماعیلی اهدا شده است. با بازی سعید راد "پروانگی" پس از "سیزده 59" در گروه استقلال اکران می شود فيلم سينمايي "پروانگي" تازهترين اثر قاسمجعفري، با بازي سعيد راد پس از "سيزده 59" در گروه سينمايي استقلال اكران ميشود. به گزارش سی نت و به نقل از پايگاه خبري حوزه هنري، غلامرضا فرجي مدير پخش و بازاريابي حوزه هنري گفت: بر اساس قرارداد ثبت شده شوراي صنفي نمايش براي اكران فيلم "پروانگي"، مقرر شد تا اين فيلم پس از فيلم "سيزده 59"در گروه سينمايي استقلال به نمايش گذاشته شود. بنا بر اين گزارش: فيلم، داستان نويسندهاي را روايت ميكند كه به دعوت دوستش از آمريكا به فرانسه ميآيد، اما به محض ورود به پاريس متوجه ميشود دوستش مرده و با كتاب نيمه تمام دوستش روبهرو ميشود و تصميم ميگيرد اين كتاب را كامل كند اما داستان كتاب او را وارد فضايي متفاوت از حال و روز خودش ميكند. فيلمبرداري "پروانگي" در تهران، مكه و فرانسه انجام شده و سعيد راد، مهدي سلوكي، ايندا رويا، ميتر كوتون، درياموند رو، سسيله چائولون و مارينه دمونتليه در آن بازي ميكنند. فيلم محصول حوزه هنري، موسسه فرهنگي هنري "شهرزاد" و موسسه "قاب آسمان" است. عوامل اين فيلم عبارتند از: فيلمنامهنويسان: فرهاد طبنوري و عليرضا كاظميپور مدیر فیلمبرداری: فرزادجودت موسیقی: مازيار فلاحيم طراح گریم: محمد قومي تدوین: حميد سيفي صدابردار: حميد توكليان صداگذاری و میکس: محمود موسوينژاد مجری طرح: صديقه صحت تهیه کنندگان: قاسم جعفري و جواد نوروزبيگي پخش: سازمان سينمايي سوره سعيد راد به تازگي بازي در فيلم سينمايي "گيرنده" به كارگرداني مهرداد غفارزاده را تمام كرده است و قاسم جعفري نيز پيش از اين كارگرداني مجموعههاي "خط قرمز"، "مسافري از هند" و "كمكم كن" و فيلمهاي سينمايي "بازنده"، "گرگ و ميش"، "مجنون ليلي" و "دختران" را در كارنامه خود دارد. نقد و بررسی "آقا یوسف" در فرهنگسرای رسانه دوازدهمین نشست اتاق رسانه سینمای ایران فرهنگسرای رسانه به نقد و بررسی فیلم "آقا یوسف" اختصاص دارد. فیلم "آقا یوسف" به تهیهکنندگی مرتضی متولی است که مهدی هاشمی، هانیه توسلی، شاهرخ فروتنیان، پگاه آهنگرانی، لادن مستوفی، صابر ابر و... در این فیلم جلوی دوربین محمد آلادپوش رفتند. داستان فیلم در مورد آقا یوسف، مرد بازنشستهای است که از پنج سال پیش، پنهان از چشم دخترش در خانههای مردم کار و نظافت میکند. حوادثی که در خانهها به ویژه در دومین خانه روی میدهد به طور مستقیم به او ربط پیدا میکند و زندگیاش را دگرگون میکند. دوازدهمین نشست اتاق رسانه سینمای ایران با حضور دکتر علی رفیعی کارگردان، مرتضی متولی تهیهکننده، مهدی هاشمی، شاهرخ فرتنیان، هانیه توسلی بازیگران و امیر قادری منتقد کارشناس اتاق رسانه روز یکشنبه دوم مردادماه از ساعت 17 در فرهنگسرای سرانه برگزار شد. "جدایی نادر از سیمین" برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره ارمنستان شد هشتمين جشنواره بينالمللي فيلم ارمنستان روز گذشته در حالي به كار خود پايان داد كه فيلمهاي ايراني "جدايي نادر از سيمين" و "مندو" به ترتيب برنده زردآلوي طلايي بهترين فيلم بلند سينمايي و جايزه فيبرشي هيات داوران فيلم كوتاه اين دوره از رقابتها شدند. به گزارش سايت خبري ارمنيا نيوز، مراسم اعطاء جوايز جشنواره امسال ارمنستان روز گذشته با حضور مقامات فرهنگي اين كشور در ايروان به كار خود پايان داد و جايزه برتر اين دوره از رقابتها (جايزه زردآلوي طلايي بهترين فيلم سال) به فيلم ايراني "جدايي نادر از سيمين" به كارگرداني اصغر فرهادي اعطاء شد. فيلم "جدايي نادر از سيمين" كه دو روز پيش نيز در رقابتهاي سينمايي سنپطرزبورگ توانست جايزه بهترين فيلم سال را به خود اختصاص دهد، داستان زني است كه ميخواهد ايران را براي زندگي در خارج از كشور ترك كند ولي همسرش به خاطر نگهداري از پدر آلزايمرياش، حاضر به همراهي او نيست و كار آنها به دادگاه خانواده و قرار گرفتن در برابر قانون ميكشد. جايزه فيبرشي هيات داوران بخش فيلمهاي كوتاه اين دوره از رقابتها نيز به فيلم ايراني "ماندوو" (خسته) به كارگرداني ابراهيم سعيدي اعطاء شد. اين فيلم داستان يك خانواده آواره كرد ايراني در عراق را روايت مي كند كه پس از 28 سال اقامت در عراق تلاش مي كنند تا به زادگاه شان در ايران برگردند. ديگر برندگان اين دوره از رقابتها به شرح زير است: در بخش بينالمللي فيلمهاي سينمايي: فيلم ��روزنامههاي موسان�� به كارگرداني ��پارك جانگبوم�� برنده ��زردآلوي نقرهاي�� فيلم ��جايزه�� به كارگرداني ��پائولا ماركوييچ�� برنده جايزه ويژه هيات داوران در بخش بينالمللي فيلمهاي مستند: مستند ��جهاني بر طبق ايون بي�� به كارگرداني ��الكساندر نانائو�� برنده زردآلوي طلايي مستند��چراگاه تابستاني�� به كارگرداني ��لين ترو��، ��نلسون واكر�� و ��تيسرينگ پرلو�� برنده زردآلوي نقرهاي مستند ��هيچ چيز باشكوه�� به كارگرداني ��احمد سيدكشميري�� برنده جايزه ويژه بنا براين گزارش، در اين دوره از رقابتها 150 فيلم به نمايش درآمد كه 67 فيلم از اين فيلمهاي در چهار بخش مختلف با يكديگر به رقابت پرداختند. از دانشگاه لیبرتی آمریکا مهران مدیری دکترای افتخاری گرفت مهران مدیری، کارگردان و بازیگر مجموعههای طنز به پاس انجام فعالیتهای هنری و انسانی دکتری افتخاری گرفت. به گزارش سی نت، دانشگاه لیبرتی آمریکا (American Liberty University) به مهران مدیری مدرک دکترای افتخاری اهدا کرد. مراسم اهدای دکترا به مدیری در 21 تیرماه (12 June 2011) در دانشگاه لیبرتی واقع در لس آنجلس برگزار شد که مهران مدیری به دلیل ضبط ادامه مجموعه قهوه تلخ نتوانست در این مراسم حضور پیدا کند. در این مراسم دکتر رونالد برینر به نمایندگی از مهران مدیری این مدرک را دریافت کرد و حمید سلطانی آن را در ایران به مهران مدیری رساند. این مدرک به پاس فعالیتهای هنری و انسانی مهران مدیری به او اهدا شده است.
متولد 1340 تهران دیپلم. فعالیت هنری اش را از تئاتر آغاز کرد و در رادیو ادامه داد. با نوروز 72 (داریوش کاردان) خوش درخشید و سپس در تمام برنامه های طنزی که خود کارگردانی و بازی کرد، موفق بود. او در دومین مجموعه تلویزیونی که تنها به عنوان بازیگر حضور داشت - دردسر والدین - باز هم موفق بود! �� پاورچین �� توانست در پخش همزمان با سری سوم �� زیر آسمان شهر �� - ضعیف ترین قسمت این سری - گوی رقابت را از آن خود کند. مجموعه طنز �� پاورچین �� در نیمه دوم سال 81 چنان در میان بینندگان تهرانی طرفدار پیدا کرد که خاطره �� جنگ 77 �� را در اذهان زنده کرد. مهران مدیری با هوش و خلاقیت خود به همراه سرپرستی نویسنده خوش ذوقی چون پیمان قاسم خانی و هنرنمایی بازیگران توانایی مثل جواد رضویان، شقایق دهقان، سحر زکریا، سحر ولدبیگی و ... هر شب خنده ای از ته دل را برای بیننده به ارمغان می آورد. مهران مدیری در چهار فیلم سینمایی هم بازی کرده است. یک فیلم عاشقانه به نام �� دیدار �� در سال 1372، یک کمدی به نام �� توکیو، بدون توقف �� در سال 1381 که دومی تنها بخاطر نقش آفرینی مهران مدیری به عنوان پرفروش ترین فیلم سال 1382 دست یافت و دو فیلم �� همیشه پای یک زن در میان است �� (کمال تبریزی) که بازي متفاوتش نامزدي جشنواره بيست و ششم فيلم فجر را برايش به ارمغان آورد و �� دايره زنگي �� كه بار ديگر توانايي او را در خلق كاراكتر نشان مي دهد سال 87 سال بسيار خوبي براي مديري بود. مجموعه تلويزيوني �� مرد هزار چهره �� با نقش آفريني منحصربفرد و كارگرداني او بهترين مجموعه نوروزي و با استقبال فراواني مواجه شد. پس از اینکه تلویزیون از پخش "قهوه تلخ" ممانعت کرد، مدبری آن را به شبکه نمایش خانگی سپرد که با استقبال بی سابقه ای هم مواجه شد.
- دیدار (محمدرضا هنرمند، فقط بازیگر، 1373) - توکیو، بدون توقف (سعید عالم زاده، فقط بازیگر، 1381) - همیشه پای یک زن در میان است (کمال تبریزی، فقط بازیگر، 1386) - دایره زنگی (پریسا بخت آور، فقط بازیگر، 1386) مجموعه های تلویزیونی: - نوروز 72 (جنگ تلویزیونی، داریوش کاردان، فقط بازیگر، 1371) - باغ گیلاس (مجتبی یاسینی، 1372) - پرواز 57 (جنگ تلویزیونی، بازیگر، 1372) - ساعت خوش (جنگ تلویزیونی، بازیگر و کارگردان، 1373) - سال خوش (جنگ تلویزیونی، بازیگر و کارگردان، 1373) - نوروز 77 (جنگ تلویزیونی، بازیگر و کارگردان، 1376) - جنگ 77 (مجری، کارگردان و بازیگر، 1377) - ببخشید شما؟ (جنگ تلویزیونی، کارگردان، مجری و بازیگر، 1378) - پلاک 14 (جنگ تلویزیونی، بازیگر و کارگردان، 1378) - نود شب (جنگ تلویزیونی، بازیگر و کارگردان، 1379) - بررسی طنز در تلویزیون (مجری و کارگردان، 1379) - دردسر والدین (مجموعه، مسعود نوابی، فقط بازیگر، 80/1379) - پاورچین ( مجموعه، بازیگر و کارگردان، 1381 ) - نقطه چین ( مجموعه، بازیگر و کارگردان، 1382 ) - جایزه بزرگ ( مجموعه، بازیگر و کارگردان، 1384 ) - شب های برره ( مجموعه، بازیگر و کارگردان، 1384) - باغ مظفر ( مجموعه، بازیگر و کارگردان، 1385 ) - گنج مظفر (شبکه ویدیویی، بازیگر و کارگردان، 1386) - مرد هزار چهره (مجموعه ویژه نوروز 1387، بازیگر و کارگردان، 1386) - مرد دو هزار چهره (مجموعه ویژه نوروز 1388، بازیگر و کارگردان، 1387) - قهوه تلخ (مجموعه، شبکه نمایش خانگی، بازیگر و کارگردان، 1389 - 1390)
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم "همیشه پای یک زن در میان است" - 1386 گفتگوی مفصل با کامبیز دیرباز به بهانه بازی در سریال "نابرده رنج" کامبیز دیرباز: اسد شبیه مجید سوزوکی نیست / برای پول بازی نمیکنم بازیگر نقش اسد در مجموعه "نابرده رنج" با اشاره به ویژگیهای این شخصیت تاکید کرد اسد شباهتی به کاراکتر مجید سوزوکی در فیلم سینمایی "اخراجیها" ندارد. نقش اسد در مجموعه "نابرده رنج" به کارگردانی علیرضا بذرافشان برای کامبیز دیرباز فرصتی بوده تا بخش دیگری از تواناییهایش را نشان دهد. نقشی شیرین و دوست داشتنی که به یکی از بهترین بخشهای کارنامه حرفهای او در سالهای اخیر تبدیل شده است. در این گفتگو دیرباز درباره حضورش در "نابرده رنج" و تفاوتهای این نقش با دیگر نقشهایش صحبت کرده است. بعد از "در چشم باد" در مجموعه دیگری بازی نکردید تا "نابرده رنج". از بازی در "در چشم باد" راضی هستید؟ کامبیز دیرباز: بله، همکاری با آقای مسعود جعفری جوزانی یکی از بختهای حرفهای من بود، خوشحالم که این تجربه را پشت سر گذاشتم. اما حضور طولانی در این مجموعه به شما لطمه زد، پیشنهادهایی را از دست دادید، حتی با گریم "در چشم باد" در "انعکاس" بازی کردید نه، این هم بخشی از حرفه ما است، "در چشم باد" یک پروژه عظیم تاریخی بود، یک مجموعه بزرگ که من هم جزئی از آن بودم، خوشحالم که توانستم در کنار این گروه باشم. زمانی که "نابرده رنج" پیشنهاد شد، احساس نکردید نقش اسد به مجید سوزوکی در "اخراجیها" شبیه است. من اهل مقایسه نیستم، این مقایسه درباره اسد و مجید سوزوکی را هم قبول ندارم، از این که در فیلمهایی با موضوعهای مشابه و حال و هوای شبیه به هم بازی کنم فراری نیستم، شاید 10 فیلم دفاع مقدسی بازی کنم، بدون این که نگران شباهت نقشها باشم. مجید در "اخراجیها" شبیه یحیی در "دوئل" نیست و هیچ کدام از اینها ربطی به "نابرده رنج" ندارند. حتی اگر در نگاه کلی همه این نقشها در بستر جنگ تعریف شده باشند. برای انتخاب یک نقش به دستهبندی ژانرها فکر نمیکنم، اولویت من خود نقش است. اما نقشهای شبیه به هم را سخت میشود متفاوت بازی کرد و این احتمال وجود دارد که بعد از مدتی کارنامهتان پر از نقشهای تکراری شود نقشهایی روی کاغذ کاملا متفاوتند و شما مشکلی برای بازی در آنها ندارید، مجید سوزوکی را نمیتوانید با اسد مقایسه کنید، هر چند که هر دو بچه پایین شهر هستند. جذابیت نقش اسد در نگاه اول برای شما چه بود؟ این که با دیگر نقشهایی که بازی کردهام متفاوت است، من چه در لباس جوان جنوب شهری، چه در قامت جوانی از طبقه متوسط و پایین جامعه یا جوان شمال شهری و مرفه، حتی تاجر موفق "در چشم باد" هرگز شبیه به اسد نبودم، نقشهایی که من بازی کردهام نوعی قاطعیت دارند، شخصیتهایی قوی و محکم که حرف اول و آخر را در روابط میزنند، اما اسد از این جنس نبود. برایم جذاب بود این نقش را بازی کنم و واکنش مردم و منتقدان را ببینم، دوست داشتم ببینم این تصویر تازه را مردم میپذیرند. پذیرش مردم این قدر برایتان مهم است؟ بله، بازیگر بدون مخاطب معنی ندارد. پذیرش مردم یعنی آنها شخصیتی که شما بازی میکنید دوست داشته باشند؟ برای من مهم این است با هر نقش گامی به جلو بردارم، حتی به درجا زدن فکر نمیکنم به پیش رفتن فکر میکنم، من فکر میکنم برای همه در هر شغلی که دارند پیشرفت مهم است، با پیشرفت در بازیگری میشود ماندگار شد و در یاد مردم ماند. اهمیتی که به مردم میدهید باعث نمیشود بخواهید فقط نقش مثبت بازی کنید؟ البته کارنامهتان نشان میدهد از بازی در نقش منفی ابا ندارید؟ نه، وسواس من در مرحله حساس انتخاب بیشتر میشود، زمانی که فیلمنامه را میخوانم آن را در ذهنم میبینم، خودم را به جای تماشاگر میگذارم و احساس میکنم او نقشهای خاکستری را بیشتر از مثبتها دوست دارد. این تجربه، کمکم میکند تا نقشهایی را انتخاب کنم که پیچیده و خاکستری هستند. گفتید نقش برای شما در اولویت است، کارگردان چطور؟ به کارگروهی اعتقاد دارم، اولویت اول من نقش است و خوب میدانم بهترین فیلمنامهها و نقشها را کارگردانی که متوسط یا ضعیف است از بین میبرد، اولویت اول و خوان اول از هفت خوان انتخاب من نقش است، کارگردان و گروه هم در مرتبه بعدی هستند. من در "تب سرد" که علیرضا بذرافشان نویسنده فیلمنامهاش بود بازی کردم، او در همه صحنههای مجموعه حضور داشت، زمانی که پیشنهاد کرد در "نابرده رنج" با او همکاری کنم، آن تجربه خوب را در یاد داشتم. فیلمهای تلویزیونی آقای بذرافشان را دیده بودید؟ بله، فیلمهای خوبی بودند، بین "تب سرد" و "نابرده رنج" چند سال فاصله افتاد. من برای بازی در هر سه فیلم علیرضا پیشنهاد داشتم اما درگیر "در چشم باد" بودم و این اتفاق نیفتاد. این تجربه مشترک باعث شد در "نابرده رنج" راحت با آقای بذرافشان و گروه همراه شوید؟ من حدود دو ماه بعد از شروع تصویربرداری به گروه پیوستم، سفر بودم و زمانی کارم را شروع کردم که بازیگرهای دیگر مقابل دوربین رفته بودند. قبل از هر سکانس دورخوانی و تمرین داشتیم و بعد مقابل دوربین میرفیتم. راحت با بازیگرها هماهنگ شدید؟ من همیشه از این که بعد از دیگران وارد یک گروه شوم فراری هستم اما بارها این اتفاق برایم افتاده، دوست دارم بازیگرها کارشان را با هم شروع کنند و من مجبور نباشم خودم را با تاخیر با گروه هماهنگ کنم، در مجموع توانستم خودم را با گروه هماهنگ کنم. به نظر میرسد رابطه شما و سام درخشانی به خاطر دوستی و صمیمتی که دارید روی بازی هردوی شما تاثیر مثبت گذاشته سام بازیگری حرفهای است، من هم سعی کردم حرفهای باشم. بازیگر حرفهای رفتارش سر صحنه برگرفته از متن است، زندگی شخصی در بازی تاثیر ندارد، من و سام رفاقت داشتیم اما هر دو به متن و نگاه کارگردان وفادار بودیم، تصویربرداری این مجموعه 13 ماه طول کشید در این مدت ما در ساعتهایی به جز تصویربرداری هم درباره نقش و مجموعه صحبت میکردیم. بازی در این مجموعه بخشی از زندگی ما شده بود و چشم بسته با شخصیتها همراه بودیم. دخل و تصرفی در نقش اسد داشتید یا به تصویری که کارگردان داشت وفادار بودید؟ متن آنقدر قوی بود که نیازی به تغییر نمیدیدم، من به عنوان بازیگر فقط به اسد فکر میکردم و علیرضا باید به مجموعه کار فکر میکرد گاهی پیشنهادهایی داشتم که او اگر مناسب میدید میپذیرفت و اگر نه، مخالفت میکرد. هر دو منطقی بودیم، تعامل داشتیم و سعی می کردیم همدیگر را قانع کنیم. بخشی از مجموعه در جنگ روایت میشود، بازی در این سکانسها سخت بود؟ برای من که تجربه "دوئل" و "اخراجیها" را داشتم سخت نبود، برایم قابل پیشبینی بود که بازی در این سکانسها، مثل سکانسهای شهری نیست. به نظرم زمانی که قصه در شهر روایت میشود مجموعه جذابتر است. چند قسمت باقی مانده و قضاوت زود است، ترجیح میدهم مجموعه را تا پایان ببینید. مجموعه "نابرده رنج" خاطرههای ما از دهه 60 را زنده میکند، فضایی نوستالژیک از دورانی دارد که سپری شده اما همه ما بخشهایی از آن را در خاطر داریم. بله، آژیر قرمز، اتومبیلها، چسبهای ضربدری روی شیشهها، لباسها و... یادآور آن روزها برای من است، خاطرات شیرینی که همه ما در یاد داریم، از دورانی پرفشار برای مردم این سرزمین. فکر میکردید "نابرده رنج" این قدر دیده شود؟ مردم مدتی با تلویزیون قهر بودند، من به عنوان یک ایرانی دوست داشتم ببینم مردم برای مجموعهای همه کارهایشان را تعطیل میکنند، خیابانها خلوت میشود و .... فکر نمیکردم با "نابرده رنج" این اتفاق تاحدودی بیفتد. خوشحالم این مجموعه برای مردم جذاب است. شخصیت اسد سادگی و معصومیتی دارد که بعضی مواقع به بلاهت پهلو میزند، اما این بلاهت در جبهه بیشتر شده. چرا؟ شخصیت اسد یکنواخت نیست، عماد هم همین طور. زمانی که اینها در شهر هستند حس و حال دیگری دارند، در جبهه، در آن محیط غریبه عکسالعملهای تازهای از آنها میبینیم، البته در چند قسمت باقی مانده از مجموعه میشود به تحلیل درستتری از شخصیت اسد رسید. در این سالها تلاش کردهاید انتخابهای درستی داشته باشید اما در بعضی فیلمهایی بازی میکنید که به نظر میرسد فقط توجیه اقتصادی دارد. مثلا چه فیلمهایی؟ "سرگیجه" و "شرط اول". "سرگیجه" را سالها پیش بازی کردم و حرفی دربارهاش ندارم، تلاش کردهام در طول سالهایی که فعالیت کردهام بر اساس معیارهایم انتخاب کنم، اما هر فیلم از زمانی که شما قرارداد بازی در آن را میبندید تا وقتی اکران میشود مسیر پر فراز و نشیبی را پشت سر میگذارد. فرجام یک فیلم را من تعیین نمیکنم، "شرط اول" فیلم خوبی بود اما در شرایطی نامناسب اکران شد، من همه نقشهایی که بازی کردهام در کمال صحت و سلامت عقل انتخاب کردهام (میخندد) و همه آنها را دوست دارم. حتی فیلمهایی که خوب نشدهاند. حتی آن فیلمها. گاهی در انتخابهایم بخش مالی را هم در نظر گرفتهام اما همهاش این نبوده است. ممکن است بعد از "نابرده رنج" دوباره به تلویزیون برگردید یا ترجیح میدهید منتظر یک پیشنهاد خوب سینمایی باشید؟ متاسفانه بسیاری از فیلمهای سینمایی این روزها مخاطبی ندارد، خوشحالم که فیلم "ورود آقایان ممنوع" این قدر با استقبال مواجه شده است، فیلمها آن قدر برای تماشاگر جذاب نیست که بلیت بخرد و به سینما برود، در این شرایط شوقی برای حضور در سینما باقی نمیماند. دوست دارم مردم ترجیح بدهند برای فیلم دیدن به سینما بروند، این برای هر بازیگری جذاب است. در شرایط فعلی سینما و تلویزیون باهم فرق ندارند. درباره الی، سنتوری، به رنگ ارغوان، طلا و مس و ... نامزدهای تندیس حافظ بخش سینمای جشن دنیای تصویر معرفی شدند اسامي نامزدهاي دريافت تنديس حافظ جشن دنياي تصوير در بخش فيلمهاي سينمايي اعلام شد. به گزارش سی نت، اين نامزدها از ميان 116 فيلم اكران شده در سالهاي 1388 و 1389 انتخاب شدهاند از سوي روابط عمومي جشن دوازدهم به شرح ذيل اعلام شد: بهترين فيلم - سنتوري (تهيهكنندگان: فرامرز فرازمند و داريوش مهرجويي) - طلا و مس (تهيهكننده: منوچهر محمدي) - درباره الي (تهيهكنندگان: اصغر فرهادي و سيدمحمود رضوي) - به رنگ ارغوان (تهيهكننده: سيدجمال ساداتيان) - خاك آشنا (تهيهكننده: بهمن فرمانآرا) بهترين كارگردان - اصغر فرهادي (درباره الي) - همايون اسعديان (طلا و مس) - ابراهيم حاتميكيا (به رنگ ارغوان) - داريوش مهرجويي (سنتوري) - محاكمه در خيابان (مسعود كيميايي) بهترين فيلمنامه - وحيده محمديفر و داريوش مهرجويي (سنتوري) - محسن عبدالوهاب (لطفا مزاحم نشويد) - اصغر فرهادي (دربارهي الي) - عليرضا نادري (كيفر) - حامد محمدي (طلا و مس) بهترين فيلمبرداري - حسين جعفريان (درباره الي) - فرشاد محمدي (آل) - حميد خضوعيابيانه (ملك سليمان) - مرتضي غفوري (حوالي اتوبان) - بايرام فضلي (تنها دو بار زندگي ميكنيم) بهترين موسيقي متن - اردوان كامكار و محسن چاووشي (سنتوري) - فردين خلعتبري (پستچي سه بار در نميزند) - بهزاد عبدي (آل) - حسين عليزاده (تنها دو بار زندگي ميكنيم) - كارن همايونفر (سنپطرزبورگ) بهترين دستاورد فني - هنري (در زمينه تدوين، صدا، طراحي صحنه و لباس و چهرهپردازي) - هايده صفيياري (تدوين درباره الي) - سعيد ملكان (چهرهپردازي ملك سليمان) - حسين ابوالصدق (صداگذاري فيلم آل) - بهرام دهقاني (تدوين طلا و مس) - حميد قديريان (مدير هنري ملك سليمان) بهترين بازيگر مرد - حميد فرخنژاد (به رنگ ارغوان) - بهرام رادان (سنتوري) - شهاب حسيني (سوپراستار و درباره الي) - رضا كيانيان (خاك آشنا) - عليرضا خمسه (بيست) - محسن طنابنده (سنپطرزبورگ) - حسام نوابصفوي (اخراجيها2 و وقتي همه خوابيم) - محمدرضا فروتن (محاكمه در خيابان) - حامد بهداد (هفت دقيقه تا پائيز) - مهدي هاشمي (هيچ) بهترين بازيگر زن - گلچهره سجاديه (حوالي اتوبان) - نگار جواهريان (طلا و مس) - ليلا حاتمي (بيپولي) - مريلا زارعي (دربارهالي) - رويا نونهالي (عصر جمعه) - آنا نعمتي (آل) - ترانه عليدوستي (درباره الي) - گلشيفته فراهاني (درباره الي) - مهناز افشار (طبقه سوم) - پانتهآ بهرام (هيچ) گمگشته، خانه به دوش، متهم گریخت، زیرزمین، بزنگاه، پنجمین خورشید، جراحت و ... مروری بر همه سریال های ماه رمضان شبکه سه در دهه هشتاد
شبکه سه از ماه رمضان سال 80 تا به امسال تاکنون مجموعههای متنوع "گمگشته"، "همراز، "عروج"، "فقط به خاطر تو"، "خانه به دوش"، "متهم گریخت"، "زیرزمین"، "بزنگاه"، "پنجمین خورشید"، "جراحت" و "پنج کیلومتر تا بهشت" را تهیه کرده است. "گمگشته" (رامبد جوان - 1380) شبکه سه سیما مجموعه "گمگشته" را به کارگردانی رامبد جوان، نویسندگی علیرضا کاظمیپور و سعید رحمانی و تهیهکنندگی مهران رسام برای ماه رمضان سال 80 تهیه کرد. در این مجموعه آتیلا پسیانی، حدیث فولادوند، آتنه فقیهنصیری، پژمان بازغی و فرامرز صدیقی به ایفای نقش پرداختند. خلاصه داستان: این مجموعه روایتگر یک فرد مومن است که در شرکتی مشغول است که وام میدهد. چند نفر از خلافکاران او را میدزدند تا از خانوادهاش اخاذی کنند. از سوی دیگر فردی که دزدی میکند و با مادرش زندگی میکند، شباهت خیلی زیادی به او دارد، به همین دلیل خود را به جای او جا میزند و ... حاشیهها: - مجموعه "گمگشته" نخستین تجربه کارگردانی رامبد جوان بود. - طرح اولیه "گمگشته" را علیرضا کاظمیپور بر مبنای فیلم هندی "رام و شام" به مهران رسام داد و بعد همراه رحمانی شروع به نگارش این مجموعه کردند. این اولین تجربه مشترک کاظمیپور و رحمانی بود و بعد از آن مجموعه "دریاییها" را نوشتند و دیگر همکاری مشترک نداشتند. - مجموعه "گمگشته" جزو مجموعههای پرمخاطب شبکه سه سیما بود و به عنوان پربینندهترین مجموعه رمضان سال 80 شناخته شد. همراز (سامان مقدم - 1381) - عروج (سیروس مقدم - 1381) شبکه سه سیما مجموعههای "همراز" و "عروج" را برای ماه رمضان سال 81 آماده کرد. 15 روز اول ماه رمضان مجموعه "همراز" و 15 روز دوم "عروج" پخش شد. مجموعه "همراز" به کارگردانی سامان مقدم، نویسندگی سعید رحمانی با حضور ابوالفضل پورعرب و آناهیتا نعمتی ساخته شد. مجموعه "عروج" هم به کارگردانی سیروس مقدم با بازی عبدالرضا اکبری، رامبد شکرآبی، کتایون ریاحی و لادن طباطبایی روی آنتن رفت. خلاصه داستان "همراز": داستان "همراز" درباره دو دزد بود که پول زیادی را میدزدند. یکی از آنها پول را در حیاط ساختمان مخروبهای پنهان میکند، اما دوستش او را به پلیس لو میدهد و به زندان میافتد. وقتی که از زندان بیرون میآید، به سراغ پولی میرود که پنهان کرده بود، اما جای آن ساختمان مخروبه مسجد ساخته شده است. او برای پیدا کردن پول خود را در نقش یک فرد مومن جا میزند و به عنوان خادم مسجد مشغول میشود. خلاصه داستان "عروج": داستان "عروج" درباره فردی است که اختلاس زیادی میکند. او همسر خود را رها میکند و به خارج از کشور میرود. بعد از چند سال که به ایران میآید قاچاقچیان به دنبال او هستند، در حالی که او بیمار میشود و به بیمارستان میرود. از طرفی دیگر یک خبرنگار به دنبال او میگردد تا بتواند گزارشی از اختلاس او در روزنامه چاپ کند. حاشیهها: - شبکه سوم سیما برای نخستین بار در ماه رمضان بود که دو سریال 15 قسمتی تهیه کرد. مجموعه همراز 15 روز اول ماه رمضان و مجموعه عروج 15 روز دوم ماه رمضان و متناسب با شبهای قدر روی آنتن این شبکه رفت. - مجموعه "همراز" نخستین تجربه سریالسازی سامان مقدم است. - پیشنهاد بازی به ابوالفضل پورعرب و آناهیتا نعمتی در مجموعه "همراز" به دلیل موفقیت این زوج برمیگشت. فقط به خاطر تو (اکبر منصور فلاح - 1382) شبکه سه سیما هم مجموعه "به خاطر تو" را به کارگردانی اکبر منصورفلاح، تهیهکنندگی صدیقه صحت و نویسندگی علیرضا کاظمیپور و علیرضا بذرافشان برای ماه رمضان سال 82 تهیه کرد. در این مجموعه لاله صبوری، مجید حاجیزاده، رامتین خداپناهی، کبری حاتمی، شراره رخام، شهرزاد عبدالمجید، فریده دریامج، عزتاله مهرآوران، میرصلاح حسینی، بهزاد رحیمخانی، محسن زهتاب، مرضیه طهماسبی و معراج فرحزادی بازی میکردند. خلاصه داستان: این مجموعه روایتگر زری و محمود است که مراسم عروسیشان به هم میخورد و محمود به خاطر کشیدن چک بیمحل به زندان میافتد. زری تلاش خود را برای آزاد کردن نامزدش آغاز میکند و در این راه ناخواسته با تعدادی از زنان خودسرپرست آشنا میشود، اتفاقی که باعث تحول تدریجی زری و تغییر دیدگاه او نسبت به زندگی، عشق و ازدواج میشود. حاشیهها: - مجموعه "فقط به خاطر تو" ابتدا قرار بود به کارگردانی قاسم جعفری و بازی مجید صالحی و یوسف تیموری تولید شود. در واپسین روزهای پیشتولید درگیری میان جعفری و صالحی پروژه را چند روز تعطیل کرد. پس از این اتفاق کارگردانی مجموعه به منصورفلاح واگذار شد و جعفری به عنوان مشاور کارگردان در پروژه حضور پیدا کرد. حاجیزاده و خداپناهی جایگزین صالحی و تیموری شدند. - در زمان پخش این مجموعه سر زبان همه افتاده بود که رامتین خداپناهی سعی کرده صدا و بازی رضا کیانیان را تقلید کند، اما او منکر این قضایا بود. خانه به دوش (رضا عطاران - 1383) شبکه سه مجموعه "خانه به دوش" را به نویسندگی و کارگردانی رضا عطاران برای ماه رمضان سال 83 تولید کرد. در این مجموعه حمید لولایی، مریم امیرجلالی، علی صادقی، آناهیتا همتی، غلامحسین لطفی، بهنوش بختیاری، فلور نظری و ... به ایفای نقش پرداختند. خلاصه داستان: آقا ماشاءالله دستفروشی ساده دل است که سعی دارد از راه حلال روزی اش را به دست آورد، اما در امرار معاش خود و خانوادهاش دچار مشکل است. آقا اصلان، باجناق تازه به دوران رسیده او درصدد است تا با ایجاد دردسری جدید برای آقا ماشاءالله دق دلی چندسالاش را خالی کند. به همین دلیل مهمانی مفصلی برای او ترتیب میدهد. حاشیهها: - با توجه به اینکه اسپانسر این مجموعه یک شرکت تولید لوازم خانگی و الکترونیکی بود، ولی برخلاف مجموعههای دیگر به صورت مستقیم شاهد تبلیغات محصولات این شرکت نبودیم. - برای نقد مجموعه "خانه به دوش" از مرضیه برومند به عنوان منتقد دعوت شده بود. - بعد از پخش این مجموعه، اکثر منتقدان نظر مثبتی درباره این مجموعه داشتند. - اولین مجموعه مناسبتی رضا عطاران و تجربه همکاریاش با ایرج محمدی و مهران مهام بود که موفقیت این مجموعه، منجر به همکاری آنها با هم برای مجموعههای "متهم گریخت" و "ترش و شیرین" شد. متهم گریخت (رضا عطاران - 1384) شبکه سوم مجموعه تلویزیونی "متهم گریخت" را ماه رمضان سال 84 تهیه کرد. این مجموعه به کارگردانی رضا عطاران و تهیهکنندگی ایرج محمدی و مهران مهام ساخته شد. در "متهم گریخت" بازیگرانی چون سیروس گرجستانی، مریم امیرجلالی، سعید آقاخانی، محمود بهرامی، شهربانو موسوی، علی جعفری، ملیکا زارعی، لیدا فتحاللهی، خشایار راد و فلور نظری حضور داشتند. خلاصه داستان: داستان این مجموعه درباره فردی به نام هاشم است که همراه خانوادهاش در شهرستانی نه چندان دور زندگی ساده ای دارند. وی تا قبل از شدت بیماری در مغازهای اجاره ای به تعمیر اگزوز ماشین مشغول بوده، ولی به علت بیماری پزشکان وی را از انجام کار سنگین منع کرده اند. از طرفی دختر دانشجوی وی در تهران برای وی شغلی پیدا می کند. هاشم نیز به ناچار کارش را تعطیل و به تهران مهاجرت می کند. حاشیهها: - در این مجموعه رضا عطاران علاوه بر کارگردانی بازی هم داشت. این اثر تکرار تجربه "خانه به دوش" اوست و از مریم امیرجلالی به عنوان زنی سنتی که همیشه اعتراض میکند، استفاده کرده است. - در این سال همزمان شبکه سه سیما مجموعه "چراغی در شب" را پخش کرد که بر اساس احادیث معتبر از امامان ساخته شده بود. این مجموعه روایتگر داستان زندگی دکتر ابراهیم همتی و خانوادهاش بود که هر بار اتفاقی برایشان افتاده بود. - رضا عطاران بعد از پخش سریال "متهم گریخت" در گفتگو با مطبوعات درباره گریم سیروس گرجستانی گفت: دلم می خواست آقای گرجستانی شبیه کارهای دیگرش نباشد. دو سه روز کار کردیم و به نتیجهای نرسیدیم. یا شبیه کارهای قبلیاش بود یا شبیه شخصیت دیگری که در سریال من بود. سرانجام، گفتم موها را از ته بزنیم. گرجستانی هم قبول کرد و گفت خودم هم داشتم به این نتیجه میرسیدم که موهایم را بتراشم. همان موقع، یاد میخائیل گورباچف افتادم. من همیشه از زخم روی سرش خوشم میآمد. این در مغزم رسوب کرده بود و دوست داشتم جایی از آن استفاده کنم. بعد دیدم عجیب به سر آقای گرجستانی میآید. زیرزمین (علیرضا افخمی - 1385) شبکه سوم مجموعه "زیرزمین" را به کارگردانی علیرضا افخمی، تهیهکنندگی بهروز مفیدی و نویسندگی علیرضا بذرافشان برای ماه رمضان سال 85 تهیه کرد. در این مجموعه فتحعلی اویسی، ابوالفضل پورعرب، بهاره رهنما، مهتاج نجومی، سروش صحت، رضا توکلی، مرجانه گلچین، مهران رجبی، صدرالدین حجازی و بهمن دان بازی کردند. خلاصه داستان: این مجموعه روایتگر زندگی سه شریک است که بر اساس یک نقشه قبلی و کاملاً حرفه ای موفق به کلاهبرداری چند میلیاردی می شوند، اما ... حاشیهها: - مجموعه تلویزیونی "زیرزمین" در ماه رمضان سال 85 از نظر میزان بیننده و رضایت رتبه اول را در نظرسنجی مرکز تحقیقات صدا و سیما کسب کرد. مجموعه "زیرزمین" با 9/81 درصد رتبه اول، "صاحبدلان" با 2/75 درصد رتبه دوم، "آخرین گناه" با 9/75 درصد در رتبه سوم و سریال "بوی خوش زندگی" با 60 درصد در رتبه چهارم قرار گرفت. - شبکه سوم سیما در ویژهبرنامه فرارسیدن عید سعید فطر از گروه تهیه و تولید مجموعه تلویزیونی "زیرزمین" تقدیر کرد. این برنامه برای برگزاری مراسم تقدیر ازعوامل این سریال دست به ابتکار جدیدی زد و برای نخستین بار مراسم تقدیر از عوامل یک روز پس از اتمام پخش سریال و در همان لوکیشن اصلی ضبط داستان انجام شد. - ساخت دکور و آماده سازی صحنه محل اجرای ویژه برنامه عید فطر شبکه سه سیما با توجه به ویژگیهای لوکیشن سریال "زیرزمین" طراحی شد تا با فضاسازی برنامه و سریال با هم هماهنگ باشد. یک وجب خاک (علی عبدالعلی زاده - 1386) شبکه سه سیما مجموعه "یک وجب خاک" را به کارگردانی علی عبدالعلیزاده، نویسندگی خشایار الوند و تهیهکنندگی بهروز مفید برای ماه رمضان سال 86 تهیه کرد. در این مجموعه رضا بابک، مهتاج نجومی، ابوالفضل پورعرب، مهران رجبی، محسن قاضی مرادی، برزو ارجمند، رامتین خداپناهی، آناهیتا همتی، روشنک عجمیان ، یوسف تیموری، داریوش اسدزاده ، مهوش وقاری ، مریم خدارحمی، محمود بهرامی،عباس محبوب، ساقی زینتی، سیدجواد زیتونی و ملیکا ناظری به ایفای نقش پرداختند. خلاصه داستان: مجموعه "یک وجب خاک" مسیر تحول فردی را به تصویر می کشد. او در اثر برخورد با موانعی دچار تزلزل می شود و ... حاشیهها: - نام این مجموعه در ابتدا "نقشی بر زندگی" بود که به "یک وجب خاک" تبدیل شد. - ابتدا نیوشا صدر به عنوان نویسنده از سوی بهروز مفید دعوت به کار شد. او سیناپس اولیه را نوشت و در شبکه مورد تائید قرار گرفت و قرار شد نویسندگی پروژه را به عهده بگیرد. پس از انتخاب علی عبدالعلیزاده به عنوان کارگردان تغییراتی در نویسندگی به وجود آمد و به پیشنهاد او و افخمی، سعید آقاخانی وارد شد تا به اتفاق صدر فیلمنامه را بنویسند. تا پیش از این صدر نگارش 10 قسمت از مجموعه را به پایان رسانده بود. بعد از نگارش دو قسمت به همراه آقاخانی و به تشخیص افخمی، خشایار الوند به گروه نویسندگان اضافه شد، اما این همکاری سه نفره دیری نپایید و الوند به عنوان نویسنده بقیه کار را ادامه داد. بزنگاه (رضا عطاران - 1387) شبکه سه مجموعه "بزنگاه" را به کارگردانی رضا عطاران و تهیهکنندگی ایرج محمدی و مهران مهام برای ماه رمضان سال 87 تهیه کرد. در این مجموعه عطاران، حمید لولایی، علی صادقی، گیلدا رنجبران، غلامرضا نیکخواه، مرجانه گلچین، محمود بهرامی، سوسن پرور به ایفای نقش میپردازند. خلاصه داستان: مجموعه تلویزیونی "بزنگاه" درباره یکی از نانوایان قدیمی شهر است که پس از فوت او بر سر ارث و میراث میان اعضای خانوادهاش اختلاف ایجاد میشود. حاشیهها: - عطاران با کارگردانی مجموعه "بزنگاه" سومین سال بود که کارگردانی مجموعههای ماه رمضان را تجربه کرد. او سال 83 "خانه به دوش" را با حضور حمید لولایی، مریم امیرجلالی، آناهیتا همتی، علی صادقی، غلامحسین لطفی، فلور نظری و بهنوش بختیاری ساخت. عطاران ماه رمضان سال 84 هم مجموعه مناسبتی "متهم گریخت" را با بازی سیروس گرجستانی، مریم امیرجلالی، سعید آقاخانی، محمود بهرامی، شهربانو موسوی، علی جعفری، ملیکا زارعی، لیدا فتحاللهی، خشایار راد و فلور نظری کارگردانی کرد. - فیلمنامه مجموعه "بزنگاه" را محمدرضا آریان همراه سروش صحت مینوشت، اما اواسط کار آریان به دلیل اختلاف با عطاران از حضور در پروژه انصراف داد و صحت به تنهایی مشغول نگارش فیلمنامه این مجموعه شد. - گریم عطاران در این پروژه خاص بود و او با سری تراشیده بازی کرد. مرجانه گلچین هم بعد از سالها دوری از عرصه بازیگری با حضور در مجموعه "بزنگاه" به تلویزیون بازگشت. - عطاران مانند مجموعههای موفق "متهم گریخت" و "خانه به دوش" که با استقبال مخاطبان رو به رو شد، سعی کرده در مجموعه "بزنگاه" از بازیگران تیم قبلیاش همچون لولایی و صادقی بهره ببرد. پنجمین خورشید (علیرضا افخمی - 1388) شبکه سه مجموعه "پنجمین خورشید" را به کارگردانی علیرضا افخمی و تهیهکنندگی داود هاشمی برای رمضان سال 88 تهیه کرد. در این سریال حمید گودرزی، شبنم قلیخانی، مریم کاویانی، انوشیروان ارجمند، مهدی سلوکی، شهرام قائدی، مهوش صبرکن، کامیار محبی، عسگر قدس، حسن نجفی، پندار اکبری، نسیم گرامیپور، طوفان مهردادیان، پیروز پیروزیان و ... بازی کردند. خلاصه داستان: مهدی و همایون دو دوست هستند که در سال 65 در وضعیت بد اقتصادی زندگی میکنند. آنها اتفاقی عتیقهای خاص پیدا میکنند که قابلیت سفر در زمان را دارد. مهدی همراه عتقیه 23 سال در زمان سفر میکند و در سال 1388 در تهران امروز خود را مییابد. او که با پدیدههای جدید و دور از ذهن رو به رو میشود دلبسته دختری به نام هما میشود و ... حاشیهها: - افخمی با ساخت این مجموع در سال 88 توانست نظر بسیاری از مخاطبان را جلب کند و جزو سریالهای پربیننده رمضان بود. - مریم کاویانی یکی از بازیگران سریال بعد از روی آنتن این سریال گفت: همکاری با علیرضا افخمی کارگردان مجموعه "پنجمین خورشید" مانند کلاس درس میداند. - علیرضا افخمی هم درباره این مجموعه تاکید کرد که به 40 درصد از ایدهآلهایش رسیده بود و اگر زمان و بودجه بیشتری در اختیار داشت حاصل کار بهتر از این میشد. - بعد از گذشت یک سال در مراسم تقدیر از کارگردانان آثار تلویزیونی با موضوع شهر از علیرضا افخمی برای ساخت سریال "پنجمین خورشید" تقدیر به عمل آمد. جراحت (محمدمهدی عسگرپور - 1389) شبکه سه مجموعه تلویزیونی "جراحت" را به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی برای رمضان سال 89 آماده کرد. در این مجموعه امین تارخ، ثریا قاسمی، علی عمرانی، آتنه فقیه نصیری، مهوش صبرکن، محمد عمرانی، رامین راستاد، لیلا بلوکات، هستی مهدوی فر، یاسر جعفری و ... بازی کردند. خلاصه داستان: داستان این مجموعه درباره دو برادر بود که فرزندانشان قرار بود با یکدیگر ازدواج کنند، اما درگیر مشکلات بسیاری شدند و ... حاشیهها: - عسگرپور با ساخت "جراحت" دومین تجربه سریالسازی را بعد از "گلهای گرمسیری" کسب کرد. البته او در دومین تجربه سریالسازی موفقتر عمل کرد. - مجموعه "جراحت" با 74 درصد بیننده در رتبه اول قرار گرفت. سریالهای "ملکوت" ساخته محمدرضا آهنج با 65 درصد، "در مسیر زایندهرود" به کارگردانی حسن فتحی با 58 درصد و مجموعه "نون و ریحون" ساخته فرزاد موتمن با 42 درصد بیننده به ترتیب در رتبههای دوم تا چهارم قرار داد. - موضوع این سریال بکر و جذاب بود که به قلم سعید نعمتالله به نگارش در آمده بود. نکته جالب این بود که سریال ممیزی نشده بود. - در این مجموعه محمد و علی عمرانی نقشهای مقابل یکدیگر را بازی میکردند. * * * پنج کیلومتر تا بهشت (علیرضا افخمی - 1390) شبکه سه برای رمضان سال 90 مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" را به کارگردانی علیرضا افخمی و تهیهکنندگی داود هاشمی تهیه میکند. در این سریال داریوش فرهنگ، مهدی سلوکی، شهرام قائدی، پردیس افکاری، رضا توکلی، شهنام شهابی، شبنم قلیخانی، نفیسه روشن، حسین سلیمانی و ... بازی میکنند. خلاصه داستان: داستان این مجموعه درباره دختر و پسری است که قصد ازدواج دارند، اما درگیر مشکلاتی میشوند. حاشیهها: - علیرضا افخمی بعد از تجربه موفق با داود هاشمی تهیهکننده سریال "پنجمین خورشید" دوباره با هاشمی همکاری دیگری را در مجموعه رمضانی امسال آغاز کرد. - در ابتدا قرار بود نقش اصلی مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" را حمید گودرزی بازی کند، اما به دلیل آسیبدیدگی پایش نتوانست در این پروژه حضور داشته باشد، به همین دلیل مهدی سلوکی جایگزین او شد. - مهدی سلوکی در ابتدا قرار بود نقش جمشید را در این مجموعه بازی کند، اما بعد از سپردن نقش اصلی به او بازیگر دیگری برای این نقش انتخاب شد. - "پنج کیلومتر تا بهشت" نخستین مجموعه رمضانی تلویزیون بود که برایش مراسم افتتاحیه با حضور مسئولان گرفته شد. - در مراسم افتتاحیه بهروز افخمی هم حضور داشت و چند پلان با حضور او ضبط شد. - خلاصه داستان این مجموعه صوری است و هنوز داستان این مجموعه به رسانهها داده نشده است. - علیرضا افخمی در گفتگو با خبرگزاری مهر درباره مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" تاکید کرد از ماراتن کارهای مناسبتی گریزان است، اما در طول این سالها بیش از افراد دیگر در این ماراتن تلویزیون شرکت داشته و هرگز شکست نخورده است. - پردیس افکاری که این روزها مشغول بازی در مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" است اعلام کرد تجربه موفق سریال "در مسیر زایندهرود" به او انگیزه داده تا بار دیگر تجربه یک کار مناسبتی را داشته باشد. - داریوش فرهنگ با بازی در مجموعه "پنج کیلومتر تا بهشت" نخستین تجربه کار مناسبتیاش را برای ماه رمضان شبکه سه کسب میکند. او اظهار امیدواری کرده که این سریال پاسخ بلند پروازیهایش را در بازیگری بدهد. آخرين آمار فروش فيلمها به روايت پخشكنندگان "اینجا بدون من" از مرز 100 میلیون تومان گذشت فروش ��اينجا بدون من�� به كارگرداني بهرام توكلي پس از گذشت 10 روز از اكران، به بيش از 100 ميليون تومان رسيد. سعيد سعدي تهيهكننده و پخش كننده ��اينجا بدون من�� درباره فروش اين فيلم گفت: شب گذشته ـ 30 تيرماهـ آخرين ساخته بهرام توكلي نوزده ميليون و 500 هزار تومان در تهران فروش داشت كه با اين حساب، فروش ��اينجا بدون من�� با در اختيار داشتن 14 سينما و يك فرهنگسرا در تهران به 101 ميليون تومان رسيده است. وي ادامه داد: همچنين ��اينجا بدون من�� در شهرستانها نيز 7 سينما در اختيار دارد كه در مدت اكران خود حدود 10 ميليون تومان فروش داشته است. سعدي همچنين از تهيه بليت نيم بها براي اين فيلم خبر داد و گفت: بليتهاي نيمبهايي براي ��اينجا بدون من�� تهيه شده است كه از فردا ـ شنبه اول مردادماهـ در ايستگاههاي مترو و بر اساس ضوابط شوراي صنفي نمايش پخش خواهد شد. مختاري از عوامل پخش موسسه هدايت فيلم نيز آخرين آمار فروش ��قصه پريا�� به كارگرداني فريدون جيراني و ��آقايوسف�� به كارگرداني علي رفيعي را اعلام كرد. وي در اين باره اظهار كرد: فروش شب گذشته ��قصه پريا�� در تهران هفت ميليون تومان بوده است. البته اين را بايد گفت كه از چهارشنبه هفته گذشته تعداد سينماهاي نمايش دهنده اين فيلم به دليل اضافه شدن چند فيلم به چرخه اكران به هفت سينما در تهران كاهش يافته است و همچنين ��قصه پريا�� در شهرستان هم تنها هفت سينما در اختيار دارد. در هر صورت فروش كلي ��قصه پريا�� تا شب گذشته در تهران و شهرستانها به 371 ميليون تومان رسيده است. مختاري درباره فروش ��آقايوسف�� به كارگرداني علي رفيعي نيز عنوان كرد: اين فيلم شب گذشته 10 ميليون تومان در سينماهاي تهران فروش داشته است و با اين حساب فروش كلي آن در طول مدت اكران در سينماهاي تهران به 53 ميليون تومان رسيده است. ��آقايوسف�� 18 سالن سينما در تهران دارد و در شهرستانها نيز هنوز اكران نشده است. علي سرتيپي ـ مديرعامل فيلميران ـ نيز ساعاتي قبل درباره آخرين آمار فروش فيلمهايي كه پخش آنها بر عهده فيلميران است، گفت: ��ورود آقايان ممنوع�� تا شب گذشته - 30 تيرماه - در سينماهاي تهران به فروش يك ميليارد و 720 ميليون توماني و در سينماهاي شهرستانها به فروش يك ميليارد و 30 ميليون توماني رسيده است. وي ادامه داد: آخرين ساخته رامبد جوان اكنون در تهران 28 سينما در اختيار دارد و فروش كلي آن در كشور به رقم دو ميليارد و 750 ميليون تومان رسيده است. سرتيپي همچنين درباره فروش فيلمهاي ��جرم�� و ��سيزده 59�� اظهار كرد: فروش سينماهاي تهران فيلم ��سيزده 59�� به كارگرداني سامان سالور تا شب گذشته 150 ميليون تومان بوده و اين فيلم در شهرستان نيز حدود 70 ميليون تومان بليت فروخته شده است. آخرين ساخته سامان سالور در تهران 19 سالن سينما دراختيار دارد. مديرعامل فيلميران دربارهي فروش ��جرم�� نيز خاطرنشان كرد: اكران اين فيلم در سرگروه به پايان رسيده است و اكنون در تهران تنها چهار سالن سينما در اختيار دارد و به فروش تقريبي 570 ميليون توماني فقط در تهران دست يافته است.
اینجا بدون من
بهرام توکلی
فاطمه معتمد آریا، نگار جواهریان، صابر ابر، پارسا پیروزفر
یک خانواده سه نفره در آرزوی دستیابی به رویاهای خود هستند. آقا یوسف
علی رفیعی
مهدي هاشمي، هانيه توسلي، شاهرخ فروتنيان، پگاه آهنگراني، لادن مستوفي، مريم سعادت، سهيلا رضوي، ستاره اسكندري، ليلا بلوكات، داريوش موفق، رويا ميرعلمي به همراه هنرمند خردسال مليكا پارسا و با معرفي مينا خسرواني و با حضور صابر ابر
آقا يوسف، بازنشسته، از پنج سال پيش پنهان از چشم دخترش در خانههاي مردم كار ميكند. حوادثي كه در اين خانهها، به ويژه در دومين خانه رخ ميدهد، مستقيماً به او ربط پيدا ميكند و زندگي او را دگرگون ميسازد... ... سیزده پنجاه و نه
سامان سالور
پرویز پرستویی، جمشید مشایخی، فرهاد اصلانی، شاهرخ فروتنیان، علیرضا اوسیوند، صابر ابر، مهران احمدی، دریا آشوری، ابوالفضل شاهکرم، افسانه چهرهآزاد، سعید ابراهیمیفر، حسین سلیمانی و سیدربیع همتی
ساکنان دریا، پس از مدتی دیگر صدای امواج را نمیشنوند... چه تلخ است روایت غم بار عادت... يك فرمانده جنگ پس از سالها از كما خارج می شود. ... ورود آقایان ممنوع
رامبد جوان
رضا عطاران، ويشکا آسايش، پگاه آهنگراني، ماني حقيقي، بهاره رهنما، فلامک جنيدي ، زهره حميدي، ستاره پسياني، حديث ميراميني، مهرناز بيات و علي صادقي
خانم دارابی، پیر دختر 40 ساله با هیبت و خصوصیات مردانه، مدیر و مالک یک دبیرستان دخترانه غیر انتفاعی ممتاز است. دبیرستانی که هر سال جز رکورد داران تعداد قبول شدگان کنکور و المپیادهای علمی است. خانم دارابی از جنس مرد متنفر است و تلاش می کند بذر این تنفر را در دل شاگردان دبیرستانش بکارد و تصویری هیولا گونه از مردان برای آنها بسازد. به همین دلیل اجازه نداده تا کنون پای هیچ مردی به مدرسه اش برسد، با زایمان زودرس دبیر شیمی دبیرستان او مجبور می شود برای اولین بار قانونی که گذاشته را تخطی کند و اجازه بدهد که یک دبیر شیمی مرد تدریس به شش دانش آموز منتخب برای المپیاد شیمی را به عهده بگیرد. آقای جبلی مرد سر به زیر و دست و پا چلفتی است که وقتی شوک اولیه حضورش در مدرسه برطرف می شود، مشخص می شود که دبیر مجرب و با سوادی است و نگرانی های دارابی در مورد حضور یک مرد در مدرسه را برطرف می کند. در این میان دارابی تصادفا ً پی می برد که سحر یکی از شش دختر المپیاد شیمی عقد کرده است و بدون توجه به خواست های معلمان و بچه ها به خصوص یاسمن دبیر جوان ادبیات، او را از مدرسه اخراج می کند و در مقابل دلیل آنها که سحر ... قصه پریا
فریدون جیرانی
مهناز افشار، باران كوثري، مصطفي زماني، آهو خردمند، مهناز انصاريان، شراره دولتآبادي، رسول توكلي، حبيب ثامنيه، علياصغر طبسي، حسين مسلمي، محمد اعلايي، علي آقايي، مجيد افشار، مهرناز افلاكيان، اميد عليمرداني، علي كاظمي، عليرضا پناهي، فاطمه رجبان، بتول مظفري، رضا عباسي، محمدجعفر اقدامي، ليلا عباسي، شيرين بهرامي، عذرا بيكزاده، ابوالقاسم كرامتي و ... با حضور بيژن امكانيان در نقش هادي مسرور و ستاره اسكندري در نقش ناهيد مشرقي
حديث مسرور در لابلاي خاطرات پسر عموي خود سياو جرم
مسعود کیمیایی
پولاد كيميايي، حامد بهداد، شبنم درويش، بزرگان: جمشيد مشايخي، داريوش ارجمند، مسعود رايگان، اكبر معززي با حضور نيكي كريمي، بهاره رهنما، سيامك انصاري، كيانوش گرامي، جلال پيشوائيان، محمد مويد، محراب رضائي، علي اصغر طبسي، مجيد عليزاده، نويد لاجوردي، مهزاد اقطايي، سامان حسيني، شاپور كلهر، مهرداد فلاحتگر، شهرزاد مطلق، سوگل خالقي و جمعي از هنرجويان و فارغالتحصيلان كارگاه آزاد فيلم
بیست و هشتمین فیلم سینمایی مسعود کیمیایی داستان مردی را روایت میکند که به سیاق دیگر فیلمهای کیمیایی نمیخواهد از اصول و عقیدهای که دارد بازگردد. ... اخبار سینمای جهان جدول ده افتتاحیه پرفروش تاریخ سینمای جهان "هری پاتر و قدیسان مرگبار: قسمت 2" رکورد فروش افتتاحیه تاریخ سینمای جهان را شکست "هری پاتر و قدیسان مرگبار: قسمت 2" که از روز جمعه 15 جولای در سینماهای آمریکای شمالی و کانادا به روی پرده رفت، رکورد افتتاحیه تاریخ سینمای جهان را شکست. به گزارش سی نت و به نقل از سایت باکس آفیس موجو، جدیدترین هری پاتر که در 4375 سینما در آمریکای شمالی و کانادا اکران شده، در سه روز اول نمایش خود موفق شد 168.5 میلیون دلار بفروشد و "بتمن: شوالیه تاریکی" را از صدر جدول پرفروش ترین افتتاحیه تاریخ سینما به زیر کشانده و صدرنشین شود. "هری پاتر" در روزهای جمعه، شنبه و یکشنبه به ترتیب 92.1 ، 42.8 و 33.6 میلیون دلار فروخت. جدول ده افتتاحیه پرفروش تاریخ سینمای جهان: 1 - هری پاتر و قدیسان مرگبار: قسمت دوم / 168.5 میلیون دلار / 2011 2 - بتمن: شوالیه تاریکی / 158.4 میلیون دلار / 2008 3 - مرد عنکبوتی 3 / 151.1 میلیون دلار / 2007 4 - گرگ و میش: ماه جدید / 142.8 میلیون دلار / 2009 5 - دزدان دریایی کاراییب: سینه مرد مرده / 135.6 میلیون دلار / 2006 6 - مرد آهنی 2 / 128.1 میلیون دلار / 2010 7 - هری پاتر و قدیسان مرگبار: قسمت اول / 125 میلیون دلار / 2010 8 - شرک سوم / 121.6 میلیون دلار / 2007 9 - آلیس در سرزمین عجایب / 116.1 میلیون دلار / 2010 10 - مرد عنبکوتی 1 / 114.8 میلیون دلار / 2002 "دزدان دريايي كارائيب 4" ششمين فيلم پرفروش تاريخ سينما شد چهارمين قسمت از سري فيلمهاي "دزدان دريايي كارائيب" عنوان ششمين فيلم پرفروش تاريخ سينما را بهدست آورد. كمپاني والت ديسني روز گذشته رسما اعلام كرد، فيلم "دزدان دريايي كارائيب: بر روي امواج بيگانه" با رسيدن به مجموع فروش جهاني 1.025 ميليارد دلار، رتبه ششم فهرست پرفروش ترين هاي تاريخ سينمار را به خود اختصاص داد. اين فيلم با نقشآفريني پنهلوپه كروز و جاني دپ توانست انيميشن سهبعدي "آليس در سرزمين عجايب" ساخته تيم برتون را به زير كشيده و خود اين عنوان را كسب كند. چهارمين بخش از اين سري فيلمهاي "دزدان دريايي كارائيب" محصول كمپاني والت ديزني است كه توسط راب مارشال كارگرداني شده است. سه قسمت اول "دزدان دريايي كارائيب" كه كارگرداني آنها را فربينسكي برعهده داشت، مجموعا فروش دو ميليارد و ٦٧ دلاري داشتند و مورد استقبال چشمگير اهالي سينما قرار گرفتند. به گزارش ورايتي، در فهرست پرفروشترين فيلمهاي تاريخ سينماي جهان "آواتار" محصول ٢٠٠٩ و تایتانیک محصول 1997 هر دو به كارگرداني جيمز كامرون�� به ترتیب در رتبه های اول و دوم ديده ميشود. "آواتار" كه برنده جايزه اسكار بهترين جلوههاي ويژه و بهترين فيلمبرداري است، با هزينه ساخت ٥٠٠ ميليون دلار عنوان پرهزينهترين توليد تاريخ سينما را يدك ميكشد. فروش جهاني اين فيلم ٢ ميليارد و ٧٧٨ ميليون دلار بوده است. فيلم "تايتانيك" محصول ١٩٩٧ به كارگرداني جيمز كامرون و با حضور بازيگراني چون كيت وينسلت و لئوناردو دي كاپريو با فروش ١ ميليارد و ١٢٩ ميليون دلار در رتبه دوم قرار دارد. فيلم "ارباب حلقهها؛ بازگشت پادشاه" محصول ٢٠٠٣ به كارگرداني پيترجكسون با فروش يك ميليارد و ١٢٩ ميليون دلار در مكان سوم پرفروشترينهاي تاريخ سينما قرار دارد و "دزدان دريايي كارائيب: سينه مرد مرده" با فروش يك ميليارد و ٦٠ ميليون دلار در رتبه چهارم قرار گرفته است. همچنين فيلم "داستان اسباببازي ٣" كه سال گذشته عنوان پرفروشترين فيلم سينماي جهان را به دست آورد، با فروش يك ميليارد و ٥٦ ميليون دلار در مكان بعدي اين فهرست قرار دارد. اين فيلم سه بعدي كه پرفروشترين انيميشن تاريخ سينماي جهان نام گرفته است، با كسب جايزه اسكار بهترين انيميشن بلند، افتخار بزرگي براي كمپاني والت ديسني بههمراه آورد. اين انيميشن سهبعدي به كارگرداني لي اونكريچ ساخته شد. به گزارش سی نت، ارقام ذکر شده فقط و فقط مختص فروش فیلم ها در خارج از محدوده آمریکای شمالی است. به بهانه صدسالگی برنارد هرمن، استاد موسیقی فیلم یکصد سال پیش در گوشه ی شرقی منهتن یکی از بزرگترین سازندگان موسیقی فیلم به دنیا امد. موسیقی برنارد هرمن به فیلم های روانی و سرگیجه هیچکاک، همشهری کین ارسن ولز،فارنهایت 451 تروفو و راننده تاکسی اسکورسیزی کمک کرد تا شمایل هنری پیدا کنند.این روزها معمولا موسیقی سرایان فیلم ها را (و همچنین بازی های ویدیویی) با نگاه خالقان درجه دو می بینند.در حالی که اثار انها را نمی توان به عنوان یک اثر موسیقیایی برای کنسرت در نظر گرفت، اثار هرمن را می توان با این برداشت دید.موسیقی او در بیش از 50 فیلم با تنظیم و رهبری نامتعارف او به شخصیت ها جان می بخشد و حتی بعضی جاها خود نقشی بازی می کند. اما، این موضوع که هرمن هیچوقت به عنوان رهبر ارکستر واقعی جدی گرفته نمی شد او را می ازرد.هیچکدام از اثار غیرسینمایی او مثل اپرایی که بر اساس بلندی های بادگیر ساخته بود و موبی دیک با استقبالی که او انتظارش را داشت مواجه نشد. اگرچه هرمن اخرین موسیقی متنش را برای "راننده تاکسی" در 1975- همان سالی که فوت کرد- ساخت اما اثارش کمتر از یاد رفته است.در هفته های گذشته گروه های ارکستر از المان و جزایر قناری تا ریو دژانیرو و بریستول با اجرای دوباره ی اثار هرمن صدسالگی او را جشن می گیرند. بوستا رایمز خواننده رپ از موسیقی "روانی" در اهنگ " بیشتر بده" و لیدی گاگا از موسیقی " سرگیجه" در پیش درامد ویدئویش " اینطوری هست" استفاده کرده است. هرمن کارش را به عنوان سازنده ی موسیقی فیلم شروع نکرد. او در دانشگاه نیویورک و جولیارد تحصیل کرد و رهبری ارکستر را با سمفونی سی بی اس با اهنگ سازانی چون چارلز ایوز، ارنولد بکس، دارویس میلهاد،سیریل اسکات و بسیاری دیگر اغاز کرد. تا سال 1938 او اهنگ سازی را برای سالن مرکوری ارسن ولز در رادیو انجام می داد.سه سال بعد ، ولز او را برای ساختن اولین موسیقی فیلمش استخدام کرد و اینجا بود که او برای اولین بار برای موسیقی همشهری کین نامزد اسکار شد. هرمن تئوریش برای ساخت موسیقی فیلم را در 1941 در نیویورک تایمز اینگونه شرح داد: " در ساخت موسیقی فیلم تا انجا که امکان دارد از استفاده از صدای واقعی ارکستر سمفونی بزرگ خودداری می کنم. موسیقی فیلم مدیومی حساس و ظریف است و گاهی تکنوازی فلوت یا لرزش درام یا صدای شیپور می تواند از صدای 50 نفر نوازنده موثرتر باشد." الکس راس از هرمن به عنوان " بزرگترین سازنده ی موسیقی فیلم در طول تاریخ هالیوود" یاد می کند.او در مورد موسیقی هرمن می نویسد: "دو صحنه ی قدرتمند در سرگیجه و روانی هست که تقریبا در انها هیچ اتفاقی روی پرده نمی افتد.در یکی از انها کیم نوواک را می بینیم که پرسه زنان در موزه و حیاط بیرونیش چرخ می زند و جیمی استوارت در تعقیبش است.در دومی جنت لی را می بینیم که در شب رانندگی می کند و با چشمانی نیمه باز به شیشه باران خورده ی جلوی ماشین نگاه می کند.موسیقی هرمن با شور و احساس تمام این صحنه های بی اثر را مهم جلوه می دهد.در "روانی" موسیقی هرمن با انرژی در صحنه های ساکن احساس ناامنی به بیننده می دهد.احساسی که ترس را دوبرابر می کند و در "سرگیجه " موسیقی با سکونش بیننده را هیپنوتیزم می کند و با پوششی توهم زا تصاویر متحرک فیلم را دربرمیگیرد. هرمن هرگز آن "موسیقیدان کلاسیک محترم" که می خواست نشد.اما امروز بعد از صد سال که از تولدش می گذرد آن احترام و ستایش را کسب کرده است. جري لوئيس از بيمارستان مرخص شد جري لوئيس كه روز جمعه براثر ضعف شديد جسمي بستري شده بود، ديروز بعد از ظهر از بيمارستان مرخص شد. به گزارش خبرگزاري رويترز، "جري لوئيس"، كمدين آمريكايي كه روز جمعه سر صحنه فيلمبرداري براثر ضعف شديد بدني و خستگي زياد در سيدني راهي بيمارستان شد، روز گذشته پس از بهبودي كامل مرخص شد. اين بازيگر 85 ساله اخيرا براي ساخت يك برنامه تلويزيوني خيرخواهانه كه درآمد حاصل از آن صرف بيماران فلج ميشود، به استراليا سفر كرده است. فيلمبرداري اين برنامه روز جمعه در آخرين دقايق در پي احساس ضعف ��لوئيس��، لغو شد كه قرار است با بهبود حال ��لوئيس��، در اولين فرصت از سر گرفته شود. بنا بر اين گزارش، جري لوئيس متولد 21 مارس 1926 بازيگر و كمدين آمريكايي است. او بيشتر به خاطر بازي در فيلمهاي كمدي در دهههاي 1950و 1960 ميلادي مشهور است. با كشف يك دستنوشته از "چارلي چاپلين"، تلاشهاي نابغه سينما براي ساخت اولين فيلم ديالوگدار فاش شد يك دستنوشته كمياب متعلق به ��چارلي چاپلين�� كه اولين تلاشهاي اين نابغه سينماي كمدي به سمت فيلمهاي ديالوگدار را نشان ميدهد، بهتازگي كشف شد. هفته گذشته در رونمايي از آرشيو خانوادگي ��چارلي چاپلين��، يك متن 50 صفحهاي دستنويس كشف شد كه نشانه اولين تلاشهاي اين چهره نامدار سينما براي ورود به دنياي فيلمهاي ديالوگدار است. به گزارش روزنامه گاردين، اين متن دستنوشته اثري طنز درباره كولونيزم است كه برگرفته از سفر ��چاپلين�� به جزيره بالي اندونزي در سال 1932 است. وي قصد داشت فيلمي با نام ��بالي�� بسازد كه در صورت تحقق اولين فيلم او ميبود كه همراه با ديالوگ بود، اما سرنوشت اينگونه رقم خورد كه فيلم ��ديكتاتور بزرگ�� در سال 1940 كه از شاهكارهاي چاپلين است اين عنوان را در اختيار بگيرد. ��سر چارلز اسپنسر چاپلين�� از بزرگترين كارگردانان، آهنگسازان و بازيگران آثار كمدي در عصر ��هاليوود كلاسيك�� سينماي آمريكا بود. ��چاپلين�� بهراستي از خلاقترين و تأثيرگذارترين شخصيتهاي عصر فيلمهاي صامت بود كه همزمان با بازيگري در فيلمهايش، كارگرداني، تهيهكنندگي و ساخت موسيقي آنها را نيز برعهده داشت. وي 65 سال از عمر 88 سالهاش را وقف سينما و دنياي سرگرمي كرد كه شروع آن از سالن ويکتوريا انگلستان بهعنوان پسربچهاي پنج ساله آغاز شد و تا سن 88 سالگي ادامه يافت. يكسال پس از مهاجرت همراه خانوادهاش از انگلستان به آمريكا، ��چاپلين�� كه بهواسطه مادرش، علاقه فراواني به بازيگري پيدا كرده بود، براي اولينبار در فيلم ��در تلاش معاش�� بازي كرد كه البته چندان موردقبول مديران كمپاني ��كياستون�� قرار نگرفت. با اينحال آنها تصميم گرفتند فرصت دوبارهاي به چاپلين جوان بدهند. وي در سن 24 سالگي در دومين فيلماش با نام ��مسابقات اتومبيلراني كودكان�� بازي كرد. سبك خاص راهرفتن سنگين او در اين فيلم و همچنين فيلم بعدياش ��مخمصه غريب ميبل�� سخت موردتوجه تماشاگران قرار گرفت و محبوبيت ويژهاي پيدا كرد. سال 1915 آغاز دوران حرفهاي بازيگري ��چاپلين�� بود كه با عقد قرارداد جديد با استوديوهاي جديد و راهاندازي كمپاني فيلم خودش همراه بود. يك سال بعد، ��چاپلين�� با دريافت دستمزد 670 هزار دلار، طي مدت 18 ماه، 12 فيلم كمدي براي كمپاني ��ميوچال فيلم�� ساخت كه جزء تأثيرگذارترين فيلمهاي كمدي تاريخ سينما محسوب ميشوند كه از معروفترين آنها ميتوان به ��خيابان آرام��، ��ساعت يك صبح��، ��ماجراجو�� و ��سمساري�� اشاره كرد. تكنيكهاي خاص فيلمسازي ��چارلي چاپلين�� تا زمان حيات او براي همه ناشناخته باقي ماند و هرگز درباره آنها صحبتي نميكرد. در سال 1983، شش سال بعد از مرگ چاپلين بود كه يك مستند انگليسي با نام ��چاپلين ناشناخته�� به بررسي دقيق سكانسها و هنر فيلمسازي چاپلين پرداخت. وسواس بسيار زياد ��چاپلين�� در اينكه بازيگران فيلمهايش حتما آنچه او درنظر دارد را بازي كنند، از دلايلي بود كه وي در مقايسه با ديگر رقبايش، مدت طولانيتري را وقف ساخت فيلمهايش ميكرد. در اين سالها، چاپلين برخي از آثار ماندگارش چون ��پسربچه�� (1920)، ��زائر�� (1923) و ��دوشفنگ�� (1918) را ساخت. وي بهواسطه مشغلهكاري زياد كه همزمان براي استوديو شخصياش و ديگر استوديوها فيلم ميساخت، كمتر فرصت پيدا ميكرد تا خودش نيز نقشي بازي كند. ��زن پاريسي�� (1923)، ��جويندگان طلا�� (1925) و ��سيرك�� (1928) ازجمله فيلمهاي دهه 30 بودند كه چاپلين نقش كوتاهي در آن بازي كرد. پيش از ورود به عصر فيلمهاي ناطق، ��چاپلين�� در سال 1931 ��روشناييهاي شهر�� و در سال 1936 نيز ��عصر جديد�� را ساخت كه بهراستي از ماندگارترين آثار او هستند. فيلمهاي ناطق و همراهبا ديالوگ ��چارلي چاپلين�� با شاهكار معروفاش، ��ديكتاتور بزرگ�� در سال 1940 آغاز شد. هرچند اولينباري كه صداي چاپلين را تماشاگران شنيدند، در سكانس پاياني فيلم ��عصر جديد�� بود كه آواز نامفهومي از چاپلين شنيده ميشد. با وجود شكوفايي دوران فيلمهاي ناطق در دهه 30، چاپلين همچنان سينما را يك هنر پانتوميك ميدانست و عقيده داشت كه بازي بسيار بيشتر از كلمات و ديالوگها از سوي تماشاگر درك ميشود. وي با فيلم ��لايملايت�� در سال 1972 جايزه اسكار بهترين موسيقي را كسب كرد، هرچند چند دهه بعد از ساخت آن بود كه با تأخير حدودا 30 ساله در لسآنجلس اكران شد. ��چاپلين�� در سال 1929 در دو بخش بهترين بازيگر و بهترين كارگردان كمدي براي فيلم ��سيرك�� نامزد جوايز اسكار بود، اما برگزاركنندگان جوايز اسكار با خارجكردن نام او از فهرست نامزدها، تصميم گرفتند تنها يك اسكار افتخاري به وي اعطا كنند. اين كمدين بزرگ 42 سال، در سال 1972 دومين جايزه افتخاري اسكار را گرفت و براي اولينبار در مراسم حضور يافت. در تاريخ برگزاري اسكار، ��چاپلين�� ركوردار طولانيترين مدت تشويق ازسوي حضار است كه 5 دقيقه به طول انجاميد. ��چارلي چاپلين�� دو فيلم آخرش را در لندن ساخت؛ ��سلطاني در نيويورك�� در سال 1957 و ��كونتسي از هنگكنگ�� در سال 1967 كه كارگرداني، نگارش فيلمنامه و تهيهكنندگي آنها برعهده خود چاپلين بود. فيلم ��كونتسي از هنگكنگ�� با بازي ��مارلون براندو�� و ��سوفيا لورن��، آخرين حضور چاپلين در عرصه سينما بود. ��چاپلين�� پس از خداحافظي از بازيگري، بين سالهاي 1969 تا 1976، موسيقي فيلمهاي صامتاش را ميساخت و آنها را دوباره عرضه ميكرد. وي روز چهارم مارس 1975 بهجهت سالها خدمت هنري به جامعه انگلستان از سوي ملكه اليزابت دوم به مقام شواليه رسيد و لقب ��سر�� را دريافت كرد. سلامت جسماني چاپلين تقريبا پس از پايان ساخت فيلم ��كونتسي از هنگكنگ�� و بهطور شديدتر پس از دريافت جايزه اسكار در سال 1972 روبه وخامت گذاشت. از سال 1977 بود كه او بر روي ��ويلچر�� مينشست و سرانجام روز 25 دسامبر 1977 در سن 88 سالگي درگذشت. وي طي چند دهه فعاليت سينمايي موفق به كسب جوايز متعددي چون جايزه اسكار بهترين موسيقي براي ��لايملايت�� در سال 1973، جايزه اسكار افتخاري در سال 1972، نامزد اسكار بهترين فيلمنامه در سال 1948 براي ��آقاي وردو��، نامزد اسكار بهترين بازيگر مرد و بهترين فيلمنامه در سال 1941 براي ��ديكتاتور بزرگ��، جايزه اسكار افتخاري در سال 1929 براي فيلم ��سيرك��، جايزه افتخاري از انجمن كارگردانان آمريكا، جايزه ربان نقرهاي بهترين فيلم خارجي از انجمن روزنامهنگاران فيلم ايتاليا در سال 1953 براي ��لايملايت��، جايزه شير طلاي افتخاري ونيز در سال 1972شد. از مهمترين آثار كارنامه فيلمسازي چارلي چاپلين ميتوان از ��ولگرد��، ��شغل��، ��بانک��، ��مامور آتشنشاني��، ��خيابان آرام��، ��زندگي سگي��، ��دوشفنگ��، ��پسربچه��، ��زائر��، ��زن پاريسي��، ��جويندگان طلا��، ��سيرک��، ��روشناييهاي شهر��، ��عصر جديد��، ��ديکتاتور بزرگ��، ��موسيو وردو��، ��لايملايت��، ��سلطاني در نيويورک��، ��کنتسي از هنگکنگ��، ��خانهبهدوش��، ��پروفسور�� و ��طبقه مرفه�� نام برد. امیدخان بابایی - ايميل سندر مارشال مدرن Omid_khan65@yahoo.com
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Powered By Amir Hejvani - Marshal | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
All Rights Reserved By Marshal Modern Group | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
__._,_.___
No comments:
Post a Comment